اسدالله دزفولی کاظمی
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
اسدالله بن اسماعیل بن
ملامحسن دزفولی کاظمی معروف به ملا اسدالله تستری (۱۱۸۶- ۱۲۳۷قمری) در سال ۱۱۸۶ قمری در
دزفول به
دنیا آمد. وی یکی از علمای بزرگ
اسلام است که تالیفات خود را از قبل از سن
بلوغ شروع کرد و در سن بیست و پنج سالگی
اجازه روایت گرفت.
پدرش حاج اسماعیل دزفولی از اهل
علم و صلاح و
تقوا بود
برادر او
شیخ محسن (۱۲۴۶ قمری) نیز از عالمان
شیعه بود که در بلاد
خوزستان مرجعیت داشت. حاشیه بر
معالم و شرح ارشاد از آثار او است
او
داماد سید صدرالدین عاملی بود و سه فرزند داشت:
شیخ جواد، و
شیخ محمدحسن و
شیخ محمدطاهر (۱۳۱۵ قمری) که از بزرگان بود و کتاب
مشارع الاحکام فی شرح
شرائع الاسلام و
ضیاء العوالم را نوشت
شیخ عبدالحسین (۱۳۳۹ قمری) فرزند
شیخ محمدطاهر نیز صاحب شرح بر تبصره و شرح بر
نهج البلاغه است و فرزندش
شیخ محمدعلی معزی دزفولی نیز از عالمان مقیم
تهران بود.
فرزند
شیخ جواد،
شیخ محمدرضا (۱۳۵۲ قمری) بود که کتابی با عنوان ترجمة
سهل بن زیاد،
جهد المقل فی اجوبة المسائل در
فقه، کلمة التوی، حاشیه بر
رسائل و حاشیه بر
مکاسب (به نام فیض الباری فی شرح مکاسب الانصاری) نوشته است
ملا اسدالله بعد از تحصیل مقدمات در
کربلا به حوزه درس میر
سید علی (طباطبایی صاحب ریاض ) رفت و سپس در درس استاد کل
وحید بهبهانی شرکت کرد. او در ابتدای کتاب خود
مقابس الانوار درباره سید علی طباطبایی مینویسد: «اول
مشایخی و اساتیذی و سنادی و ملاذی و عمادی»
و درباره وحید بهبهانی مینویسد: «
شیخی و استاذی فی مبادئ تحصیلی و
شیخ مشایخی، المحقق الثالث و العلامة الثانی»
ملا اسدالله در آثار خود از وحید بهبهانی با عنوان «الاستاذ الاعظم» یاد میکند. ایشان بعد از آن به
نجف رفت و در درس
سید بحرالعلوم (۱۲۱۲ قمری) و
شیخ جعفر کاشف الغطاء (۱۲۲۷ قمری) حاضر شد.
شوشتری از بحرالعلوم بسیار تجلیل میکند و در آثار خود از او با عنوان «الاستاذ الشریف» و الاستاذ العلامة الشریف
یاد میکند. او درباره سید مینویسد: «
شیخی و استاذی و سیدی و سندی و عمادی».
او از
شیخ جعفر کاشف الغطاء نیز بسیار تجلیل میکند و از او با عنوان «
شیخی و استاذی و جد اولادی» (در ادامه به این مطلب اشاره میشود که ملا اسدالله داماد
شیخ جعفر بوده است. از این رو
شیخ جعفر جد مادری فرزندان
شیخ اسدالله بوده است.) یاد میکند. او بیست و پنج ساله بود که توانست از اساتید خود
اجازه اجتهاد دریافت کند.
سید علی طباطبایی (صاحب ریاض) در سال ۱۲۱۱ قمری
اجازهای به شوشتری داد
شیخ جعفر کاشف الغطاء در
ذی القعده سال ۱۲۱۱ قمری
اجازه اجتهاد و روایت برای او صادر کرد، در حالی که بیست و پنج سال بیش تر نداشت.
