آل جواهری
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
جواهری،
آل،
خاندان علمی
شیعی در
قرن سیزدهم تا پانزدهم در
عراق است.
سرسلسله این خاندان
شیخ محمدحسن نجفی،
فقیه مشهور
امامی (متوفی ۱۲۶۶)، معروف به
صاحب جواهر، است.
بهسبب اهمیت
کتاب مشهور او (
جواهرالکلام)، این خاندان به آلجواهری، آل صاحب جواهر و آل جواهرالکلام مشهور شدند.
تعداد زیادی از فرزندان و نوادگان صاحب جواهر از عالمان، فقیهان و ادیبان عصر خود بودند.
پسران وی عبارت بودند از: محمد، عبدالحسین، حسین، عبدعلی، باقر، حسن، ابراهیم و موسی.
محمد، بزرگترین پسر صاحب جواهر، معروف به حُمَید، قبل از ۱۲۲۵ در
نجف به دنیا آمد و در جوانی (۱۲۵۰) درگذشت.
وی عالمی فاضل و از قریحه شعری بهرهمند بود.
او با
سیدصالح قزوینی، شاعر مشهور عراق (متوفی ۱۳۰۶)، مکاتبات شعری میکرد.
فرزندان او، شیخحسین و شیخعلی، از عالمان بودند.
حسین جواهری، فرزند محمد، در حدود ۱۲۴۵ در نجف به دنیا آمد و نزد فقیهان بزرگ آن روزگار،
شیخ مرتضی انصاری،
سیدحسین کوهکَمَری و
سیدمحمدحسن شیرازی درس خواند.
وی در ۱۲۹۰ درگذشت.
یکی از پسرانش، احمد (میراحمد) جواهری، از عالمان دینی بهشمار میرفت.
وی قبل از ۱۲۷۰ در نجف به دنیا آمد.
دروس عالی
فقه و
اصول را نزد
آخوند خراسانی و
سیدمحمدکاظم طباطبایی یزدی خواند.
سپس به
ایران آمد و پس از هفت
سال اقامت در
تهران به
نجف بازگشت.
وی در ۱۳۴۰ ق/ ۱۳۰۱ ش در نجف درگذشت.
از فرزندان متعدد او، یحیی و علی از عالمان دینی بودند.
شیخ یحیی از شاگردان آیتاللّه
سیدابوالقاسم خوئی (متوفی ۱۳۷۱ ش) بود و پس از سالها تحصیل و تدریس در ۱۳۵۹ ش در نجف درگذشت.
شرح بر کفایة الاصول و چند رساله فقهی از آثار اوست.
شیخعلی در ۱۲۸۳ ش در
نجف بهدنیا آمد.
پس از گذراندن دوره مقدماتی
علوم دینی نزد پدرش، دروس عالی
فقه و
اصول را تا ۱۳۱۲ ش نزد
عبدالحسین حِلّی،
میرزاحسین نائینی،
آقاضیاءالدین عراقی و
سیدابوالحسن اصفهانی آموخت.
وی در این مدت، علاوه بر تحصیل و
تدریس، به
خوزستان سفر میکرد و مجالس
تبلیغ و
ارشاد برپا میداشت.
شیخعلی جواهری در ۱۳۱۳ ش، به قصد زیارت مرقد
امام رضا (علیهالسلام)، از نجف به ایران آمد و سپس به توصیه
آیتاللّه حاجآقاحسین بروجردی، که در آن زمان در
بروجرد بود، در آن شهر ماندگار شد و علاوه بر بهره بردن از درس وی و شیخعلی محمد بروجردی، خود به تدریس فقه و اصول پرداخت.
پس از عزیمت آیتاللّه بروجردی به
قم، اداره مدرسه علمیه نوربخش بروجرد را برعهده گرفت.
وی از
میرزای نائینی،
سیدابوالحسن اصفهانی،
سیدعبدالهادی شیرازی،
سیدحسین بروجردی و
سید ابوالقاسم خوئی تصدیق
اجتهاد داشت و در سرودن
اشعار عربی توانا و مسلط بود.
