• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

آفاقی

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف



آفاقی، اصطلاح فقهی مربوط به حج (منسوب به آفاق ، جمع افق : آنچه از اطراف زمین ظاهر است) به معنی کسانی که از خارج مواقیت به حرم آیند و احکام آن در باب حج آمده است.



دور بودن از مکه در تحقّق عنوان آفاقی معتبر است، امّا مقدار مسافت و دوری و نیز ابتدای آن مورد اختلاف است. مقدار مسافت بنابر نظر منسوب به مشهور، شانزده فرسنگ (۴۸ میل، حدود ۸۶ کیلومتر) و بنابر قول دیگر، دوازده میل است. همچنین در اینکه مبدأ این مسافت مکه است یا مسجد الحرام، دو قول است. فقیهان از آفاقی به «بعید»، «اهل آفاق» و «اهل امصار» نیز تعبیر کرده‌اند.


در کتب فقهی، آفاقی در برابر اهل مکه آمده و این اصطلاح بیشتر در فقه اهل سنت به کار رفته است
[۲] غزالی، محمد، الوجیز‌فی‌مذهب‌الامام‌الشافعی، ص۱۱۳، بیروت، دارالمعرفه، ۱۹۷۹م.
[۳] سرخسی، محمدبن‌احمد، المبسوط، ج۳، ص۱۶۷، قاهره، ۱۳۲۴ق،
در فقه شیعه ، متأخّران این اصطلاح را به کار برده‌اند
[۴] یزدی، محمدکاظم، العروه‌الوثقی، ص۵۱۶، تهران، اسلامیه، ۱۳۷۱ق.
آفاقی از میقات معیّنی احرام می‌بندد، ولی منزل کسی که از این میقات‌ها به حرم نزدیکتر باشد، میقات اوست
[۵] مفید، محمدبن‌محمد، المقنع‌فی‌الفقه، ص۶۲، تهران، ۱۲۷۶ق.
میقات آفاقیان برحسب اختلاف جهاتی که از آن به سوی حرم می‌ایند فرق می‌کند.
بر آفاقی، حج تمتع واجب است. از این رو، عدول از آن به حج اهل مکه، یعنی حج قران یا حج افراد در غیر حال ضرورت جایز نیست.
شخصی که دو منزل دارد؛ یکی به فاصله شانزده فرسنگی مکه و دیگری کمتر از آن، اگر در منزل نخست بیشتر اقامت گزیند، حج آفاقی و اگر در منزل دوم بیشتر ساکن باشد، حج اهل مکه بر او واجب است. هر گاه مدّت اقامت وی در دو منزل یکسان باشد، می‌تواند هریک از دو حج آفاقی و اهل مکه را اختیار کند.
[۷] العروة الوثقی ج۲ ص۵۳۶

به نظر مشهور ، بر آفاقی عمره تمتع ـ که در صورت استطاعت با حج تمتع به جا آورده می‌شود ـ واجب است نه عمره مفرده . آفاقی اگر از میقات(میقات)مستطیع شود، باید حج تمتع به جا آورد و از حج او کفایت می‌کند.
[۹] مناسک حج (مراجع) ص۴۳ مسئله۵۴


۲.۱ - میقات آفاقیان



۲.۱.۱ - در منابع شیعه

بر آفاقی واجب است از یکی از میقات‌ها( میقات)محرم شود، مانند میقات کسانی که از سوی مدینه می‌آیند مسجد شجره (ذوالحُلَیفه)؛
[۱۰] العروة الوثقی ج۲ ص۵۵۱ ـ ۵۵۳
میقات کسانی که از سوی عراق می‌آیند بطن‌العقیق که اول آن مسلخ ، وسط آن غَمره و آخرش ذاتِ عِرق است؛ میقات کسانی که از سوی شام می‌آیند جُحفه (مَهْمَیعه)؛ میقات کسانی که از سوی طائف می‌ایند قرن‌المنازل ؛ و میقات کسانی که از سوی طائف می‌آیند قرن‌المنازل؛ و میقات کسانی که از سوی یمن می‌آیند یَلَمْلَم است. همچنان میقات راهیان از طرف مدینه را در حال اضطرار و ضرورت جُحفه گفته‌اند
[۱۱] مفید، محمدبن‌محمد، المقنع‌فی‌الفقه، ص۶۲، تهران، ۱۲۷۶ق.
[۱۲] محقق حلی. جعفربن‌حسن، شرائع‌الاسلام، ص۲۴۱، نجف، منشورات علمی، ۱۹۶۹م.


