استفاده از تزیینات (قرآن)
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
خدای سبحان به الهام و
هدایت خود انسان را از راه
فطرت ملهم کرده تا انواع و اقسام زینتهایی که مورد پسند جامعه او و باعث مجذوب شدن دلها به سوی او است
ایجاد نموده به این وسیله نفرت و تنفر مردم را از خود دور سازد.
استفاده مؤمنان از زینتهای خدادادی، مقصود اصلی از آفرینش آنها می باشد: «قل من حرم زینة الله التی اخرج لعباده والطیبـت من الرزق قل هی للذین ءامنوا فی الحیوة الدنیا خالصة یوم القیـمة کذلک نفصل الایـت لقوم یعلمون» بگو چه کسی زینتهای الهی را که برای بندگان خود آفریده و روزیهای پاکیزه را
حرام کرده است؟ بگو اینها در زندگی دنیا برای کسانی است که
ایمان آوردهاند (اگر چه دیگران نیز با آنها مشارکت دارند ولی) در
قیامت خالص (برای مؤمنان) خواهد بود اینچنین آیات (خود) را برای کسانی که آگاهند شرح میدهیم.
در این آیه به نوعی
التفات حکمی مخصوص به این امت از
حکم عام سابق
استخراج شده است، استفهامی که در این آیه است استفهامی است انکاری. کلمه الزین در مقابل معنای الشین است، و به معنای کارها و چیزهایی است که عیب و نقص را از بین ببرد و الشین به معنای هر چیزی است که مایه رسوایی و نقص
انسان و نفرت اشخاص از او بوده باشد.
اخراج زینت استعارهای است تخییلی و کنایه است از
اظهار آن.
آری، این خدای سبحان است که به الهام و
هدایت خود انسان را از راه
فطرت ملهم کرده تا انواع و اقسام زینتهایی که مورد پسند جامعه او و باعث مجذوب شدن دلها به سوی او است
ایجاد نموده به این وسیله نفرت و تنفر مردم را از خود دور سازد. پس گر چه به حسب ظاهر به وجود آوردن زینتها و سایر حوائج زندگی کار خود انسان است، و لیکن از آنجایی که به الهام خداوند بوده در حقیقت او ایجادش کرده و آن را از پنهانی به عرصه بروز و ظهور در آورده، چون میدانسته که این نوع موجود محتاج به
زینت است.
آری، اگر انسان در دنیا بطور انفرادی زندگی میکرد هرگز محتاج به زینتی که خود را با آن بیاراید نمیشد، بلکه اصلا بخاطرش هم خطور نمیکرد که چنین چیزی لازم است، و لیکن از آنجایی که زندگیش جز بطور
اجتماع ممکن نیست، و زندگی اجتماعی هم قهرا محتاج به
اراده و کراهت، حب و بغض، رضا و سخط و امثال آن است، از این جهت خواه ناخواه به قیافه و شکلهایی بر میخورد که یکی را دوست میدارد و از یکی بدش میآید، لذا معلم غیبی از ماورای فطرتش به او الهام کرده تا به
اصلاح مفاسد خود بپردازد، و معایب خود را بر طرف ساخته خود را زینت دهد، و شاید همین نکته باعث شده که از انسان به لفظ «عباده» که صیغه جمع است تعبیر بفرماید.
و این زینت از مهمترین اموری است که اجتماع بشری بر آن
اعتماد میکند، و از آداب راسخی است که به موازات ترقی و تنزل، مدنیت انسان ترقی و تنزل مینماید، و از لوازمی است که هیچ وقت از هیچ جامعهای منفک نمیگردد، به طوری که فرض نبودن آن در یک جامعه مساوی با فرض
انعدام و متلاشی شدن اجزای آن جامعه است. آری، معنای
انهدام جامعه جز از بین رفتن حسن و قبح، حب و بغض، اراده و
کراهت و امثال آن نیست، وقتی در بین افراد یک جامعه اینگونه امور حکمفرما نباشد دیگر مصداقی برای اجتماع باقی نمیماند.
