اذان نزد شیعه
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
اذان به عنوان
شعار مسلمین در برابر شعار ادیان دیگر از مفهوم و قداست مخصوصی برخوردار است. تاثیر
اذان در
جامعه اسلامی از امور انکار نشدنی است و باید برای این موضوع به بحث و بررسی بیشتری پرداخت. اکنون در صدد کیفیت و تعیین
اذان در زمان
رسول الله (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) هستیم؛ چراکه
شیعه و سنی خود را تابع آن حضرت دانسته و برای رفتار و گفتههای آن حضرت اعتباری قائل است که حکایت از
قانون الهی میکند. به همین دلیل با کشف کیفیت
اذان در
زمان آن حضرت به قانون الهی در این زمینه رهنمون میشویم. برای بررسی این مساله باید مسائل مربوط به
اذان را مورد بررسی قرار دهیم تا در نتیجه
اذان در زمان پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) را کشف کنیم.
اذان در لغت به معنی اعلان یا اعلان نمودن است.
در
قرآن و
روایات نیز معنی لغوی
اذان و مشتقات آن بطور گسترده بکار رفته است چنانچه
خداوند میفرماید: واذن فی الناس بالحج
و نیز در آیه دیگر فاذن مؤذن بینهم
و و
اذان من الله و رسوله
در شریعت اسلام اصطلاحی مخصوص است که از آن برای اعلان به ادای
نماز و
اعلام برای داخل شدن به وقت نماز، استفاده میشود. (و الاذان فی الشرع
اعلام الناس بحلول وقت الصلاة)
مئذنه و
مناره به مکانی گفته میشود که از آنجا
اذان گفته میشود و به نماز خوانده میشوند.
مشروعیّت اذان برای
نمازهای یومیّه محل بحث و تردید نیست، لیکن
وجوب و
استحباب آن مورد اختلاف است،
امام خمینی در این باره در کتاب
تحریرالوسیله میفرماید: «بدون اشکال،
اذان و اقامه برای نمازهای پنجگانه –
ادا باشد یا
قضا، در
حضر باشد یا در
سفر، در سلامتی باشد یا در بیماری، برای کسی که نماز
جماعت میخواند یا
فرادا، برای
مردان و
زنان –
مستحب مؤکد است، حتی بعضی (از فقها) آن دو را واجب دانستهاند و اقوی آن است که آن دو در هر حال؛ مستحب میباشند هرچند ترک
اذان و اقامه موجب محرومیّت از
ثواب فراوانی است.»
البته «
اذان نماز عصر و
نماز عشا اگر با نماز ظهر و مغرب بهصورت
جمع (با هم) خوانده شوند ساقط میشود. و فرقی بین مواردی که جمعکردن آنها مستحب است مثل نماز عصر
روز جمعه و نماز عصر
روز عرفه و نماز عشای شب عید قربان در
مشعرالحرام - چون در این سه جا مستحب است بین دو نماز مذکور جمع شود - و بین غیر این موارد نیست.
و «بنابر اقوی سقوط
اذان در حال جمع در نماز عصر روز عرفه و نماز عشای شب عید در مشعرالحرام «
عزیمت» است؛ یعنی گفتن
اذان مشروع نیست پس گفتن آن بهقصد مشروعیت، حرام میباشد و بنابر
احتیاط (واجب) در هر موردی که نمازها جمع خوانده میشوند باید
اذان ترک شود.»
همچنین «
اذان و اقامه در مواردی
ساقط میشوند: از آن جمله: کسی که به
نماز جماعتی برسد که برای آن،
اذان و اقامه گفتهاند، گرچه این شخص
اذان و اقامهشان را نشنیده و وقت گفتن آنها حاضر نبوده است.»
و «کسی که در
مسجدی نماز بخواند که در آن مسجد نماز جماعت، خوانده شده و هنوز جماعت، متفرّق نشده است.»
