آب و حوادث (قرآن)
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
یکی از فواید
آب که در
آیات قرآن به آن اشاره شده، نقش آبها در روی دادن برخی حوادث است.
استفاده بیش از حد مجاز سپاهیان
طالوت از آب، عامل مشخص شدن جهادگران راستین از دروغین:
«فَلَمَّا فَصَلَ طَالُوتُ بِالْجُنُودِ قَالَ إِنَّ اللّهَ مُبْتَلِيكُم بِنَهَرٍ فَمَن شَرِبَ مِنْهُ فَلَيْسَ مِنِّي وَمَن لَّمْ يَطْعَمْهُ فَإِنَّهُ مِنِّي إِلاَّ مَنِ اغْتَرَفَ غُرْفَةً بِيَدِهِ فَشَرِبُواْ مِنْهُ إِلاَّ قَلِيلًا مِّنْهُمْ فَلَمَّا جَاوَزَهُ هُوَ وَالَّذِينَ آمَنُواْ مَعَهُ قَالُواْ لاَ طَاقَةَ لَنَا الْيَوْمَ بِجَالُوتَ وَجُنودِهِ ...؛
و هنگامي كه طالوت (به فرماندهي لشكر بني اسرائيل منصوب شد، و) سپاهيان را با خود بيرون برد، به آنها گفت: خداوند، شما را به وسيله يك نهر آب، آزمايش ميكند، آنها (كه به هنگام
تشنگی،) از آن بنوشند، از من نيستند، و آنها كه جز يك پيمانه با دست خود، بيشتر از آن نخورند، از من هستند! جز عده كمي، همگي از آن آب نوشيدند. سپس هنگامي كه او، و افرادي كه با او ايمان آورده بودند، (و از بوته
آزمایش، سالم به در آمدند،) از آن نهر گذشتند، (از كمي نفرات خود، ناراحت شدند، و عده اي) گفتند:
امروز، ما توانايي مقابله با
جالوت و سپاهيان او را نداريم....»
چاه آب
مدین، زمینه آشنایی موسی علیهالسّلام با
شعیب علیهالسّلام و پیوند خویشاوندی با او:
«وَلَمَّا وَرَدَ مَاء مَدْيَنَ وَجَدَ عَلَيْهِ أُمَّةً مِّنَ النَّاسِ يَسْقُونَ وَوَجَدَ مِن دُونِهِمُ امْرَأتَيْنِ ... • فَسَقَى لَهُمَا ... • قَالَ إِنِّي أُرِيدُ أَنْ أُنكِحَكَ إِحْدَى ابْنَتَيَّ هَاتَيْنِ ...؛
و هنگامي كه به (چاه) آب مدين رسيد، گروهي از مردم را در آنجا ديد كه چهارپايان خود را سيراب ميكنند، و در كنار آنها دو زن را ديد ... موسي به (گوسفندان) آنها آب داد... (شعيب) گفت: من ميخواهم يكي از اين دو دخترم را به همسري تو در آورم....»
جوشش آب
تنور ، آغاز تحولی بزرگ در
قوم نوح:
۱. «حَتَّى إِذَا جَاء أَمْرُنَا وَفَارَ التَّنُّورُ قُلْنَا احْمِلْ فِيهَا مِن كُلٍّ زَوْجَيْنِ اثْنَيْنِ وَأَهْلَكَ إِلاَّ مَن سَبَقَ عَلَيْهِ الْقَوْلُ وَمَنْ آمَنَ وَمَا آمَنَ مَعَهُ إِلاَّ قَلِيلٌ • وَهِيَ تَجْرِي بِهِمْ فِي مَوْجٍ كَالْجِبَالِ وَنَادَى نُوحٌ ابْنَهُ وَكَانَ فِي مَعْزِلٍ يَا بُنَيَّ ارْكَب مَّعَنَا وَلاَ تَكُن مَّعَ الْكَافِرِينَ • وَقِيلَ يَا أَرْضُ ابْلَعِي مَاءكِ وَيَا سَمَاء أَقْلِعِي وَغِيضَ الْمَاء وَقُضِيَ الأَمْرُ وَاسْتَوَتْ عَلَى الْجُودِيِّ وَقِيلَ بُعْدًا لِّلْقَوْمِ الظَّالِمِينَ؛
(اين وضع همچنان ادامه يافت) تا فرمان ما فرا رسيد و تنور جوشيدن گرفت، (به نوح) گفتيم از هر جفتي از
حیوانات (نر و ماده) يك زوج در آن (
کشتی) حمل كن، همچنين خاندانت را مگر آنها كه قبلا وعده هلاك آنان داده شده (
همسر نوح و يكي از فرزندانش) و همچنين مؤ منان را، اما جز عده كمي به او ايمان نياوردند. و او آنها را از لابلاي امواجي همچون كوهها حركت ميداد، (در اين هنگام) نوح فرزندش را كه در گوشه اي قرار داشت فرياد زد، پسرم: همراه ما سوار شو و با
کافران مباش. و گفته شد اي زمين آبت را فرو بر، و اي
آسمان خودداري كن، و آب فرو نشست و كار پايان يافت، و (كشتي) بر (دامنه
کوه)
جودی پهلو گرفت و (در اين هنگام) گفته شد: دور باد قوم ستمگر!»