قرآن کریم استفاده
حضرت سلیمان علیهالسلام از آب برای
تزیین را چنین بیان می فرماید: «قیل لها ادخلی الصرح فلما راته حسبته لجة وکشفت عن
ساقیها قال انه صرح ممرد من قواریر...» به او گفته شد داخل حیاط
قصر شو، اما هنگامی که نظر به آن افکند پنداشت نهر آبی است و ساق پاهای خود را برهنه کرد (تا از آب بگذرد اما سلیمان) گفت (این
آب نیست) بلکه قصری است از بلور صاف ... .
کلمه
صرح به معنای قصر و هر بنایی است بلند و مشرف بر سایر بناها، و نیز به معنای محلی است که آن را تخت کرده باشند و سقف هم نداشته باشد و کلمه لجة به معنای آب بسیار زیاد است و کلمه ممرد
اسم مفعول از تمرید است که به معنای صاف کردن است و کلمه
قواریر به معنای شیشه است. و اگر فرمود: بدو گفته شد داخل صرح شو، گویا گوینده آن، بعضی از خدمتکاران سلیمان علیهالسلام بوده، که در حضور او ملکه
سبأ را راهنمایی کرده که داخل شود و این رسم همه پادشاهان بزرگ است.
((فلما راته حسبته لجة و کشفت عن
ساقیها)) - یعنی وقتی ملکه سباء آن صرح را دید، خیال کرد استخری از آب است، (چون خیلی آن شیشه صاف بود) لذا ملکه سبأ وقتی این همه عظمت از ملک سلیمان دید و نیز آن داستان را که از جریان
هدهد و برگرداندن هدایا، و نیز آوردن تختش از سبأ به دربار وی به خاطر آورد، دیگر شکی برایش نماند که اینها همه معجزات و آیات
نبوت او است و کار حزم و تدبیر نیست .
در اینجا سؤال مهمی پیش میآید و آن اینکه : سلیمان که یک پیامبر بزرگ الهی بود چرا چنین دم و دستگاه تجملاتی فوق العادهای داشته باشد؟ درست است که او سلطان بود و حکمروا، ولی مگر نمیشد بساطی ساده همچون سایر پیامبران داشته باشد؟ اما چه مانعی دارد که سلیمان برای
تسلیم کردن ملکه سبأ که تمام قدرت و عظمت خود را در تخت و تاج زیبا و کاخ باشکوه و تشکیلات پر زرق و برق میدانست صحنهای به او نشان دهد که تمام دستگاه تجملاتیش در نظر او حقیر و کوچک شود، و این نقطه عطفی در زندگی او برای تجدید نظر در میزان ارزشها و معیار شخصیت گردد؟!
چه مانعی دارد که به جای دست زدن به یک لشکرکشی پر ضایعه و توأم با خونریزی،
مغز و فکر ملکه را چنان مبهوت و مقهور کند که اصلا به چنین فکری نیفتد، بخصوص اینکه او زن بود و به این گونه مسائل تشریفاتی اهمیت میداد. مخصوصا بسیاری از مفسران تصریح کردهاند که سلیمان پیش از آنکه ملکه سبأ به سرزمین
شام برسد دستور داد چنین قصری بنا کردند، و هدفش نمایش قدرت برای تسلیم ساختن او بود؟ این کار نشان میداد قدرت عظیمی از نظر نیروی ظاهری در
اختیار سلیمان است که او را به انجام چنین کارهائی موفق ساخته است. به تعبیر دیگر این هزینه در برابر
امنیت و آرامش یک منطقه وسیع و پذیرش دین حق، و جلوگیری از هزینه فوق العاده جنگ، مطلب مهمی نبود.