او در ۱۳۷۴ شدر
بروجرد وفات کرد و در همانجا به
خاک سپرده شد.
برخی آثارش عبارتاند از: صَکُّ الاَمان فی اعمال شهر رمضان؛ جواهرالعلوم فی الفقه المنظوم، که نظم عربی کتاب
عروه الوثقی اثر
سیدمحمدکاظم طباطبایییزدی است؛ تقریرات درس فقه
آیتاللّه بروجردی؛
دیوان شعر؛ و رَشَحاتُ الفیوض فی علم العروض.
حسن جواهری، نواده شیخ حسین، نیز از نویسندگان و شاعران و ادیبان معروف
عراق بود.
علی بن محمد، مشهور به عَلّاوی، وی با از دست دادن پدرش در کودکی، تحت سرپرستی جدّش، صاحب جواهر، قرار گرفت و بسیار مورد
اعتماد او بود.
علی مدتی از درس
شیخ انصاری بهره برد، ولی بیشتر نزد
سیدحسین کوهکمری درس خواند و علاوه بر آنکه از او اجازه
روایت داشت، شاگرد خاص و
وصی او بود و تصدی امور او را پس از وفاتش برعهده گرفت.
پس از اتمام تحصیلات، به تدریس
فقه و از جمله کتاب جواهرالکلام جدّش پرداخت.
عبداللّه مامَقانی (فقیه و
رجالی، متوفی ۱۳۱۱ ش) از او اجازه روایت داشت.
علاّوی علاوه بر
تعلیم و
تعلم، به اقامه
جماعت نیز اشتغال داشت.
وی کلامی نافذ داشت و در فیصله دادن به خصومات و دعاوی توانا و محل مراجعه و اعتماد مردم بود.
وی در ۱۳۱۷ در
نجف وفات کرد و در مقبره خاندان جواهری به
خاک سپرده شد.
از او تألیفاتی در
فقه و
اصول برجای مانده است.
دو تن از فرزندان او، عباس و جواد، از عالمان معروف بودند.
عباس قبل از ۱۲۷۷ در
نجف به دنیا آمد و نزد بزرگانی چون
شیخ انصاری،
شیخمحمدحسین کاظمی،
سیدمحمدحسن شیرازی و
میرزاحبیباللّه رشتی درس خواند.
وی در
فقه و
اصول،
حدیث،
حکمت و
فلسفه،
ریاضیات و
علوم طبیعی تبحر داشت و در ۱۳۱۹ وفات کرد.
او آثاری در
ریاضیات و
علوم طبیعی دارد.
یکی از فرزندان شیخعباس، هادی نام داشت که از شاگردان پدرش بود و رسالهای در شرححال او نگاشت.
شیخهادی تا پایان
عمر (۱۳۱۳ ش) به
تدریس و
تحقیق مشغول بود.
فرزند او، عبدالامیر، نیز عالمی فاضل و صاحب کتابخانهای غنی از نسخههای خطی بود.
آقابزرگ طهرانی در تألیف
الذریعه و
طبقات اعلام الشیعه از این
کتابخانه بسیار بهره برده است.
وی در ۱۳۵۴ ش/ ۱۹۷۵ در
بغداد وفات کرد و در مقبره خانوادگی
دفن شد.
دلیلالادیب در
ادبیات عربی) از آثار اوست
شیخجواد، فرزند شیخعلی جواهری علاّوی، که در حدود ۱۲۷۷ در
نجف به دنیا آمد از شاگردان
شیخعبداللّه مازندرانی و از عالمان بزرگ
نجف بهشمار میرفت.
از کارهای او تعمیر و توسعه
مسجد جدّش، صاحب جواهر بود.
وی در ۱۳۵۵/ ۱۳۱۵ ش درگذشت و، پس از تشییعی باشکوه، در مقبره خانوادگیشان به خاک سپرده شد
شیخجواد، علاوه بر فعالیتهای علمی، به امور سیاسی نیز میپرداخت.
وی از حامیان
نهضت مشروطه در
ایران بود.