۲.۱.۲ - در منابع اهل سنّت

در منابع اهل سنّت مواقیت آفاقیان به ترتیب زیر امده است: میقات کسانی که از سوی مدینه می‌آیند ذوالحلیفه ؛ میقات راهیان از سوی شام ، جحفه ؛ میقات آیندگان از نجد ، قرن ؛ میقات آنان که از یمن می‌آیند، یلملم؛ و میقات آیندگان از نجد، قرن؛ میقات آنان که از یمن می‌آیند، یلملم؛ و میقات کسانی که از مشرق می‌آیند، ذات عِرق است.
[۱۳] غزالی، محمد، الوجیز‌فی‌مذهب‌الامام‌الشافعی، ص۱۱۳، بیروت، دارالمعرفه، ۱۹۷۹م.


۲.۲ - دیدگاه فقهی امام خمینی

حج سه قسم است: «تمتع» و «قران» و «افراد». و اوّلی بر کسی که از مکه دور است واجب می‌باشد و دوتای دیگر بر کسی که حاضر است یعنی دور نیست واجب می‌باشد.

۲.۲.۱ - معیار آفاقی بودن

امام خمینی با تصریح بر این‌که «حد دوری از هر طرف مکه بنابر اقوی‌ چهل و هشت میل می‌باشد» می‌فرماید: «و کسی که در سر این حد است ظاهر این است که وظیفه‌اش تمتع است، و اگر در اینکه منزلش داخل حد یا خارج از آن است شک نماید، واجب است فحص نماید. و اگر متمکن از فحص نباشد باید مراعات احتیاط نماید. آنچه که گذشت نسبت به حجة الاسلام است و اما حج نذری و مانند آن، پس شخص حق دارد هر نوع حجّی را که می‌خواهد نذر نماید، و همچنین است‌ حال هر دو عِدل آن (یعنی قسم و عهد) و اما حج افسادی تابع حجّی است که آن را فاسد کرده است.»

۲.۲.۲ - شخص دارای دو وطن

امام خمینی در این باره معتقد است: «کسی که دو وطن دارد که یکی از آن‌ها در کمتر از حد و دیگری در خارج‌ازحد یا در سرحدّ می‌باشد لازم است که در هرکدام که بیشتر سکونت دارد واجب آن را انجام دهد، به شرطی که دو سال در مکه اقامت نکرده باشد، پس اگر هر دو وطن مساوی باشند چنانچه از هر دو وطن مستطیع باشد بین دو وظیفه مخیّر می‌باشد، اگرچه افضل آن است که تمتع را اختیار نماید و اگر از یکی از آن‌ها مستطیع باشد نه از دیگری لازم است که وظیفه وطن استطاعت را انجام دهد.»

۲.۲.۳ - آفاقی مقیم مکه

شخص آفاقی‌ (بیرون از حد) درصورتی‌که مقیم مکه شود چنانچه این اقامت بعد از استطاعتش و وجوب حج تمتع بر او باشد، بدون اشکال حکم وجوب تمتع بر او باقی است؛ چه اقامتش در مکه به قصد توطّن باشد چه به قصد مجاورت ولو اینکه اقامتش بیشتر از دو سال باشد. و چنانچه مستطیع نبوده و بعد از اقامتش در مکه مستطیع شود، واجب او بعد از اینکه وارد سال سوم اقامتش شود به واجب شخص مکّی تبدیل می‌شود؛ لیکن به‌شرط آنکه اقامتش به‌قصد مجاورت باشد و اما اگر به‌قصد توطن باشد بعد از این قصد، از همان اول، تبدیل به واجب شخص مکّی می‌شود. و در جایی که واجبش تبدیل به واجب شخص مکّی می‌شود نسبت به استطاعت هم حکم شخص مکی بر او بار است، بنابراین در وجوب حج، استطاعتش از مکه کفایت می‌کند و در وجوب حج بر او شرط نیست که از شهر خودش استطاعت حاصل شود. و اگر بعد از اقامت در مکه - قبل از گذشت دو سال - استطاعت حاصل شد؛ لیکن به‌شرط آنکه اگر مبادرت به حج می‌نمود پیش از گذشتن دو سال، حج واقع می‌شد، (در چنین وضعیتی) ظاهراً مانند این است که استطاعتش در شهر خودش حاصل شود، پس بر او حج تمتع واجب است‌ ولو اینکه استطاعت تا سال سوم یا بیشتر باقی بماند. و اما شخص مکّی درصورتی‌که به دیگر شهرها به‌عنوان اینکه مجاور آن‌ها باشد برود، حکم آن شهرها در متعیّن شدن تمتع بر او بار نمی‌شود، مگر اینکه آنجا را وطن خود قرار دهد و بعد از آن، استطاعت حاصل شود که در این صورت تمتع بر او متعیّن است ولو در سال اول باشد.