شیخ جعفر در این
اجازه، بسیار از ملا اسدالله تعریف و تمجید کرده است. او در این چنین آورده است:
«اما بعد. از نعمتهایی که
خدا آن را به سوی من سوق داد بی آن که استحقاق آن را داشته باشم،
توفیق تربیت نور چشمم و پاره دلم و عزیزتر از همه دوستانم و کسی که داراییم را فدای او میکنم، آن که نظیر و مثلی ندارد آقا اسدالله فرزند عالم عامل حاج اسماعیل است. او مقداری از کتب و بعضی از
علوم نقلی را نزد من خواند. پس دیدم که ذهن او مانند شعله
آتش (فروزان) است و بزرگان به فکر او نمیرسند و یک ساعت او مانند یک ماه و یک ماه او معادل یک روزگار بود و هنوز بیست و پنج سالگی را تمام نکرده بود که به مرتبه فقها و مجتهدان رسید. پس اگر
اجازه در
فتوا ماثور است، بعد از صرف توانش در بدست آوردن ادله، به او
اجازه فتوا میدهم و چون عادت
مشایخ و بزرگان گذشته بر
اجازه دادن به شاگردان مؤمنی است که به علم و
ورع او اطمینان دارند و به حمد خدا، او، جامع این دو صفت و فضیلت است،
اجازه دادم که از من روایت کند و آن چه من به صورت
اجازه روایت کردهام، به من اسناد دهد».
غیر از اساتید او سه تن از علما نیز به ملا اسدالله
اجازه روایت دادهاند. این سه تن عبارتاند از:
۱ـ
میرزا محمدمهدی شهرستانی (۱۲۱۶ قمری)
او از علمای شهر
کربلا و از شاگردان
وحید بهبهانی بود که در
تفسیر بسیار مهارت داشت و بسیاری از بزرگان از او
اجازه روایت داشتند. از او سه کتاب فقهی و تفسیر بعضی سورهها باقی مانده است.
۲ ـ میرزای قمی.
میرزای قمی از
مراجع تقلید ایران بود که کتاب قوانین او سالها محور بحث در حوزههای علمیه بود. او در
قم ساکن بود و در سال ۱۲۱۲قمری به
حج رفت. در این سفر او چند روزی را در
نجف اقامت کرد و در این زمان
اجازهای برای تستری صادر کرد. تاریخ این
اجازه، دوشنبه ۱۷
رجب سال ۱۲۱۲ قمری است
ملا اسدالله در آثار خود از میرزای قمی بسیار تجیل میکند و از او با این عناوین یاد میکند: «الاجل الامجد الاعبد الازهد الاورع الاتقی الاسعد الاوحد
شیخنا و مولانا و مقتدانا الذی لم یعلم له فی الفقهاء سمی»
۳ ـ
شیخ احمد احسایی (۱۲۴۱ قمری)
شیخ احمد احسایی یکی دیگر از کسانی است که برای تستری
اجازه صادر فرموده است. این
اجازه در سال ۱۲۲۹ قمری صادر شده است. احسایی در این
اجازه خاطر نشان میکند که ملا اسدالله لایق
اجازه دادن است، نه
اجازه گرفتن و
اجازه خواستن او به تنجیز شبیه تر است
او
دختر استاد خود
شیخ جعفر کاشف الغطاء را که از کمالات والایی برخوردار، و از خاندان نجیبی و اهل
علم و
فقه بود، به همسری برگزید. ثمره این
ازدواج فرزندانی بود که همه از اهل علم و فقه شدند و چراغ علم را در خاندان ملا اسدالله روشن نگه داشتند. آری، زمانی که
پدر و
مادر، هر دو، از اهل علم و صلاح باشند و در تربیت فرزندان کوشا، شاهد چیزی غیر از این نمیتوان شد.