۲. «... فَإِذَا جَاء أَمْرُنَا وَفَارَ التَّنُّورُ ... • فَإِذَا اسْتَوَيْتَ أَنتَ وَمَن مَّعَكَ عَلَى الْفُلْكِ فَقُلِ الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِي نَجَّانَا مِنَ الْقَوْمِ الظَّالِمِينَ • ثُمَّ أَنشَأْنَا مِن بَعْدِهِمْ قَرْنًا آخَرِينَ؛
... و هنگامي كه فرمان ما (براي غرق آنان) فرا رسد و آب از تنور بجوشد (كه اين نشانه فرا رسيدن طوفان است) ... و هنگامي كه تو و همه كساني كه با تو هستند بر كشتي سوار شديد بگو
ستایش خدائي را كه ما را از قوم ستمگر
نجات بخشيد. سپس بعد از آنها جمعيت ديگري را به وجود آورديم.»
آب باعث رهایی و آزادی برخی افراد میشود.
آبکشی کاروان
مصر از چاه، زمینه رهایی
یوسف علیهالسّلام از آن:
«وَجَاءتْ سَيَّارَةٌ فَأَرْسَلُواْ وَارِدَهُمْ فَأَدْلَى دَلْوَهُ قَالَ يَا بُشْرَى هَذَا غُلاَمٌ ...؛
و كارواني فرا رسيد، ماءمور آب را (بسراغ آب) فرستادند، او دلو خود را در چاه افكند، و صدا زد: مژده باد: اين كودكي است (زيبا و دوست داشتني)....»
غرق شدن
فرعون و فرعونیان در آب
دریا و رهایی
بنیاسرائیل:
۱. «وَإِذْ فَرَقْنَا بِكُمُ الْبَحْرَ فَأَنجَيْنَاكُمْ وَأَغْرَقْنَا آلَ
فِرْعَوْنَ ...؛
و (به خاطر بياوريد) هنگامي كه دريا را براي شما شكافتيم و شما را
نجات داديم و فرعونيان را غرق ساختيم...»
۲. «فَانتَقَمْنَا مِنْهُمْ فَأَغْرَقْنَاهُمْ فِي الْيَمِّ ... • وَأَوْرَثْنَا الْقَوْمَ الَّذِينَ كَانُواْ يُسْتَضْعَفُونَ مَشَارِقَ الأَرْضِ وَمَغَارِبَهَا ... وَدَمَّرْنَا مَا كَانَ يَصْنَعُ
فِرْعَوْنُ وَقَوْمُهُ ... • وَجَاوَزْنَا بِبَنِي إِسْرَائِيلَ الْبَحْرَ ...؛
سرانجام ما از آنها انتقام گرفتيم و آنها را در دريا غرق كرديم ... و مشرقها و مغربهاي پربركت زمين را به آن قوم تضعيف شده (زير زنجير
ظلم و ستم) واگذار كرديم ... آنچه فرعونيان (از كاخهاي مجلل ميساختند، و آنچه از باغات داربستدار فراهم ساخته بودند درهم كوبيديم!و بني اسرائيل را از دريا (سالم) عبور داديم....»
۳. «وَجَاوَزْنَا بِبَنِي إِسْرَائِيلَ الْبَحْرَ فَأَتْبَعَهُمْ
فِرْعَوْنُ وَجُنُودُهُ بَغْيًا وَعَدْوًا حَتَّى إِذَا أَدْرَكَهُ الْغَرَقُ ...؛
بني اسرائيل را از دريا (رود عظيم نيل) عبور داديم، و
فرعون و لشكرش از سر ظلم و تجاوز بدنبال آنها رفتند، تا هنگامي كه غرقاب دامن او را گرفت...»
