• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

آداب و رسوم صوفیه

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف



برخی مسائل تصوف دقیقاً از رهبانیت و مسیحیت گرفته شده و بعد رنگ و لعاب اسلامی خورده است.



در این که آیا تصوف اسلامی از عقاید مسیحیت ـ به خصوص رهبانیت آن ـ تأثیر گرفته یا نه، سخنان فراوانی گفته شده است.

۱.۱ - دیدگاه قاسم غنی

دکتر قاسم غنی در کتاب تاریخ تصوف در اسلام می‌نویسد: دسته‌ای سرچشمه تصوف در اسلام را، مسیحیت و رهبانیت شمرده‌اند. مدت‌ها قبل از ظهور اسلام، افکار عرفانی در دیانت مسیح و یهود تمکن یافته بود. افکار و تعبیرات فیلون حکیم یهودی در سال‌های اول قرن میلاد، با تورات همان تأویلات و تفسیرات عارفانه‌ای را کرد که بعدها صوفیان با قرآن کردند. جماعتی از مسیحیان به نام مرتاضین و توابین و تارکین دنیا در همه جا می‌گشته‌اند.
[۱] غنی، قاسم، تاریخ تصوف در اسلام، ص۹۳، ترجمه صادق نشأت، مصر، مکتبه النهضته المصریه، ۱۹۷۰.


۱.۲ - دیدگاه جامی

و همچنین جامی در نفحات الانس می‌نویسد: پشمینه‌پوشی (که به احتمال قوی) کلمه صوفی از آن ناشی است، از عادات راهبین مسیحی است که بعد در صوفیه شعار زهد محسوب شده است؛ زندگی در صوامع و خانقاه نیز تا اندازه‌ای تقلید به مسیحیان و راهبین است؛ حتی در کتب تراجم اولین خانقاهی که برای صوفیه بنا شد؛ به دست یکی از امرای مسیحی بود.
[۲] جامی، عبدالرحمن، نفحات الانس من حضرات القدس، ص۳۱، تصحیح مهدی توحیدی‌پور، تهران، انتشارات محمودی، بی‌تا.


روزی امیری ترسو به شکار رفته بود؛ در راه دو تن را دید از این طایفه که وقتی به هم می‌رسند، یک‌دیگر را در آغوش می‌گیرند و در جایی می‌نشینند. گفتند شما را جایی هست که در آن گرد هم آیید، گفت: خیر. گفت: من برای شما جایی بنا می‌کنم تا با یک‌دیگر در آنجا گرد هم آیید؛ سپس خانقاه را ساخت.
[۳] شیرازی، محمد معصوم (معصوم علی‌شاه)، طرائق الحقائق، ص۱۵۱، تصحیح محمدجعفر محجوب، تهران، انتشارات سنائی، بی‌تا.



همه خوب می‌دانیم که برخی مسائل تصوف دقیقاً از رهبانیت و مسیحیت گرفته شده و بعد رنگ و لعاب اسلامی خورده است؛ مثل مبحث عشریه که در این رابطه ملا سلطان گنابادی می‌گوید:

۲.۱ - دیدگاه گنابادی

اگر یک عشر از ارباج مکاسب و زراعات داده شود، کفایت از زکات زکوی و از خمس خواهد بود.
[۴] تابنده، سلطان حسین، نابغه علم و عرفان، ص۲۰۴، تهران، بی‌نا، ۱۳۳۳، چاپ اول.
[۵] تابنده، سلطان حسین، رساله رفع شبهات، ص۹۵، تهران، ناشر کتاب‌خانه حسینیه امیر سلیمانی، ۱۳۶۳، چاپ چهارم.


۲.۲ - آیاتی در تورات و انجیل درباره عشریه

این عشریه دقیقاً از دین یهود و مسیح اخذ شده است و آیاتی در تورات و انجیل داریم که به عشریه تصریح دارد؛ مثلاً:

۲.۲.۱ - اول

عشریه بنی‌اسرائیل که آن را به عنوان هدیه به لاویان جهت ملک می‌بخشیدند. به ایشان بگو: همچون عشریه‌ای که از بنی‌اسرائیل به شما برای ملکیت داده‌ایم. از ایشان بگیرید. آنگاه عشری از عشر آن را بدهید.
[۶] کتاب مقدس، عهد عتیق، سفر اعداد، باب۱۴، از شماره۳۴ به بعد.