هنگام حمله
انگلستان به
عراق در ۱۳۳۲/ ۱۹۱۴ و تصرف
بصره، او به همراه گروهی از
مراجع و
علما فتواهایی درباب وجوب
جهاد با انگلیس و
دفاع از سرزمینهای اسلامی صادر کرد و خود نیز در
جنگ حضور یافت.
همچنین در ۱۳۳۶، در جریان قیام مردم نجف در برابر انگلیسیان (انقلاب ۱۹۲۰
عراق)، جزو هیئتی بود که از سوی
سیدمحمد کاظم طباطبایی یزدی (مرجع
شیعه، متوفی ۱۳۳۷)، مأمور مذاکره با انگلیسیها شده بود.
در ۱۳۰۳ ش نیز به نمایندگی از علمای عتبات، که در
اعتراض به اقدامات و سیاستهای ملک فیصل (پادشاه عراق) و انگلیسیها به
قم رفته بودند، نزد فیصل رفت تا زمینه بازگشت آنان را فراهم سازد.
عبدالحسین، فرزند صاحب جواهر، از شاگردان پدرش و
شیخمرتضی انصاری، و نزد شیخانصاری بسیار محترم بود.
وی از فقیهان مشهور زمان خود به شمار میرفت و به
مرجعیت رسید و مقلدانی داشت و در ۱۲۷۳ وفات کرد.
امینی
شرححال عبدالحسین را با حسین، فرزندِ دیگر
صاحب جواهر، خلط کرده است.
فرزندان عبدالحسین، احمد و شریف، نیز از
علما بودند.
شیخاحمد، فرزند عبدالحسین جواهری، از شاگردان عبدالحسین طُرَیحی،
محمدحسین کاظمی و
حاج آقارضا همدانی بود.
محمد حسن کُبَّه
(فقیه و
شاعر، متوفی ۱۳۳۶) از شاگردان اوست.
وی در ۱۳۰۲ وفات کرد.
دیوان شعر و چند
رساله فقهی از او برجای مانده است.
محمدحسن، فرزند شیخاحمد، در ۱۲۹۳ در نجف به دنیا آمد.
نزد
آخوند خراسانی و سید محمد کاظم طباطبایی یزدی درس خواند.
وی از شاگردان خاص حاج آقارضا همدانی بود و از برخی استادانش نیز اجازه
اجتهاد داشت.
هوش و فطانت او را ستودهاند.
او
شعر نیز میسرود و در ۱۳۳۵ درگذشت.
منظومهای در
علم کلام، به نام
جواهرالکلام و نیز منظومهای در
اصول فقه از آثار اوست.
شیخشریف جواهری،
فقه را نزد
میرزای شیرازی، میرزاحسین خلیلی تهرانی و محمد حسین کاظمی فراگرفت و از کاظمی اجازه
روایت داشت.
او از شاگردان خاص شیخ محمدهادی تهرانی بود.
در نجف به کار
خطابه اشتغال داشت.
او به هنگام سربازگیری اجباری
حکومت عثمانی برای خدمت
نظام،
عراق را ترک کرد و به
ایران آمد و چهار سال در
بروجرد ماند و در آنجا از درس
سیدمحمود طباطبایی (صاحب المَواهِبُ السِّنِیه، متوفی ۱۳۰۰) بهره برد.
سپس به نجف بازگشت و در ۱۳۱۴ در آنجا وفات یافت و در مقبره خانوادگیشان به خاک سپرده شد.
از وی دو اثر بر جای مانده است: مقتل ابیعبداللّه الحسین که در ۱۳۳۰ چاپ شده است
و مُثیرُالاَحزان فی احوال الائمه الاثنَی عشر امناء الرحمن، در دو جلد، که بارها به چاپ رسیده است
شیخ شریف دو پسر به نامهای محسن و عبدالرسول داشت.
شیخمحسن جواهری،
فقیه و
ادیب و
شاعر بود.
وی در ۱۲۹۵ در
نجف بهدنیا آمد.
از
میرزا حسین نائینی و
شیخالشریعه اصفهانی (متوفی ۱۳۳۹) مراتب بالای
فقه و
اصول را فراگرفت و از میرزای نائینی
اجازه اجتهاد گرفت.