۴. «فَأَرَادَ أَن يَسْتَفِزَّهُم مِّنَ الأَرْضِ فَأَغْرَقْنَاهُ وَمَن مَّعَهُ جَمِيعًا • وَقُلْنَا مِن بَعْدِهِ لِبَنِي إِسْرَائِيلَ اسْكُنُواْ الأَرْضَ فَإِذَا جَاء وَعْدُ الآخِرَةِ جِئْنَا بِكُمْ لَفِيفًا؛
(
فرعون) تصميم گرفت همه آنها را از آن سرزمين ريشه كن كند، ولي ما او و تمام كساني را كه با او بودند و بعد از آن به بني اسرائيل گفتيم در اين سرزمين (مصر و شام ساكن شويد، اما هنگامي كه وعده آخرت فرا رسد همه شما را دسته جمعي (به آن دادگاه عدل) ميآوريم.»
۵. «وَلَقَدْ أَوْحَيْنَا إِلَى مُوسَى أَنْ أَسْرِ بِعِبَادِي فَاضْرِبْ لَهُمْ طَرِيقًا فِي الْبَحْرِ ... • فَأَتْبَعَهُمْ
فِرْعَوْنُ بِجُنُودِهِ فَغَشِيَهُم مِّنَ الْيَمِّ مَا غَشِيَهُمْ • يَا بَنِي إِسْرَائِيلَ قَدْ أَنجَيْنَاكُم مِّنْ عَدُوِّكُمْ ...؛
ما به موسي وحي فرستاديم كه بندگانم را شبانه (از مصر) با خود ببر، و براي آنها راهي خشك در دريا بگشا... (به اين ترتيب)
فرعون با لشگريانش آنها را دنبال كردند، و دريا آنان را (در ميان امواج خروشان خود) بطور كامل پوشانيد! اي بني اسرائيل ما شما را از (چنگال) دشمنتان
نجات داديم....»
۶. «وَأَنجَيْنَا مُوسَى وَمَن مَّعَهُ أَجْمَعِينَ • ثُمَّ أَغْرَقْنَا الْآخَرِينَ؛
موسي و تمام كساني را كه با او بودند
نجات داديم.سپس ديگران را غرق كرديم.»
۷. «وَاتْرُكْ الْبَحْرَ رَهْوًا إِنَّهُمْ جُندٌ مُّغْرَقُونَ • كَمْ تَرَكُوا مِن جَنَّاتٍ وَعُيُونٍ؛
(هنگامي كه از دريا گذشتيد) دريا را آرام و گشاده بگذار كه آنها لشكر غرق شده اي خواهند بود. اينچنين بود ماجراي آنها و ما اينها را ميراث براي اقوام ديگر قرار داديم.»
رهایی بنیاسرائیل از
کمآبی با جوشیدن دوازده
چشمه از میان صخرهها:
۱. «وَإِذِ اسْتَسْقَى مُوسَى لِقَوْمِهِ فَقُلْنَا اضْرِب بِّعَصَاكَ الْحَجَرَ فَانفَجَرَتْ مِنْهُ اثْنَتَا عَشْرَةَ عَيْنًا قَدْ عَلِمَ كُلُّ أُنَاسٍ مَّشْرَبَهُمْ ...؛
و (بخاطر بياور) زماني را كه موسي براي قوم خويش طلب آب كرد به او دستور داديم عصاي خود را بر
سنگ مخصوص بزن ناگاه دوازده چشمه آب از آن جوشيد، بطوري كه هر يك (از طوائف دوازدهگانه بني اسرائيل) چشمه مخصوص خود را ميشناخت ...»
۲. «... وَأَوْحَيْنَا إِلَى مُوسَى إِذِ اسْتَسْقَاهُ قَوْمُهُ أَنِ اضْرِب بِّعَصَاكَ الْحَجَرَ فَانبَجَسَتْ مِنْهُ اثْنَتَا عَشْرَةَ عَيْنًا قَدْ عَلِمَ كُلُّ أُنَاسٍ مَّشْرَبَهُمْ ...؛
... و هنگامي كه موسي تقاضاي آب (براي قوم تشنه كامش در بيابان) كرد به او وحي فرستاديم كه عصاي خود را بر سنگ بزن ناگهان دوازده چشمه از آن بيرون ريخت آنچنان كه هر گروه
چشمه خود را ميشناختند....»
