اجهاز
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
اجهاز به دو معنی بکار رفته است، ۱ - کشتن
مجروح (تدفیف، تذفیف)، ۲ -
شتاب کردن در انجام دادن کارى.
واژه اجهاز در کلمات
فقها بیشتر درباره کشتن دیگرى، بویژه مجروح، به معناى تیر خلاص زدن به وى آمده، و از آن در باب
جهاد سخن رفته است.
اجهاز مجروحان
دشمن کافر در صورتى که قبل از خاموش شدن آتش
جنگ، به دست
مسلمانان اسیر شوند
جایز است.
اجهاز باغیان مجروح (خروجکنندگان بر پیشواى عادل) در صورتى که انسجام و سازمان نظامى آنان متلاشى شده و
فرمانده و لشگرى براى ایشان نمانده باشد که با پیوستن به آن، نیرو بگیرند،
جایز نیست- آنچنان که
امیر المؤمنین علیه السّلام نسبت به آسیبدیدگان دشمن در
جنگ جمل توصیه
کرد- در غیر این صورت، اجهاز آنان جایز است؛ چنان که آن حضرت در
نبرد صفّین فرمان داد تا مجروحان دشمن را اجهاز کنند.
مجرمى که
مجازات او
رجم است،
شتاب کردن در کشتن وى، با پرتاب
کردن سنگ بزرگ به سوى او،
جایز نیست.
انسانى که جانش محترم است، اجهاز بر او ـ در صورت
بیماری یا مجروح بودن، که امید به بهبود او نمىرود ـ جایز نیست، هرچند خود وى بدان امر کند.
اگر کسى بر دیگرى، جنایتى ـ که موجب
قتل وى مىشود ـ وارد کند و فرد دوم، کار او را تمام کند و به کشته شدن
شتاب بخشد، در صورتى که
حیات وى استقرار داشته باشد، فرد دوم
قاتل به شمار مىرود و
قصاص بر او ثابت مىگردد و چنانچه حیاتش استقرار نداشته باشد، فرد اوّل، قاتل و فرد دوم به منزله کسى است که بر میتی جنایتى وارد
کرده است. در نتیجه بر نفر اوّل قصاص ثابت مىگردد و نفر دوم
تعزیر مىشود؛ ضمن آنکه
دیه جنایتش نیز بر عهده او مىآید.
فرهنگ فقه مطابق مذهب اهل بیت علیهم السلام، ج۱، ص۲۸۴-۲۸۵.