آدم (آیین زردشت)
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
در این مقاله به آدم در
آیین زردشت و انسانشناسی زردشت پرداخته میشود.
بنابر عقاید زردشتیان «نخستین انسان» کیومرث (در پهلوی گَیومرت یا گَیومَرْد، به فارسی گیومرث یا كیومرث، در عربی جیومرت، در اوستا گَیه مَرْتَن) نام دارد.
این نام در
اصل به معنی «زندگی میرا» است و در برابر «زندگی نامیرا» که
خاص توصیف خدایان است، در
تسمیه «نخستین
انسان » به کار رفته است.
کیومرث ششمین مخلوق از آفریدگان ششگانه (گاهی هفتگانه) اورمزد (= اَهُورَمَزْدا) است.
چگونگی
آفرینش او در کتابهای پهلوی زردشتی و نیز در منابع
دوران اسلامی که اطلاعات آنها اساساً مبتنی بر
ترجمه خداینامه پهلوی به عربی بوده، آمده است.
بنابر
اسطوره خلقت زردشتی، اورمزد کیومرث را در مدت ۷۰ روز آفرید.
خلقت او در ۳ هزاره دوم از
عمر ۰۰۰، ۱۲ساله عالم انجام پذیرفت.
نخست اورمزد از روشنی بیآغاز (= ازلی) «هیأت
آتش » (در پهلوی «آسْرو كرب») را آفرید و کیومرث را به این شکل
خلق کرد
و گرمی این
نور ازلی است که در
نطفه آدمیان وجود دارد،
اما تن او از گِل
یا از
زمین آفریده شد.
شاید از این روست که کیومرث در کتابهای پهلوی
و منابع دوران اسلامی
لقب گِلشاه (ملک الطین) دارد.
این لقب در بعضی منابع اسلامی به صورت گرشاه (ملک الجبال، شاه کوه) نیز آمده، و این ابهام از خط پهلوی ناشی شده است.
کیومرث همچون دیگر آفریدگان این جهانی («گیتی» در اصطلاح کتابهای پهلوی) به مدت ۰۰۰، ۳
سال بیحرکت ماند.
در آغازِ ۳ هزاره سوم
اهریمن به
جهان حمله کرد، و از این
زمان دوران
اختلاط خیر و
شر آغاز گشت.
اهریمن بر
آسمان و
آب و
زمین و
گیاه و
گاو «
یکتا آفریده» (پیش نمونه
حیوانات مفید) تاخت و همه را با بدی
آلوده کرد، اما نتوانست کیومرث را بلافاصله بکشد، زیرا مقدّر شده بود که وی به مدّت ۳۰ سال آسْتُو ویداد، دیومرگ، توانست او را از میان ببرد.
در هنگام
مرگ نطفه او بر زمین ریخت؛ بخشی از آن را ایزد نَرْیوسَنْگ برگرفت و بخشی دیگر به اِسْپَندارْمَذ، ایزد بانوی زمین، سپرده شد.
پس از ۴۰ سال از این نطفه نخستین
زوج بشر به نامهای مَشی و مَشیانه (یا مَهْلی و مَهلیانه و غیره) به صورت ریواسی از زمین روییدند، همانند و هم بالا و به یکدیگر پیوسته بودند.
سپس آفریدگار در آنها
جان دمید و از یکدیگر جدا گشتند و به
صورت انسان درآمدند.
نخست به خدایی اورمزد معترف شدند، اما بر اثر اغوای اهریمن، وی را آفریدگار جهان دانستند.
این
اندیشه و گفتار
دروغ سبب شد که هر دو گناهکار شدند به گونهای که روان آنان تا
پایان جهان دوزخی شد. ۳۰ روز بدون
غذا گذرانیدند و با گیاهان خود را پوشانیدند.
سپس در بیابان بزی یافتند و
شیر آن را دوشیدند و خوردند.
بعد از گذشت ۳۰ روزِ دیگر به گوسفندی برخوردند و آن را کشتند و کباب کردند و خوردند.
بعد از آن بافتن جامه، استخراج
آهن و ساختن افزارهای آهنین را آموختند.
پس از گذشت ۵۰ سال دارای ۷
جفت فرزند توأمان شدند و از آنان
نسل بشر به صورت نژادهای گوناگون ادامه یافت.
در این اسطوره کیومرث در واقع «پیش نمونه» انسان به شمار میرفته است، به همین جهت توصیفی که از او شده توصیف انسان واقعی نیست؛ گفته شده است که بالا و پهنای او مساوی و به اندازه ۴ نای بود و همچون
خورشید میدرخشید.
نخستین جفت واقعی بشر مَشی و مَشیانه بودهاند.
نویسندگان دوران اسلامی که به شرح
تاریخ و عقاید دینی
ایران پیش از
اسلام میپردازند، غالباً در
مقام مقایسه ، کیومرث را با آدم بشر یکی میدانند؛
اما در بعضی روایتهای دیگر مَشی و مَشیانه را
قرینه آدم و حوّا دانستهاند.
در میان اقوام قدیم ایرانی اشخاص دیگری نیز مانند هوشنگ، تهمورث، جمشید و مَتو (که نامش در منوچهر باقی است) در اصل نخستین انسان به شمار میرفتهاند، اما اینان بعدها این مقام خود را از دست داده و در میان قهرمانان و شاهان اساطیری جای گرفتهاند، چنانکه کیومرث نیز در تاریخ حماسی ایران نخستین
شاه روی زمین به شمار آمده و نقش «نخستین انسان» بودن او
فراموش شده است.
(۱) حمزه اصفهانی، سنی ملوک الارض و الانبیاء، بیروت، دارمکتبه الحیاه، ۱۹۶۱م.
(۲) محمد بن محمد بلعمی، ترجمه تاریخ طبری، به کوشش محمدتقی بهار و محمد پروین گنابادی، تهران، زوّار، ۱۳۵۳ش.
(۳) بندهش، به کوشش تهمورث دینشاه انکلساریا، بمبئی، ۱۹۰۸م.
(۴) ابوریحان بیرونی، آثار الباقیه، به کوشش ادوارد زاخائو، لایپزیک، ۱۹۲۳م.
(۵) عبدالملک بن محمد ثعالبی، تاریخ غرر السّیر، به کوشش هرمان زوتنبرگ، پاریس، ۱۹۰۰م.
(۶) دینکرد، به کوشش مدن، بمبئی، ۱۹۱۱م.
(۷) روایات پهلوی، به کوشش دابار، بمبئی، ۱۹۱۳م.
(۸) محمد بن جریر طبری، تاریخ، به کوشش یان دخویه، لیدن، ۱۸۷۹ـ۱۸۸۱م.
(۹) ابوجعفر قدامه بن جعفر، کتاب الخراج، به کوشش یان دخویه، لیدن، ۱۸۸۹م.
(۱۰) آرتور کریستن سن، نمونههای نخستین انسان و نخستین شهریار در تاری افسانهای ایرانیان، ترجمه احمد تفضّلی و ژاله آموزگار، تهران، نشر نو، ۱۳۶۴ش.
(۱۱) علی بن حسین مسعودی، التنبیه و الاِشراف، به کوشش یان دخویه، لیدن، ۱۸۹۴م.
(۱۲) منوچهر جوان جم، «دادِستان دینیگ»، متون اوستایی و پهلوی (ک ۳۵)، به کوشش آرتور کریستن سن،
کپنهاک، ۱۹۲۴م.
دانشنامه بزرگ اسلامی، مرکز دائرة المعارف اسلامی، برگرفته از مقاله «آدم، قسمت زردشت»، ج۱، ص۱۳۴.