نجات جسد فرعون از آب دریا برای
عبرت آیندگان:
«فَالْيَوْمَ نُنَجِّيكَ بِبَدَنِكَ لِتَكُونَ لِمَنْ خَلْفَكَ آيَةً ...؛
ولي
امروز بدنت را (از آب
نجات ميدهيم تا عبرتي براي آيندگان باشي....»
آب سبب نابودی برخی اقوام شده است.
آب ، وسیلهای برای نابودی قوم نوح در طوفان
نوح علیهالسّلام :
۱. «فَكَذَّبُوهُ فَأَنجَيْنَاهُ وَالَّذِينَ مَعَهُ فِي الْفُلْكِ وَأَغْرَقْنَا الَّذِينَ كَذَّبُواْ بِآيَاتِنَا ...؛
اما سرانجام او را تكذيب كردند و ما او و كساني را كه با وي در كشتي بودند رهائي بخشيديم و آنها كه آيات ما را تكذيب كردند غرق نموديم....»
۲. «فَكَذَّبُوهُ فَنَجَّيْنَاهُ وَمَن مَّعَهُ فِي الْفُلْكِ وَجَعَلْنَاهُمْ خَلاَئِفَ وَأَغْرَقْنَا الَّذِينَ كَذَّبُواْ بِآيَاتِنَا ...؛
اما آنها او را تكذيب كردند و ما او و كساني را كه با او در كشتي بودند
نجات داديم، آنها را جانشين (و وارث كافران) قرار داديم و كساني را كه آيات ما را
تکذیب كردند غرق نموديم....»
۳. «وَاصْنَعِ الْفُلْكَ بِأَعْيُنِنَا وَوَحْيِنَا وَلاَ تُخَاطِبْنِي فِي الَّذِينَ ظَلَمُواْ إِنَّهُم مُّغْرَقُونَ؛
و (اكنون) در حضور ما و طبق
وحی ما كشتي بساز و درباره آنها كه ستم كردند
شفاعت مكن كه آنها غرق شدني هستند.»
۴. «حَتَّى إِذَا جَاء أَمْرُنَا وَفَارَ التَّنُّورُ ... • قَالَ سَآوِي إِلَى جَبَلٍ يَعْصِمُنِي مِنَ الْمَاء ... وَحَالَ بَيْنَهُمَا الْمَوْجُ فَكَانَ مِنَ الْمُغْرَقِينَ؛
تا فرمان ما فرا رسيد و تنور جوشيدن گرفت، ... گفت به كوهي پناه ميبرم تا مرا از آب حفظ كند، ... در اين هنگام موجي در ميان آندو حائل شد و او در زمره غرق شدگان قرار گرفت.»
۵. «وَنَصَرْنَاهُ مِنَ الْقَوْمِ الَّذِينَ كَذَّبُوا بِآيَاتِنَا إِنَّهُمْ كَانُوا قَوْمَ سَوْءٍ فَأَغْرَقْنَاهُمْ أَجْمَعِينَ؛
و او را در برابر جمعيتي كه آيات ما را تكذيب كرده بودند ياري نموديم، چرا كه آنها قوم بدي بودند، لذا همه را غرق كرديم.»
۶. «... فَإِذَا جَاء أَمْرُنَا وَفَارَ التَّنُّورُ ... وَأَهْلَكَ إِلَّا مَن سَبَقَ عَلَيْهِ الْقَوْلُ مِنْهُمْ وَلَا تُخَاطِبْنِي فِي الَّذِينَ ظَلَمُوا إِنَّهُم مُّغْرَقُونَ؛
... و هنگامي كه فرمان ما (براي غرق آنان) فرا رسد و آب از تنور بجوشد (كه اين نشانه فرا رسيدن
طوفان است) ... مگر آنها كه قبلا وعده هلاكشان داده شده است (اشاره به همسر نوح و فرزند ناخلف اوست) و ديگر درباره اين ستمگران با من سخن مگوي كه آنها همگي هلاك خواهند شد!»
۷. «وَقَوْمَ نُوحٍ لَّمَّا كَذَّبُوا الرُّسُلَ أَغْرَقْنَاهُمْ ...؛
و قوم نوح را هنگامي كه تكذيب رسولان كردند غرق نموديم....»