در
فقه شیعه اذان گاه
حرام دانسته شده است. امام خمینی در تحریرالوسیله میفرماید:
اذان دوم در
روز جمعه بدعت و حرام است، و آن اذانی است که مخالفین بعد از اذانی که وظیفه است میگویند، و گاهی به آن،
اذان سوم گفته میشود و شاید به این حساب باشد که نسبت به
اذان و اقامه سوم است، یا سومین
اذان نسبت به
اذان اعلام و
اذان نماز است، یا سومین
اذان به اعتبار
اذان صبح و ظهر است. و ظاهر این است که آن، غیر
اذان عصر است.
و اما
نمازهای غیر یومیه اذان و اقامه ندارند مثل
نماز میّت؛
و نماز
عید فطر و
عید قربان. البته مستحب است که مؤذن سه مرتبه بگوید «الصلاة».
همچنین در
نماز استسقاء که
اذان و اقامه ندارد، بلکه مؤذّن عوض آنها سه مرتبه «الصلاة» میگوید
در
فقه شیعه به استحباب
اذان در غیر نماز نیز
فتوا داده است، مثل «گفتن
اذان در
گوش راست و اقامه در گوش چپ
مولود.»
اذان نزد شیعه در تمام
اذانهای یومیه به یک صورت است که عبارتند از نه فقره که هرکدام را دو بار باید تکرار کرد که مجموعا هجده فقره میشود:
الله اکبر
الله اکبر
اشهد ان لا اله الاالله
اشهد ان محمدا رسول الله
) اشهد ان علیا ولی الله)
حی علی الصلاه
حی علی الفلاح
حی علی خیر العمل
الله اکبر
لااله الاالله
(البته همانطور که خواهد آمد در مورد فقره سوم (شهادت ثالثه) اختلافی بین
عالمان تشیع وجود دارد که در مقاله شهادت ثالثه پیگیری میشود.)
همانطور که گفتیم
اذان از
تشریعیات توقیفی است که در سال اول
هجرت اعلام شده است. این وظیفه مانند دیگر
احکام توسط
خداوند جعل میشود و
پیامبر اکرم (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) و اهل بیت (علیهالسّلام) باید فروعات آن را تبیین و واضح کنند. به همین دلیل اکنون به دلیل مشروعیت
اذان اشاره میکنیم که از آیات و روایات و
اجماع و
سیره متصله استفاده شده است
:
همانطور که میدانیم موضوعاتی و اموری که در آیات بیان شده گاهی مستقیما اعتبار شده و مکلفین از آن استفاده میکنند مانند
خمر و
ربا و... و گاهی موضوعاتی که در آیات بیان شده توسط پیامبراکرم (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) و
اهل بیت(علیهالسّلام) تفسیر شده که در واقع بیانی از جعل الهی است و باید دانست که آیات الهی در مورد
اذان از قسم دوم است یعنی بیان این جعل توسط تفسیری است که
معصوم (علیهالسّلام) برای این آیه بیان نموده است:
۱. یا ایها الذین آمنوا اذا نودی للصلاة من یوم الجمعة فاسعوا الی ذکر الله و ذروا البیع ذلکم خیر لکم ان کنتم تعلمون.
۲. و اذا نادیتم الی الصلاة اتخذوها هزوا و لعبا ذلک بانهم قوم لا یعقلون.
در
تفسیر این دو آیه بحث از
اذان مطرح شده است. (قیل فی معناه قولان احدهما انهم کانوا اذا
اذن المؤذن للصلاة تضاحکوا فیما بینهم و تغامزوا علی طریق السخف و المجون تجهیلا لاهلها و تنفیرا للناس عنها و عن الداعی الیها و الآخر انهم کانوا یرون المنادی الیها بمنزلة اللاعب الهاذی بفعلها جهلا منهم بمنزلتها قال السدی کان رجل من النصاری بالمدینة فسمع المؤذن ینادی اشهد ان لا اله الا الله و اشهد ان محمدا رسول الله فقال حرق الکاذب فدخلت خادمة له لیلة بنار و هو نائم و اهله فسقطت شررة فاحترق هو و اهله و احترق البیت.)
به این بیان که مراد از ندا در
سوره مائده به اتفاق نظر مفسرین
اذان است و مراد از نماز در این آیه، نماز جمعه است پس نداء در این آیه
اذان نماز جمعه است.
