کَسَبَت (لغاتقرآن)
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
کَسَبَت:(ما كَسَبَتْ وَ عَلَيْها) «کَسَبَت» از مادّۀ «
کسب» و
كسب و
اکتساب به معنى «تحصيل كردن چيزى از روى
اراده و
اختیار» است.
به موردی از کاربرد «
کَسَبَت» در
قرآن، اشاره میشود:
(لا يُكَلِّفُ اللّهُ نَفْسًا إِلاّ وُسْعَها لَها ما كَسَبَتْ وَ عَلَيْها ما اكْتَسَبَتْ رَبَّنا لا تُؤاخِذْنا إِن نَّسينا أَوْ أَخْطَأْنا رَبَّنا وَ لا تَحْمِلْ عَلَيْنا إِصْرًا كَما حَمَلْتَهُ عَلَى الَّذينَ مِن قَبْلِنا رَبَّنا وَ لا تُحَمِّلْنا ما لا طاقَةَ لَنا بِهِ وَ اعْفُ عَنّا وَ اغْفِرْ لَنا وَ ارْحَمْنآ أَنتَ مَوْلانا فَانصُرْنا عَلَى الْقَوْمِ الْكافِرينَ) «
خداوند هيچكس را، جز به اندازه تواناييش، تكليف نمىكند.
انسان، هر كار نيكى را انجام دهد، به
سود خود انجام داده؛ و هر كار بدى كند، به زيان خود كرده است. مؤمنان مىگويند: «پروردگارا! اگر ما فراموش يا
خطا كرديم، ما را مؤاخذه مكن. پروردگارا! تكليف سنگينى بر ما قرار مده، آن چنان كه بخاطر
گناه و
طغیان، بر كسانى كه پيش از ما بودند، قرار دادى. پروردگارا! آنچه طاقت
تحمّل آن را نداريم، بر ما مقرّر مدار و ما را
عفو كن و بيامرز و مورد
رحمت خود قرار ده. تو
مولا و سرپرست مايى، پس ما را بر جمعيّت كافران، پيروز گردان.»
علامه طباطبایی در
تفسیر المیزان میفرمایند:
جمله
(لا يُكَلِّفُ اللَّهُ) كلامى است مطابق با سنتى كه خداوند در بين بندگانش جارى ساخته، و زبان همان
سنت است، و آن سنت اين است كه از مراحل
ایمان آن مقدار را بر هر يک از بندگان خود تكليف كرده كه در خور
فهم او باشد، و از
اطاعت آن مقدارى را تكليف كرده كه در خور نيرو و توانايى بنده باشد، و نزد عقلا و صاحبان شعور نيز همين سنت و روش معمول و متداول است، و نيز روشن گرديد كه معناى جمله نامبرده درست با كلامى كه در آيه
قبل از
رسول و مؤمنين حكايت كرد كه گفتند:
سمعنا و اطعنا منطبق است، نه چيزى از آن كم دارد و نه زياد.
و نيز معلوم شد كه مضمون جمله نامبرده يعنى
(لا يُكَلِّفُ اللَّهُ نَفْساً...) هم به آيه قبل از خود ارتباط دارد و هم به آيه بعد از خود.
اما نسبت به ما قبلش، براى اينكه اين جمله مىفهماند
خدای تعالی بندگان خود را به بيش از امكاناتشان در
سمع و طاعت تكليف نمىكند پس سمع و طاعتى كه در آيه قبلى بود همان وسع در اين آيه است.
مکارم شیرازی در
تفسیر نمونه میفرمایند:
قابل توجه اينكه در آيۀ شريفه در مورد اعمال نيک «
كسب» گفته شده و در مورد اعمال بد «
اكتسب».
شايد
تفاوت در تعبير به خاطر اين باشد كه «
كسب» دربارۀ امورى گفته مىشود كه انسان با تمايل درونى و بدون
تکلف آن را انجام مىدهد و موافق
فطرت اوست، درحالى كه «
اكتسب» نقطۀ مقابل آن است، يعنى كارهايى كه برخلاف فطرت و نهاد آدمى مىباشد و اين خود مىرساند كه اعمال نيک مطابق فطرت و نهاد آدمى است و اعمال
شر ذاتا برخلاف فطرت است.
راغب اصفهانی در تفاوت اين دو تعبير، مطلب ديگرى گفته است كه آن هم قابل دقّت مىباشد و آن اينكه «
كسب» مخصوص كارهايى است كه فايدۀ آن منحصر به خود انسان نيست، بلكه ديگران را هم دربر مىگيرد. مانند اعمال
خیر كه نتيجۀ آن تنها شخص انجامدهنده را شامل نمىشود، بلكه ممكن است بستگان و نزديكان و دوستان او هم در آن سهيم باشند، در حالى كه «
اكتساب» در مواردى گفته مىشود كه
اثر كار تنها دامنگير خود انسان مىشود و اين در مورد گناه است (البته بايد توجه داشت كه اين تفاوتها در صورتى است كه «
كسب» و «
اكتسب» در مقابل هم قرار گيرند).
• شریعتمداری، جعفر، شرح و تفسیر لغات
قرآن بر اساس تفسیر نمونه، برگرفته از مقاله «
کسبت»، ج۴، ص ۷۰.