وی
حکمت و
کلام را نیز آموخت.
برخی از شاگردانش، عبداللّه بن محمدصالح قطیفی، سیدعلی وداعی، علی شرقی (متوفی ۱۳۸۴) و حسین قدیحی بودند.
او پس از سفری به
بحرین، به
خوزستان رفت و در فَلاحیه (شادِگان) سکونت گزید و در آن
شهر مقبولیت عام یافت.
در جریان
جنگ جهانی اول (۱۹۱۴ـ ۱۹۱۸) و حمله
انگلستان به
عراق، شیخمحسن در کنار دیگر فقهای عراق، مانند سیدمحمد سعید حَبّوبی، در
جهاد با
انگلیس شرکت کرد و مجروح شد.
پس از شکست عراق، وی به
نجف رفت و پس از مدتی به فلاحیه بازگشت.
در ۱۳۰۸ شبه
اهواز رفت و به تصدی امور دینی مردم پرداخت.
در ۱۳۱۵ ش، به علت
بیماری، بر بازگشت به نجف مصمم شد و در
بصره وفات یافت.
پیکرش را در مراسم باشکوهی تا نجف
تشییع کردند و در مقبره خانوادگیشان به خاک سپردند.
شیخ محسن جواهری شاعری توانا بوده و
اشعار فراوانی سروده است.
برخی از آثار او عبارتاند از: الفَرائدُ الغَوالی علی شواهد الاَمالی، که شرحی است بر
الامالی سیدمرتضی، و جلد ۱ـ۳ آن در سالهای ۱۹۶۶ ـ ۱۹۶۷ در نجف چاپ شده است؛ نَهْجُ السّداد فی شرح نجاه العباد؛ حاشیه بر
کفایة الاصول؛ القلائد الدرر فی امامه الائمه الاثنیعشر؛ تصحیح و شرح
دیوان ابنخیاط دمشقی (متوفی ۵۱۷)؛ شرحی بر الشهابالثاقب، اثر منظوم سیدمحمدباقر طباطبایی حائری (متوفی ۱۳۳۱) در باره اثبات
امامت علی علیهالسلام و فرزندان ایشان
دیوان شعر که فرزندش، محمدحسن، آن را جمعآوری کرده است؛ و منظومههایی در
علم کلام،
تجوید و
فقه.
محمدحسن، فرزند شیخمحسن جواهری، در ۱۳۲۷ در نجف بهدنیا آمد.
ابتدا نزد پدر و عمویش درس خواند و سپس نزد محمدرضا آلیاسین، سیدعبدالهادی شیرازی، سیدمحسن طباطبایی حکیم، شیخ عبدالحسین حلّی و
سیدابوالقاسم خوئی به تحصیل پرداخت.
وی در
ادبیات تبحر داشت و
شعر نیز میسرود.
محمدحسن جواهری خطیب بود و در خوزستان اقامت میکرد و مجالس وعظ برپا میداشت.
وی هنگام رواج مکتبهایالحادی در
عراق، برای مقابله با آن، با تعدادی از همفکران خود، در تأسیس جماعةالعلماء فی النجفالاشرف همکاری کرد.
در ۱۳۵۹ شبه ایران
تبعید شد و در
قم سکونت گزید.
محمدحسن جواهری در ۱۴۰۸ در قم درگذشت و در صحن حرم
حضرت معصومه (سلاماللّهعلیها) به
خاک سپرده شد.
از جمله آثار اوست: شرح قصیده ابن عبدون الحضرمی در سه جلد؛
دیوان شعر؛ تصحیح بشاره المصطفی لشیعه المرتضی، اثر عمادالدین محمدبن ابوالقاسم طبری (متوفی ح ۵۵۴)، که در ۱۳۶۹/ ۱۳۲۹ شدر نجف چاپ شده است؛ و حاشیه بر الفرائد الغوالی فی شرح شواهد الامالی، نوشته پدرش، که هشت جلد آن چاپ شده و هشت جلد دیگر آن مخطوط است.
عبدالرسول جواهری، فرزند دوم شیخشریف، در ۱۳۰۱ در
نجف بهدنیا آمد.
