• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

ابراهیم بن عبدالله

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف




اِبراهیمِ ‌بْنِ عَبْدُاللـه، ابوالحسن، معروف به قتیل باخَمرا (۹۷-۱۴۵ق/۷۱۶-۷۶۲م)، پسر عبداللـه محض و نوادۀ حسن مثنّی (حسن بن حسن‌ بن علی بن ابی‌طالب)، یکی از مشهور‌ترین علویانی که در اوایل خلافت عباسی تقریباً همزمان با برادر خود محمد نفس زکیّه (ﻫ م) در برابر منصور خلیفه به پایداری برخاست.



عبداللـه محض پدر ابراهیم که از سوی پدر به امام حسن (علیه‌السلام) و از سوی مادر به امام حسین (علیه‌السلام) نسب می‌برد و به همین دلیل «محض» لقب یافت.


در اواخر روزگار امویان که نهضت ضدّ اموی پای گرفته بود، در اجتماعی که در اَبْواء تشکیل شد برای پسر خود محمد نفس زکیّه به عنوان «مهدی»، از هاشمیان جز امام جعفر صادق (علیه‌السلام) بیعت گرفت،
[۱] ابوالفرج اصفهانی، مقاتل الطالبیین، ج۱، ص۲۰۶، به کوشش احمد صقر، قاهره، ۱۳۶۸ق.
اما چون عباسیان در تصاحب خلافت پیشی جستند، عبداللـه و پسرانش پنهانی به مخالفت با خلفای جدید ادامه دادند. این مخالفت در روزگار ابوالعباس سفّاح کاملاً جنبۀ نهانی داشت، نه آنان موقع را برای آشکار ساختن دعوت و قیام مناسب می‌دیدند و نه سفّاح خود چندان توجّهی به آنان می‌کرد.


چون منصور که خود در اجتماع ابواء شرکت داشت، به خلافت رسید (۱۳۶ق/۷۵۳م) و ابراهیم و محمد به دیدار خلیفۀ جدید و بیعت با او نیامدند، منصور به عبداللـه محض و پسران او که در شهرهای اسلامی از شام تا هند
[۲] طبری، تاریخ، ج۳، ص۲۸۲-۲۸۳، به کوشش محمد ابوالفضل ابراهیم، بیروت، ۱۹۶۰-۱۹۶۸م.
نهانی بر ضد عباسیان فعالیت می‌کردند، بدگمان شد. به‌ویژه چون اینان در هنگام تقسیم عطایای هاشمیان در مدینه حاضر نشدند، از عبداللـه خواست که او را از جایگاه پسرانش آگاه سازد، ولی عبداللـه اظهار بی‌اطلاعی کرد، اگرچه نامه‌هایش به دست خلیفه افتاده بود
[۴] احمد بن محمد ابن عبدربه، العقد الفرید، ج۵، ص۷۵-۷۷، به کوشش احمد امین و دیگران، قاهره، ۱۳۹۳ق/۱۹۷۳م.
و خلیفه نیز تا ۱۴۰ق به وعد و وعید و کوششهایی برای یافتن ابراهیم و محمد بسنده کرد. در همین سال منصور به حج رفت و به زیاد بن عبداللـه گفت تا عبداللـه محض را دستگیر کند و به زندان افکند و او چنین کرد.
[۵] العیون والحدائق، به کوشش یان دخویه، ج۳، ص۲۳۴، لیدن، ۱۸۷۱م.
به روایت دیگر، منصور در دیدار با عبداللـه از او خواست تا نهانگاه پسرانش را آشکار سازد، ولی عبداللـه از آن کار تن زد و خلیفه او را به زندان افکند.
[۶] ابوالفرج اصفهانی، مقاتل الطالبیین، ج۱، ص۲۱۵، به کوشش احمد صقر، قاهره، ۱۳۶۸ق.
بعید نیست که منصور از توطئۀ قتل خود توسط علویان حسنی (
[۷] عبدالامیر شامی، تاریخ الفرقة الزیدیة، ج۱، ص۱۳۱، نجف، ۱۳۹۴ق/۱۹۷۴م.
آگاه شده و به همین سبب آشکارا به تعقیب عبداللـه و پسرانش دست زده باشد. وی در ۱۴۴ق/۷۶۱م ریاح‌ بن عثمان‌ بن حیّان را به دستگیری ابراهیم و محمد گمارد
[۸] طبری، تاریخ، ج۳، ص۱۸۷، به کوشش محمد ابوالفضل ابراهیم، بیروت، ۱۹۶۰-۱۹۶۸م.
و عبداللـه محض و خانواده‌اش را به زندانی در عراق منتقل ساخت. این امر سبب شد که ابراهیم و محمد مخالفت خود را شدت بخشند. ابراهیم‌گاه حتی به میان سپاه خلیفه می‌رفت و علویان سپاه را بر ضد منصور می‌شوراند.
[۹] محمد بن علی ابن طقطقی، تاریخ فخری، ج۱، ص۲۲۶، ترجمۀ محمد وحید گلپایگانی، تهران، ۱۳۶۰ش.
وی مدتی قبل از خروج محمّد نفس زکیّه در حجاز بود
[۱۱] ابوالفرج اصفهانی، مقاتل الطالبیین، ج۱، ص۳۱۷، به کوشش احمد صقر، قاهره، ۱۳۶۸ق.
و ظاهراً با محمد توافق کرد که هر دو در یک زمان دعوت خود را آشکار سازند. او سپس به بغداد که بنای آن آغاز شده بود، رفت و به دعوت نظامیان شیعی لشکر منصور، کوشید که بر او حمله برد.
[۱۲] طبری، تاریخ، ج۳، ص۲۸۴-۲۸۵، به کوشش محمد ابوالفضل ابراهیم، بیروت، ۱۹۶۰-۱۹۶۸م.



چون منصور از حضور ابراهیم آگاه شد، خواست او را دستگیر کند، اما وی با یاری سفیان‌ بن حیّان فقیه و متکلّم مُرجئی گریخت و به بصره رفت.
[۱۳] قاضی عبدالجبار، طبقات المعتزلة، ج۱، ص۲۲۸، فضل الاعتزال و طبقات المعتزلة، به کوشش فؤاد سید، تونس، ۱۳۹۳ق/۱۹۷۴م.
این واقعه می‌بایست در ۱۴۵ق اتفاق افتاده باشد، زیرا بنای بغداد در‌ همان سال آغاز شد. نیز گفته‌اند که ابراهیم در ۱۴۳ق وارد بصره شد،
[۱۴] طبری، تاریخ، ج۳، ص۲۹۸، به کوشش محمد ابوالفضل ابراهیم، بیروت، ۱۹۶۰-۱۹۶۸م.
اما بعید است که ابراهیم دو سال در بصره پنهان زیسته باشد، زیرا نه تنها اقامت ممتد در یک‌جا دستگیری او را برای خلیفه که سخت در جست‌و‌جویش بود آسان می‌ساخت، بلکه هیچ دلیل تاریخی که درستی آن روایت را تأیید کند در دست نیست، مگر آن‌که او در آن سال به بصره رفته سپس از آن‌جا خارج شده باشد.


