• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

أَخٌ‌ (لغات‌قرآن)

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف





أَخٌ‌: (إِنَّمَا اَلْمُؤْمِنُونَ إِخْوَةٌ)
«أَخٌ‌» به معنای برادر، رفیق و مصاحب است.
«خداوند متعال در این آیه می‌فرماید که همان اندازه كه براى ايجاد صلح درميان دو برادر نسبى تلاش و كوشش مى‌كنيد بايد در ميان مؤمنان متخاصم نيز براى برقرارى صلح به طور جدى و قاطع وارد عمل شويد.
چه تعبير جالب و گيرايى؟ كه همه مؤمنان برادر يک‌ديگرند و نزاع و درگيرى ميان آن‌ها را درگيرى ميان برادران ناميده كه بايد به‌زودى جاى خود را به صلح و صفا بدهد.



به موردی از کاربرد أَخٌ‌ در قرآن، اشاره می‌شود:

۱.۱ - أَخٌ‌ (آیه ۱۰ سوره حجرات)

(إِنَّمَا الْمُؤْمِنُونَ إِخْوَةٌ فَأَصْلِحُوا بَيْنَ أَخَوَيْكُمْ وَاتَّقُوا اللَّهَ لَعَلَّكُمْ تُرْحَمُونَ) «مؤمنان برادر يكديگرند؛ پس بين دو برادر خود صلح و آشتى برقرار سازيد و تقواى الهى پيشه كنيد، تا مشمول رحمت او شويد.»

۱.۲ - أَخٌ‌ در المیزان و مجمع‌البیان

علامه طباطبایی در تفسیر المیزان می‌فرماید: بايد دانست كه این آیه قانونى را در بين مسلمانان مؤمن تشریع مى‌كند، و نسبتى را برقرار مى‌سازد كه قبلا برقرار نبود، و آن نسبت برادرى است كه آثارى‌ شرعى، و حقوقى قانونى نيز دارد.
مساله ابوت، بنوت و اخوت و ساير انواع قرابت و خويشاوندى گفتيم كه اين نسبت‌ها دو قسمند:
حقيقى و طبيعى: عبارت از اين است كه دو فرد از بشر يا بدون واسطه و يا با یک يا چند واسطه بالآخره منتهى به پشت یک پدر و يا رحم يک مادر، و يا منتهى به هر دو شوند.
اعتبارى و قراردادى: براى اين‌كه آثارى خاص بر آن‌ها مترتب شود، مثلا از يک‌ديگر ارث ببرند، و يا نفقه يكى بر ديگرى واجب باشد، و يا اين‌كه ازدواج آن دو با يک‌ديگر حرام باشد، و يا احكامى ديگر.
البته گاهى مى‌شود كه هر دو با هم جمع مى‌شوند، مثل قرابتى كه بين دو برادر و يا يك زن و شوهر مشروع هست كه قرابتشان هم طبيعى است و هم اين‌كه قانون و اعتبار اين قرابت را قرابت مى‌داند، و آثارى بر آن مترتب مى‌كند. و گاهى طبيعى هست ولى اعتبارى نيست، مانند فرزند متولد شده از زنا كه از نظر طبيعت، اين فرزند، فرزند پدر و مادر زناكار خود هست، و اما از نظر قانون و اعتبار هيچ ارتباطى با آن دو ندارد، نه از آن دو ارث مى‌برد، و نه آن دو از وى ارث مى‌برند، و گاه هم مى‌شود قرابت اعتبارى هست ولى طبيعى نيست، مانند پسر خوانده كه در بعضى از قوانين (مانند قانون جاهليت عرب) پسر شمرده مى‌شد، ولى پسر طبيعى نبود.

۱. حجرات/سوره۴۹، آیه۱۰.    
۲. راغب اصفهانی، حسین بن محمد، المفردات فی غریب القرآن، ج۱، ص۱۳.    
۳. شرتونی، سعید، اقرب الموارد فی فصح العربیة و الشوارد، ج۱، ص۴۶.    
۴. مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه‌ ط-دار الکتب الاسلامیه، ج۲۲، ص۱۶۹.    
۵. حجرات/سوره۴۹، آیه۱۰.    
۶. مکارم شیرازی، ناصر، ترجمه قرآن، ص۵۱۶.    
۷. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه محمدباقر موسوی، ج۱۸، ص۴۷۰.    
۸. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ج۱۸، ص۳۱۵.    
۹. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۲۳، ص۲۰۳.    
۱۰. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۹، ص۲۰۰.    



شریعتمداری، جعفر، شرح و تفسیر لغات قرآن بر اساس تفسیر نمونه، برگرفته از مقاله «اخ»، ج۱، ص۴۱.    


رده‌های این صفحه : لغات سوره حجرات | لغات قرآن




جعبه ابزار