از این آیات زمان تشریع
اذان تشخیص داده نمیشود ولی مشروعیت آن برای
نماز قابل استفاده است. اما کیفیت
اذان همانند نماز با
وحی بر پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) نازل شده که در روایات آن را بررسی میکنیم.
روایات بسیاری در در مورد
اذان و احکام و موارد و کاربردهای آن وارد شده است. در این بحث مقصود روایاتی است که ما را از تشریع
اذان به عنوان یک قانون الهی در برنامه زندگی با خبر کند که به چند
روایت در این زمینه اشاره میکنیم:
رسول الله (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) فرمودند: در
حجر اسماعیل (کنارکعبه) خواب بودم که
جبرئیل آمد و من را بیدار کرد و (معراج شروع شد). ... سپس فرمود میدانی کجا هستی؟ اکنون در
بیت المقدس هستی؟ اینجا بیت المقدس است؛ بیت الله اقصی. در اینجا حشر و نشر است.
جبرئیل در بیت المقدس بپا ایستاد و انگشت سبابه دست راست خود را در گوش راست نهاد و شروع به گفتن
اذان نمود، ... و در آخر آن دو مرتبه گفت: قد قامت الصلوة. انبیاء دعوت جبرئیل را لبیک گفتند و چهار هزار و چهارصد نفر جمع شدند و هر کدام در محل خویش در صفی ایستادند. وقتی صفها مرتب شد، جبرئیل بازویم را گرفت و گفت: یا محمد! پیش برو و بر برادران خویش نماز بگزار. تو خاتمی و خاتم بر مختوم (کسانی که پیش از تو آمدهاند) مقدم است...
پیامبر اکرم (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) فرمود: وقتی به
معراج رفتم و به سدرة المنتهی رسیدم... ناگاه مشاهده کردم فرشتهای
اذان میگوید که در
آسمان قبل از آن شب دیده نشده بود.
فرشته گفت: الله اکبر، الله اکبر. خداوند فرمود: بندهام راست میگوید؛ من بزرگترم (از آنکه به وصف در آیم). او گفت: اشهد ان لا اله الا الله، اشهد ان لا اله الا الله. خداوند فرمود: راست میگوید، خدایی جز من نیست. ادامه داد: اشهد ان محمدا رسول الله، اشهد ان محمدا رسول الله. فرمود: راست میگوید، محمد (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) بنده من و پیامبری است که او را برگزیدهام. گفت: حی علی الصلوة، حی علی الصلوة. فرمود: راست میگوید بندهام
دعوت میکند به دستور واجبم، هر که با رغبت و میل به امید
ثواب به سوی این دستور بشتابد،
کفاره گناهان گذشته او است. باز فرشته گفت: حی علی الفلاح، حی علی الفلاح.
خداوند فرمود: آری، نماز صلاح و نجاح و فلاح است. پس از آن من امامت ملائکه را عهده دار شدم و نماز جماعتی با فرشتهها خواندم. چنانکه قبلا
امامت انبیاء را در بیت المقدس کرده بودم.
امام صادق (علیهالسّلام) فرمودند: وقتی رسول الله (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) به معراج رفتند، وقت نماز شد و جبرئیل
اذان گفت، وقتی الله اکبر الله اکبر گفت، ملائکه گفتند: الله اکبر الله اکبر و چون اشهد ان لا اله الا الله گفت، ملائکه گفتند: انداد خلع شدند. وقتی
جبرئیل گفت: اشهد ان محمد رسول الله، ملائکه گفتند: پیامبری است که مبعوث شده است. وقتی گفت: حی علی الصلاة، گفتند: دستور به عبادت پروردگار داد و چون گفت حی علی الفلاح، گفتند: رستگار است کسی که از او تبعیت کند.
امام باقر (علیهالسّلام) فرمودند وقتی پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) در
معراج به بیت المعمور رسیدند، وقت نماز رسید و جبرئیل
اذان گفت و رسول الله (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) جلو رفت و نماز خواند و
ملائکه و پیامبران به آن حضرت اقتداء کردند.