ابراهیم چون با گروه معدودی از یارانش وارد بصره شد در خانۀ ابوفَروه
[۱۶] ابوالفرج اصفهانی، مقاتل الطالبیین، ج۱، ص۳۱۸، به کوشش احمد صقر، قاهره، ۱۳۶۸ق.
و به روایتی در خانۀ یحیی ابن زیاد بن حیّان نبطی سکنی گرفت و کار دعوت پنهانی خویش را به نام برادرش محمّد نفس زکیّه آغاز کرد. خویش را به نام برادرش محمّد نفس زکیّه آغاز کرد.
[۲۰] طبری، تاریخ، ج۳، ص۲۹۸، به کوشش محمد ابوالفضل ابراهیم، بیروت، ۱۹۶۰-۱۹۶۸م.
گفته‌اند که در طول دعوت نهانی، ۰۰۰ ۴ کس به او پیوستند.
[۲۱] ابوالفرج اصفهانی، مقاتل الطالبیین، ج۱، ص۳۱۸، به کوشش احمد صقر، قاهره، ۱۳۶۸ق.
با اینهمه هنوز هنگام خروج نرسیده بود. از همین‌رو چون ابراهیم آگاه شد که برادرش محمد در مدینه دعوت خود را زود‌تر از موعد مقرّر آشکار ساخته، افسرده شد،
[۲۲] طبری، تاریخ، ج۳، ص۲۹۰-۲۹۱، به کوشش محمد ابوالفضل ابراهیم، بیروت، ۱۹۶۰-۱۹۶۸م.
اما اندکی بعد به خانۀ ابومروان مولای بنی‌سلیم در بصره رفت و آشکارا بر منصور خروج کرد (دوشنبه، اول رمضان ۱۴۵ق/۲۳ نوامبر ۷۶۲م) و سفیان‌ بن معاویه امیر بصره را که ظاهراً طرفدار او بود و متعرض ابراهیم نشده بود، آگاهانید.
[۲۳] خلیفه‌ بن خیاط، تاریخ، ج۲، ص۶۴۹، به کوشش سهیل زکار، دمشق، ۱۹۶۸م.
سفیان نیز فردای آن شب، دارالاماره را بی‌پایداری به وی واگذاشت.
[۲۵] خلیفه‌ بن خیاط، تاریخ، ج۲، ص۶۴۹، به کوشش سهیل زکار، دمشق، ۱۹۶۸م.
[۲۶] العیون والحدائق، به کوشش یان دخویه، ج۳، ص۲۵۱، لیدن، ۱۸۷۱م.
ابراهیم برای آن‌که خلیفه از همدلی سفیان با او آگاه نشود، سفیان را به زندان افکند
[۲۷] طبری، تاریخ، ج۳، ص۳۰۰، به کوشش محمد ابوالفضل ابراهیم، بیروت، ۱۹۶۰-۱۹۶۸م.
و در برابر، زندان بصره را گشود و زندانیان را آزاد ساخت.
[۲۸] احمد بن یحیی بلاذری، انساب الاشراف، ج۲، ص۱۲۴، به کوشش محمدباقر محمودی، بیروت، ۱۳۹۷ق.
بنا به روایتی مبالغه‌آمیز، ابراهیم در آن وقت ۰۰۰ ۴۰ جنگاور به زیر فرمان داشت، زیرا گفته‌ان که چون بر دارالاماره چیره شد، ۰۰۰ ۰۰۰ ۲ درهم در آن‌جا یافت که میان یاران خویش تقسیم کرد و به هریک ۵۰ درهم رسید. به هر حال تنها مقاومتی که ابراهیم با آن روبه‌رو شد، از ناحیۀ جعفر و محمد پسران سلیمان‌ بن علی عموزادگان خلیفه بود که با یاران و غلامان خود به مقابله برخاستند، اما به سرعت سرکوب شدند و گریختند
[۳۱] خلیفه‌ بن خیاط، تاریخ، ج۲، ص۶۴۹-۶۵۰، به کوشش سهیل زکار، دمشق، ۱۹۶۸م.
و ابراهیم به آنان امان داد.
[۳۲] طبری، تاریخ، ج۳، ص۳۰۰، به کوشش محمد ابوالفضل ابراهیم، بیروت، ۱۹۶۰-۱۹۶۸م.



منصور که به روایت یعقوبی
[۳۳] احمد بن واضح یعقوبی، تاریخ، ج۲، ص۳۷۶، بیروت، ۱۳۷۹ق.
می‌خواست به تن خویش برای سرکوب محمد نفس زکیّه به مدینه رود، چون از خروج ابراهیم آگاه شد، با این حساب که اگر عراق را خالی گذارد، ابراهیم بر آن چیره می‌شود و او از دو سوی به محاصره می‌افتد، عیسی‌ بن موسی عموی خود را به مدینه روانه کرد و خود با ۰۰۰ ۲ تن از مردانش به کوفه رفت.
[۳۴] طبری، تاریخ، ج۳، ص۲۹۳، به کوشش محمد ابوالفضل ابراهیم، بیروت، ۱۹۶۰-۱۹۶۸م.
خلیفه در انجا مردم را به پوشیدن لباس سیاه، شعار عباسیان، واداشت و هرکس را که گمان همدلی او با ابراهیم می‌رفت به قتل آورد، اما برخی از طرفداران ابراهیم به بصره گریختند و منصور به ناچار راههای خروجی کوفه را بست.
[۳۵] طبری، تاریخ، ج۳، ص۲۹۴-۲۹۵، به کوشش محمد ابوالفضل ابراهیم، بیروت، ۱۹۶۰-۱۹۶۸م.
از اینجا دانسته می‌شود که ابراهیم طرفداران بسیاری در کوفه داشته است، در حالی که براساس روایتی دیگر، ابراهیم در‌ همان روزگار به آن امید که شاید کوفیان با او همداستان شوند و همان‌جا بر منصور بشورند، احتمالاً به دعوت کسانی چون ابوحنیفه، نهانی به آن شهر وارد شد، اما مردم او را یاری نکردند و منصور که از ورود او آگاه شده بود، به شدت به تعقیبش برخاست و ابراهیم سرانجام به پایمردی سفیان‌ بن یزیدالعمّی که حیله‌ای به کار گرفت، کوفه را ترک کرد و به بصره بازگشت.
[۳۶] احمد بن واضح یعقوبی، تاریخ، ج۲، ص۳۷۶-۳۷۷، بیروت، ۱۳۷۹ق.
این روایت قابل تردید است، زیرا از یک سو آشکار است که منصور پس از آگاهی از خروج ابراهیم، در کوفه موضع گرفت. پس ابراهیم می‌بایست پس از آن به کوفه رفته باشد. از سوی دیگر، به روایت همو، وقتی ابراهیم گریخت و به بصره بازگشت، سفیان بن معاویه امارت آن‌جا را داشت در حالیکه چون ابراهیم در بصره خروج کرد، سفیان را از حکومت برداشت و به زندان افکند. ابراهیم و یارانش پس از چیرگی بر بصره، در برابر سیاه جامگان منصور، [[|جامۀ]] سپید پوشیدند و از این‌رو به «مُبیّضه» معروف شدند.
[۳۷] احمد بن یحیی بلاذری، انساب الاشراف، ج۳، ص۱۲۷، به کوشش محمدباقر محمودی، بیروت، ۱۳۹۷ق.
[۳۸] طبری، تاریخ، ج۳، ص۲۹۸، به کوشش محمد ابوالفضل ابراهیم، بیروت، ۱۹۶۰-۱۹۶۸م.