۸. «قَالَ رَبِّ إِنَّ قَوْمِي كَذَّبُونِ • ثُمَّ أَغْرَقْنَا بَعْدُ الْبَاقِينَ؛
گفت: پروردگارا: قوم من، مرا تكذيب كردند.سپس بقيه را غرق كرديم.»
۹. «... وَمِنْهُم مَّنْ أَغْرَقْنَا...؛
... و بعضي را غرق كرديم....»
۱۰. «وَنَجَّيْنَاهُ وَأَهْلَهُ مِنَ الْكَرْبِ الْعَظِيمِ • ثُمَّ أَغْرَقْنَا الْآخَرِينَ؛
و او و خاندانش را از اندوه بزرگ رهائي بخشيديم. سپس ديگران (دشمنان او) را غرق كرديم.»
۱۱. «فَفَتَحْنَا أَبْوَابَ السَّمَاء بِمَاء مُّنْهَمِرٍ • وَفَجَّرْنَا الْأَرْضَ عُيُونًا فَالْتَقَى الْمَاء عَلَى أَمْرٍ قَدْ قُدِرَ • وَحَمَلْنَاهُ عَلَى ذَاتِ أَلْوَاحٍ وَدُسُرٍ • تَجْرِي بِأَعْيُنِنَا جَزَاء لِّمَن كَانَ كُفِرَ؛
در اين هنگام درهاي آسمان را گشوديم و آبي فراوان و پي در پي فروباريد. و زمين را شكافتيم و چشمه هاي زيادي بيرون فرستاديم، و اين دو آب به اندازه اي كه مقدر بود با هم درآميختند. و او را بر مركبي كه از الواح و ميخهائي ساخته شده بود سوار كرديم. مركبي كه تحت نظارت ما حركت ميكرد اين كيفري بود براي كساني كه به او كافر شدند.»
۱۲. «فَعَصَوْا رَسُولَ رَبِّهِمْ فَأَخَذَهُمْ أَخْذَةً رَّابِيَةً • إِنَّا لَمَّا طَغَى الْمَاء حَمَلْنَاكُمْ فِي الْجَارِيَةِ • لِنَجْعَلَهَا لَكُمْ تَذْكِرَةً وَتَعِيَهَا أُذُنٌ وَاعِيَةٌ؛
با فرستاده رسول پروردگارشان مخالفت كردند، و خداوند نيز آنها را به
عذاب شديدي گرفتار ساخت. ما هنگامي كه آب طغيان كرد شما را سوار بر كشتي كرديم. تا آن را وسيله تذكري براي شما قرار دهيم، و گوشهاي شنوا آن را نگهداري ميكنند.»
۱۳. «مِمَّا خَطِيئَاتِهِمْ أُغْرِقُوا ...؛
(آري سر انجام) همگي به خاطر گناهانشان غرق شدند....»
غرق شدن
فرعون و فرعونیان در آب
دریا:
۱. «كَدَأْبِ آلِ
فِرْعَوْنَ وَالَّذِينَ مِن قَبْلِهِمْ كَذَّبُواْ بآيَاتِ رَبِّهِمْ فَأَهْلَكْنَاهُم بِذُنُوبِهِمْ وَأَغْرَقْنَا آلَ
فِرْعَونَ ...؛
اين (درست) به حال فرعونيان و كساني كه پيش از آنها بودند ميماند كه آيات پروردگارشان را تكذيب كردند و ما هم به خاطر گناهانشان آنها را هلاك نموديم فرعونيان را غرق كرديم....»
۲. «فَأَخَذْنَاهُ وَجُنُودَهُ فَنَبَذْنَاهُمْ فِي الْيَمِّ ...؛
ما نيز او و لشكريانش را گرفتيم و به دريا افكنديم....»
۳. «وَقَارُونَ وَفِرْعَوْنَ وَهَامَانَ ... • ... وَمِنْهُم مَّنْ أَغْرَقْنَا ...؛
قارون و
فرعون و
هامان را نيز هلاك كرديم،... و بعضي را غرق كرديم....»
۴. «فَاسْتَخَفَّ قَوْمَهُ فَأَطَاعُوهُ ... • فَلَمَّا آسَفُونَا انتَقَمْنَا مِنْهُمْ فَأَغْرَقْنَاهُمْ أَجْمَعِينَ؛
او قوم خود را تحميق كرد و از وي اطاعت كردند. ... اما هنگامي كه ما را به
خشم آوردند از آنها
انتقام گرفتيم و همه را غرق كرديم.»