قابل ذکر است که
شیخ جعفر کاشف الغطاء چهار داماد داشت که هر کدام عالمی بزرگ بودند: آیتالله حاج
شیخ محمدتقی اصفهانی صاحب کتاب
هدایة المسترشدین که حاشیه بر معالم است و در مباحث الفاظ علم
اصول، کتابی بسیار قوی است؛
سید صدرالدین عاملی که ساکن
اصفهان بود و در
علم رجال و درایه ید طولایی داشت؛
محمدعلی هزارجریبی که از بزرگان
نجف بود.
شیخ در تدریس و تربیت شاگرد نیز کوشا بود و شاگردان بزرگی تربیت کرد که به چند تن از آنان اشاره میشود.
۱ ـ
شیخ موسی کاشف الغطاء (۱۲۴۱ قمری) او فرزند
شیخ جعفر کاشف الغطاء است که در علم
فقه بسیار مهارت داشت. او ابتدا در دروس ملا اسدالله شرکت کرد و بعد از آن در درس
شیخ جعفر کاشف الغطاء حاضر شد. او بعد از وفات پدر به
مرجعیت رسید.
۲ ـ
شیخ علی کاشف الغطاء (۱۲۵۴ قمری) بعد از وفات برادرش
شیخ موسی، مرجعیت و ریاست علمی به او رسید. کتاب
العناوین تقریرات درس او است.
۳ ـ
شیخ حسن کاشف الغطاء (۱۲۶۲ قمری) او صاحب کتاب
انوار الفقاهه است و بعد از برادرش
شیخ علی زمام امور را به دست گرفت.
۴ ـ
شیخ اسماعیل بن اسدالله تستری (۱۲۴۷ قمری) او فرزند ملا اسدالله بود که در جوانی حدود سال ۱۲۴۷ قمری در
طاعون عراق از
دنیا رفت
او حوزه درسی نیز داشت و شاگردانی نیز تربیت کرد. رساله در
اصول دین، المنهاج در اصول فقه، رساله در مناسک
حج و رساله عملیه از جمله آثار او است
او به غیر از پدر از شاگردان
سید عبدالله شبر (زندگی نامه این مفسر گرامی در جلد اول گلشن ابرار آمده است.) نیز بود.
۵ ـ
شیخ حسن بن ملا اسدالله تستری (۱۲۹۸ قمری) او فرزند دیگر ملا اسدالله و فقیهی بزرگ بود که از
شیخ انصاری اجازه اجتهاد داشته است. کتاب انوار مشارق الاقمار من احکام النبی المختاردر
فقه،
مسلک النجاة الی معرفة الزکاة، کتاب
المواریث، شرح
شرائع الاسلام، کتاب النکاح، کتاب الوقف از آثار او است.
۶ ـ آقا
احمد بن
محمدعلی کرمانشاهی (۱۲۳۵ قمری) او نواده
وحید بهبهانی و صاحب کتاب
مرآة الاحوال است.
۷ ـ
شیخ عبدالنبی کاظمی (۱۲۵۶ قمری) صاحب کتاب
تکملة الرجال در تعلیقه بر کتاب نقد الرجال که آن را در نیمه
ربیع الثانی ۱۲۴۰ قمری نوشته است.
۸ ـ
سید علی بن
سید محمد امین جد
سید محسن امین صاحب کتاب
اعیان الشیعة.
۹ ـ
سید حسن بن سید محمد امین عاملی برادر سید علی بن سید محمد امین
۱۰ ـ
شیخ عبدالوهاب بن
محمدعلی قزوینی (۱۲۷۰ قمری)
۱۱ ـ صدرالدین
محمد بن صالح عاملی (۱۲۶۳ قمری)
ملا اسدالله برای بعضی از شاگردان خود اجازات نیز صادر کرده است. از کسانی که
شیخ برای آنان
اجازه صادر کرده است، میتوان به دو تن اشاره کرد.