ابراهیم سپس چند گروه جنگی به شهرهای فارس و اهواز و واسط فرستاد
[۳۹] ابوالفرج اصفهانی، مقاتل الطالبیین، ج۱، ص۳۲۵، به کوشش احمد صقر، قاهره، ۱۳۶۸ق.
[۴۰] ابوالفرج اصفهانی، مقاتل الطالبیین، ج۱، ص۳۳۰، به کوشش احمد صقر، قاهره، ۱۳۶۸ق.
[۴۱] ابوالفرج اصفهانی، مقاتل الطالبیین، ج۱، ص۳۵۹، به کوشش احمد صقر، قاهره، ۱۳۶۸ق.
و آنان توانستند عاملان منصور را بیرون برانند.
[۴۲] طبری، تاریخ، ج۳، ص۳۰۰-۳۰۴، به کوشش محمد ابوالفضل ابراهیم، بیروت، ۱۹۶۰-۱۹۶۸م.
[۴۳] احمد بن واضح یعقوبی، تاریخ، ج۲، ص۳۷۷، بیروت، ۱۳۷۹ق.
سُدَیف‌ بن میمون شاعر در این‌باره شعری گفت که چون به گوش منصور رسید، دستور داد تا او را گرفتند و زنده به گور کردند.
[۴۴] احمد بن محمد ابن عبدربه، العقد الفرید، ج۵، ص۸۷، به کوشش احمد امین و دیگران، قاهره، ۱۳۹۳ق/۱۹۷۳م.
ابراهیم سراسر رمضان را در بصره مشغول سامان دادنِ کار قیام و فرستادن کسانی به شهر‌ها بود، اما سه روز قبل از عید فطر
[۴۵] طبری، تاریخ، ج۳، ص۳۰۴، به کوشش محمد ابوالفضل ابراهیم، بیروت، ۱۹۶۰-۱۹۶۸م.
[۴۶] خلیفه‌ بن خیاط، تاریخ، ج۲، ص۶۵۰، به کوشش سهیل زکار، دمشق، ۱۹۶۸م.
خبر قتل برادرش محمد به او رسید. ابراهیم اگرچه سخت دلشکسته شد، ولی خود حسن را همراه با نُمیلۀ عَبْشَمی بر آن‌جا گمارد.
[۴۷] خلیفه‌ بن خیاط، تاریخ، ج۲، ص۶۵۰، به کوشش سهیل زکار، دمشق، ۱۹۶۸م.
[۴۸] احمد بن واضح یعقوبی، تاریخ، ج۲، ص۳۷۷، بیروت، ۱۳۷۹ق.



منصور خلیفه نیز عیسی‌ بن موسی را که پس از جنگ با محمد نفس زکیّه قصد حجّ عمره کرده بود، با شتاب پیش خواند و او را مأمور جنگ با ابراهیم کرد. عیسی با ۰۰۰ ۱۸ سپاهی و انبوهی از هواداران منصور، روانۀ جنگ با ابراهیم شد.
[۵۰] احمد بن واضح یعقوبی، تاریخ، ج۲، ص۳۷۷، بیروت، ۱۳۷۹ق.
[۵۱] احمد بن واضح یعقوبی، تاریخ، ج۲، ص۳۷۸، بیروت، ۱۳۷۹ق.
دو سپاه در باخمرا، واقع در ۱۶ فرسخی کوفه به هم رسیدند. در آغاز جنگ، حمید بن قحطبه فرمانده جلوداران سپاه عیسی به‌سختی شکست خورد و گریخت
[۵۳] طبری، تاریخ، ج۳، ص۳۱۳، به کوشش محمد ابوالفضل ابراهیم، بیروت، ۱۹۶۰-۱۹۶۸م.
و به روایتی تا کوفه واپس نشست،
[۵۴] ابوالفرج اصفهانی، مقاتل الطالبیین، ج۱، ص۳۴۶، به کوشش احمد صقر، قاهره، ۱۳۶۸ق.
به‌طوری که خلیفه سخت بیمناک شد و مرکب خواست تا بگریزد،
[۵۵] احمد بن واضح یعقوبی، تاریخ، ج۲، ص۳۷۸، بیروت، ۱۳۷۹ق.
اما عیسی پایداری کرد تا آن‌که جعفر و محمد پسران سلیمان‌ بن علی که پیش از آن ابراهیم آنان را در بصره امان داده بود
[۵۶] طبری، تاریخ، ج۳، ص۳۰۰، به کوشش محمد ابوالفضل ابراهیم، بیروت، ۱۹۶۰-۱۹۶۸م.
با گذشتن از رودخانه از پشت بر سپاه ابراهیم هجوم بردند
[۵۷] العیون والحدائق، به کوشش یان دخویه، ج۳، ص۲۵۳، لیدن، ۱۸۷۱م.
[۵۸] خلیل‌ بن ایبک صفدی، الوافی بالوفیات، ج۶، ص۳۱، به کوشش س دیدرینگ، بیروت، ۱۳۹۲ق/۱۹۷۲م.
[۵۹] احمد بن واضح یعقوبی، تاریخ، ج۲، ص۳۷۸، بیروت، ۱۳۷۹ق.
و شکست در لشکر او افتاد. در میانۀ جنگ تیری بر گلوی ابراهیم نشست و یارانش او را از اسب به زیر آوردند و گِردش را گرفتند، اما مردان حمید بن قحطبه بر آن جماعت هجوم بردند
[۶۰] طبری، تاریخ، ج۳، ص۳۱۵-۳۱۶، به کوشش محمد ابوالفضل ابراهیم، بیروت، ۱۹۶۰-۱۹۶۸م.
و به روایت ابوالفرج
[۶۱] ابوالفرج اصفهانی، مقاتل الطالبیین، ج۱، ص۳۴۸، به کوشش احمد صقر، قاهره، ۱۳۶۸ق.
مردی به نام اقطع غلام عیسی سر او را از پیکر جدا ساخت (۲۵ ذیقعدۀ ۱۴۵ق/۱۴ فوریۀ ۷۶۳م) و به روایت منحصر به فرد
[۶۲] ابوالفرج اصفهانی، مقاتل الطالبیین، ج۱، ص۳۴۹، به کوشش احمد صقر، قاهره، ۱۳۶۸ق.
در ذیحجۀ‌ همان سال، ابراهیم هنگام مرگ ۴۸ سال داشت.
[۶۳] طبری، تاریخ، ج۳، ص۳۱۶، به کوشش محمد ابوالفضل ابراهیم، بیروت، ۱۹۶۰-۱۹۶۸م.
پس می‌بایست در ۹۷ق/۷۱۶م متولد شده باشد. پیکر او را در باخمرا به خاک سپردند و سرش را نزد خلیفه بردند
[۶۵] احمد بن واضح یعقوبی، تاریخ، ج۲، ص۳۷۸، بیروت، ۱۳۷۹ق.
و به روایت مسعودی
[۶۶] علی‌ بن حسین مسعودی، مروج الذهب، ج۳، ص۲۹۹، به کوشش یوسف اسعد داغر، بیروت، ۱۳۸۵ق.
او آن را به زندان نزد عبداللـه محض فرستاد، و گفته‌اند که سپس آن را به مصر منتقل ساختند.
[۶۷] محمد بن یوسف کندی، کتاب الولاة و القضاة، ج۱، ص۱۱۴، به کوشش روون گست، بیروت، ۱۹۰۸م.