۵. «فَأَخَذْنَاهُ وَجُنُودَهُ فَنَبَذْنَاهُمْ فِي الْيَمِّ ...؛
ما او و لشكريانش را گرفتيم و در دريا پرتاب كرديم....»
شکسته شدن
سد مارب و نابودی
تمدن و باغهای
سبا بر اثر
سیلی بنیان کن:
«لَقَدْ كَانَ لِسَبَإٍ فِي مَسْكَنِهِمْ آيَةٌ جَنَّتَانِ عَن يَمِينٍ وَشِمَالٍ ... • ... فَأَرْسَلْنَا عَلَيْهِمْ سَيْلَ الْعَرِمِ وَبَدَّلْنَاهُم بِجَنَّتَيْهِمْ جَنَّتَيْنِ ذَوَاتَى أُكُلٍ خَمْطٍ وَأَثْلٍ وَشَيْءٍ مِّن سِدْرٍ قَلِيلٍ؛
براي
قوم سبا در محل سكونتشان نشانه اي (از قدرت الهي) بود، دو باغ (عظيم و گسترده) از راست و چپ (با ميوه هاي فراوان، به آنها گفتيم) ... و ما سيل ويرانگر را بر آنها فرستاديم و دو باغ (پر بركت)شان را به دو
باغ (بي ارزش) با ميوه هاي تلخ، و درختان شوره گز، و اندكي درخت سدر مبدل ساختيم!»
برای «عرم» معناهای گوناگونی ذکر شده است؛ از جمله، سدی که پشت آن آب جمع میشده است.
نقش آب در
نجات موسی علیهالسّلام و حفظ وی از
دشمن و ایجاد تحولی بزرگ در مصر در پی آن:
۱. «أَنِ اقْذِفِيهِ فِي التَّابُوتِ فَاقْذِفِيهِ فِي الْيَمِّ فَلْيُلْقِهِ الْيَمُّ بِالسَّاحِلِ يَأْخُذْهُ عَدُوٌّ لِّي وَعَدُوٌّ لَّهُ وَأَلْقَيْتُ عَلَيْكَ مَحَبَّةً مِّنِّي وَلِتُصْنَعَ عَلَى عَيْنِي؛
كه او را در صندوقي بيفكن، و آن صندوق را به دريا بينداز، تا دريا آنرا به ساحل بيفكند، و دشمن من و دشمن او آنرا بگيرد و من محبتي از خودم بر تو افكندم، تا در برابر ديدگان (علم) من پرورش يابي.»
۲. «وَأَوْحَيْنَا إِلَى أُمِّ مُوسَى أَنْ أَرْضِعِيهِ فَإِذَا خِفْتِ عَلَيْهِ فَأَلْقِيهِ فِي الْيَمِّ وَلَا تَخَافِي وَلَا تَحْزَنِي إِنَّا رَادُّوهُ إِلَيْكِ وَجَاعِلُوهُ مِنَ الْمُرْسَلِينَ • فَالْتَقَطَهُ آلُ
فِرْعَوْنَ لِيَكُونَ لَهُمْ عَدُوًّا وَحَزَنًا ...؛
ما به مادر موسي الهام كرديم كه او را شير ده، و هنگامي كه بر او ترسيدي وي را در دريا (ي نيل) بيفكن، و نترس و غمگين مباش كه ما او را به تو باز ميگردانيم، و او را از رسولانش قرار ميدهيم. (هنگامي كه مادر از سوي كودك خود سخت در وحشت فرو رفت او را به فرمان خدا به دريا افكند) خاندان
فرعون او را از آب گرفتند تا سرانجام دشمن آنان و مايه اندوهشان گردد....»
آب، قرار دهنده حضرت موسی علیهالسّلام در دسترس
فرعون:
«أَنِ اقْذِفِيهِ فِي التَّابُوتِ فَاقْذِفِيهِ فِي الْيَمِّ فَلْيُلْقِهِ الْيَمُّ بِالسَّاحِلِ يَأْخُذْهُ عَدُوٌّ لِّي وَعَدُوٌّ لَّهُ ...؛
كه او را در صندوقي بيفكن، و آن صندوق را به دريا بينداز، تا دريا آنرا به
ساحل بيفكند، و دشمن من و دشمن او آنرا بگيرد....»
مرکز فرهنگ و معارف قرآن، فرهنگ قرآن، ج۱، ص۸۶، برگرفته از مقاله «نقش آب (حوادث)».