فقه و
اصول را از قاسم بن حَمود قَسّام، علی بن باقر جواهری،
محمدکاظم طباطبایی یزدی،
آخوند خراسانی،
میرزا حسین نائینی و
سیدابوتراب خوانساری فراگرفت.
حسین بن مشکور حولاوی (متوفی ۱۳۴۷ ش)، محمدطاهر بن عبداللّه آلراضی (متوفی ۱۳۵۹ ش) و سیدضیاءالدین بن محمدعلی بحرالعلوم از شاگردان او بودند.
عبدالرسول در ۱۳۴۶ شوفات کرد و در مقبره خانوادگیشان دفن شد.
او کتاب اَنیس الموحدین ملامهدی نراقی (متوفی ۱۲۰۹) را از فارسی به عربی ترجمه کرده است.
فرزند عبدالرسول جواهری، شیخ محمدتقی، در ۱۳۰۱ شبهدنیا آمد.
نزد پدر خود،
میرزاباقر زنجانی،
سیدمحسن حکیم و
سیدابوالقاسم خوئی درس خواند.
وی که امام جماعتِ
مسجد جواهری نجف بود، از سوی
حکومت بعث
عراق دستگیر شد و در ۱۳۵۹ ش به
شهادت رسید.
تألیفات او عبارتاند از: مدارک العروه الوثقی؛ غایه المأمول فی علم الاصول؛ درر الجواهر (
دیوان شعر)؛ منظومةٌ فی فروع العلم الاجمالی؛ و رسالاتی در فقه و اصول.
حسین، فرزند صاحب جواهر، ادیب و شاعری توانا و معروف بود.
او در ۱۲۷۷ یا ۱۲۸۰ وفات کرد و در مقبره خانوادگیشان به خاک سپرده شد.
از او
دیوان شعری برجای مانده است.
عبدعلی، فرزند صاحب جواهر، در حدود ۱۲۶۰ در
نجف به دنیا آمد و از عالمان بود.
وی در ۱۳۱۶ وفات یافت
فرزند عبدعلی، عبدالحسین، در ۱۲۸۲ یا ۱۲۸۶ در نجف به دنیا آمد و فقه و اصول را نزد استادان مبرّز
میرزاحسین خلیلی تهرانی،
آخوند خراسانی،
آقارضا همدانی و
محمدطه نجف فراگرفت.
وی ادیبی متبحر و شاعری توانا بود و نزد عالمان و ادیبان زمان مقبولیت بسیار داشت و مرجعی برای حل مسائل علمی و ادبی به شمار میرفت.
او در ۱۳۳۵ در نجف وفات یافت و پس از
تشییع باشکوهی در مقبره خانوادگیشان دفن گردید.
در رثایش
اشعار زیادی سرودند.
فرزندانش جعفر (دانشآموخته رشته حقوق، مقتول در ۱۳۲۷ ش/ ۱۹۴۸)، هادی
(ادیب و
شاعر و
نویسنده)، محمدمهدی و عبدالعزیز نام داشتند و دو نفر اخیر شهرت یافتند
عبدالعزیز جواهری در ۱۳۰۸/۱۲۶۹ ش در نجف به دنیا آمد.
دروس مقدماتی را نزد پدرش خواند و فقه و اصول را از
علمای نجف فراگرفت و به تحقیق و تألیف پرداخت، سپس در
ایران سکونت گزید.
وی به دانشهای گوناگون وقوف داشت و
شعر نیز میسرود.
عبدالعزیز در
دانشگاه تهران تدریس میکرد و بیش از شصت سال ساکن
تهران بود و در ۱۳۶۴ ش در این شهر درگذشت.
برخی از تألیفات وی عبارتاند از: شرحِ کفایه الاصول، در سه جلد؛ ترجمه
مقدمه ابنخلدون به
فارسی؛ کتابخانههای ایران از ماقبل از
اسلام تا عصر حاضر (تهران ۱۳۱۱ ش)؛ آثار الشیعه الامامیه، در بیست جلد، در باره ادوار سیاسی و ادبی، آثار ادبی، تاریخ بلاد و شرح حال افراد نامی شیعه از ابتدای شکلگیری آن تا عصر حاضر که مؤلف برای نگارش آن از کتابخانههای ایران، عراق و دیگر کشورها استفاده کرده است.