۹.۱ - زیدیان

ابراهیم‌ بن عبداللـه در نهضت ضدّ عباسی خویش از پشتیبانی افراد و گروههای نام‌آوری بهره‌مند بود. زیدیان که در آن روزگار از جنبۀ سیاسی اهمیت بیشتری داشتند تا جنبۀ [مذهب [|مذهبی]]، و هر فاطمی عالم و زاهد و شجاع را امام واجب الطاعه می‌دانستند و حتی خروجی دو امام را در یک زمان و در دو منطقه بر حکومت وقت جایز می‌شمردند،
[۶۸] محمد بن عبدالکریم شهرستانی، الملل و النحل، ج۱، ص۳۰۲، به کوشش محمد بدران، قاهره، ۱۳۲۸ق/۱۹۱۰م.
[۶۹] محمد بن عبدالکریم شهرستانی، الملل و النحل، ج۱، ص۳۰۳، به کوشش محمد بدران، قاهره، ۱۳۲۸ق/۱۹۱۰م.
به امامت محمد و ابراهیم گردن نهادند. حتی عیسی‌ بن زید به‌رغم پاره‌ای اختلاف‌ها که میان وی و ابراهیم پدید آمد، به روایتی که ابوالفرج خود آن را نپذیرفته است، تا واپسین دم با او ماند.
[۷۰] ابوالفرج اصفهانی، مقاتل الطالبیین، ج۱، ص۳۳۵، به کوشش احمد صقر، قاهره، ۱۳۶۸ق.


۹.۲ - معتزله

معتزلیان نیز از جمله کسانی بودند که به پشتیبانی از ابراهیم که خود در اصول کلامی پیرو آنان بود
[۷۱] ابوالقاسم بلخی، ذکر المعتزلة، ج۱، ص۱۱۰، فضل الاعتزال و طبقات المعتزلة، به کوشش فؤاد سیّد، تونس، ۱۳۹۳ق/۱۹۷۴م.
برخاستند و او را در جنگِ باخمرا یاری دادند
[۷۲] علی‌ بن حسین مسعودی، مروج الذهب، ج۳، ص۲۹۶، به کوشش یوسف اسعد داغر، بیروت، ۱۳۸۵ق.
و حتی ابن نُمیلۀ عبشمی معتزلی، جانشین ابراهیم در بصره شد.
[۷۳] ابوالقاسم بلخی، ذکر المعتزلة، ج۱، ص۱۱۸، فضل الاعتزال و طبقات المعتزلة، به کوشش فؤاد سیّد، تونس، ۱۳۹۳ق/۱۹۷۴م.


۹.۳ - دانشمندان و فقیهان

گذشته از این دو گروه و نیز دانشمندان و فقیهان و محدثانی چون ابن ابی واصل، عیسی‌ بن اسحاق سبیعی، ابوخالد احمر، یونس‌ بن ابی اسحاق، یزید بن هارون و عباد بن عوام
[۷۴] ابوالفرج اصفهانی، مقاتل الطالبیین، ج۱، ص۳۵۴-۳۵۶، به کوشش احمد صقر، قاهره، ۱۳۶۸ق.
که به ابراهیم پیوستند. ابوحنیفه پیشوای حنفیان نیز آشکارا به یاری او برخاست و پیروانش را فتوا داد که به قیام بپیوندند. او حتی پس از جنگ باخمرا، شهدای آن را با شهدای بدر یکی دانست.
[۷۶] ابوالفرج اصفهانی، مقاتل الطالبیین، ج۱، ص۳۶۴، به کوشش احمد صقر، قاهره، ۱۳۶۸ق.
گفته‌اند که پشتیبانی او از ابراهیم و نامه‌هایی که به او نوشت، سبب شد که منصور خلیفه او مسموم و مقتول سازد.
[۷۷] ابوالفرج اصفهانی، مقاتل الطالبیین، ج۱، ص۳۶۷، به کوشش احمد صقر، قاهره، ۱۳۶۸ق.



