اختیار در شرک (قرآن)
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
شرک یعنی
شریک قائل شدن برای
ذات باری تعالی؛ ریشه
شرک در
اختیار و
آزادی انسان میباشد؛
آیات قرآن بر این مطلب، تاکید دارد.
طبق
آیات قرآن کریم،
شرک ورزیدن، برخاسته از
اختیار و
آزادی انسان میباشد:
اتبع مآ اوحی الیک من ربک لا الـه الا هو واعرض عن المشرکین• ولو شآء الله مآ اشرکوا وما جعلنـک علیهم حفیظا ومآ انت علیهم بوکیل. «از آنچه از پروردگارت به تو
وحی شده پیروی کن هیچ معبودی جز او نیست و از
مشرکان روی بگردان؛ و اگر
خدا میخواست
آنان شرک نمیآوردند و ما تو را بر ایشان نگهبان نکردهایم و تو
وکیل آنان نیستی».
وکذلک زین لکثیر من المشرکین... شرکآؤهم لیردوهم ولیلبسوا علیهم دینهم ولو شآء الله ما فعلوه فذرهم وما یفترون. «و این گونه برای بسیاری از
مشرکان بتانشان کشتن فرزندانشان را آراستند تا هلاکشان کنند و دینشان را بر آنان مشتبه سازند و اگر خدا میخواست چنین نمیکردند پس ایشان را با آنچه به
دروغ میسازند رها کن».
سیقول الذین اشرکوا لو شآء الله مآ اشرکنا ولا ءابآؤنا... کذلک کذب الذین من قبلهم... • ... فلو شآء لهدیکم اجمعین. «کسانی که
شرک آوردند به زودی خواهند گفت اگر خدا میخواست نه ما و نه پدرانمان
شرک نمیآوردیم و چیزی را (خودسرانه)
تحریم نمیکردیم کسانی هم که پیش از آنان بودند همین گونه (
پیامبران خود را)
تکذیب کردند تا
عقوبت ما را چشیدند بگو آیا نزد شما دانشی هست که آن را برای ما آشکار کنید شما جز از
گمان پیروی نمیکنید و جز
دروغ نمیگویید؛ بگو
برهان رسا ویژه خداست و اگر (خدا) میخواست قطعا همه شما را
هدایت میکرد».
وقال الذین اشرکوا لو شآء الله ما عبدنا من دونه من شیء نحن ولا ءابآؤنا ولاحرمنا من دونه من شیء کذلک فعل الذین من قبلهم فهل علی الرسل الا البلـغ المبین. «و کسانی که
شرک ورزیدند گفتند اگر خدا میخواست نه ما و نه پدرانمان هیچ چیزی را غیر از او نمیپرستیدیم و بدون (حکم) او چیزی را
حرام نمیشمردیم پیش از آنان (نیز) چنین رفتار کردند و (لی) آیا جز ابلاغ آشکار بر
پیامبران (وظیفهای) است».
امام خمینی در آثار خود برای
شرک اقسامی قائل است از جمله:
۱-
شرک در عقیده: که به سه قسم ذاتی، صفاتی و افعالی تقسیم میشود.
شرک ذاتی آن است که انسان ذات خداوند را مرکب بداند؛ مانند ترکیب
اقانیم ثلاث. ایشان
شرک ذاتی را همان اعتقاد به دو مبدا برای عالم که یکی نور یزدان و یکی ظلمت اهریمن میباشد، میداند.
اما
شرک صفاتی؛ یعنی اعتقاد به اینکه صفات الهی با ذات خداوند مغایرند و وجود مستقل از وجود ذات دارند که در نگاه عرفانی،
شرک صفاتی یعنی حجاب اسمائی و صفاتی.
امام خمینی در تبیین
شرک افعالی بر این باور است که اگر کسی فعل حق تعالی را واحد نداند و
شریک برای او قائل باشد،
مشرک به
شرک در افعال است.
به اعتقاد ایشان این آیه
(اِنَّ اللَّهَ لا یَغْفِرُ اَنْ یُشْرَکَ بِهِ وَ یَغْفِرُ ما دُونَ ذلِکَ لِمَنْ یَشاءُ) شرک را به عنوان گناهی نابخشودنی و از بزرگترین گناهان معرفی میکند و حقتعالی
مشرک را نمیآموزد اگر بی توبه از دنیا برود.
۲-
شرک در عمل: این قسم
شرک نیز دارای مراتب است که از جهت ظهور و خفا در یک سطح نمیباشند و به
شرک جلّی و خفی تقسیم میشود.
شرک جلی:
شرک در عبادت و مناسک عبادی و اعمال برای غیر خداوند است که دارای مصادیق از جمله: اصحاب هیاکل، که برای برخی ارواح مجرد، هیکلهایی با عنوان بدنهای این ارواح قائل شدهاند؛ نظیر ستارگان که پرستش آنها پرستش ارواح است و همچنین گروهی از اعراب عصر جاهلیت که بتپرست بودند.
شرک خفی در نگاه امام خمینی همان
دنیاپرستی، جاه پرستی و هواپرستی است، یعنی اعتماد بر اسباب و تکیه بر غیر حق است از این رو ایشان
اخلاص نیت در عبادت عامه را تصفیه از
شرک جلی و اخلاص در
عبادت خواص را، تصفیه از
شرک خفی میداند.
•
مرکز فرهنگ و معارف قرآن، فرهنگ قرآن، ج۲، ص۴۴۷، برگرفته از مقاله «اختیار در شرک». •
دانشنامه امام خمینی ، تهران،
موسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی ، ۱۴۰۰ شمسی.