۲.۲.۲ - دوم

و نمونه دیگر: وای بر شما کاتبان و فریسیان ریاکار که نعناع و زیره را عشر می‌دهید و اعظم احکام شریعت یعنی عدالت و رحمت و ایمان را ترک کرده‌اید.
[۷] کتاب مقدس، عهد جدید، انجیل متی، باب۲۳، جمله۲۳.

برای عزیزان این اشکال مطرح نشود که ما از عقاید مسیحیت حرف زدیم. پس چرا از تورات مطالب آورده‌ایم؛ زیرا طبق انجیل،
[۸] آیه ۱۷ و ۱۸ انجیل متی، باب۵.
مسیحیان ملزم به رعایت قوانین تورات هستند.



برخلاف نظر ملاسلطان (که از اقطاب و سرسلسله فرقه گنابادی از فرق صوفیه می‌باشد)مراجع تقلید، عشریه را مکفی از خمس ندانسته‌اند و در استفتائات ذیل به این نکته اشاره شده است:


۳.۱ - فتوای صافی

«گرفتن و پرداختن عشریه به جای خمس اصل شرعی ندارد و کفایت از ادای خمس نمی‌کند و علاوه عمل به چنین برنامه‌ای حرام و بدعت است».
(لطف‌الله صافی و الله العالم ۲۴۲۰/ ۱۴۱۶ ه‌.ق)

۳.۲ - فتوای مکارم

«عشریه دراویش ریشه اسلامی ندارد و عشریه تنها مربوط به غلات چهارگانه است؛ به شرط اینکه با آب باران و قنات و مانند آن آبیاری شود».
(قم، ناصر مکارم شیرازی، ۲۵/۴/۷۴)

۳.۳ - فتوای تبریزی

«عشریه مشروع نیست و کفایت از خمس نمی‌کند».
(جواد تبریزی)

این چند مورد از باب نمونه بود، علاقه‌مندان برای دیدن فتاوی دیگر به کتب مربوطه مراجعه نمایند.
[۹] مردانی، محمد، سیری کوتاه در مرام صوفی‌گری، ص۱۵۵ به بعد، قم، انتشارات سپهر آذین، ۱۳۸۳، چاپ دوم.



درباره به‌کارگیری دو اصطلاح عرفان و تصوف به‌جای یکدیگر، اقوال مختلفی بیان ‌شده است. از جمله اینکه تصوف نحله و طریقه سیروسلوک عملی است که از منبع عرفان سرچشمه می‌گیرد، اما عرفان مفهوم عام و کلی است که شامل تصوف و غیر تصوف می‌شود؛ بنابراین تفاوت این دو به نظام علمی و فرهنگی مربوط است. امام‌ خمینی نیز تفاوت عرفان و تصوف را به جنبه‌های نظری و عملی بازمی‌گرداند و معتقد است کسی که تنها علم عرفان را بداند «عارف» است و اگر آن را به مرحله عقل برساند و از مرتبه‌ عقل و نظر به مرتبه‌ قلب برساند «صوفی» است. در آثار ایشان نیز دو تصویر متفاوت از تصوف یافت می‌شود در یک تصویر، تصوف علمی است که در عرض سایر علوم شرعی و دینی قرار دارد و در تصویر دوم جریانی است کلان که دارای ابعاد فرهنگی تربیتی و معرفتی است در تصویر نخست نه‌تنها تصوف مورد نقد ایشان نبوده؛ بلکه از علوم دینی تلقی شده‌ است. درحالی‌که در تصویر دوم ایشان، عوام صوفیه را از خواص آن متمایز می‌داند و طریقه عوام صوفیه را نقد می‌کند. امام‌ خمینی از جمله عارفانی است که ضمن حفظ جایگاه ویژه شریعت در تمام مراتب سلوک و مقام وصول، عبادت را نقشه تجلیات و صور مشاهدات جمال محبوب می‌داند و قائل است مادامی ‌که صوفی و عارف در کسوت عبودیت است نماز و تمام اعمال و مقامات او فانی در حق‌تعالی است و تصرفی در آن ندارد و این همان انقطاع عارف از وصول به یقین است، نه آنکه سالک عبادت نکند و آنچه بعضی متصوفه جاهل گمان کرده‌اند، ناشی از قصور فهم آنان است. ایشان بر پایه اصل عرفانی، یعنی عدم جدایی ظاهر از باطن به یک اصل مهم دین شناختی؛ یعنی جدا نبودن ظاهر دین از باطن تاکید دارد و به مقابله با کسانی از صوفیه که دین را تنها امری باطنی می‌دانند می‌پردازد، زیرا ظاهر و باطن دین را به‌هم‌پیوسته می‌داند که از هم جدا نمی‌شوند.
[۲۰] خمینی، روح‌الله، دانشنامه امام خمینی، ج۷، ص۳۰۴، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی، ۱۴۰۰.