ابراهیم‌ بن عبداللـه مردی ادیب و محدث بود و عبداللـه پدرش او را برگزید تا به سؤالات مؤسّسان مذهب اعتزال چون واصل‌ بن عطا و عمرو بن عبید پاسخ دهد.
[۷۸] ابوالفرج اصفهانی، مقاتل الطالبیین، ج۱، ص۲۹۳-۲۹۴، به کوشش احمد صقر، قاهره، ۱۳۶۸ق.
او شعر نیز می‌سرود و در نزد مفصل ضبّی که از طرفداران نهضت بود، مجموعه‌ای از اشعار ترتیب داد که بعد‌ها به مفضّل منسوب گشت.
[۷۹] ابوالفرج اصفهانی، مقاتل الطالبیین، ج۱، ص۳۱۶، به کوشش احمد صقر، قاهره، ۱۳۶۸ق.
[۸۰] ابوالفرج اصفهانی، مقاتل الطالبیین، ج۱، ص۳۳۹، به کوشش احمد صقر، قاهره، ۱۳۶۸ق.



نهضت ضد عباسی ابراهیم و علل شکست آن را نمی‌توان بی‌توجه به قیام محمد نفس زکیّه و نتایج آن و حتی اوضاع دستگاه خلافت به درستی ارزیابی کرد. درست است که شاخۀ مهمی از علویان حسینی به رهبری امام جعفر صادق (علیه‌السلام) از بیعت با محمد سر باز زدند،
[۸۱] العیون والحدائق، به کوشش یان دخویه، ج۳، ص۲۳۱، لیدن، ۱۸۷۱م.
ولی قیام با پشتیبانی زیدیان و معتزلیان و عالمان و فقیهان بزرگی چون ابوحنیفه و مالک‌ بن انس، در آن روزگار که خلافت عباسی چندان استوار نشده بود، می‌توانست دگرگونی عظیمی پدید آورد. انتخاب مدینه به عنوان نخستین مرکز قیام فقط از لحاظ سیاسی واجد اهمیت بسیار بود و نمی‌توانست از لحاظ اقتصادی و نظامی و بسیج رزم‌آوران، قیام را یاری رساند، در حالی که بصره نه تنها از لحاظ سیاسی به دلیل آن‌که دستگاه خلافت را مستقیماً تهدید می‌کرد اهمیت داشت، بلکه از قابلیت اقتصادی و نظامی خاصی برخوردار بود و به همین سبب می‌توانست به عنوان مکمّل نهضت مدینه، قیام را که سخت باعث وحشت منصور شده بود، به پیروزی برساند، اما خروج پیش از موقع محمد نفس زکیّه و ناهماهنگی ابراهیم با او، موجب شد که خلیفه بتواند هر دو را جداگانه سرکوب کند. با اینهمه، چنین می‌نماید که پیروزی از دسترس ابراهیم نیز چندان دور نبود، ولی تنفّر او از قتل و غارت و بی‌توجهی به مشورت خبرگانِ نهضت، کار را واژگونه کرد. اگرچه رفتن ابراهیم به کوفه به دعوت ابوحنیفه و برخی از کوفیان
[۸۲] ابوالفرج اصفهانی، مقاتل الطالبیین، ج۱، ص۳۶۱، به کوشش احمد صقر، قاهره، ۱۳۶۸ق.
[۸۳] ابوالفرج اصفهانی، مقاتل الطالبیین، ج۱، ص۳۶۶، به کوشش احمد صقر، قاهره، ۱۳۶۸ق.
جبهۀ اصلی را در بصره تضعیف می‌کرد، ولی اگر ابراهیم با آن مال و مردی که داشت، بلافاصله پس از خروج بر منصور به کوفه حمله می‌برد، بعید نبود که با یاری کوفیانی که گریخته و به او پیوسته بودند
[۸۴] طبری، تاریخ، ج۳، ص۲۹۵، به کوشش محمد ابوالفضل ابراهیم، بیروت، ۱۹۶۰-۱۹۶۸م.
بر خلیفه چیره شود، خاصه که گفته‌اند منصور از همین حمله می‌ترسید و بیم داشت که یارانش او را ترک کنند،
[۸۵] عبدالحی‌ بن احمد ابن عماد، شذرات الذهب، ج۱، ص۲۱۴، قاهره، ۱۳۵۰ق.
ولی ابراهیم نیز بیم داشت که حملۀ او موجب کشتار مردم شود. سپس که برخی از یارانش پیشنهاد کردند که بر سپاه عیسی‌ بن موسی شبیخون زنند
[۸۶] ابوالفرج اصفهانی، مقاتل الطالبیین، ج۱، ص۳۴۴، به کوشش احمد صقر، قاهره، ۱۳۶۸ق.
و گفتند که بهتر است ابراهیم با بخشی از سپاه به بصره باز گردد و از آن‌جا ناظر جنگ باشد تا در موقع لزوم سپاهی به کمک فرستد، از آن کار خودداری کرد و حتی از ایجاد آرایش جنگی مناسب هم سرباز زد. نیز وقتی که سپاه عیسی را واپس راند، به‌رغم نصیحت ابوحنیفه که معتقد بود ابراهیم نباید از تعقیب فراریان دست بردارد،
[۸۸] ابوالفرج اصفهانی، مقاتل الطالبیین، ج۱، ص۳۶۷، به کوشش احمد صقر، قاهره، ۱۳۶۸ق.
دستور عدم تعقیب شکست خوردگان دشمن را صادر کرد
[۸۹] طبری، تاریخ، ج۳، ص۳۱۶، به کوشش محمد ابوالفضل ابراهیم، بیروت، ۱۹۶۰-۱۹۶۸م.
در حالیکه این پیروزی چنان منصور را به وحشت انداخت که خواست از کوفه بگریزد،
[۹۰] احمد بن واضح یعقوبی، تاریخ، ج۲، ص۳۷۸، بیروت، ۱۳۷۹ق.
اما ناآگاهی ابراهیم از امور نظامی و اختلافی که میان یاران او پدید آمده بود، پیروزی نخستین را که برخی آن را «بدرالصّغری» خوانده‌اند
[۹۱] ابوالفرج اصفهانی، مقاتل الطالبیین، ج۱، ص۳۶۵، به کوشش احمد صقر، قاهره، ۱۳۶۸ق.
به شکست بدل کرد.