۱ ـ
سید عبدالله شبر (۱۲۴۹ قمری)
ایشان از علمای
کاظمین بود که
تفسیر او معروف است. رساله در مشکلات اخبار او از آثار مهم او است. او در این کتاب به حل روایاتی صحیحی پرداخته که از نظر محتوا دارای دشواریهایی است. ملا اسدالله در سال ۱۲۲۰ قمری برای او
اجازهای صادر کرده است
۲ ـ
شیخ عبدالوهاب بن محمدعلی قزوینی (۱۲۷۰ قمری) او از شاگردان ملا اسدالله بود که موفق به دریافت
اجازه از استاد خود شد
شیخ در
فتوا بسیار
احتیاط میکرد و در تحصیل
علم بسیار کوشا بود. از کثرت اشتغال به تالیف، از
خواب لذت نمیبرد. نقل است در مدت دوازده سال، بستری برای خواب پهن نمیکرد و
شب تا
صبح را به مطالعه مشغول بود و در وسط مطالعه به خواب میرفت و وقتی از خواب بیدار میشد دوباره به مطالعه مشغول میشد
ایشان پیش از
بلوغ به تالیف پرداخت و با
علما مباحثه و
مناظره میکرد. احوالات او بسیار شبیه به
فاضل هندی است. او در ابتدای کتاب مقابس هنگام ذکر فاضل هندی مینویسد: چون سن او از ده گذشت، در دهه دوم
زندگی، کتب و رسائل و تعلیقات در علوم ادبیه و اصول دینیه و فقهیه تصنیف کرد که از آن جمله است:
ملخص التلخیص و شرح آن؛ و
المناهج السویة در شرح
الروضة البهیة. و این کتاب مبسوط و مشحون به فوائد و تحقیقات است. تاریخ پایان آن سال ۱۰۸۸ قمری است. پس عمرش در آن زمان، بیست و پنج سال بود... مرا نیز در مبادی حال همین احوال اتفاق افتاد، قریب به آن چه برای فاضل هندی اتفاق افتاد، ولی صوارف ایام، مرا از بلوغ مرام عایق شد. آن صوارف زمان و حوادث دهر، اندک زمانی است که تا این زمان از من مفارق است.
غالب ترجمه نگاران نام ملا اسدالله تستری را در آثار خود نام بردهاند و او را با اوصاف «محقق و مدقق و نقاد و تیزهوش» یاد کردهاند. ذکر اوصاف این عالم بزرگ از زبان عالمان دیگر شنیدنی است.
سید علی طباطبایی (صاحب ریاض) در
اجازهاش به ملا اسدالله می نویسد: «عالم عامل، فاضل کامل، روشن ضمیر، دارای ذهن روشن، جامع مناقب و کمالات ارزشمند، جامع علوم
دنیا و
آخرت، فخر علمای عامل و مرجع فضلا کامل».
سید حسن صدر در
تکملة امل الآمل او را متخصص امر تحقیق و صاحب فکر راست میخواند و میگوید: در فتوا دادن بسیار با احتیاط بود.
سید محسن امین می نویسد: «او از علمای مشهور در زمان
وحید بهبهانی و
سید بحرالعلوم است. او عالم، محقق، مدقق، متتبع، ماهر در
اصول و
فقه و اولین کسی است که از حجت نبودن
اجماع منقول به
خبر واحد پرده برداشت و درباره آن رسالهای نوشت که مشهور گشت و علما به دیده قبول بدان نگریستند».
[[|
شیخ عباس قمی]] درباره ی او مینویسد: «
شیخ عالم جلیل و فقیه نبیه محقق مدقق فاضل ماهر متتبع صاحب مقابس الانوار...»
میرزای قمی و
میرزا محمدمهدی شهرستانی نیز در اجازات خود او را با القاب بلندی یاد میکنند.