استفاده از آرایش و تزیین به هنگام
نماز امری پسندیده می باشد: «یـبنی ءادم خذوا زینتکم عند کل مسجد وکلوا واشربوا ولا تسرفوا انه لایحب المسرفین» ای فرزندان آدم! زینت خود را به هنگام رفتن به
مسجد با خود بردارید و بخورید و بیاشامید و
اسراف نکنید که خداوند مسرفان را دوست نمیدارد.
راغب میگوید: کلمه سرف به معنای تجاوز از حد است در هر عملی که انسان انجام میدهد و لیکن این معنا در
انفاق مشهورتر است. معنای به همراه برداشتن زینت در موقع رفتن به سوی مسجد آرایش ظاهری نیست، بلکه آرایشی است معنوی که مناسب با نماز و
طواف و سایر عبادات باشد. پس معنای آیه بر میگردد به امر به زینت کردن نیکو برای نماز و غیر آن و
اطلاق آن شامل نماز اعیاد و جماعات و نمازهای یومیه و سایر وجوه
عبادت و ذکر میشود.
در این آیه سخن از مساله پوشش تن و سایر مواهب زندگی و چگونگی استفاده صحیح از آنها است. نخست به همه فرزندان
آدم به عنوان یک قانون همیشگی که شامل تمام اعصار و قرون میشود دستور میدهد که زینت خود را به هنگام رفتن به مسجد با خود داشته باشید این جمله میتواند هم
اشاره به زینتهای جسمانی باشد که شامل پوشیدن لباسهای مرتب و پاک و تمیز، و شانه زدن موها، و به کار بردن
عطر و مانند آن میشود، و هم شامل زینتهای معنوی، یعنی صفات انسانی و ملکات اخلاقی و پاکی نیت و
اخلاص .
و اگر میبینیم در بعضی از روایات اسلامی تنها اشاره به لباس خوب یا شانه کردن موها شده، و یا اگر میبینیم تنها سخن از مراسم
نماز عید و
نماز جمعه به میان آمده است، دلیل بر
انحصار نیست بلکه هدف بیان مصداقهای روشن است. و همچنین اگر میبینیم که در بعضی دیگر از روایات، زینت به معنی رهبران و پیشوایان شایسته
تفسیر شده دلیل بر وسعت مفهوم آیه است که همه زینتهای ظاهری و باطنی را در بر میگیرد.
گر چه این حکم مربوط به تمام فرزندان آدم در هر زمان است، ولی ضمنا نکوهشی است از عمل زشت جمعی از اعراب در زمان جاهلیت که به هنگام آمدن به
مسجدالحرام و طواف خانه خدا کاملا عریان و برهنه میشدند، و هم اندرزی است به آنها که به هنگام نماز و یا رفتن به مساجد لباسهای کثیف و مندرس و یا لباسهای مخصوص منزل را در تن میکنند و در مراسم عبادت خدا به همان هیئت شرکت مینمایند، که متاسفانه هم اکنون نیز در میان جمعی از بی خبران مسلمانان معمول و متداول است، در حالی که طبق آیه فوق و روایاتی که در این زمینه وارد شده است دستور داریم بهترین لباسهای خود را به هنگام شرکت در مساجد بپوشیم.
رسیدن آدمی به تجمل و زیورآلات دنیا، به میزان تلاش او بستگی دارد: «من کان یرید الحیوة الدنیا وزینتها نوف الیهم اعمــلهم...» کسانی که زندگی
دنیا و زینت آن را طالب باشند اعمالشان را در این جهان بیکم و کاست به آنها میدهیم. (از جمله «نوف الیهم اعمالهم» برداشت یاد شده، استفاده شده است)
هدف از آفرینش زینتها، استفاده بندگان خداوند از آنها می باشد: «... زینة الله التی اخرج لعباده...» ...زینتهای الهی را که برای بندگان خود آفریده... .
مرکز فرهنگ و معارف قرآن، فرهنگ قرآن، ج۸، ص۵۶، برگرفته از مقاله «استفاده از تزیینات».