(۱) ابن اثیر، الکامل، بیروت، ۱۴۰۲ق/۱۹۸۲م.
(۲) محمد بن علی ابن طقطقی، تاریخ فخری، ترجمۀ محمد وحید گلپایگانی، تهران، ۱۳۶۰ش.
(۳) احمد بن محمد ابن عبدربه، العقد الفرید، به کوشش احمد امین و دیگران، قاهره، ۱۳۹۳ق/۱۹۷۳م.
(۴) عبدالحی‌ بن احمد ابن عماد، شذرات الذهب، قاهره، ۱۳۵۰ق.
(۵) عبداللـه‌ بن مسلم ابن قتیبه، المعارف، به کوشش ثروت عکاشه، قاهره، ۱۹۶۰م.
(۶) ابوالفرج اصفهانی، مقاتل الطالبیین، به کوشش احمد صقر، قاهره، ۱۳۶۸ق.
(۷) فهرست.
(۸) احمد بن یحیی بلاذری، انساب الاشراف، به کوشش محمدباقر محمودی، بیروت، ۱۳۹۷ق.
(۹) ابوالقاسم بلخی، ذکر المعتزلة، فضل الاعتزال و طبقات المعتزلة، به کوشش فؤاد سیّد، تونس، ۱۳۹۳ق/۱۹۷۴م.
(۱۰) خلیفه‌ بن خیاط، تاریخ، به کوشش سهیل زکار، دمشق، ۱۹۶۸م.
(۱۲) شمس‌الدین محمد ذهبی، العبر، به کوشش ابوهاجر محمد زغلول، بیروت، ۱۴۰۵ق.
(۱۳) عبدالامیر شامی، تاریخ الفرقة الزیدیة، نجف، ۱۳۹۴ق/۱۹۷۴م.
(۱۴) محمد بن عبدالکریم شهرستانی، الملل و النحل، به کوشش محمد بدران، قاهره، ۱۳۲۸ق/۱۹۱۰م.
(۱۵) خلیل‌ بن ایبک صفدی، الوافی بالوفیات، به کوشش س دیدرینگ، بیروت، ۱۳۹۲ق/۱۹۷۲م.
(۱۶) طبری، تاریخ، به کوشش محمد ابوالفضل ابراهیم، بیروت، ۱۹۶۰-۱۹۶۸م.
(۱۷) العیون والحدائق، به کوشش یان دخویه، لیدن، ۱۸۷۱م.
(۱۸) قاضی عبدالجبار، طبقات المعتزلة، فضل الاعتزال و طبقات المعتزلة، به کوشش فؤاد سید، تونس، ۱۳۹۳ق/۱۹۷۴م.
(۱۹) محمد بن یوسف کندی، کتاب الولاة و القضاة، به کوشش روون گست، بیروت، ۱۹۰۸م.
(۲۰) علی‌ بن حسین مسعودی، مروج الذهب، به کوشش یوسف اسعد داغر، بیروت، ۱۳۸۵ق.
(۲۱) مطهر بن طاهر مقدسی، البدء والتاریخ، به کوشش کلمان هوار، پاریس، ۱۸۹۹-۱۹۰۶م.
(۲۲) احمد بن علی نجاشی، رجال، قم، ۱۴۰۷ق، ص۲۴۲.
(۲۳) یاقوت، معجم البلدان، بیروت، ۱۳۷۴ق.
(۲۴) احمد بن واضح یعقوبی، تاریخ، بیروت، ۱۳۷۹ق.