جلد دوم و سوم این کتاب در ۱۳۰۳ شو ۱۳۰۷ شدر تهران چاپ شده است.
جلد چهارم آن را علی جواهرالکلام (از نوادگان دختری صاحب جواهر، متوفی ۱۳۵۵ ش) به فارسی
ترجمه کرده که در ۱۳۰۸ شدر تهران بهچاپ رسیده است.
از دیگر آثار اوست: جواهرالاثار، در شش جلد به عربی، که ترجمه منظوم
مثنوی مولوی است، جلد اول و دوم آن در ۱۳۳۶ شو ۱۳۳۷ شدر تهران چاپ شده است؛ تاریخ طهران و
ری، در دو جلد (جلد اول چاپ ۱۳۲۵ شدر تهران)؛ دائرة المعارف الشیعه الامامیه الاثْنَی عَشَریه، که در آن به اَعلام، خاندانها، کتابها و نیز مسائلی که امامیه با فرقههای دیگر در آن اختلاف نظر دارند، پرداخته است و شش جلد از آن در فاصله سالهای ۱۳۳۶ تا ۱۳۳۹ شدر تهران چاپ شده است؛ فهرست
نسخ خطی کتابخانه معارف (دو جلد، تهران ۱۳۱۳ـ۱۳۱۴ ش) و
دیوان شعر.
همچنین مقالات بسیاری از عبدالعزیز در نشریات
مصر و
بیروت بهچاپ رسیده است.
باقر، از فرزندان صاحب جواهر.
وی قبل از ۱۲۶۰ در
نجف به دنیا آمد و در ۱۳۱۷ وفات کرد.
او شش پسر داشت که از میان آنان صادق و علی فقهایی مشهور بودند
شیخ صادق جواهری، از شاگردان حاجمیرزا حسین خلیلی تهرانی،
آخوند خراسانی،
محمدحسین کاظمی و
محمدطه نجف بود.
وی از فقیهان بزرگ زمان خود به شمار میرفت و
آیتاللّه سیدمحسن حکیم نزد او درس خوانده بود.
شیخصادق در ۱۳۲۹ وفات کرد.
شیخ علی جواهری در نجف به دنیا آمد و سرپرستی و
تربیت او را برادر بزرگش، صادق، برعهده گرفت.
وی
فقه و
اصول را نزد استادان حوزه فراگرفت و در
علم رجال از دانش سیدمحمد هندی بهره برد.
استادانش به رفعت
علم و
فضل و
اجتهاد وی تصریح نمودهاند.
او از
علوم غریبه نیز مطّلع بود.
شیخعلی جواهری در نجف حلقه درس تشکیل داد و بهسبب
احاطهاش بر آرای فقیهان متقدم و متأخر، عمق تحقیق، تسلط در
تدریس، شیوایی بیان و دقتنظر، از مشهورترین فقهای زمان خود شد و شاگردان فراوانی در حلقه درسش شرکت میکردند و برخی از او اجازه
روایت نیز گرفتند.
شیخعلی جواهری، پس از وفات
میرزامحمدتقی شیرازی در ۱۳۳۸، یکی از
مراجع تقلید شد و در پی رحلت
شیخالشریعه اصفهانی در ۱۳۳۹، از مراجع
تقلید مشهور گشت و مقلدان فراوانی در
عراق و دیگر
بلاد اسلامی یافت.
وی در ۱۳۴۰/ ۱۳۰۱ ش وفات کرد و در مقبره خانوادگیشان دفن شد.
در
سوک او مجالس متعددی برگزار و در رثایش
اشعار بسیاری سروده شد.
حاشیه بر عروة الوثقی از آثار اوست.
شیخحسن، معروف به حسن صغیر، کوچکترین فرزند صاحب جواهر.
