آلحیان تغلبی
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
آلِ حَیّانِ تَغْلِبی، خاندانی از
محدثان بزرگ و مشهور
شیعی در
کوفه در سده ۲-۴ق/۸-۱۰م میباشد.
آل حیان به قبیله
بنی تغلب کوفه انتساب دارند. از زندگانی و شخصیت
حیان تغلبی که این خاندان منسوب به اوست، آگاهی روشنی در دست نیست جز اینکه گفته شده است که وی در کوفه به
صرافی اشتغال داشته است و از اینرو همه افراد خاندان او به «صیرفی» شهرت یافتهاند.
برخی گفتهاند فرزندان و نوادگان او نیز بهطور سنتی این پیشه را به
ارث برده بودند و علت شهرت آنان به صیرفی نیز همین بوده است. این نظر را
حدیثی که از
امام جعفر صادق (علیهالسلام) روایت شده، و امام در آن به اسحاق بن عمار بن حیان گفته که فرزندت را از صرّافی بازدار، تأیید میکند.
مشهورترین افراد
آل حیان اینانند:
۱. جعفر بن حیان، ۲. هذیل بن حیان، ۳. علی بن حیان، ۴. عماربن حیان، ۵. یونس بن عمار، ۶. یوسف بن عمار، ۷. قیس بن عمار، ۸. اسماعیل بن عمار، ۹. اسحاق بن عمار، ۱۰. بشیر (بشر) بن اسماعیل، ۱۱. علی بن اسماعیل، ۱۲. محمدبن اسحاق، ۱۳. یعقوب بن اسحاق، ۱۴. علی بن محمد، ۱۵. عبدالرحمن بن بشیر.
بیشتر این اشخاص از
راویان موثّق و شناخته شده شیعیاند، اما در این خاندان کسانی بیش از دیگران شهرت دارند که از این قرارند:
عمار بن حیان: وی از اصحاب مشهور امام جعفر صادق (علیهالسلام) بوده و از آن حضرت
روایاتی بسیار در اعتقادات و
اخلاق نقل کرده است. برخی از
رجال شناسان اشتباهاً او را با
عمار ساباطی، که از فرزندان
موسی ساباطی است، یکی دانستهاند.
یکی از علل شهرت عمار این بوده که همه فرزندان او از محدّثان و
متکلمان و از یاران نام آور امام صادق (علیهالسلام) و
امام موسی کاظم (علیهالسلام) بودهاند و اساساً
آل حیان از
طریق فرزندان عمار و نوادگان او استمرار و شهرت یافتهاند.
اسحاق بن عمار: هرچند فرزندان عمار (اسماعیل، یونس، یوسف، قیس، و اسحاق) از اعتبار و شهرت برخوردارند، و همگان براساس روایاتی که مورد استناد رجال شناسان است به روشنی از سوی
امام صادق (علیهالسلام) تأیید شدهاند و کسان بسیاری از راویان از آنان
حدیث نقل کردهاند، اسحاق از اعتبار و شهرت بیشتری برخوردار است.
او روایاتی بسیار در مسائل
فقه،
اخلاق و
کلام نقل کرده و راویان پس از وی نیز به اعتبار صحت منقولات او، از وی نقل حدیث کردهاند.
گویند که او دارای تألیفی به نام «کتاب نوادر» بوده است. برخی از رجال شناسان نام و احوال «اسحاق بن عمار بن حیان تغلبی» را با «اسحاق بن عمار بن موسی یاباطیِ»
فطحی مذهب درآمیختهاند و با این برداشت نادرست او را «فطحی» دانسته و اعتبار او را کاستهاند.
گویا این اشتباه بر اثر تشابه نام و نام پدر این دو روی داده است، وگرنه نام
جد، نسبت،
لقب،
کینه و
مذهب این دو با یکدیگر متفاوت است. افزون بر اینها، ذکر نام برادران «اسحاق بن عمار ساباطی» ممتاز میسازد. برخی هم بر این باورند که اساساً فردی به نام «اسحاق بن عمار ساباطی» وجود نداشته است و آنچه در کتابهای رجال آمده، درباره «اسحاق بن عمار صیرفی کوفیِ»
امامی است که از وثوق و اعتماد امامیان برخوردار بوده است.
این نکته نیز درخور یادآوری است که رجال شناسانی که وجود «اسحاق بن عمار ساباطی» فطحی مذهب را پذیرفته اند، او را نیز معتمد و
ثقه به شمار آوردهاند.
اسماعیل بن عمار: وی از
اصحاب موجّه و معتبر امام صادق (علیهالسلام) بوده و از آن حضرت
احادیث مختلفی نقل کرده است. برخی او را از اصحاب امام موسی کاظم (علیهالسلام) نیز دانستهاند هرچند
ابن شهر آشوب او را فطحی مذهب دانسته است، اما امامی و موثّق بودن وی را همه
رجال شناسان پذیرفتهاند.
محمد بن اسحاق: وی از دیگر شخصیتهای مشهور «
آل حیان» است.