۱. ابوالفرج اصفهانی، مقاتل الطالبیین، ج۱، ص۲۰۶، به کوشش احمد صقر، قاهره، ۱۳۶۸ق.
۲. طبری، تاریخ، ج۳، ص۲۸۲-۲۸۳، به کوشش محمد ابوالفضل ابراهیم، بیروت، ۱۹۶۰-۱۹۶۸م.
۳. عبدالله‌ بن مسلم ابن قتیبه، المعارف، ج۱، ص۲۱۳، به کوشش ثروت عکاشه، قاهره، ۱۹۶۰م.    
۴. احمد بن محمد ابن عبدربه، العقد الفرید، ج۵، ص۷۵-۷۷، به کوشش احمد امین و دیگران، قاهره، ۱۳۹۳ق/۱۹۷۳م.
۵. العیون والحدائق، به کوشش یان دخویه، ج۳، ص۲۳۴، لیدن، ۱۸۷۱م.
۶. ابوالفرج اصفهانی، مقاتل الطالبیین، ج۱، ص۲۱۵، به کوشش احمد صقر، قاهره، ۱۳۶۸ق.
۷. عبدالامیر شامی، تاریخ الفرقة الزیدیة، ج۱، ص۱۳۱، نجف، ۱۳۹۴ق/۱۹۷۴م.
۸. طبری، تاریخ، ج۳، ص۱۸۷، به کوشش محمد ابوالفضل ابراهیم، بیروت، ۱۹۶۰-۱۹۶۸م.
۹. محمد بن علی ابن طقطقی، تاریخ فخری، ج۱، ص۲۲۶، ترجمۀ محمد وحید گلپایگانی، تهران، ۱۳۶۰ش.
۱۰. شمس‌الدین محمد ذهبی، العبر، ج۱، ص۱۵۳، به کوشش ابوهاجر محمد زغلول، بیروت، ۱۴۰۵ق.    
۱۱. ابوالفرج اصفهانی، مقاتل الطالبیین، ج۱، ص۳۱۷، به کوشش احمد صقر، قاهره، ۱۳۶۸ق.
۱۲. طبری، تاریخ، ج۳، ص۲۸۴-۲۸۵، به کوشش محمد ابوالفضل ابراهیم، بیروت، ۱۹۶۰-۱۹۶۸م.
۱۳. قاضی عبدالجبار، طبقات المعتزلة، ج۱، ص۲۲۸، فضل الاعتزال و طبقات المعتزلة، به کوشش فؤاد سید، تونس، ۱۳۹۳ق/۱۹۷۴م.
۱۴. طبری، تاریخ، ج۳، ص۲۹۸، به کوشش محمد ابوالفضل ابراهیم، بیروت، ۱۹۶۰-۱۹۶۸م.
۱۵. شمس‌الدین محمد ذهبی، العبر، ج۱، ص۱۵۳، به کوشش ابوهاجر محمد زغلول، بیروت، ۱۴۰۵ق.    
۱۶. ابوالفرج اصفهانی، مقاتل الطالبیین، ج۱، ص۳۱۸، به کوشش احمد صقر، قاهره، ۱۳۶۸ق.
۱۷. ابن اثیر، الکامل، ج۵، ص۵۶۳، بیروت، ۱۴۰۲ق/۱۹۸۲م.    
۱۸. ابن اثیر، الکامل، ج۵، ص۵۶۳، بیروت، ۱۴۰۲ق/۱۹۸۲م.    
۱۹. ابن اثیر، الکامل، ج۵، ص۵۶۳، بیروت، ۱۴۰۲ق/۱۹۸۲م.    
۲۰. طبری، تاریخ، ج۳، ص۲۹۸، به کوشش محمد ابوالفضل ابراهیم، بیروت، ۱۹۶۰-۱۹۶۸م.
۲۱. ابوالفرج اصفهانی، مقاتل الطالبیین، ج۱، ص۳۱۸، به کوشش احمد صقر، قاهره، ۱۳۶۸ق.
۲۲. طبری، تاریخ، ج۳، ص۲۹۰-۲۹۱، به کوشش محمد ابوالفضل ابراهیم، بیروت، ۱۹۶۰-۱۹۶۸م.
۲۳. خلیفه‌ بن خیاط، تاریخ، ج۲، ص۶۴۹، به کوشش سهیل زکار، دمشق، ۱۹۶۸م.
۲۴. ابن اثیر، الکامل، ج۵، ص۵۶۳، بیروت، ۱۴۰۲ق/۱۹۸۲م.    
۲۵. خلیفه‌ بن خیاط، تاریخ، ج۲، ص۶۴۹، به کوشش سهیل زکار، دمشق، ۱۹۶۸م.
۲۶. العیون والحدائق، به کوشش یان دخویه، ج۳، ص۲۵۱، لیدن، ۱۸۷۱م.
۲۷. طبری، تاریخ، ج۳، ص۳۰۰، به کوشش محمد ابوالفضل ابراهیم، بیروت، ۱۹۶۰-۱۹۶۸م.
۲۸. احمد بن یحیی بلاذری، انساب الاشراف، ج۲، ص۱۲۴، به کوشش محمدباقر محمودی، بیروت، ۱۳۹۷ق.
۲۹. ابن اثیر، الکامل، ج۵، ص۵۶۴، بیروت، ۱۴۰۲ق/۱۹۸۲م.    
۳۰. مطهر بن طاهر مقدسی، البدء والتاریخ، ج۶، ص۸۶، به کوشش کلمان هوار، پاریس، ۱۸۹۹-۱۹۰۶م.    
۳۱. خلیفه‌ بن خیاط، تاریخ، ج۲، ص۶۴۹-۶۵۰، به کوشش سهیل زکار، دمشق، ۱۹۶۸م.
۳۲. طبری، تاریخ، ج۳، ص۳۰۰، به کوشش محمد ابوالفضل ابراهیم، بیروت، ۱۹۶۰-۱۹۶۸م.
۳۳. احمد بن واضح یعقوبی، تاریخ، ج۲، ص۳۷۶، بیروت، ۱۳۷۹ق.
۳۴. طبری، تاریخ، ج۳، ص۲۹۳، به کوشش محمد ابوالفضل ابراهیم، بیروت، ۱۹۶۰-۱۹۶۸م.
۳۵. طبری، تاریخ، ج۳، ص۲۹۴-۲۹۵، به کوشش محمد ابوالفضل ابراهیم، بیروت، ۱۹۶۰-۱۹۶۸م.
۳۶. احمد بن واضح یعقوبی، تاریخ، ج۲، ص۳۷۶-۳۷۷، بیروت، ۱۳۷۹ق.
۳۷. احمد بن یحیی بلاذری، انساب الاشراف، ج۳، ص۱۲۷، به کوشش محمدباقر محمودی، بیروت، ۱۳۹۷ق.
۳۸. طبری، تاریخ، ج۳، ص۲۹۸، به کوشش محمد ابوالفضل ابراهیم، بیروت، ۱۹۶۰-۱۹۶۸م.
۳۹. ابوالفرج اصفهانی، مقاتل الطالبیین، ج۱، ص۳۲۵، به کوشش احمد صقر، قاهره، ۱۳۶۸ق.
۴۰. ابوالفرج اصفهانی، مقاتل الطالبیین، ج۱، ص۳۳۰، به کوشش احمد صقر، قاهره، ۱۳۶۸ق.
۴۱. ابوالفرج اصفهانی، مقاتل الطالبیین، ج۱، ص۳۵۹، به کوشش احمد صقر، قاهره، ۱۳۶۸ق.
۴۲. طبری، تاریخ، ج۳، ص۳۰۰-۳۰۴، به کوشش محمد ابوالفضل ابراهیم، بیروت، ۱۹۶۰-۱۹۶۸م.
۴۳. احمد بن واضح یعقوبی، تاریخ، ج۲، ص۳۷۷، بیروت، ۱۳۷۹ق.
۴۴. احمد بن محمد ابن عبدربه، العقد الفرید، ج۵، ص۸۷، به کوشش احمد امین و دیگران، قاهره، ۱۳۹۳ق/۱۹۷۳م.
۴۵. طبری، تاریخ، ج۳، ص۳۰۴، به کوشش محمد ابوالفضل ابراهیم، بیروت، ۱۹۶۰-۱۹۶۸م.
۴۶. خلیفه‌ بن خیاط، تاریخ، ج۲، ص۶۵۰، به کوشش سهیل زکار، دمشق، ۱۹۶۸م.
