• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

أَفٰاقَ (لغات‌قرآن)

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف





أَفٰاقَ:(فَلَمّا أَفاقَ قالَ سُبْحانَكَ)
«أَفٰاقَ» به معنای بيدار شدن از غشوه و بیهوشی، و رجوع صحت و عقل، به انسان است.
آیه مورد بحث می‌گوید: هنگامى كه خداوند بر کوه جلوه كرد آن را محو و نابود و همسان با زمین نمود (فَلَمّا تَجَلَّى رَبُّهُ لِلْجَبَلِ جَعَلَهُ دَكًّا).
موسی (علیه‌السلام) از مشاهده اين صحنه هول‌انگيز چنان وحشت زده شده كه مدهوش به روى زمين افتاد (وَ خَرَّ موسى‌ صَعِقاً).
و هنگامى كه به هوش آمد، عرضه داشت پروردگارا منزهى تو، من به سوى تو باز مى‌گردم و توبه مى‌كنم و من نخستين مؤمنانم.



به موردی از کاربرد «أَفٰاقَ» در قرآن، اشاره می‌شود:

۱.۱ - أَفٰاقَ (آیه ۱۴۳ سوره اعراف)

(وَ لَمّا جاء موسَى لِميقاتِنا وَ كَلَّمَهُ رَبُّهُ قالَ رَبِّ أَرِني أَنظُرْ إِلَيْكَ قالَ لَن تَراني وَ لَكِنِ انظُرْ إِلَى الْجَبَلِ فَإِنِ اسْتَقَرَّ مَكانَهُ فَسَوْفَ تَراني فَلَمّا تَجَلَّى رَبُّهُ لِلْجَبَلِ جَعَلَهُ دَكًّا وَ خَرَّ موسَى صَعِقًا فَلَمّا أَفاقَ قالَ سُبْحانَكَ تُبْتُ إِلَيْكَ وَ أَنَاْ أَوَّلُ الْمُؤْمِنينَ)
«و هنگامى كه موسى به ميعادگاه ما آمد، و پروردگارش با او سخن گفت، عرض كرد: پروردگارا! خودت را به من نشان ده، تا تو را ببينم. گفت: هرگز مرا نخواهى ديد. ولى به کوه بنگر، اگر تاب بياورد كه در جاى خود ثابت بماند، مرا خواهى ديد. امّا هنگامى كه پروردگارش بر كوه تجلى نمود، آن را همسان خاک قرار داد؛ و موسى مدهوش به زمين افتاد. چون به هوش آمد، عرض كرد: خداوندا. منزّهى تو از اين‌كه با چشم تو را ببينم)! من به سوى تو بازگشتم. و من نخستين مؤمنانم.»

۱.۲ - أَفٰاقَ در المیزان و مجمع‌البیان

علامه طباطبایی در تفسیر المیزان می‌فرمایند: خداى تعالى به موسى فرمود: (لَنْ تَراني) تو ابدا مرا نخواهى ديد، (وَ لكِنِ انْظُرْ إِلَى الْجَبَلِ) معلوم مى‌شود كوهى در مقابل موسى (ع) مشهود بوده كه خداى تعالى با لام عهد (الجبل) اشاره به آن نموده.
(فَإِنِ اسْتَقَرَّ مَكانَهُ فَسَوْفَ تَراني) به اين كوه نگاه كن كه من اينک خود را براى آن ظاهر مى‌سازم، اگر ديدى تاب ديدار مرا آورد و بر جاى خود استوار بماند، بدانكه تو هم تاب نظر انداختن به من و ديدن مرا دارى.
(فَلَمّا تَجَلَّى رَبُّهُ لِلْجَبَلِ) و وقتى تجلى كرد و براى كوه ظاهر گرديد (جَعَلَهُ دَكًّا) با تجلى خود آن را درهم كوبيد و در فضا متلاشيش ساخت و پرتابش كرد.
(وَ خَرَّ موسى‌ صَعِقاً) موسى از هيبت منظره افتاد و از دنيا رفت، و يا بيهوش شد.
(فَلَمّا أَفاقَ قالَ سُبْحانَكَ تُبْتُ إِلَيْكَ) وقتى به هوش آمد گفت منزهى تو و من درباره درخواستى كه كردم توبه نموده‌ (وَ أَنا أَوَّلُ الْمُؤْمِنينَ) و اولين كسى هستم كه در باره ناديدنى بودن تو ایمان آورده‌ام.

۱. اعراف/سوره۷، آیه۱۴۳.    
۲. راغب اصفهانی، حسین، المفردات، ط دارالقلم، ص۶۴۹.    
۳. طریحی، فخرالدین، مجمع البحرین، ت الحسینی، ج۵، ص۲۳۰.    
۴. مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، ج۶، ص۳۵۵.    
۵. اعراف/سوره۷، آیه۱۴۳.    
۶. مکارم شیرازی، ناصر، ترجمه قرآن، ص۱۶۷.    
۷. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه محمدباقر موسوی، ج۸، ص۳۰۵.    
۸. طباطبایی، سید محمدحسین، المیزان فی تفسیر القرآن، ج۸، ص۲۳۷.    
۹. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۱۰، ص۴۷-۴۸.    
۱۰. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۱، ص۲۴۱.    



شریعتمداری، جعفر، شرح و تفسیر لغات قرآن بر اساس تفسیر نمونه، برگرفته از مقاله «افاق»، ج۳، ص ۵۱۵.    


رده‌های این صفحه : لغات سوره اعراف | لغات قرآن




جعبه ابزار