سپس حضرت بعد از بیان
اذان فرمودند: رسول خدا (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) بلال را به همین صورت امر نمودند و او تا پایان عمر شریف آن حضرت به همان صورت
اذان میگفت. (فامر بها رسول الله صبلالا فلم یزل یؤذن بها حتی قبض الله رسوله)
در روایتی دیگر فرمودند:
هنگامی که جبرئیل
اذان را آورد، سر پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) بر دامان
علی (علیهالسّلام) بود. جبرئیل
اذان و اقامه را به پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم)
تعلیم داد. هنگامی که پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) سر خود را برداشت، از علی (علیهالسّلام) سؤال کرد: آیا صدای
اذان جبرئیل را شنیدی؟ حضرت عرض کرد: آری
پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) بار دیگر پرسید: به خاطر سپردی؟ گفت: آری. پیامبر اکرم (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) فرمود: بلال را حاضر کن و
اذان و اقامه را به او
تعلیم ده. علی (علیهالسّلام)
بلال را حاضر کرد و
اذان را به او
تعلیم داد.
این
روایات در خبر از فضیلت پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) و تشریع
اذان به وحی الهی مشترک هستند اما روایت اخیر علاوه بر آن، یکی از فضائل امیرالمومنین علی (علیهالسّلام) نیز محسوب میشود.
از
امام حسین (علیهالسّلام) در مورد
اذان سوال نمودند که آیا سبب آن رویای عبدالله بن زید بود؟! فرمود:
اذان به پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) وحی شده است اما شما گمان میکنید که پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم)
اذان را از عبدالله بن زید یاد گرفته است (طبق خوابی که عبدالله میبیند) در حالی که
اذان صورت دین شماست و حضرت ناراحت شدند. در حالی که از پدرم علی بن ابی طالب شنیدم که فرمودند: هنگامی که پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) به
معراج رفت، خداوند فرشتهای (که قبل و بعد از آن دیده نشد) را فرستاد و
اذان و
اقامه گفت. سپس جبرئیل به پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) عرضه داشت که
اذان نماز اینگونه است.
امام صادق (علیهالسّلام) فرمودند: خداوند لعنت کند قومی را که گمان میکنند که پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم)
اذان را از عبدالله بن زید یاد گرفته است، سپس فرمودند: وحی بر پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) نازل میشود در حالی که شما گمان میکنید که آن حضرت
اذان را از عبدلله بن زید گرفته!!
از امام صادق (علیهالسّلام) در مورد معنی حی علی خیر العمل پرسیدند، که در جواب فرمودند: بهترین عمل ولایت
اهل بیت (علیهالسّلام) است. و در روایت دیگر آمده که: بهترین عمل نیکی نمودن به
فاطمه سلاماللهعلیهم و فرزاندان اوست. (ان الصادق ع سئل عن معنی حی علی خیر العمل فقال خیر العمل الولایة و فی خبر آخر خیر العمل بر فاطمة و ولدها ع)
امام (علیهالسّلام) فرمود: بلال بندهای صالح بود. بعد از
رسول خدا (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) برای احدی (از دشمنان)
اذان نگفت به همین دلیل حی علی خیر العمل حذف (توسط دشمنان) شد.
سه روایت اخیر در رد اذانی است که
اهل سنت میگویند. زیرا ایشان دست به جعل و
تحریف در
اذان نموده و از سوئی اعتقادی باطل در تشریع
اذان دارند. از طرفی وقتی ما روایات اهل بیت (علیهالسّلام) را ملاحظه میکنیم، تشریع
اذان با قضیه معراج و فضائل امیرالمومنین علی (علیهالسّلام) آمیخته است که این مطالب در روایات اهل سنت دیده نمیشود و بعد از این نتیجهگیری را به خواننده واگذار میکنیم که آیا
اذان در زمان
پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم)
اذان شیعه است یا
اذان اهل سنت!