۴۷. خلیفه‌ بن خیاط، تاریخ، ج۲، ص۶۵۰، به کوشش سهیل زکار، دمشق، ۱۹۶۸م.
۴۸. احمد بن واضح یعقوبی، تاریخ، ج۲، ص۳۷۷، بیروت، ۱۳۷۹ق.
۴۹. ابن اثیر، الکامل، ج۵، ص۵۶۵، بیروت، ۱۴۰۲ق/۱۹۸۲م.    
۵۰. احمد بن واضح یعقوبی، تاریخ، ج۲، ص۳۷۷، بیروت، ۱۳۷۹ق.
۵۱. احمد بن واضح یعقوبی، تاریخ، ج۲، ص۳۷۸، بیروت، ۱۳۷۹ق.
۵۲. ابن اثیر، الکامل، ج۵، ص۵۶۷-۵۶۸، بیروت، ۱۴۰۲ق/۱۹۸۲م.    
۵۳. طبری، تاریخ، ج۳، ص۳۱۳، به کوشش محمد ابوالفضل ابراهیم، بیروت، ۱۹۶۰-۱۹۶۸م.
۵۴. ابوالفرج اصفهانی، مقاتل الطالبیین، ج۱، ص۳۴۶، به کوشش احمد صقر، قاهره، ۱۳۶۸ق.
۵۵. احمد بن واضح یعقوبی، تاریخ، ج۲، ص۳۷۸، بیروت، ۱۳۷۹ق.
۵۶. طبری، تاریخ، ج۳، ص۳۰۰، به کوشش محمد ابوالفضل ابراهیم، بیروت، ۱۹۶۰-۱۹۶۸م.
۵۷. العیون والحدائق، به کوشش یان دخویه، ج۳، ص۲۵۳، لیدن، ۱۸۷۱م.
۵۸. خلیل‌ بن ایبک صفدی، الوافی بالوفیات، ج۶، ص۳۱، به کوشش س دیدرینگ، بیروت، ۱۳۹۲ق/۱۹۷۲م.
۵۹. احمد بن واضح یعقوبی، تاریخ، ج۲، ص۳۷۸، بیروت، ۱۳۷۹ق.
۶۰. طبری، تاریخ، ج۳، ص۳۱۵-۳۱۶، به کوشش محمد ابوالفضل ابراهیم، بیروت، ۱۹۶۰-۱۹۶۸م.
۶۱. ابوالفرج اصفهانی، مقاتل الطالبیین، ج۱، ص۳۴۸، به کوشش احمد صقر، قاهره، ۱۳۶۸ق.
۶۲. ابوالفرج اصفهانی، مقاتل الطالبیین، ج۱، ص۳۴۹، به کوشش احمد صقر، قاهره، ۱۳۶۸ق.
۶۳. طبری، تاریخ، ج۳، ص۳۱۶، به کوشش محمد ابوالفضل ابراهیم، بیروت، ۱۹۶۰-۱۹۶۸م.
۶۴. یاقوت، معجم البلدان، ج۱، ص۳۱۶، بیروت، ۱۳۷۴ق.    
۶۵. احمد بن واضح یعقوبی، تاریخ، ج۲، ص۳۷۸، بیروت، ۱۳۷۹ق.
۶۶. علی‌ بن حسین مسعودی، مروج الذهب، ج۳، ص۲۹۹، به کوشش یوسف اسعد داغر، بیروت، ۱۳۸۵ق.
۶۷. محمد بن یوسف کندی، کتاب الولاة و القضاة، ج۱، ص۱۱۴، به کوشش روون گست، بیروت، ۱۹۰۸م.
۶۸. محمد بن عبدالکریم شهرستانی، الملل و النحل، ج۱، ص۳۰۲، به کوشش محمد بدران، قاهره، ۱۳۲۸ق/۱۹۱۰م.
۶۹. محمد بن عبدالکریم شهرستانی، الملل و النحل، ج۱، ص۳۰۳، به کوشش محمد بدران، قاهره، ۱۳۲۸ق/۱۹۱۰م.
۷۰. ابوالفرج اصفهانی، مقاتل الطالبیین، ج۱، ص۳۳۵، به کوشش احمد صقر، قاهره، ۱۳۶۸ق.
۷۱. ابوالقاسم بلخی، ذکر المعتزلة، ج۱، ص۱۱۰، فضل الاعتزال و طبقات المعتزلة، به کوشش فؤاد سیّد، تونس، ۱۳۹۳ق/۱۹۷۴م.
۷۲. علی‌ بن حسین مسعودی، مروج الذهب، ج۳، ص۲۹۶، به کوشش یوسف اسعد داغر، بیروت، ۱۳۸۵ق.
۷۳. ابوالقاسم بلخی، ذکر المعتزلة، ج۱، ص۱۱۸، فضل الاعتزال و طبقات المعتزلة، به کوشش فؤاد سیّد، تونس، ۱۳۹۳ق/۱۹۷۴م.
۷۴. ابوالفرج اصفهانی، مقاتل الطالبیین، ج۱، ص۳۵۴-۳۵۶، به کوشش احمد صقر، قاهره، ۱۳۶۸ق.
۷۵. شمس‌الدین محمد ذهبی، العبر، ج۱، ص۱۵۶، به کوشش ابوهاجر محمد زغلول، بیروت، ۱۴۰۵ق.    
۷۶. ابوالفرج اصفهانی، مقاتل الطالبیین، ج۱، ص۳۶۴، به کوشش احمد صقر، قاهره، ۱۳۶۸ق.
۷۷. ابوالفرج اصفهانی، مقاتل الطالبیین، ج۱، ص۳۶۷، به کوشش احمد صقر، قاهره، ۱۳۶۸ق.
۷۸. ابوالفرج اصفهانی، مقاتل الطالبیین، ج۱، ص۲۹۳-۲۹۴، به کوشش احمد صقر، قاهره، ۱۳۶۸ق.
۷۹. ابوالفرج اصفهانی، مقاتل الطالبیین، ج۱، ص۳۱۶، به کوشش احمد صقر، قاهره، ۱۳۶۸ق.
۸۰. ابوالفرج اصفهانی، مقاتل الطالبیین، ج۱، ص۳۳۹، به کوشش احمد صقر، قاهره، ۱۳۶۸ق.
۸۱. العیون والحدائق، به کوشش یان دخویه، ج۳، ص۲۳۱، لیدن، ۱۸۷۱م.
۸۲. ابوالفرج اصفهانی، مقاتل الطالبیین، ج۱، ص۳۶۱، به کوشش احمد صقر، قاهره، ۱۳۶۸ق.
۸۳. ابوالفرج اصفهانی، مقاتل الطالبیین، ج۱، ص۳۶۶، به کوشش احمد صقر، قاهره، ۱۳۶۸ق.
۸۴. طبری، تاریخ، ج۳، ص۲۹۵، به کوشش محمد ابوالفضل ابراهیم، بیروت، ۱۹۶۰-۱۹۶۸م.
۸۵. عبدالحی‌ بن احمد ابن عماد، شذرات الذهب، ج۱، ص۲۱۴، قاهره، ۱۳۵۰ق.
۸۶. ابوالفرج اصفهانی، مقاتل الطالبیین، ج۱، ص۳۴۴، به کوشش احمد صقر، قاهره، ۱۳۶۸ق.
۸۷. ابن اثیر، الکامل، ج۵، ص۵۶۵، بیروت، ۱۴۰۲ق/۱۹۸۲م.    
۸۸. ابوالفرج اصفهانی، مقاتل الطالبیین، ج۱، ص۳۶۷، به کوشش احمد صقر، قاهره، ۱۳۶۸ق.
۸۹. طبری، تاریخ، ج۳، ص۳۱۶، به کوشش محمد ابوالفضل ابراهیم، بیروت، ۱۹۶۰-۱۹۶۸م.
۹۰. احمد بن واضح یعقوبی، تاریخ، ج۲، ص۳۷۸، بیروت، ۱۳۷۹ق.
۹۱. ابوالفرج اصفهانی، مقاتل الطالبیین، ج۱، ص۳۶۵، به کوشش احمد صقر، قاهره، ۱۳۶۸ق.



دانشنامه بزرگ اسلامی نویسنده، مرکز دائرة المعارف بزرگ اسلامی، برگرفته از مقاله «ابراهیم بن عبدالله محض»، ج۲، ص۶۵۵.    






جعبه ابزار