• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

آیات‌ الاحکام‌

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف



دیگر کاربردها: آیات الاحکام.

آیات فقهی قرآن را آیات الاحکام گویند.

فهرست مندرجات

۱ - تعریف آیات الاحکام
۲ - ویژگی‌های احکام قرآن
       ۲.۱ - بیان کلی و اشاره‌ای
              ۲.۱.۱ - فلسفه کلی‌گویی قرآن
       ۲.۲ - پراکندگی در کل قرآن
       ۲.۳ - نص نبودن احکام قرآن
              ۲.۳.۱ - مزیت نص نبودن احکام قرآن
       ۲.۴ - قرار گرفتن در میان مباحث دیگر
       ۲.۵ - همراهی انذار و تبشیر با احکام
              ۲.۵.۱ - لحن قرآن در باب وصیت
              ۲.۵.۲ - لحن قرآن در وجوب روزه
              ۲.۵.۳ - الحان قرآن در بیان احکام
              ۲.۵.۴ - فواید این شیوه
۳ - تأثیر ویژگی‌ها در بحث‌های فقه‌پژوهی
       ۳.۱ - نظر مؤلّف ادوار فقه
              ۳.۱.۱ - اولین پیشنهاد وی
              ۳.۱.۲ - دومین پیشنهاد وی
       ۳.۲ - اثرات تقسیم‌بندی‌ها
۴ - انواع تقسیم آیات الاحکام
       ۴.۱ - از جهت نوع دلالت بر حکم
              ۴.۱.۱ - دلالت به نحو استقلال
              ۴.۱.۲ - دلالت به نحو انضمام
              ۴.۱.۳ - دلالت به صیغه انشا
       ۴.۲ - از جهت حکم مورد دلالت آیه
              ۴.۲.۱ - حکم تکلیفی
              ۴.۲.۲ - حکم وضعی
              ۴.۲.۳ - متضمن قواعد کلی
              ۴.۲.۴ - ارشاد به حکم عقل
              ۴.۲.۵ - امضای امر عرفی یا عقلایی
              ۴.۲.۶ - معاشرت مؤمنان با پیامبر
              ۴.۲.۷ - چگونگی روابط اجتماعی
۵ - جایگاه استنباطی این آیات
۶ - پانویس
۷ - منبع


آیات‌الاحکام، آیاتی است که به احکام فقهی و تکالیف عملی ارتباط دارد.
[۱] ادوار فقه، ج‌۲، ص‌۴.

به عبارت دیگر، بر آن دسته از آیات قرآن اطلاق می‌شود که بیان‌گر احکام عملی اسلام باشد.
[۲] آیات الاحکام، شانه‌چی، ص‌۲.



از آن‌جا که قرآن کریم، پیش از همه، کتابی هدایتی تربیتی است و همه آن‌چه را که در هدایت انسان به سعادت حقیقی و جاودانه مؤثّر است، بیان کرده، طرح مباحث فقهی در قرآن نیز با همین هدف متناسب است؛ لذا این امر سبب شده تا آیات الاحکام، ویژگی‌هایی متفاوت با کتاب‌های فقهی ـ حقوقی داشته باشد که برخی از آن ویژگی‌ها از این قرار است:

۲.۱ - بیان کلی و اشاره‌ای

اوّل آن که معمولا احکام به گونه‌ای فشرده و در حدّ اشاره و کلّی بیان، و‌ به ویژه در احکام معاملات، به قاعده‌های بسیار عام نظیر «أَوفُوا بِالْعُقُود» و «تِجـرةً عَن تَرَاض» بسنده شده است.

۲.۱.۱ - فلسفه کلی‌گویی قرآن

یکی از فلسفه‌های این ویژگی آن است که خصوصیاتِ احکام، متناسب با شرایط و احوال گوناگون استنباط شود.
[۵] فقه الاسلام، ص۱۳.


۲.۲ - پراکندگی در کل قرآن

دوم آن‌که بسیاری از احکام قرآن مانند احکام نماز، حج، جهاد، زکات، ارث، طلاق و غیر این‌ها به صورت پراکنده در سوره‌های گوناگون و جدا جدا آمده است.

۲.۳ - نص نبودن احکام قرآن

ویژگی دیگر این است که قرآن به طور عام، احکام را به صورت نص و غیر قابل تردید بیان نکرده؛ بلکه به گونه‌ای آورده که قابل برداشت‌های گوناگون است؛
[۶] الاسلام عقیدة و شریعة، ص‌۴۸۶.
در نتیجه، استناد به بسیاری از آیات، دچار مشکل، و‌مدلول آن‌ها ظنّی الدلالة شده است.

