احکام عذر
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
عُذر، دلیل رافع
ملامت است.
از
احکام مرتبط با آن در بسیاری از بابها، همچون
طهارت ،
صلات ،
صوم ،
حج ،
جهاد ،
نکاح و
دیات سخن گفتهاند.
عذر در لغت عبارت است از دلیلی که ملامت و سرزنش ناشی از ارتکاب کاری ناپسند یا ترک کاری پسندیده را از
انسان برمیدارد و فرد به سبب آن دلیل بر ترک یا ارتکاب آن عمل سرزنش نمیشود.
معنای عذر در
فقه نیز قریب به معنای لغوی آن است و بر چیزی
اطلاق میشود که عقاب و
کیفر را از کسی که
تکلیف شرعی را ترک کرده بر میدارد و نیز موجب برداشته شدن برخی آثار دیگر که بر ترک آن نسبت به غیر معذور مترتب است، میشود، مانند
حیض ،
بیماری و
خوف .
آثار عذر بر حسب نوع عذر متفاوت است.
در ذیل به نمونههایی از انواع عذر و نیز آثار و احکام آن اشاره میشود.
دیوانگی و نابالغی مانع توجه
تکلیف به فرد میشود و در نتیجه
دیوانه و نابالغ، مکلّف به هیچ تکلیفی نیستند و تکلیف از آنان برداشته شده است؛ چنان که به خوابیده و
بیهوش نیز تکلیفی متوجه نیست. بنابراین، دیوانگی، خردسالی،
خواب و بیهوشی عذرهاییاند که تکلیف را برمیدارند.
عارض شدن حیض یا
نفاس بر
زن ، موجب رفع تکلیف از او نسبت به عبادات مشروط به طهارت است، مانند
نماز و
روزه . این رفع، گاهی هم نسبت به ادا است و هم نسبت به قضا، مانند نماز که ادا و قضای آن بر حایض و نفسا
واجب نیست و گاه تنهای ادای آن را برمیدارد و قضای آن باید به جا آورده شود، مانند روزه
ماه رمضان که پس از رفع عذر باید قضای آن را به جا آورد.
بیماری از عذرهایی است که موجب رفع یا تبدیل
تکلیف میشود. اول مانند برداشته شدن تکلیف حضور در
نماز جمعه ،
جهاد ، روزه ماه رمضان و
حج از بیمار و دوم، مانند
تیمّم به جای
وضو و
غسل در صورت زیان داشتن
آب و نشسته یا خوابیده نماز گزاردن در فرض ناتوانی از ایستادن.
کسی که بدون
اختیار از او
حدث مانند مدفوع، ادرار یا باد
معده سر میزند، در صورت استمرار و پی درپی بودن آن، میتواند با یک وضو نماز بگزارد و نیازی به تجدید وضو نیست.
سفر گاه موجب رفع تکلیف میشود و گاه موجب تبدیل آن به تکلیفی دیگر. اول، مانند
روزه ماه رمضان که از
مسافر برداشته شده است و روزه گرفتن در
سفر صحیح نیست و نیز حضور در نماز جمعه و سقوط
حق تقسیم شبها میان همسران. و دوم، مانند تبدیل نمازهای چهار رکعتی به دو رکعتی.
اکراه بردارنده
تکلیف اولی از مکلّف است و بر قول و فعل صادر شده از مکرَه اثری مترتب نیست، مانند
اکراه بر تلف کردن مال دیگری و یا بر اجرای
عقد یا ایقاعی، که در هر دو صورت آثار از بین بردن و نیز عقد و
ایقاع بر مُکرَه مترتّب نمیشود.
هر یک از این عذرها مانع استحقاق عقاب و
کیفر میشود. بنابراین، کسی که از روی ناآگاهی یا
سهو و یا فراموشی، واجبی را ترک کند یا حرامی را مرتکب شود، بر آن مؤاخذه نمیگردد.
عذرهای یاد شده گاهی موجب رفع
حکم وضعی نیز میشوند، مانند آنکه کسی از روی
جهل به غصبی بودن
مکان یا
آب ، در آن مکان
نماز گزارده یا با آن آب وضو گرفته و نماز خوانده است، که به قول مشهور، نمازش صحیح است؛ چنان که اگر کسی از روی سهو ذکر
رکوع را ترک کند، نمازش صحیح خواهد بود.
اضطرار نیز همچون اکراه موجب رفع تکلیف اولی میشود. بنابراین، کسی که جز آب
نجس ، آبی در
اختیار ندارد و تشنگی نیز بر او چیره شده است و بیم هلاکتش میرود، میتواند از آن آب بنوشد و یا در صورت غلبه گرسنگی و
خوف تلف شدن و دسترس نداشتن به خوردنی
حلال ، از حیوان
حرام گوشت
تغذیه کند.
در جایی که حفظ
جان ، عِرض یا مال مؤمنی منوط بر
اظهار گفتار یا رفتار مخالف حق باشد،
تقیّه (
اظهار گفتار یا رفتار همسو با مخالف)
واجب است. بنابراین،
تقیّه عذری است که موجب رفع تکلیف اولی میشود.