۲.۲.۴ - حکم اهل مکه اگر به خارج حد رود

کسی که اهل مکه باشد و به بعضی از شهرها برود (از حد خارج شود) سپس به مکه برگردد احتیاط (واجب) آن است که واجب شخص مکّی را به جا آورد بلکه خالی از قوت نیست.


۱-حکیم، محسن، مستمسک، بیروت، داراحیاءالتراث‌العربی، ۱۳۹۱ق، ۱۱/۲۹۰.
۲-سرخسی، محمدبن‌احمد، المبسوط، قاهره، ۱۳۲۴ق، ج ۳.
۳-غزالی، محمد، الوجیز‌فی‌مذهب‌الامام‌الشافعی، بیروت، دارالمعرفه، ۱۹۷۹م.
۴-محقق حلی. جعفربن‌حسن، شرائع‌الاسلام، نجف، منشورات علمی، ۱۹۶۹م.
۵-مفید، محمدبن‌محمد، المقنع‌فی‌الفقه، تهران، ۱۲۷۶ق.
۶-یزدی، محمدکاظم، العروه‌الوثقی، تهران، اسلامیه، ۱۳۷۱ق.


۱. العروة الوثقی ج۴ ص۶۰۰.    
۲. غزالی، محمد، الوجیز‌فی‌مذهب‌الامام‌الشافعی، ص۱۱۳، بیروت، دارالمعرفه، ۱۹۷۹م.
۳. سرخسی، محمدبن‌احمد، المبسوط، ج۳، ص۱۶۷، قاهره، ۱۳۲۴ق،
۴. یزدی، محمدکاظم، العروه‌الوثقی، ص۵۱۶، تهران، اسلامیه، ۱۳۷۱ق.
۵. مفید، محمدبن‌محمد، المقنع‌فی‌الفقه، ص۶۲، تهران، ۱۲۷۶ق.
۶. جواهر الکلام ج۱۸ ص۷۲    
۷. العروة الوثقی ج۲ ص۵۳۶
۸. جواهر الکلام ج۲۰ ص۴۴۹    
۹. مناسک حج (مراجع) ص۴۳ مسئله۵۴
۱۰. العروة الوثقی ج۲ ص۵۵۱ ـ ۵۵۳
۱۱. مفید، محمدبن‌محمد، المقنع‌فی‌الفقه، ص۶۲، تهران، ۱۲۷۶ق.
۱۲. محقق حلی. جعفربن‌حسن، شرائع‌الاسلام، ص۲۴۱، نجف، منشورات علمی، ۱۹۶۹م.
۱۳. غزالی، محمد، الوجیز‌فی‌مذهب‌الامام‌الشافعی، ص۱۱۳، بیروت، دارالمعرفه، ۱۹۷۹م.
۱۴. موسوعة الامام الخمینی، ج۲۲، تحریرالوسیلة، ج۱، ص۴۲۵، کتاب الحج، القول فی اقسام الحج.    
۱۵. موسوعة الامام الخمینی، ج۲۲، تحریرالوسیلة، ج۱، ص۴۲۵، کتاب الحج، القول فی اقسام الحج.    
۱۶. موسوعة الامام الخمینی، ج۲۲، تحریرالوسیلة، ج۱، ص۴۲۵، کتاب الحج، القول فی اقسام الحج.    
۱۷. موسوعة الامام الخمینی، ج۲۲، تحریرالوسیلة، ج۱، ص۴۲۵، کتاب الحج، القول فی اقسام الحج، مسالة ۱.    
۱۸. موسوعة الامام الخمینی، ج۲۲، تحریرالوسیلة، ج۱، ص۴۲۶، کتاب الحج، القول فی اقسام الحج، مسالة ۳.    
۱۹. موسوعة الامام الخمینی، ج۲۲، تحریرالوسیلة، ج۱، ص۴۲۵، کتاب الحج، القول فی اقسام الحج، مسالة ۲.    



فرهنگ فقه مطابق مذهب اهل بیت علیهم السلام، ج‌۱، ص۱۴۲ - ۱۴۳.    
دانشنامه بزرگ اسلامی، مرکز دائرة المعارف بزرگ اسلامی، برگرفته از مقاله «آفاقی»، شماره۲۶۹.    
ساعدی، محمد، (مدرس حوزه و پژوهشگر)    ، موسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی    






جعبه ابزار