۲.۳.۱ - مزیت نص نبودن احکام قرآن

البتّه این شیوه بیان موجب سهولت و تنوع در احکام شده
[۹] الاسلام عقیدة و شریعة، ص‌۴۸۶.
و به قرآن جاذبه و لطافت خاصّی بخشیده؛ مانند تعبیرهایی که درباره تشریع روزه و وصیت به «کُتِبَ» کرده یا در جاهای دیگر «فرضنا» «خیرٌ» و مانند آن را آورده است؛ امّا این شیوه بیان، کار مفسر و فقیه را هم دشوار ساخته، لازم می‌شود آنان با دقّت و رعایت قواعد و خصوصیات، مسأله را بررسی کنند.

۲.۴ - قرار گرفتن در میان مباحث دیگر

چهارمین ویژگی آن است که آیات احکام در لابه‌لای دیگر معارف قرآن، مانند مباحث اعتقادی، اخلاقی و تاریخی قرار گرفته و میان آن‌ها ارتباطی قوی ایجاد شده است.

۲.۵ - همراهی انذار و تبشیر با احکام

از دیگر ویژگی‌های قابل توجّه آن است که بیان احکام در قرآن به شکلی جذّاب همراه با ترغیب یا تهدید و انذار است و زبان تشریع، متناسب با اهمّیّت حکم، فراز و فرود می‌یابد.

۲.۵.۱ - لحن قرآن در باب وصیت

به طور مثال در باب وصیّت با بیان نرم و ملایم می‌گوید: سزاوار است پرهیزگاران آن را ترک نکنند: «کُتِبَ عَلَیکُم إِذا حَضَرَ أَحدَکُمُ المَوتُ إِن تَرَکَ خَیرًا الْوَصِیّةُ لِلولِدَینِ و الأَقرَبِینَ بِالمَعرُوفِ حَقّـًا عَلَی‌المُتَّقِین».

۲.۵.۲ - لحن قرآن در وجوب روزه

یا درباره وجوب روزه با لحن تشویقی، نتیجه روزه (تقوا) را باز می‌گوید:«یأیّهَا الَّذِینَ ءَامَنوا کُتِبَ عَلَیکُمُ الصِّیامُ... لَعَلّکُم تَتَّقُون».

۲.۵.۳ - الحان قرآن در بیان احکام

گاه لحن کلام، تهدیدآمیز و مسأله ترک وظیفه با ذکر پیامدهای آن بیان می‌شود.
گاه لحن انذار از این هم شدیدتر می‌شود و مسأله اعلام جنگ با خدا و پیامبر مطرح می‌شود: «یأَیّهَا الَّذِینَ ءَامَنوا اتَّقُوا اللّهَ وَ ذَرُوا مَا بَقِیَ مِنَ‌الرِّبواْ إِن کُنتُم مُؤمِنِین • فَإِن لَم تَفْعَلوا فَأذَنُوا بِحَرب مِن‌اللّهِ وَ رَسولِه...».

۲.۵.۴ - فواید این شیوه

از جمله فواید این شیوه بیان، افزون بر بیان فلسفه و نتیجه عمل، آن است که مخاطب را به انجام عمل یا ترک فعل حرام سوق می‌دهد؛ هم چنین جایی که دَوَران امر میان اهمّ و مهمّ و تزاحم میان دو تکلیف باشد، موارد مهم‌تر را نمایان می‌سازد.


هریک از این ویژگی‌ها می‌تواند در بحث فقه‌پژوهی قرآنی مبنای تقسیم و طبقه‌بندی برای آیات احکام قرار گیرد و از هر طبقه به صورت مستقل بحث شود؛ چنان‌که برخی از محقّقان به این طبقه‌بندی اشاره کرده و حتّی تقسیم‌های دیگری را برای دسته‌بندی آیات احکام پیشنهاد داده‌اند.