خوف در برخی موارد موجب تغییر
حکم میشود، مانند قطع نماز واجب به جهت خوف از تلف شدن جان یا مال؛ مشروعیت یافتن
تیمّم در موارد خوف از تحصیل یا استعمال آب بر جان یا
آبرو و نیز سقوط
حج در صورت خوف بر جان؛ چنان که خوف موجب قصر در کیفیت نماز، همچون اکتفا به
تسبیح به جای
قرائت حمد و سوره، اشاره به جای رکوع و
سجود و نیز با شرایطی موجب قصر رکعات نماز میشود.
بنابر قول جمعی از
قدما وقت نخست برای کسانی است که عذر ندارند و وقت دوم برای صاحبان عذر، همچون بیمار و مسافر است؛ لیکن مشهور متأخران، وقت نخست را
وقت فضیلت و وقت دوم را وقت
اجزاء (کفایت و صحیح بودن نماز در آن وقت، بدون برخورداری از
ثواب نماز در وقت فضیلت) میدانند.
معذوری که نمیتواند در اول وقت نماز را با شرایطش به جا آورد، مانند آنکه چیزی که
عورت را بپوشاند، ندارد و یا برای
وضو یا
غسل آب در
اختیار ندارد و امید به برطرف شدن عذر تا آخر وقت نیز دارد، بنابر قول جمعی بر او واجب است نماز را تا آخر وقت تأخیر بیندازد.
مقدم داشتن
نماز شب و خواندن آن قبل از نیمه شب برای صاحبان عذر
جایز است، مانند کسی که از
سرما میترسد یا مسافری که میخواهد
شب حرکت کند و یا جوانی که بیدار شدن در دل شب برایش دشوار است.
کسی که در حال غرق شدن در
آب یا فرورفتن در گل است یا برای نجات خود در حال
شنا کردن است و یا به طناب و مانند آن بسته شده است و امثال آنان، هرگونه که برایش ممکن است نماز را به جا میآورد؛ بدین گونه که رکوع و سجود را با اشاره انجام میدهد و هراندازه که میتواند روبه
قبله قرار میگیرد و در صورت عدم
امکان ، رو به قبله بودن ساقط است؛ چنان که برهنهای که ساتر عورت ندارد، نشسته
نماز میگزارد و رکوع و سجود را با اشاره انجام میدهد.
چنانچه معذور، به سبب بیماری،
سفر یا
حیض و مانند آن،
روزه بگیرد، روزهاش صحیح نیست. در برخی عذرها، همچون پیری، در صحّت روزه اختلاف است.
معذوری که عذرش پس از
افطار روزه یا بعد از
ظهر برطرف شده است،
مستحب است تا
مغرب چیزی نخورد.
کسی که باید جهت
کفّاره دو ماه پی درپی روزه بگیرد، عروض عذرِ مانع از روزه گرفتن، مانند حیض، ضرری به پی درپی بودن نمیزند و پس از برطرف شدن عذر، روزه را ادامه میدهد و نیازی به از سر گرفتن آن نیست.
ارتکاب برخی محرمات
احرام به جهت عذر، همچون بیماری
جایز است، مانند زیر سایه قرار گرفتن در حال
حرکت یا ازاله مو از بدن
؛ هرچند بر ارتکاب کننده
فدیه واجب میشود. کسی که وظیفهاش
حج تمتّع است نمیتواند به
حج قران یا افراد رجوع کند، مگر در صورت عذر، مانند حیض.
کسی که حج
واجب بر عهده دارد، اگر به سبب عذر، مانند پیری و بیماری قادر بر انجام آن نباشد و به بر طرف شدن عذر تا آخر عمر نیز امیدی نداشته باشد، بنابر
قول مشهور ، واجب است نایب بگیرد.
رمی جمره در شب برای صاحبان عذر، همچون کهنسالان جایز است.
زمان افاضه از
مشعر به منی پس از برآمدن آفتاب روز دهم
ذیحجه است؛ لیکن معذوران میتوانند بعد از نیمه شب
کوچ کنند.
چنانچه زوجه بدون عذر از زوج تمکین نکند، ناشزه به شمار میرود و
نفقه او بر شوهرش واجب نخواهد بود؛ لیکن در صورت داشتن عذر، از قبیل عادت ماهانه و بیماری،
ناشزه محسوب نمیگردد.
اجرای
حدّ تا برطرف شدن عذرهای زیر به تأخیر انداخته میشود:زن
آبستن تا زمان
وضع حمل و پاکی از نفاس؛
زن شیرده تا زمانی که به بچه شیر میدهد، مگر آنکه دایهای پیدا شود؛ بیمار و
مستحاضه در خصوص حدّ
تازیانه تا زمان بهبود و پاکی؛ هوای بسیار گرم یا سرد که در صورت نخست، در اول یا آخر روز و در صورت دوم در وسط روز حدّ اجرا میشود.
مصادیق و
احکام مرتبط با عذر در
فقه فراتر از آن چیزی است که در اینجا آورده شد. در این نوشتار به نمونههایی از معروف و مشهورترین مصادیق و احکام آن اشاره شد. تفصیل بیشتر بحث در مدخلها و عناوین مناسب آن میآید.
فرهنگ فقه مطابق مذهب اهل بیت علیهمالسلام، ج۵، ص۳۵۶، برگرفته از مقاله احکام عذر.