شیخ اسدالله از خود آثاری چند به یادگار گذاشت که این آثار در نوع خود کم نظیر است. این آثار پر از تحقیقات عمیق و تدقیقات انیق است. او، این آثار را به قدری محکم نوشت که توانست در بعضی از موارد، به کلی نظر علما را تغییر دهد و مسیر
علم را در مسیری دیگر اندازد. آثار او از این قرار است:
یکی از راههای
استنباط احکام شرعی،
اجماع است. اجماع از دیدگاه
شیعه، به خودی خود، حجت نیست، بلکه در صورتی حجت است که از آن قول معصوم کشف شود. بزرگان شیعه برای کشف قول معصوم از اجماع راههایی بیان کردهاند که ملا اسدالله این طرق را جمع آوری کرده است و آنها را به دوازده طریق رسانده است
اجماع به دو قسم
محصل و
منقول تقسیم میشود. تا پیش از ملا اسدالله اجماع منقول نزد علما حجت بود و توان آن را داشت تا با روایتی که
خبر واحد بود، معارضه کند. ملا اسدالله با نوشتن کتاب
کشف القناع حجیت این اجماع را زیر سؤال برد و بعد از او دیگر علما به حجیت اجماع منقول اعتنایی نکردند. وقتی کسی نزد
شیخ محمد طه نجف یکی از مدرسان و عالمان
نجف سخن از اجماع منقول میکرد، میفرمود: مگر بعد از
شیخ اسدالله اجماع منقولی باقی ماند؟!
این کتاب ابتدا در سال ۱۳۱۱ قمری و بعد از آن در سال ۱۳۱۷ قمری در
تهران به چاپ سنگی رسید و بعد از آن، موسسه آل البیت لاحیاء التراث در سال ۱۴۰۷ قمری همان چاپ سنگی را چاپ افست کرد.
منهج التحقیق فی حکمی التوسعة و التضییق که در
شوال ۱۲۱۰ قمری آن را نگاشته است.
شیخ جعفر کاشف الغطاء و سید محمد بن حیدر بر این رساله تقریظ نوشتهاند
این رساله درباره توسعه یا تضییق نمازهای قضا شده است و خلاصه مطالب کشف القناع نیز در این رساله آمده است.
شیخ در آخر کشف القناع کسانی را که خلاصه مطالب این کتاب را خواستارند، به این رساله ارجاع میدهد
مقابس الانوار و نفائس الاسرار فی احکام النبی المختار و عترته الاطهار، علیه السلام، در
فقه ملا اسدالله در ابتدای کتاب مقابس، مقدمهای نگاشت که در آن
مشایخ اجازه و اصطلاحاتی را که در کتاب است، ذکر کرده است.
تراجم مشاهیر العلماء یا
رجال شیخ اسدالله به نظر میآید این کتاب همان مقدمه کتاب مقابس است، اما
آقا بزرگ تهرانی معتقد است این کتاب غیر از مقدمه کتاب مقابس است.
۵ ـ
ارجوزة فی اصول الفقه. ایشان، زبدة الاصول
شیخ بهایی را به
شعر در آورده است.
۶ ـ
مناهج الاصول تستری در کتاب کشف القناع در چند مورد به آن ارجاع میدهد
و در یک جا از آن به المناهج الغرویة نام میبرد
۷ ـ الوسائل فی الفقه
۸ ـ التکملة تعلیقة علی
شرائع الاسلام.۹ ـ تعلیقه بر
الروضة البهیة (شرح لمعه)
. ۱۰ ـ حاشیه بر
بغیة الطالب. کتاب بغیة الطالب رساله عملیه
شیخ جعفر کاشف الغطاء است و ملا اسدالله بر آن حاشیه نوشت
.۱۱ ـ
تحفة الراغب در ترجمه بغیة الطالببه فارسی. این کتاب اولین کتاب او است
.۱۲ ـ رساله در احراز و ادعیه و عوذ
.۱۳ ـ
اللؤلؤ المسجور فی معنی الطهور که آن را گاه لامعة السطور نیز میگویند. او این کتاب را در ۲۴
ذی القعده سال ۱۲۱۶ قمری نوشته است
.
