احکام اعسار
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
فقهای شیعه و
اهل سنت به استناد
آیه ۲۸۰ بقره/۲
که دستور مهلت دادن به معسر تا حصول
گشایشی در وضع اقتصادی او میدهد: «و اِن کانَ ذو عُسرَة فَنَظِرَةٌ اِلی مَیسَرَة» به وجوب
مهلت دادن به
معسر حکم کردهاند؛ خواه اعسار او با بیّنه ثابت شود یا با
حکم حاکم.
نظر مشهور در
فقه شیعه و
اهلسنت آن است که حکم مزبور عام است و شامل همه
دیون میشود.
ولی برخی
فقها و
مفسران گفتهاند که این حکم ویژه
قرض ربوی است که گرفتن افزوده
ربا در
آیات پیشین تحریم شده و در اصل
قرض و
سرمایه، دادنِ مهلت
واجب گردیده است؛ ولی در دیون دیگر مهلت داده نمیشود، بلکه مدیون زندانی میشود.
در بحث مهلت دادن به معسر نظرات مختلفی ارائه گردیده و دلائل گوناگونی نیز اقامه گشته است که به یکی از آنان اشاره میشود.
از جمله
ادلّه آنان
آیه ۵۸
نساء/۴
است که در آن
خداوند به بازپس دادن
امانتها به اهلش
فرمان داده است: «اِنَّ اللّهَ یَأمُرُکُم اَن تُؤَدُّوا الاَمـنـتِ اِلی اَهلِها»
لیکن برخی این
آیه را مربوط به
اعیان موجود نزد دیگری میدانند؛ نه دیونی که بر
ذمه دیگری است.
برخی نیز گفتهاند:
وجوب مهلت دادن به معسر در قرض ربوی، از
آیه استفاده میشود و در دیون دیگر با
قیاس و
الغای خصوصیت.
همچنین برای حرمت زندانی کردن معسر به
آیه ۲۸۰ بقره/۲
استناد شده است
، افزون بر این، با اثبات اعسارِ شخص مدیون،
مطالبه کردن
دین از او و
ملازمت و
همراهی دائمی با او برای گرفتن
طلب،
حرام است.
دو نظریه متفاوت در این بحث مطرح شده است.
برخی از
فقهای امامی برآناند که به موجب
آیه فوق، اگر
معسر دارای
حرفهای باشد،
کسب کردن بر او واجب نیست، زیرا مقتضای مهلت دادن به او چنین است.
ولی بسیاری از فقها گفتهاند: کسی که
قادر به
تحصیل مال باشد، معسر به شمار نمیرود تا مشمول
حکم آیه شریفه گردد، پس مقصود
آیه، مهلت دادن افراد ناتوان از
کسب مال است. برخی
احادیث نیز این نظر را تأیید میکند.
علمای شیعه و اهل سنت با استناد به
فقره «و اَن تَصَدَّقوا خَیرٌ لَکُم»
،
ابرای دین معسر را از مهلت دادن به او بهتر میدانند
، هرچند برخی مراد از «تصدّق» در
آیه را مهلت دادن (
انظار) میدانند؛ ولی این نظر
مردود دانسته شده است.
به
تصریح برخی از
فقها معسر، از مصادیق «
غارمین» در
آیه ۶۰
توبه/۹
است که از موارد صرف
زکات است: «اِنَّمَا الصَّدَقـتُ لِلفُقَراءِ والمَسـکینِ... والغـرِمینَ» این مطلب در حدیثی از
امام باقر (علیه السلام) نیز آمده است.
دانشنامه موضوعی قرآن. فرهنگ فقه مطابق مذهب اهل بیت علیهمالسلام ج۱، ص۶۰۴-۶۰۵.