۳.۱ - نظر مؤلّف ادوار فقه

مؤلّف ادوار فقه
[۱۴] ادوار فقه، ج‌۲، ص‌۴‌ـ‌۶‌.
در این باره می‌گوید:

۳.۱.۱ - اولین پیشنهاد وی

شایسته است برای آیاتی که به احکام فقهی و تکالیف عملی ارتباط دارد، طبقه‌بندی متناسبی در نظر گرفته شود؛ برای مثال تقسیم آیات‌الاحکام به احکامی که زمان و مکان صدور آن‌ها روشن است و آیاتی که روشن نیست یا تقسیم آن به آیاتی که در پاسخ سؤال نازل گشته و آیاتی که بدون سابقه سؤال و به صورت ابتدایی نازل شده است یا تقسیم آن به آیاتی که احکام آن‌ها بر وجه امر یا نهی انشا شده و آیاتی که با اسلوب جمله خبری به تشریع حکم پرداخته است یا تقسیم آن به آیاتی که به طور صریح حکمی در آن‌ها بیان شده و آیاتی که از راه سرزنش از چیزی یا انذار از آن یا تهدید و توعید بر آن، حکمی از آن‌ها به دست می‌آید.

۳.۱.۲ - دومین پیشنهاد وی

تقسیم‌بندی دیگری که وی پیشنهاد کرده، تقسیم آیات احکام به آیاتی است که احکام کلّی و عام را در بر دارد و می‌تواند مبنای یک قاعده فقهی باشد و آیاتی که مشتمل بر احکام خاص است.

۳.۲ - اثرات تقسیم‌بندی‌ها

این طبقه بندی‌ها و تقسیم‌های احتمالیِ دیگر می‌تواند توجّه گسترده‌تر و همه جانبه‌ای را به آیات احکام در پی داشته باشد و آیات فقهی قرآن از ابعاد و منظرهای گوناگون مورد توجّه قرار گیرد و دستورهای فردی و اجتماعی درعرصه‌های مختلف زندگی بشر که امروزه و همگام با پیشرفت علوم مورد نیاز او است، از آیات قرآن استنباط و برای رسیدن بشر به سعادت حقیقی، فرا روی او نهاده شود؛ هم‌چنین بحث درباره جای‌گاه قرآن در استنباط احکام و چگونگی استنباط احکام از قرآن.


آيات الاحکام از جهات گوناگون‌ قابل تقسيم است که به نمونه‌هايی از آن‌ها اشاره می‌شود.

۴.۱ - از جهت نوع دلالت بر حکم

نوع دلالت آیات بر حکم دارای اقسامی می‌باشد.

۴.۱.۱ - دلالت به نحو استقلال

دلالت بعضی آيات بر حکم شرعی به نحو استقلال است مانند «أَحَلَّ اللّٰهُ الْبَيْعَ وَ حَرَّمَ الرِّبٰا» که بیع را حلال و ربا را حرام می‌داند.

۴.۱.۲ - دلالت به نحو انضمام

ولی دلالت بعضی ديگر به نحو انضمام است مانند «وَ فِصٰالُهُ فِي عٰامَيْنِ» که مدّت زمان شيرخوارگی را دو سال می‌داند و به ضميمه آيه «وَ حَمْلُهُ وَ فِصٰالُهُ ثَلٰاثُونَ شَهْراً» به دست می‌آيد که کمترين زمان حمل، شش ماه است؛ زيرا مدّت دوران آبستنی و شیرخوارگی را سی ماه دانسته است.

۴.۱.۳ - دلالت به صیغه انشا

از سوی ديگر، بعضی آيات به صيغه انشاء دلالت بر حکم دارد مانند «أَقِيمُوا الصَّلٰاةَ» و بعضی به هيئت اخبار مانند «حُرِّمَتْ عَلَيْكُمُ الْمَيْتَةُ».

۴.۲ - از جهت حکم مورد دلالت آیه

دلالت آیات الاحکام از نظر حکم دارای اقسامی می‌باشد.

۴.۲.۱ - حکم تکلیفی

مدلول برخی آيات، حکم تکلیفی است مانند وجوب روزه و حرمت خوردن مردار که به ترتيب از آيه «... كُتِبَ عَلَيْكُمُ الصِّيٰامُ» و آيه «حُرِّمَتْ عَلَيْكُمُ الْمَيْتَةُ» استفاده می‌شود.

۴.۲.۲ - حکم وضعی

و مدلول برخی ديگر، حکم وضعی است مانند بطلان روزه در حال مرض يا سفر که از آيه «... وَ مَنْ كٰانَ مَرِيضاً أَوْ عَلىٰ سَفَرٍ فَعِدَّةٌ مِنْ أَيّٰامٍ أُخَرَ» استفاده شده است.

۴.۲.۳ - متضمن قواعد کلی

بعضی آيات متضمّن احکام و قواعد کلّی است مانند قاعده عسر و حرج که از آيه‌های «مٰا جَعَلَ عَلَيْكُمْ فِي الدِّينِ مِنْ حَرَجٍ» و «يُرِيدُ اللّٰهُ بِكُمُ الْيُسْرَ وَ لٰا يُرِيدُ بِكُمُ الْعُسْرَ» استفاده شده است.

