احوال النفس (کتاب)
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
رساله «احوال النفس» از تالیفات شیخ الرئیس
ابو علی سینا و به
زبان عربی میباشد.
موضوع کتاب را خود مؤلف، در مقدمه، به این صورت بیان مینماید: «ان الرسالة تشتمل
علی مخ ما تؤدی الیه البراهین من حال النفس الانسانیة و لباب ما اوقف علیه البحث الشافی من امر بقائها و ان انتقض المزاج و فسد البدن و الاطلاع
علی النشئة الثانیة و الحالة المتادیه الیها فی العاقبة»
و از آن جایی که خود
بو علی اسمی را برای این
رساله معین نکرده است، نساخ با توجه به همین جمله
بو علی، اسمهایی را برای این رساله تعیین کردهاند که از آن جمله است: احوال النفس، رسالة فی علم النفس، رسالة فی النفس و بقائها و معادها و رسالة فی حقیقة النفس الانسانیة و معرفتها.
شیخ الرئیس، در باره
نفس، در آثار مهمی چون
شفا و
نجات که تقریبا خلاصه شفا میباشد، مفصل سخن گفته است؛ به همین دلیل، بعضی، خیال کردهاند که رساله حاضر، مستقلا توسط وی نوشته نشده، بلکه همان مبحث نفس کتاب نجات است که با افزودن فصولی به اول و آخر آن توسط شاگردانش، به صورت رسالهای مستقل درآمده است.
رساله، در شانزده فصل تنظیم شده.
فصل اول رساله، در تعریف نفس میباشد. مؤلف، در این فصل،
قوای فعال در اجسام را تبیین مینماید و
نفس نباتی،
نفس حیوانی و
نفس ملکیه را از درون اینها به دست میآورد و هر سه اینها را در نفس، موجود میشمارد.
بو علی، در ادامه، میگوید: اطلاق اسم نفس بر آن قوا، از باب
اشتراک لفظی میباشد، مگر اینکه بگوییم نفس، به قوای فاعله بالقصد گفته میشود که در آن صورت، فقط نفس حیوانی و نفس ملکی، نفس خواهند بود و به نفس نباتی باید
قوه نباتیه گفته شود، نه نفس نباتی.
رابطه نفس و
بدن و جایگاه بدن... از دیگر موضوعات مورد اشاره مؤلف در این فصل میباشد. نفس، در
قیاس با تحریک،
قوه فاعلیه و در قیاس با ادراک،
قوه انفعالیه میباشد و نهادن اسم
قوه بر این دو، از باب اشتراک لفظی است.
فصل دوم، در ارائه تعریفی مختصر ازقوای نفسانیه میباشد. قوای نفسانیه از یک حیث به سه قسم نفس نباتیه و نفس حیوانیه و نفس ناطقه تقسیم میشود که سه عمل
تغذیه ، نمو و
تولید مثل مربوط به نفس نباتیه میباشد. برای نفس حیوانیه دو قوه محرکه و مدرکه، قابل تصور میباشد. خود قوه محرکه، به دو صورت باعثه و فاعله میباشد که اولی مربوط به
فکر و
خیال بوده و دومی مربوط به
اعصاب و عضلات.
قوه دوم نفس حیوانیه که عبارت است از مدرکه، همان حواس پنج گانه است که عبارتند از:
لامسه،
باصره،
ذائقه،
سامعه و
شامه؛ اینها قوای مدرکه ظاهری هستند. در باطن نیز قوای مدرکهای هست که بعضی، معانی
محسوسات و بعضی دیگر،
صور محسوسات را ادراک مینمایند. حس مشترک نیز در اینجا مطرح شده و جایگاه و خواص آن به صورت کامل تبیین گردیده است.
در مورد نفس ناطقه نیز مؤلف به مباحث مهمی اشاره نموده و با تقسیم آن به
عقل عملی و
عقل نظری یا قوه عالمه و قوه عامله، در مورد هر یک، توضیح داده است. او عقل عملی را مبدا
حرکت برای بدن انسان، جهت انجام امور جزیی میداند. در ذیل همین مطلب، تفاوت
اخلاق رذیله و
اخلاق فضیله نیز معین گردیده و نسبت دادن
اخلاق به قوای بدن، جایز شمرده شده است. در مورد عقل نظری، بیشترین توجه به انطباع صورت کلیه مجرد از ماده، معطوف گردیده است.
عقل حیوانی و
عقل بالملکه نیز که از زیرمجموعههای عقل نظری میباشند، در مرحله بعدی مورد بررسی واقع گردیدهاند.
فصل سوم، دراختلاف افعال قوای مدرکه میباشد. شیخ الرئیس، در اینجا، ضمن توضیح ادراک، به لواحق آن نیز پرداخته و ضمن توضیح منشا
خیال و
وهم، عمل کرد هر کدام را نیز بیان کرده است.
به طور طبیعی هر کدام از
قوای مدرکه نیازمند آلتی برای انجام وظایف خود میباشند که این موضوع درفصل چهارم، مورد توجه مؤلف واقع گردیده است. وی،
ادراک صور جزئیه را کار حواس ظاهر میداند و به دلیل روشنی این مطلب از توضیح زیاد خودداری میکند. وی، خیال را کاری مشترک بین نفس و بدن میداند؛ به این صورت که صور مدرکه توسط حواس ظاهری، به ذهن و خیال، منتقل میشوند و خیال در آنها تصرف میکند.
در فصل پنجم، محل
معقولات که طبیعتا نمیتواند جسمانی باشد، مورد توجه ابن سینا واقع شده است. او میگوید: محل معقولات نه تنها جسمانی نیست، بلکه قائم به جسم نیز نمیتواند باشد، اما میزان وسعت و حیطه فعالیت این معقولات، مطلب دیگری است که در ذیل همین فصل مورد بررسی میباشد.
در فصل ششم، چگونگی کمک گرفتن نفس از بدن مطرح گردیده است.
امکان استغنای
نفس از
بدن،در فصل هفتم، مورد بحث میباشد؛ در آن جا براهینی که ثابت میکنند نفس انسانی بی نیاز از بدن میباشد، مطرح شده است.
زمان
حدوث نفس که هم زمان با حدوث بدن میباشد، موضوع فصل هشتم است.
فصل نهم، مؤلف، به دلیل محال بودن حدوث نفس قبل از بدن، پرداخته و ضمن توضیح آن، اشارهای به
بقای نفس بعد از مفارقت از بدن، مینمایدو در فصل نهم، به طور مفصل به توضیح آن میپردازد. محال بودن موت نفس با
موت بدن و
فساد ماده و عدم
فساد مجردات ، از جمله توضیحاتی است که شیخ الرئیس، در این فصل، برای بیان مقصودش، ارائه میکند.
فصل دهم، در بطلان
تناسخ است.
فصل یازدهم، مبدا
قوای نفسانیه و اختلاف نظری که با افلاطون در این زمینه وجود دارد، به عنوان مقدمه این مطلب، در طلیعه فصل یازدهم، مطرح شده است که در باره تعلق جمیع
قوا به نفس واحده میباشد.
در فصل دوازدهم، فعلیت یافتن عقل نظری، مورد توجه شیخ الرئیس میباشد. وی، ضمن ارائه توضیحاتی در این زمینه، نهایتا درک مطلبی با این اهمیت را، موکول به
عرفان مینماید که چگونه میتوان از قوه به فعل درآمدن عقل را فهم نمود.
شیخ،در فصل سیزدهم، به مبحث
نبوت میپردازد. او، نخست، مبادی علوم و اینکه مبادی هر علمی باید از غیر آن علم به دست بیاید، را توضیح میدهد، سپس اختیاری بودن مدرکات جزئیه و آثار آن را و... آن گاه ذو مراتب بودن نبوت را و تعلق آن به قوه عقلیه عملیه و خیالیه را... تبیین میکند.
چگونگی خیالات و مشاهده آنها، بحث دیگری است که
بو علی به طور بسیار عالمانه بدان پرداخته است. وی، مشاهده
خیالات را از ویژگیهای مجانین میداند. در ادامه، قوه خیال را واسطهای بین
عالی و سافل میداند که سافل آن، حواس و
عالی آن، عقل میباشد.
درفصل چهاردهم، درجات عقل نظری را که ذکاء نفس بدان بستگی دارد، مورد تحلیل و بررسی قرار داده است. مراتب
حدس و تعلیمی بودن بعضی از مراتب آن، در کنار آثار کمال عقل نظری در انسانهای فاضل و اذکیاء و نقایصش در انسانهای
شرور و جاهل، از جمله مباحث دیگر این فصل هستند که تکمله آنها،
در فصل پانزدهم که
سعادت و
شقاوت نفوس را بعد از مفارقت از بدن، تبیین مینماید، مطرح میباشد.
مؤلف، به نوع
لذایذ اخروی نیز اشاره داشته، میگوید: نباید انسان مانند حمار لذت را فقط منحصر در شکم و فرج بداند؛ لذایذ، بلکه چیزهایی نزد رب العالمین یافت میشود که به هیچ وجه، لذایذی که بشر میشناسد، قابل مقایسه با آنها نمیباشد. وی اضافه میکند که طبیعت ما بیگانه از آن مسائل است، فلذا فقط در حد شخص عنینی که چیزی از لذت جماع شنیده است و تجربه اش برای او ناممکن است، اخبار سعادت اخروی را درک میکنیم و بیش از آن برایمان قابل تصور نمیباشد. وی، در ادامه، اشارهای به آثار
رذایل و
فضایل اخلاقی در چهره اخروی انسان، همین طور انواع نفوس انسانی و سرنوشت آنها در جهان
آخرت، دارد.
مؤلف، رساله خود را با شانزدهمین فصل که توضیحاتی در باره رساله است، به پایان میبرد؛ وی میگوید: در این رساله، امور ظاهری را در باره نفس، ترک کردم و به رفع
حجاب و کشف غطاء پرداختم و دلالت بر اسرار مخزونهای کردم که در بطون کتابها قرار دارد تا برای آیندگان سرخطی باشد برای تحقیق و تلاش بیشتر در این زمینه. او، از مردم و علمای زمان خود، اظهار ناامیدی میکند که بتوانند چنین مطالب گران سنگی را رمزگشایی کنند و به کنه آنها پی ببرند و از خوانندگان کتاب، با شدت و تاکید میخواهد که مطالب آن را در اختیار غیر اهلش قرار ندهند و با حمد الهی و صلوات بر برگزیدگان الهی و پیغمبر و آل طاهرینش، رساله را تمام میکند.
نرم افزار مجموعه آثار حکیم ابو
علی سینا، مرکز تحقیقات کامپیوتری علوم اسلامی(نور).