موثق بودن وی از راههای مختلف به ویژه از
طریق این حدیث محرز گردیده است: اسحاق بن عمار گوید هنگامی که فرزندم محمد زاده شد امام صادق (علیهالسلام) را آگاه ساختم، پس گفت: آیا او را محمد نام ننهادی؟ گفتم آری، چنین کردم. گفت پس هرگز محمد را
آزار مکن و دشنام مده. خداوند او را نور چشم تو در زندگی، و جانشینی صالح و صادق پس از مرگ تو ساخته است. گفتم او را به چه کاری بگمارم؟ گفت: او را از کار
صرافی بازدار؛ چرا که سبب شده است که
فقهای شیعه صرافی را از
شغلهای مکرره بشمارند.
یعقوب بن اسحاق: وی از اصحاب
امام جعفر صادق (علیهالسلام) و
امام موسی کاظم (علیهالسلام) بوده و از آن دو امام
روایاتی نقل کرده است. روایات او عمدتاً در مسائل اعتقادی و
کلامی است.
علی بن محمد کسایی کوفی عجلی (د ۳۳۲ق/۹۴۳م): او در سده ۴ق/۱۰م میزیسته است. از سال
تولد و زندگی او اطلاعی در دست نیست. همین اندازه گفته شده است که از
راویان موثق شیعی در دوران نخستین غیبت
امام دوازدهم (علیهالسلام) به شمار میآید. ابوالقاسم جعفر بن محمد بن قولویه قمی (د ۳۶۸ق/۹۷۸م) در
کامل الزیارات روایاتی از وی نقل کرده است.
طوسی او را از رجالی به شمار آورده که چیزی از
امامان (علیهالسلام) روایت نکرده است.
دیگر افراد
آل حیان نیز همه از رجال معتبر حدیث و راویان موثق شیعیاند که بیشتر آنان از
امام جعفر صادق (علیهالسلام) و برخی هم از امام موسی کاظم (علیهالسلام) و
امام رضا (علیهالسلام) روایت کردهاند.
(۱) آقا بزرگ، طبقات اعلام الشیعة فی القرن الرابع، بیروت، دارالکتاب العربی، ۱۳۹۰ق، ص ۲۰۸.
(۲) ابن بابویه قمی حسین، من لایحضره الفقیه، بیروت، ۱۴۰۱ق، ۴/۵، ۹، ۷۴.
(۳) ابن حجر عسقلانی احمد بن علی، لسان المیزان، حیدرآباد دکن، ۱۳۳۰ق، ۱/۳۶۷.
(۴) امین محسن، اعیان الشیعه، بیروت، دارالتعاریف، ۱۴۰۳ق، ۲/۹۲-۹۳.
(۵) بحرالعلوم محمدمهدی، رجال، تهران، مکتبه الصادق، ۱۳۶۳ش، ۱/۲۹۰-۳۲۲.
(۶) حلی علی بن داود، کتاب الرجال، دانشگاه تهران، ۱۳۴۲ش، صص ۵۲، ۲۹۷.
(۷) خوبی ابوالقاسم، معجم رجال الحدیث، بیروت، ۱۴۰۳ق، ۱۱/۲۷۵-۲۷۶، ۱۲/۱۶۶، ۲۵۱-۲۵۲، ۱۴/۹۷، ۱۵/۶۹-۷۳، ۲۰/۱۷۳-۱۷۴، ۲۲۵-۲۲۶.
(۸) شوشتری نورالله، مجالس المؤمنین، تهران، ۱۳۷۵ق، ۱/۳۸۰-۳۸۱.
(۹) طوسی محمد بن حسن، اختیار معرفه الرجال، به کوشش میرداماد استرآبادی، مؤسسه ال بیت، ۲/۷۰۵.
(۱۰) غروی حایری محمد بن علی، جامع الرواه، بیروت، دارالاضواء، ۱۴۰۳ق، ۱/۸۲-۸۷، ۱۰۰، ۱۲۳، ۵۵۸-۵۵۹، ۶۰۲، ۲/۳۶۰.
(۱۱) قهپایی علی، مجمع الرجال، قم، ۱۴۰۵، صص ۱۷، ۱۸، ۱۶۵.
(۱۲) مامقانی محمدحسن، تنقیح المقال، نجف، ۱۳۵۲ق، ۱/۱۱۵-۱۱۷، ۱۴۰-۱۴۱، ۱۷۱، ۲/۳۳، ۷۸-۷۹، ۱۴۱، ۲۷۰، ۳/۳۳۶، ۳۴۳، ۳۴۴.
(۱۳) مدرس محمدعلی، ریحانه الادب، تبریز، ۱۳۴۶ش، ۸/۲۵۶-۲۵۷.
(۱۴) نجاشی احمد بن علی، رجال، قم، مکتبه الداوری، صص ۵۱-۵۲، ۲۵۶.
(۱۵) نوری حسین، مستدرک الوسائل، تهران، المطبعه الاسلامیه، ۱۳۸۲ق، ۳/۵۶۱-۵۶۲، ۶۹۹.
دانشنامه بزرگ اسلامی، مرکز دائرة المعارف بزرگ اسلامی، برگرفته از مقاله «آل حیان تغلبی»، شماره۴۱۰.