۴.۲.۴ - ارشاد به حکم عقل

بعضی آيات ارشاد به حکم عقل است مانند «وَ أَطِيعُوا اللّٰهَ وَ الرَّسُولَ».

۴.۲.۵ - امضای امر عرفی یا عقلایی

و بعضی ديگر، امضای امر عرفی يا عقلایی است مانند «يٰا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا أَوْفُوا بِالْعُقُودِ».

۴.۲.۶ - معاشرت مؤمنان با پیامبر

از سوی ديگر، بعضی آيات بيانگر ادب معاشرت مؤمنان با رسول خدا صلّی اللّه عليه و آله است مانند «يٰا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لٰا تَرْفَعُوا أَصْوٰاتَكُمْ فَوْقَ صَوْتِ النَّبِيِّ».

۴.۲.۷ - چگونگی روابط اجتماعی

ولی بعضی ديگر، چگونگی روابط اجتماعی مؤمنان و حدود و اصول هم‌زیستی سالم و برادرانه را در جامعه‌ اسلامی بيان می‌کند مانند «يٰا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا اجْتَنِبُوا كَثِيراً مِنَ الظَّنِّ إِنَّ بَعْضَ الظَّنِّ إِثْمٌ وَ لٰا تَجَسَّسُوا وَ لٰا يَغْتَبْ بَعْضُكُمْ بَعْضاً» که به دوری از سوء ظن، تجسّس در امور ديگران و غیبت امر می‌کند.


قرآن کریم، نخستين و معتبرترين منبع شریعت مقدّس، بلکه- از آن جهت که سنت، تبيين کننده و شارح کتاب الهی است نه منبعی در عرض آن- تنها مصدر شریعت به شمار می‌رود.
علاوه بر اين، قرآن ميزان سنجش روایات و مشروعیّت شرايطی است که در عقد ذکر می‌شود، يعنی آن بخش از روايات يا شرایط عقد که منطبق بر کتاب الهی باشد، پذيرفته و هر آنچه مخالف آن باشد، مورد عمل قرار نمی‌گيرد. از اين رو، فقيهان در بحث اجتهاد و قضاء، شناخت آيات الاحکام را از شرايط اجتهاد دانسته‌اند.


۱. ادوار فقه، ج‌۲، ص‌۴.
۲. آیات الاحکام، شانه‌چی، ص‌۲.
۳. مائده/سوره۵، آیه۱.    
۴. نساء/سوره۴، آیه۲۹.    
۵. فقه الاسلام، ص۱۳.
۶. الاسلام عقیدة و شریعة، ص‌۴۸۶.
۷. التبیان، ج‌۶‌، ص‌۷۹.    
۸. قرطبی، ج‌۹، ص‌۷۲‌‌۷۴.    
۹. الاسلام عقیدة و شریعة، ص‌۴۸۶.
۱۰. بقره/سوره۲، آیه۱۸۰.    
۱۱. بقره/سوره۲، آیه۱۸۳.    
۱۲. بقره/سوره۲، آیه۱۹۶.    
۱۳. بقره/سوره۲، آیه۲۷۸-۲۷۹.    
۱۴. ادوار فقه، ج‌۲، ص‌۴‌ـ‌۶‌.
۱۵. بقره/سوره۲، آیه۲۷۵.    
۱۶. لقمان/سوره۳۱، آیه۱۴.    
۱۷. احقاف/سوره۴۶، آیه۱۵.    
۱۸. بقره(سوره۲)،آیه۴۳.    
۱۹. مائده/سوره۵، آیه۳.    
۲۰. بقره/سوره۲، آیه۱۸۳.    
۲۱. مائده/سوره۵، آیه۳.    
۲۲. بقره/سوره۲، آیه۱۸۵.    
۲۳. حج/سوره۲۲، آیه۷۸.    
۲۴. بقره/سوره۲، آیه۱۸۵.    
۲۵. آل عمران/سوره۳، آیه۳۲.    
۲۶. مائده/سوره۵، آیه۱.    
۲۷. حجرات/سوره۴۹، آیه۲.    
۲۸. حجرات/سوره۴۹، آیه۱۲.    



دانشنامه موضوعی قرآن.    
فرهنگ فقه مطابق مذهب اهل بیت، ج۱، ص۱۶۸-۱۶۹.    






جعبه ابزار