از عبدالصمد بن بشیر نقل شده که نزد امام صادق (علیهالسّلام) ذکر
اذان به میان آمد. کسی (
اعتقاد اهل سنت را بازگو کرد) گفت: مردی از انصار در خواب
اذان را یاد گرفت و به پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) این خواب را گزارش داد و پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) دستور داد تا او این
اذان را که در خواب دیده به بلال یاد دهد. امام صادق (علیهالسّلام) فرمود:
دروغ میگویند: پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) در سایه
کعبه خواب بود که جبرئیل با ظرفی از آب آمد و ایشان بیدار نمود و... به معراج سیر کردند (و در هر مرتبه از ابواب آسمان یک فقره از
اذان توسط جبرئیل بیان شد) و نماز به پاشد و پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) بر همه مقدم شد تا با او نماز بخوانند. سپس امام فرمودند:
حقیقت تشریع
اذان اینگونه است.
عمر بن
اذینه از امام صادق (علیهالسّلام) نقل میکند که حضرت فرمود: آیا از اینان (اهل سنت) روایت میکنی؟ گفتم: فدایت شوم در چه موردی؟ فرمود: در مورد
اذان و رکوع و سجود ایشان. گفتم: اینان میگویند
اذان را ابی بن کعب در خواب دیده است. فرمود: دروغ میگویند. دین خدا عزیزتر از آن است که در خواب دیده شود...
امام باقر (علیهالسّلام) در جواب به نافع بن ارزق از دوستداران
عمر بن خطاب، فرمودند: از نشانههایی که خداوند آن را به پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) هنگام معراج در
بیت المقدس نشان داد این بود که انبیاء و رسولان را در آنجا جمع نمود و به جبرئیل دستور داد تا
اذان و اقامه بگوید که حی علی خیرالعمل هم گفت.
امام باقر (علیهالسّلام) از امیرالمومنین علی (علیهالسّلام) نقل میکند: وقتی رسول الله (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) به معراج رفت در
آسمان هفتم مکانی را در عرش دیدم، من را در آنجا نشاندند و خداوند فرمود: هرکس از امت تو خواسته باشد از بلای من در امان باشد و دعایش مستجاب شود، هنگامی که
اذان مغرب را شنید، این
دعا را بخواند:
یا مسلط نقمته علی اعدائه بالخذلان لهم فی الدنیا و العذاب لهم فی الآخرة و یا موسعا فضله علی اولیائه بعصمته ایاهم فی الدنیا و حسن عائدته علیهم فی الآخرة و یا شدید النکال بالانتقام و یا حسن المجازاة بالثواب من اطاعه و یا بارئ خلق الجنة و النار و ملزم اهلهما عملهما و
العالم بمن یصیر الی جنته و ناره یا هادی یا مضل یا کافی یا معافی یا معاقب اهدنی بهداک و عافنی بمعافاتک من سکنی جهنم مع الشیاطین و ارحمنی فانک ان لم ترحمنی کنت من الخاسرین و اعذنی من الخسران بدخول النار و حرمان الجنة بحق لا اله الا انت یا ذا الفضل العظیم
این روایت شاهد این مطلب است که حتی دعاهائی که در مواقع مختلف مانند اوقات
اذان وارد شده به وحی الهی بوده تا چه رسد به خود
اذان.
امیرالمومنین علی (علیهالسّلام) فرمودند: وقتی پیامبر (علیهالسّلام) از
عرفات به مزدلفه رفت، در آنجا بین
نماز مغرب و عشاء جمع کرد به یک
اذان و دو اقامه.
در روایتی دیگر امیرالمومنین علی (علیهالسّلام) از پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) در جواب یک یهودی نقل میکند که فرمودند:
اذان و اقامه و.... از اموری است که به من و امت من اختصاص یافته است.
امام کاظم (علیهالسّلام) فرمودند: الصلاة خیر من النوم (گفتن این جمله: نماز بهتر از خوابیدن است در
اذان) بدعتی است که
بنی امیه انجام داده و آن را داخل
اذان نمودند؛ در حالی که در اصل
اذان این فقره وجود ندارد؛ اما اگر کسی آن را برای آگاه شدن مردم از
نماز بگوید و در
اذان داخل نکند، اشکال ندارد؛ زیرا ما آن را جزء
اذان نمیدانیم.
•
سایت پژوهه، برگرفته از مقاله «اذان نزد شیعه». •
ساعدی، محمد، (مدرس حوزه و پژوهشگر) ،
موسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی