ابراهیم بن خالد کلبی
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
اَبو ثور، ابراهیم بن خالد بن ابی الیمان کلبی (د ۲۴۰ق/۸۵۴م)، فقیه بغدادی که خود مذهبی مستقل داشت.
گفته شده که کنیه وی ابوعبداللّه بوده است.
در برخی از منابع تولد او را در حدود ۱۷۰ق/۷۸۶م دانستهاند.
ابوثور در مجلس محدثان عُلیّه،
وکیع بن جراح و
عبدالرحمن بن مهدی به فراگیری
حدیث پرداخت
و نزد فقیهان بغداد از پیروان
ابوحنیفه فقه آموخت.
به هنگام ورود
شافعی به
بغداد (۱۹۵ق) وی در زمرۀ ملازمان درس او درآمد و فقه قدیم شافعی را از او فرا گرفت.
ابوثور تا آنجا مورد احترام معاصران خود بود که فقیهی چون
احمد بن حنبل او را در کنار
سفیان ثوری قرار داده و بنابر حکایتی، در پاسخ یک سؤال فقهی، پرسش کننده را به ابوثور احاله کرده است.
در حدیث، کسانی چون
نسایی ،
ابن حبان و
خطیب بغدادی او را مورد وثوق شمردهاند و روایات وی در کتب معتبر حدیث چون
سنن ابو داوود و
سنن ابن ماجه وارد شده است.
محدثان ناموری مانند
ابوداوود سجستانی ،
ابن ماجه قزوینی ،
ابوحاتم رازی و
ابوالقاسم بغوی از او حدیث شنیدهاند.
با وجود جایگاه خاص ابوثور در حدیث، وی بیشتر به عنوان فقیه شهرت داشته است.
در میان کسانی که از او فقه آموختهاند، میتوان از
داوود بن علی اصفهانی بنیانگذار فقه ظاهری،
جنید بغدادی صوفی مشهور و
عبید بن خلف بزّاز یاد کرد
ابوثور در دوران تحصیل خود با مذاهب گوناگون فقهی از
اصحاب حدیث ، اصحاب رأی و
مذهب شافعی آشنایی یافت، اما خود صاحب مذهبی مستقل بود که از سویی به مذهب شافعی و از سوی دیگر به اصحاب حدیث نزدیک بود. وی یکی از ۴ راوی اصلی فقه قئیم شافعی بهشمار میرود
و در نقل از شافعی غرایبی دارد که مورد توجه نویسندگان متأخر قرار گرفته است.
کتابی نیز در اختلافات بین مالک و شافعی گرایش داشته است.
با اینهمه ابوثور در بسیاری از مسائل با شافعی همراه نبود و نظر مخالف ابراز میداشت.
از همینرو بوده که نویسندگان شافعی عمدتاً آراء او را به عنوان یکی از «وجوه» مذهب خود تلقی نکردهاند
در اینگونه مسائل که ابوثور با شافعی مخالفت ورزیده، میتوان گفت که بیشتر به طریقه اصحاب حدیث بهویژه آراء
ابوعبید گرایش داشته است
اما گاه نیز در کنار
اصحاب رأی قرار گرفته است.
درواقع چنانکه برخی از پیشینیان یادآور شدهاند، فقه ابوثور منزلتی است میان فقه روایی و فقه درایی.
در بررسی برخی از موارد اختلاف ابوثور با دیگر فقها، میتوان نظر خاص او را حاصل ویژگی استناد او به کتاب دانست. در مورد مسائلی چون شیر دادن مادر به فرزند،
سوگند خوردن به
عتق و بریدن دست
سارق ، ابوثور یک حکم کلی را از
قرآن استنباط کرده، با قرار دادن موضوع مسأله در شمار مصادیق آن حکم کلی، نظری را در مورد مسأله ابراز میدارد که خاص خود اوست.
گاه نیز پیروی او از حدیثی بخصوص موجب شده تا در یک مسأله، نظری برخلاف نظر دیگر فقها ابراز نماید.
ابوثور نظرات خود را در کتابی مبسوط تحریر کرده و در تألیف آن از اسلوب آثار شافعی بهره گرفته بود.
ابن ندیم از بخشهای مختلف این اثر «کتاب الطهارﺓ»، «کتاب الصلاﺓ»، «کتاب الصیام» و «کتاب المناسک» را یاد کرده است.
به هر روی آراء ابوثور در کتب فقهی بعدی مورد توجه بوده و کسانی چون
مروزی در اختلاف العلماء
طبری در اختلاف الفقهاء
ابن منذر در الاجماع،
ابن حزم در المحلّی
طوسی در الخلاف
و
ابن رشد در بدایه المجتهد
به نقل آراء وی پرداختهاند و حتی
فضل بن شاذان نیشابوری ، عالم
امامی (د ۲۶۰ق) در کتابی به بررسی نظرات ابوثور در کنار شافعی، داوود اصفهانی و دیگر فقها پرداخته بود که بعدها الدیباج نام گرفت.
محمد بن نصر مروزی (د ۲۹۴ق) در مواضع مکرر از کتاب خود، مذهب ابوثور را بر دیگر فقیهان ترجیح داده
و ابن ندیم
برخی از پیروان آغازین مذهب وی چون ابوجعفر احمد بن محمد عیالی و منصور بن اسماعیل مصری را نام برده و آثاری را در فقه به آنان نسبت داده است. همچنین به گفته
ابن زولاق و
ابن یونس ، مورخان مصر، قاضی ابوعبید ابن حربویه بغدادی (د ۳۱۹ق) که چندی در مصر منصب قاضی القضاتی داشته، دست کم مدتی بر مذهب ابوثور بوده است.
بر پایه گزارش ابن ندیم،
درنیمه دوم سدۀ ۴ق/۱۰م مذهب ابوثور در
آذربایجان و
ارمنستان ، مذهب غالب بوده است، ولی باید یادآور شد که مقدسی در همان دورۀ زمانی، در مقام گفت و گو از مذاهب مردم آذربایجان و ارمنستان
در اینباره سکوت کرده است.
(۱) ابن ابی حاتم، عبدالرحمن بن محمد، الجرح و التعدیل، حیدرآباد دکن، ۱۳۷۱ق/۱۹۵۲م.
(۲) ابن حبان، محمد، الثقات، حیدرآباد دکن، ۱۴۰۲ق/۱۹۸۲م.
(۳) ابن حزم، علی بن احمد، المحلی، بیروت، دارالآفاق الجدیدﺓ.
(۴) ابن رشد، محمد بن احمد، بدایه المجتهد، بیروت، ۱۴۰۶ق/۱۹۸۶م.
(۵) ابن عبدالبر، یوسف، الاتتقاء، بیروت، دارالکتب العلمیه.
(۶) ابن منذر، محمد بن ابراهیم، الاجماع به کوشش عبداللّه عمر بارودی، بیروت، ۱۴۰۶ق/۱۹۸۶م.
(۷) ابن ندیم، الفهرست.
(۸) ابن هبیره، یحیی بن محمد، الافصاح عن معانی الصحاح، حلب، ۱۳۶۶ق/۱۹۴۷م.
(۹) ابواسحاق شیرازی، ابراهیم بن علی، طبقات الفقهاء، به کوشش خلیل میس، بیروت، دارالقلم.
(۱۰) خطیب بغدادی، احمد بن علی، تاریخ بغداد، قاهره، ۱۳۴۹ق.
(۱۱) ذهبی، محمد بن احمد، سیراعلام النبلاء، به کوشش شعیب ارنؤوط و دیگران، بیروت، ۱۴۰۳-۱۴۰۴ق/۱۹۸۳-۱۹۸۴م.
(۱۲) سبکی، عبدالوهاب بن علی، طبقات الشافعیه الکبری، به کوشش عبدالفتاح محمد حلو و محمود محمد طناحی، قاهره، ۱۳۸۳ق/۱۹۶۴م.
(۱۳) سلمی، محمد بن حسین، طبقات الصوفیه، به کوشش پدرسن، لیدن، ۱۹۶۰م.
(۱۴) طبری، محمد بن جریر، اختلاف الفقهاء، بیروت، دارالکتب العلمیه.
(۱۵) طوسی، محمد بن حسن، الخلاف، قم، ۱۴۰۳ق/۱۹۸۳م.
(۱۶) طوسی، محمد بن حسن، الفهرست، نجف، کتابخانه مرتضویه.
(۱۷) عبادی، محمد بن احمد، طبقات الفقهاء الشافعیه، به کوشش گوستا ویتسنام، لیدن، ۱۹۶۴م.
(۱۸) مروزی، محمد بن نصر، اختلاف العلماء، به کوشش صبحی سامرایی، بیروت، ۱۴۰۶ق/۱۹۸۶م.
(۱۸) مزی، یوسف بن عبدالرحمن، تهذیب الکمال، به کوشش یشار عواد معروف، بیروت، ۱۴۰۴ق/۱۹۸۴م.
(۱۹) مقدسی، محمد بن احمد، احسن التقاسیم، به کوشش دخویه، لیدن، ۱۹۰۶م.
(۲۰) نووی، یحیی بن شرف، کشف المحجوب، به کوشش و ژوکوفسکی، لنینگراد، ۱۳۴۴ق/۱۹۲۶م.
دانشنامه بزرگ اسلامی، مرکز دائرة المعارف بزرگ اسلامی، برگرفته از مقاله «ابوثور»، ج۵، شماره۲۰۳۰.