۱۴ ـ حجیة الظن الطریقی
.۱۵ ـ الحقیقة الشرعیة که در نهایت تحقیق و بسط است
.۱۶ ـ دفع شبهة المنع عن العمل بالاخبار الماثورة المخالفة لعموم الکتاب و السنة
.۱۷ ـ روضة الاصول. در اصول فقه است. عناوین آن به صورت روضه روضه است
. ۱۸ ـ مناهج الاعمال. در اصول فقه است.۱۹ ـ مستطرفات من الکلام. در رد
وحید بهبهانی است. ۲۰ ـ سؤال و جواب
. ۲۱ ـ تکلیف الکفار بالفروع. بسیار مبسوط نوشته شده است. ۲۲. رساله در تحقیق احکام ظاهریه و واقعیه. ۲۳ ـ شرح قواعد الاحکام
. ۲۴ ـ مبلغ النظر و نتیجة الفکر فی مسالة جری فیها الکلام بین علماء العصرکتاب فقهی است.
این رساله به نامهای رساله در قاعده من ملک یا رساله اقراریه نیز خوانده میشود. او این رساله را در رد کاشف الغطاء نوشت. نقل است که وقتی کاشف الغطاء این رساله را دید، از نظر خود برگشت و گفت تمام گفتههای
شیخ اسدالله در این رساله درست است.
شیخ کتب دیگری نیز تالیف کرده است که بسیاری از آنها در واقعه
طاعون عراق در زیر زمین تلف شده است.
ملا اسدالله کتابخانه خوبی در
کاظمین داشت. بعضی از نسخ منحصر به فرد، در کتابخانه او وجود داشته است. این کتابخانه به خاندان ملا اسدالله به
ارث رسید و
آقا بزرگ تهرانی و دیگران از آن بازدید کردهاند.
شیخ این کتابخانه را در کاظمین
وقف بر اولاد کرده است. از این کتابخانه با عنوان موقوفه
شیخ اسدالله و یا مکتبة آل
الشیخ یاد میشود
ملا اسدالله تستری ۶ فرزند پسر و یک فرزند دختر داشته است.
۱ ـ اسماعیل بن اسدالله (۱۲۴۷ قمری). احوالات او در ذیل شاگردان ملا اسدالله گذشت.
۲ ـ
شیخ مهدی کاظمی. او از شاگردان
سید عبدالله شبر است.
۳ ـ
شیخ کاظم کاظمی.
۴ ـ
شیخ باقر کاظمی (۱۲۵۵ قمری) او فاضلی جلیل بود که در امر اقامه عزا و
صله رحم بسیار اهتمام داشت. کتاب الرسالة الرضاعیه و الرد علی العامة از آثار او است
۵ ـ
شیخ تقی.
۶ ـ
شیخ حسن کاظمی (۱۲۹۸ قمری) او با دختر
سید باقر بن
سید محمد امین عاملی عموی پدر
سید محسن امین صاحب کتاب
اعیان الشیعة ازدواج کرد. حاصل این ازدواج، چهار فرزند پسر بود که هر کدام از آنان از عالمان دیار خود شدند.
شیخ اسماعیل بن حسن کاظمی (۱۳۴۵ قمری)
فقیه و اصولی و نحوی و ادیب که شرح الفیه، شرح معالم، میزان الاعمال، تقریرات در فقه، انیس الابرار و نزهة الاخیار از آثار او است
او از شاگردان سید عبدالله شبر است.
شیخ جعفر شوشتری (۱۳۰۳ قمری) صاحب کتاب
الخصائص الحسینیة نزد او شرح
مختصر الاصول عضدی در اصول فقه را خوانده است
شیخ محمدرضا دزفولی کاظمی (۱۳۶۹ قمری) فرزند
شیخ اسماعیل نیز شاعری بود و از او دیوان شعری بر جای مانده است.
