و مصاحب است.
نسبى تلاش و كوشش مىكنيد بايد در ميان مؤمنان متخاصم نيز براى برقرارى صلح به طور جدى و قاطع وارد عمل شويد.
چه تعبير جالب و گيرايى؟ كه همه مؤمنان برادر يکديگرند و نزاع و درگيرى ميان آنها را درگيرى ميان برادران ناميده كه بايد بهزودى جاى خود را به صلح و صفا بدهد.
«مؤمنان برادر يكديگرند؛ پس بين دو برادر خود صلح و آشتى برقرار سازيد و تقواى الهى پيشه كنيد، تا مشمول رحمت او شويد.»
علامه طباطبایی در
تفسیر المیزان میفرماید: بايد دانست كه این
آیه قانونى را در بين مسلمانان
مؤمن تشریع مىكند، و نسبتى را برقرار مىسازد كه قبلا برقرار نبود، و آن نسبت برادرى است كه آثارى
شرعى، و
حقوقى قانونى نيز دارد.
مساله
ابوت،
بنوت و
اخوت و ساير انواع قرابت و
خويشاوندى گفتيم كه اين نسبتها دو قسمند:
•
حقيقى و طبيعى: عبارت از اين است كه دو فرد از
بشر يا بدون واسطه و يا با یک يا چند واسطه بالآخره منتهى به پشت یک
پدر و يا
رحم يک
مادر، و يا منتهى به هر دو شوند.
•
اعتبارى و قراردادى: براى اينكه آثارى خاص بر آنها مترتب شود، مثلا از يکديگر
ارث ببرند، و يا
نفقه يكى بر ديگرى
واجب باشد، و يا اينكه
ازدواج آن دو با يکديگر
حرام باشد، و يا احكامى ديگر.
البته گاهى مىشود كه هر دو با هم جمع مىشوند، مثل قرابتى كه بين دو برادر و يا يك
زن و
شوهر مشروع هست كه قرابتشان هم طبيعى است و هم اينكه
قانون و
اعتبار اين
قرابت را قرابت مىداند، و آثارى بر آن مترتب مىكند. و گاهى طبيعى هست ولى اعتبارى نيست، مانند
فرزند متولد شده از
زنا كه از نظر طبيعت، اين فرزند، فرزند پدر و
مادر زناكار خود هست، و اما از نظر قانون و اعتبار هيچ ارتباطى با آن دو ندارد، نه از آن دو ارث مىبرد، و نه آن دو از وى ارث مىبرند، و گاه هم مىشود قرابت اعتبارى هست ولى طبيعى نيست، مانند
پسر خوانده كه در بعضى از قوانين (مانند قانون جاهليت عرب) پسر شمرده مىشد، ولى پسر طبيعى نبود.