وی در ۱۲۶۴ یا ۱۲۶۵ یا ۱۲۶۶ (مقارن با وفات پدرش) در نجف به دنیا آمد
و تحت سرپرستی برادرزادهاش، شیخ علی بن محمد جواهری، قرار گرفت.
او پس از گذراندن دروس مقدماتی، مدارج عالی فقه و اصول را نزد استادان آن روزگار سپری کرد،
اما بیشترین بهره را از محضر حاج آقارضا همدانی برد و از نزدیکان او به شمار میآمد.
شیخ حسن سپس به تدریس پرداخت و شاگردانی را تربیت کرد.
وی در ۱۳۰۶ ش در نجف وفات یافت.
آثار او عبارتاند از: شرح
شرایعالاسلام محقق حلّی، و حاشیه بر
فرائدالاصول شیخمرتضی انصاری، بر پایه تقریرات درس
آخوند خراسانی.
شیخحسن جواهری سه پسر داشت به نامهای عبدالصاحب، محمدعلی و جواد.
عبدالصاحب در ۱۳۰۰ در نجف متولد شد.
وی به تحصیل علوم پرداخت و بیشترین استفاده علمی را از
آقاضیاءالدین عراقی (متوفی ۱۳۲۱ ش) برد و از شاگردان خاص و مقرِّر درس او به شمار میرفت
وی در تدریس متون درسی
فقه و
اصول مهارت داشت.
سیدضیاءالدین بن محمدعلی بحرالعلوم و جعفر آلمحبوبه از شاگردان او بودند.
عبدالصاحب در ۱۳۱۲ ش در
نجف درگذشت.
آثار او عبارتاند از: شرحِ تبصره المتعلمین علامه حلّی
الاشارات و الدلائل فی ما تقدم و تأخر من الوسائل، در باره تعیین مواردی در کتاب
وسائل الشیعه که
شیخ حرّعاملی با تعابیر «تقدم» و «تأخر» و مانند اینها و بدون ذکر نشانی به
احادیث هممضمون ارجاع داده است.
این کتاب در ۱۳۵۶/ ۱۳۱۶ ش چاپ شد
تقریراتِ درس آقاضیاءالدین عراقی درباره مباحث
الفاظ و
ادله عقلی، و حاشیه بر بعضی کتابهای فقهی نیز از دیگر آثار اوست.
جواد (متوفی قبل از ۱۳۰۶ ش)، از عالمان نیکوسیرت به شمار میرفت.
پسرش، اسحاق، مدرّس
ریاضیات بود.
پسر دیگر شیخجواد، اسماعیل، نیز شماری از
رباعیات خیام را به عربی ترجمه کرد.
از شرح احوال و سوانح حیات دو پسر دیگر صاحب جواهر (ابراهیم و موسی) و فرزندان آنان اطلاعی در دست نیست.
تنها گفته شده است که شیخجعفر بن باقر بن صادق، فرزند ابراهیم، از عالمان خرمشهر بود و در زمان
حکومت رضاشاه، به سبب انتقادات بسیار از او، به بروجرد
تبعید شد و در ۱۳۵۰ در آنجا درگذشت.
شیخ عیسی جواهری، فرزند شیخ موسی، نیز از عالمان بود.
وی در
نجف متولد شد.
در
جوانی به
ایران آمد و در
کرمانشاه سکونت گزید.
عیسی جواهری در ۱۳۰۷ ش در کرمانشاه وفات یافت و در
مقبره خانوادگی در نجف به
خاک سپرده شد.
(۱) آستان قدس رضوی کتابخانه، فهرست کتابخانه آستانه قدس رضوی، ج۵، مشهد ۱۳۲۹ ش.
(۲) محمدمحسن آقابزرگ طهرانی، الذریعه الی تصانیف الشیعه، چاپ علینقی منزوی و احمد منزوی، بیروت ۱۴۰۳/۱۹۸۳.
(۳) محمدمحسن آقابزرگ طهرانی، طبقات اعلام الشیعه: الکرام البرره، مشهد ۱۴۰۴.
(۴) محمدمحسن آقابزرگ طهرانی، طبقات اعلام الشیعه: نقباءالبشر فی القرن الرابع عشر، مشهد ۱۴۰۴.