محمد امین بن حسن کاظمی (۱۳۳۴ قمری) ادیب و منطقی و هم بحث
آقا بزرگ تهرانی که کتاب
تحفة الخواص فی شرح
درة الغواص،
غایة المامول فی شرح
تقریب الوصول الی علم الاصول، شرح کتاب
الصرف تفتازانی، رسالة فی المنطق، حواشی بر
جواهرالکلام، مجموعه ادبی، از آثار او است
شیخ محمدباقر بن حسن کاظمی (۱۳۲۶قمری) از شاگردان
شیخ انصاری است. رساله در
بیع، رساله در معاملات صبی، رساله رضاعیه، مختصر الرسائل،
میزان الحق لاختیار الاحق (در رد کتاب المنحة الالهیة
محمد شکری آلوسی)، ارشاد العوام الی معرفة الامام بعد سید الانام، رسالة لب اللباب فی مختصر البرءة و الاستصحاب، تحقیق الکلام فی اشتراط البلوغ فی المتعاقدین و عدمه فی کفایة التمییز فی صحة العقد و عدمه
از آثار او است. او در
کاظمین در مقبره خاندانش به
خاک سپرده شد. فرزند او
شیخ مرتضی فاضلی گرانقدر بوده است.
شیخ محمدتقی بن حسن کاظمی (۱۳۲۷ قمری) او از شاگردان
میرزای شیرازی صاحب
حکم تحریم تنباکو است. او بعد از تحصیل به کاظمین برگشت و در کاظمیه به
مرجعیت تقلید رسید. او در ۲۳
رجب ۱۳۲۷ قمری از دار دنیا رفت. از آثار او میتوان به حاشیه بر رسائل،
منتهی الامل در شرح
قواعد علامه (بخش طهارت)، رساله در فقه، رساله عملیه
وسیلة النجاة،
شقائق المطالب در شرح کافیه در
نحو اشاره کرد.
آخوند خراسانی بر حاشیه رسائل او تقریظ نوشته است.
او سه فرزند به نامهای
شیخ محمد بن محمد تقیکه اشعاری نیز میسروده است،
شیخ علیکه از شاگردان
شیخ راضی خالصی کاظمی (۱۳۴۷ قمری) بوده است و
شیخ عبدالحسین بن محمدتقی آل
شیخ تستری (۱۳۳۶ قمری) که از شاگردان
حاج آقا رضا همدانی بوده است، داشت.
از او کتابی در شرح کفایة الاصول با نام الهدایة به یادگار مانده است. سید ابوالحسن شرف الدین عاملی (۱۲۷۵ قمری) هم داماد ملا اسدالله تستری بوده است. دو فرزند او سید میرزا جعفر عاملی (۱۲۹۷ قمری) و سید محمدعلی (۱۲۹۰ قمری) نیز هر دو صاحب حاشیه بر قوانین هستند
ملا اسدالله بعد از
سکونت در
نجف، بعدها به کاظمین رفت و در آن جا اقامت گزید. به همین خاطر نیز به «محقق کاظمی» معروف شد. سرانجام این محقق بزرگ در سال ۱۲۳۴یا ۳۷ قمری در
کاظمین دار فانی را وداع گفت. او را در
نجف اشرف در کنار
قبر شیخ جعفر کاشف الغطاء به خاک سپردند. مقبره
شیخ جعفر در یکی از حجرات مدرسهاش در محله عماره نجف قرار دارد و بر آن قبهای ساختهاند که ملا اسدالله و چهل تن از خاندان
شیخ جعفر در آن آرمیدهاند.
روح شان شاد و راهشان پر رهرو باد.
در وفات ملا اسدالله، سید باقر بن سید ابراهیم کاظمی این
شعر را سرود و ماده تاریخ آن را در آن درج کرد:
قضی نور العالم القدسی و العلم الذی الیه المزایا تنتهی و المحامد
قضی نور مشکاة العلوم فضعضعت لذلک ارکان الهدی و القواعد
امام له فی العالمین مناقب تقضی علیها الدهر و هی خوالد
لنا سلوة عنه بموسی بن جعفر فتی العلم من تلقی الیه المقالد
و لو ان صرف الدهر یقنعه الفدا فداه من الدنیا مسود و سائد
و مذحل اقصی السوء قلت مورخا بکت اسدالله التقی المساجد.
سایت فرهیختگان تمدن شیعه، برگرفته از مقاله «اسدالله دزفولی کاظمی».