• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

ارکان استصحاب

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف



ارکان استصحاب به عناصر مقوِّم استصحاب اطلاق می‌شود.

هر مسئله ای برای خودش رکن و قوامی دارد ازجمله استصحاب که از سه رکن تشکیل شده است.



ارکان استصحاب، اموری است که حقیقت و قوام استصحاب به آن‌ها بستگی دارد.


برای استصحاب سه رکن ذکر شده است:

۲.۱ - رکن اول

رکن اول استصحاب فعلیت یقین و شک یا به تعبیر دیگراجتماع یقین و شک درزمان واحد کنونی است.
یعنی در استصحاب باید هم یقین موجود باشد و هم شک. البته لازم نیست حتما یقین جلوتراز شک باشد بلکه ممکن است یقین جلوتر از شک باشد مثلا زید جمعه قطعا عادل بود و شنبه دچار شک بشویم که آیا همچنان عادل است یا نه
یا یقین عقب ترازشک باشد مثلا در روز شنبه عدالت زید برای ما مشکوک باشد و در روز بعد یقین پیدا کنم که زید در روز جمعه عادل بوده است.
و یا همزمان با شک به وجود آمده باشد.
نکته:آنچه مهم است ان است که یقین و شک هر دو با هم وجود داشته باشد.

۲.۲ - رکن دوم

رکن دوم استصحاب، تقدم متقین بر مشکوک است.
از نظر زمانی متیقن باید جلوتر از مشکوک باشد. در مثال فوق متیقن که عدالت زید است در روز جمعه بوده است و مشکوک در روز شنبه است(توجه شود که یقین می تواند از مشکوک متقدم و حتی متاخر یا هم زمان باشد ولی متیقن حتما باید مقدم باشد).
نکته:با این قید استصحاب قهقرائی از تعریف خارج می شود. استصحاب قهقرائی آن است که مثلا الان امر در میان عرب حقیقت در وجوب است و شک داریم که آیا در زمان رسول خدا هم حقیقت در وجوب بوده یا خیر که متیقین حال را به زمان گذشته سرایت می دهیم. در اینجا متیقن در زمان حال است و مشکوک ما در زمان رسول خدا. با قید مزبور این نوع استصحاب خارج می شود.

۲.۳ - رکن سوم

رکن سوم استصحاب ،وحدت ذاتی متعلقین یقین و شک و اختلاف زمانی انهامی باشد.
در استصحاب باید متعلق یقین و شک ذاتا یکی باشد ولی از لحاظ زمانی باید با هم فرق داشته باشند. در مثال فوق متعلق یقین و شک هر دو عدالت است و تفاوت در آن دو فقط از جهت زمان است زیرا زمان متقین (عدالت زید) در روز جمعه و مشکوک در روز شنبه است.


در تعداد ارکان استصحاب میان اصولیون اختلاف است:
۱. مشهور اصولیون استصحاب را دارای دو رکن می‌دانند: یقین سابق؛ شک لاحق.
۲. برخی دیگر از اصولی‌ها، هم چون « محقق نایینی »، برای استصحاب سه رکن بر شمرده‌اند:
اجتماع یقین و شک در زمان واحد؛ سابق بودن زمان متیقن بر مشکوک؛ فعلیت یقین و شک .
۳. برخی دیگر از اصولی‌ها، هم چون « شهید صدر » برای استصحاب، چهار رکن ذکر کرده‌اند:
یقین به حدوث ؛ شک در بقا ؛ وحدت زمان شک و یقین؛ وجود اثر شرعی برای حالت سابق (اثرچهارم، مصحح تعبد به بقا است).
[۶] اصطلاحات الاصول، مشکینی، علی، ص۳۳۰۹.
[۹] کفایة الاصول، آخوند خراسانی، محمد کاظم بن حسین، ص۴۷۰.
[۱۰] کفایة الاصول، آخوند خراسانی، محمد کاظم بن حسین، ص۴۵۹.
[۱۲] مبادی اصول الفقه، فضلی، عبد الهادی، ص۱۱۷.
[۱۳] الاستصحاب فی الشریعة الاسلامیة، کوثرانی، محمود، ص (۴۱-۳۷).
[۱۶] علم اصول الفقه فی ثوبه الجدید، مغنیه، محمد جواد، ص۳۴۸.
[۱۷] تحریر الاصول، زنجانی، میرزاباقر، ص۱۱.



یقین سابق؛
شک لاحق؛
اجتماع یقین و شک؛
اتصال زمان شک و یقین؛
وحدت متعلق یقین و شک؛
فعلیت شک و یقین؛
تقدم زمان متیقن بر مشکوک.



۱. درس خارج اصول آیت الله سبحانی،دوشنبه بیست ونه شهریور هشتاد و نه.    
۲. اصول الفقه، مظفر، محمد رضا، ج۲، ص۲۴۹.    
۳. فوائد الاصول، نائینی، محمد حسین، ج۴، ص۳۱۶.    
۴. المحکم فی اصول الفقه، حکیم، محمد سعید، ج۵، ص۷۷.    
۵. دروس فی علم الاصول، صدر، محمد باقر، ج۱، ص۴۲۵.    
۶. اصطلاحات الاصول، مشکینی، علی، ص۳۳۰۹.
۷. کفایة الاصول، آخوند خراسانی، محمد کاظم بن حسین، ص۴۱۲    
۸. کفایة الاصول، آخوند خراسانی، محمد کاظم بن حسین، ص۴۱۱    
۹. کفایة الاصول، آخوند خراسانی، محمد کاظم بن حسین، ص۴۷۰.
۱۰. کفایة الاصول، آخوند خراسانی، محمد کاظم بن حسین، ص۴۵۹.
۱۱. فرائد الاصول، انصاری، مرتضی بن محمد امین، ج۲، ص۹۳.    
۱۲. مبادی اصول الفقه، فضلی، عبد الهادی، ص۱۱۷.
۱۳. الاستصحاب فی الشریعة الاسلامیة، کوثرانی، محمود، ص (۴۱-۳۷).
۱۴. تحریرات فی الاصول، خمینی، مصطفی، ج۸، ص۴۰۴.    
۱۵. تحریرات فی الاصول، خمینی، مصطفی، ج۸، ص۵۵۰.    
۱۶. علم اصول الفقه فی ثوبه الجدید، مغنیه، محمد جواد، ص۳۴۸.
۱۷. تحریر الاصول، زنجانی، میرزاباقر، ص۱۱.
۱۸. اصول الاستنباط، حیدری، علی نقی، ص۲۶۷.    
۱۹. الحلقة الثالثة فی اسلوبها الثانی، ایروانی، باقر، ج۴، ص۲۲.    
۲۰. الحلقة الثالثة فی اسلوبها الثانی، ایروانی، باقر، ج۴، ص۲۳.    
۲۱. الحلقة الثالثة فی اسلوبها الثانی، ایروانی، باقر، ج۴، ص۶۹.    



فرهنگ‌نامه اصول فقه، تدوین توسط مرکز اطلاعات و مدارک اسلامی، ص۱۴۶، برگرفته از مقاله «ارکان استصحاب».    


رده‌های این صفحه : استصحاب | اصول فقه




جعبه ابزار