(۵) جعفربن باقر آلمحبوبه، ماضی النجف و حاضرها، بیروت ۱۴۰۶/ ۱۹۸۶.
(۶) حسن اسدی، ثوره النجف علی الانگلیز، او، الشراره الاولی لثوره العشرین، بغداد ۱۹۷۵.
(۷) حسن امین، مستدرکات اعیان الشیعه، بیروت ۱۴۰۸ـ ۱۴۱۶/۱۹۸۷ـ۱۹۹۶.
(۸) محسنامین، اعیان الشیعه.
(۹) محمدهادی امینی، معجمالمطبوعات النجفیه: منذ دخول الطباعه الی نجف حتی الان، نجف ۱۳۸۵/ ۱۹۶۶.
(۱۰) محمدهادی امینی، معجم رجال الفکر و الادب فی النجف خلال الف عام، نجف ۱۴۱۳/۱۹۹۲.
(۱۱) شیخ مرتضی انصاری، زندگانی و شخصیت شیخ انصاری قدسسره، قم ۱۳۷۳ ش.
(۱۲) ناصرالدین انصاریقمی، «درگذشت آیتاللّه حاجشیخ علی جواهری»، آینه پژوهش، سال ۶، ش۱ (فروردین و اردیبهشت ۱۳۷۴).
(۱۳) محمدمهدی بن مرتضی بحرالعلوم، رجال السید بحرالعلوم، المعروف بالفوائد الرجالیه، چاپ محمدصادق بحرالعلوم و حسین بحرالعلوم، تهران ۱۳۶۳ ش.
(۱۴) کامل سلمان جبوری، النجف الاشرف و حرکه الجهاد: عام ۱۳۳۲ـ۱۳۳۳ ه/ ۱۹۱۴ م، بیروت ۱۴۲۲/۲۰۰۲.
(۱۵) عبدالحسین جواهرکلام، تربت پاکان قم، قم ۱۳۸۲ـ ۱۳۸۳ش.
(۱۶) عبدالعزیز جواهرکلام، کتابخانهای ایران: از ماقبل از اسلام تا عصر حاضر، تهران ۱۳۱۱ ش.
(۱۷) عبدالحسین جواهری، «النجم الزاهر فی اعلام آلالجواهر»، (جزوه تکثیر شده).
(۱۸) محسن جواهری، الفرائد الغوالی علی شواهد الامالی السیدالمرتضی، ج۱، چاپ محمدحسن جواهری، نجف: مطبعه الاداب.
(۱۹) عبدالهادی حائری، تشیع و مشروطیت در ایران و نقش ایرانیان مقیم عراق، تهران ۱۳۶۴ ش.
(۲۰) محمد حرزالدین، معارف الرجال فی تراجم العلماء و الادباء، قم ۱۴۰۵.
(۲۱) علی خاقانی، شعراء الغری، نجف ۱۳۷۳/۱۹۵۴، چاپ افست قم ۱۴۰۸.
(۲۲) کورکیس عواد، الذخائر الشرقیه، چاپ جلیل عطیه، بیروت ۱۹۹۹.
(۲۳) کورکیس عواد، معجم المؤلفین العراقیین فی القرنین التاسع عشر و العشرین، بغداد ۱۹۶۹.
(۲۴) محمد غروی، مع علماء النجف الاشرف، بیروت ۱۴۲۰/۱۹۹۹.
(۲۵) عبداللّه مامقانی، مخزن المعانی فی ترجمه المحقق المامقانی، چاپ محمدرضا مامقانی، قم ۱۴۲۳.
(۲۶) شهابالدین مرعشی نجفی، الاجازة الکبیره، او، الطریق و المحجّه لثمره المهجه، اعداد و تنظیم محمد سمامی حائری، قم ۱۴۱۴.
(۲۷) خانبابا مشار، مؤلفین کتب چاپی فارسی و عربی، تهران ۱۳۴۰ـ۱۳۴۴ ش؛
دانشنامه جهان اسلام، بنیاد دائرة المعارف اسلامی، برگرفته از مقاله «جواهری»، شماره۵۱۷۳.