۱. غنی، قاسم، تاریخ تصوف در اسلام، ص۹۳، ترجمه صادق نشأت، مصر، مکتبه النهضته المصریه، ۱۹۷۰.
۲. جامی، عبدالرحمن، نفحات الانس من حضرات القدس، ص۳۱، تصحیح مهدی توحیدی‌پور، تهران، انتشارات محمودی، بی‌تا.
۳. شیرازی، محمد معصوم (معصوم علی‌شاه)، طرائق الحقائق، ص۱۵۱، تصحیح محمدجعفر محجوب، تهران، انتشارات سنائی، بی‌تا.
۴. تابنده، سلطان حسین، نابغه علم و عرفان، ص۲۰۴، تهران، بی‌نا، ۱۳۳۳، چاپ اول.
۵. تابنده، سلطان حسین، رساله رفع شبهات، ص۹۵، تهران، ناشر کتاب‌خانه حسینیه امیر سلیمانی، ۱۳۶۳، چاپ چهارم.
۶. کتاب مقدس، عهد عتیق، سفر اعداد، باب۱۴، از شماره۳۴ به بعد.
۷. کتاب مقدس، عهد جدید، انجیل متی، باب۲۳، جمله۲۳.
۸. آیه ۱۷ و ۱۸ انجیل متی، باب۵.
۹. مردانی، محمد، سیری کوتاه در مرام صوفی‌گری، ص۱۵۵ به بعد، قم، انتشارات سپهر آذین، ۱۳۸۳، چاپ دوم.
۱۰. خمینی، روح‌الله، تقریرات فلسفه امام خمینی، ج۲، ص۱۵۶، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی، ۱۳۸۵.    
۱۱. خمینی، روح‌الله، صحیفه امام، ج۱۸، ص۴۴۷، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی، ۱۳۸۹.    
۱۲. خمینی، روح‌الله، صحیفه امام، ج۴، ص۱۸۳-۱۸۴، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی، ۱۳۸۹.    
۱۳. خمینی، روح‌الله، تقریرات فلسفه امام خمینی، ج۱، ص۴۵، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی، ۱۳۸۵.    
۱۴. خمینی، روح‌الله، تقریرات فلسفه امام خمینی، ج۱، ص۲۸۴-۲۸۵، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی، ۱۳۸۵.    
۱۵. خمینی، روح‌الله، تقریرات فلسفه امام خمینی، ج۲، ص۲۰۴، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی، ۱۳۸۵.    
۱۶. خمینی، روح‌الله، سرّ الصلاة، ص۱۳، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی، ۱۳۸۸.    
۱۷. خمینی، روح‌الله، آداب الصلاة، ص۸۱، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی، ۱۳۸۸.    
۱۸. خمینی، روح‌الله، شرح چهل حدیث، ص۴۵۶، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی، ۱۳۸۸.    
۱۹. خمینی، روح‌الله، سرّ الصلاة، ص۸۳، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی، ۱۳۸۸.    
۲۰. خمینی، روح‌الله، دانشنامه امام خمینی، ج۷، ص۳۰۴، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی، ۱۴۰۰.



سایت پژوهه، برگرفته از مقاله «آداب و رسوم صوفیه».    
دانشنامه امام خمینی    ، تهران، موسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی    ، ۱۴۰۰ شمسی.






جعبه ابزار