چشم (فقه)
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
چشم از اعضای
بدن است که دارای قوه بینایی بوده , از آن در بابهاى
طهارت،
صلات،
صوم،
حج،
اطعمه و اشربه،
قصاص و
دیات سخن رفته است.
شستن داخل چشم در
وضو واجب نیست.
باز بودن چشم هنگام شستن
صورت در وضو
مستحب است.
بستن چشمهاى
میت پس از
مرگ، مستحب
و قرار دادن
کافور در چشم او
مکروه است.
کسى که خوابیده نماز مىخواند و نیز کسى که از به جا آوردن
رکوع و
سجود ناتوان است بنابر
مشهور باید با
سر اشاره کند و با عدم امکان اشاره با سر، با بستن و باز کردن چشم، رکوع و سجود را به جا مىآورد؛
بدین صورت که به
قصد رکوع یا سجود، چشمهاى خود را مىبندد و به قصد بلند شدن از آن، آنها را باز مىکند.
گروهى گفتهاند: هنگام
سجده، فشار بیشترى بر
پلکهای خود بیاورد.
بنابر تصریح برخى، در صورت عدم امکان اشاره با هر دو چشم با یکى اشاره مىکند.
بستن چشم در حال
نماز کراهت دارد.
البته برخى، بستن چشم در حال رکوع را
افضل دانسته و برخى دیگر، قائل به
تخییر بین بستن و باز گذاشتن شدهاند؛ لیکن نظر
مشهور استحباب نگاه کردن به میان دو
پا هنگام رکوع است.
التفات به
راست و
چپ با چشم در نماز
مکروه است.
دارو ریختن در چشم و نیز
سرمه کشیدن آن در صورتى که
مزه یا
بوی آن به
حلق برسد در حال
روزه مکروه است.
قربانی در
حج باید تام باشد و قربانى ناقص، مانند
حیوان یک چشم کفایت نمىکند.
بنابر قول منسوب به مشهور،
خوردن حدقه (سیاهى) چشم حیوان
حلال گوشت حرام است. برخى، آن را مکروه مىدانند.
قصاص در چشم ثابت است و با مساوی بودن محل، قصاص میگیرد؛ پس چشم راست به چپ و همچنین برعکس درآورده نمیشود. و اگر جانی، اعور (یکچشم) باشد از او قصاص گرفته میشود اگرچه کور شود؛ زیرا حق او را کور کرده است. و چیزی به او رد نمیشود ولو اینکه دیه آن دیه نفس باشد - درصورتیکه در خلقت یا به آفتی از خدای متعال، اعور شده باشد - و بین اینکه از خلقت یا با جنایت یا با آفت یا با قصاص اعور شده باشد، فرق نمیکند. و اگر اعوری، چشم سالم اعوری را دربیاورد از او قصاص گرفته میشود.
پس اگر کسى به
عمد، چشم دیگرى را از بین ببرد،
مجنی علیه حق قصاص دارد و مىتواند چشم
جانی را از بین ببرد، هرچند جانى بیش از یک چشم نداشته باشد و با قصاص آن
کور گردد.
اگر فردى که هر دو چشمش سالم است، چشم سالم شخصى را- که یک چشمش به آفتى از جانب
خدا یا مادرزاد کور است- از بین ببرد، مجنىعلیه مىتواند یک چشم جانى را از بین ببرد؛ لیکن در اینکه استحقاق نصف
دیه را نیز دارد یا نه،
اختلاف است.
بر قول اول ادعاى
اجماع شده است. اما اگر نابینایىِ یک چشم او بر اثر
جنایت جانى دیگرى باشد، وى جز قصاص یک چشم جانى حق دیگرى ندارد.
امام خمینی در این باره مینویسد: «اگر صاحب دو چشم، چشم اعور را دربیاورد برای آن یک چشم قصاص گرفته میشود؛ پس آیا برای او علاوهبرآن، رد نصف دیه است؟ بعضی گفتهاند: نه، ولی اقوی ثبوت آن است. و ظاهر آن است که مجنی علیه بین گرفتن دیه کامل و بین قصاص گرفتن و گرفتن نصف دیه مخیر است، همانطور که ظاهر آن است که این حکم در جایی ثابت است که چشم اعور دیه کامل داشته باشد؛ مانند اینکه به طور خلقت یا به آفت از خدا باشد، نه در غیر آن، مثل جایی که چشم او از جهت قصاص درآورده شده باشد.»
اگر کسى چشم نابیناى دیگرى را از بین ببرد، چشم سالم وى در مقابل آن قصاص نمىشود، لیکن دیه آن را باید بپردازد.
اگر جانى چشم کسى را با دستش در آورد، مجنى علیه حق
مقابله به مثل دارد.
دیه دو چشم، دیه کامل و دیه یک چشم نصف آن است.
امام خمینی در
تحریرالوسیله در این باره مینویسد: «در دو چشم با هم دیه کامل است. و در هر یک از آنها نصف دیه میباشد. و اعمش (کسی که دیدهاش تار است) و احول (دو بین) و اخفش (شب بین) و اعشی (روز بین) و ارمد (کسی که درد چشم دارد) مانند صحیح است. و اگر در سیاهی چشم او سفیدی باشد پس اگر بینایی باقی باشد، به اینکه سفیدی، بر ناظر (عدسی) نباشد پس دیه کامل است. وگرنه درصورتیکه تشخیص ممکن باشد بهحساب آن از دیه ساقط میشود وگرنه در آن ارش است.»
و «در چشم سالم از شخص
اعور (یکچشم) درصورتیکه اعوریت به خلقت یا به آفت از خدای متعال باشد دیه کامل است. و اگر جانیای او را اعور نموده باشد و دیه آن را از او مستحق باشد در چشم سالم نصف دیه است، چه دیه آن را گرفته یا نه و چه بتواند آن را بگیرد یا نه، بلکه و همچنین دیه آن نصف است اگر اعوریت او از جهت قصاص باشد.»
و به بیان دیگر اگر کسى، چشم سالم دیگرى را- که چشم دیگرش مادرزاد یا به آفتى، همچون
صاعقه نابینا است- از بین ببرد، دیه کامل بر عهدهاش مىآید؛ لیکن اگر منشأ نابینایى چشم دیگر
مجنی علیه، جنایت فردى دیگر یا- بنابر
تصریح برخى-
قصاص باشد، بنابر قول
مشهور تنها نصف دیه بر عهدۀ جانى مىآید. برخى در این صورت نیز قائل به ثبوت دیه کامل شدهاند.
دیه از بین بردن چشم نابینا بنابر مشهور یک سوم دیه چشم سالم است.
امام خمینی در تحریرالوسیله در این باره مینویسد: «اگر چشم کوری را که به حالت خود قائم است دربیاورد از او قصاص نمیشود. و ثلث دیه بر او میباشد.»
پس «در چشم
عوراء (نابینا) درصورتیکه آن را خسف نماید (حدقهاش را معیوب کند) یا آن را دربیاورد ثلث دیه است، خواه نابینایی آن به خلقت باشد یا به جنایت جانی.»
دیه از بین بردن چشم
حیوان متعلق به دیگرى به قول برخى قدما، یک چهارم
و به قول برخى دیگر نصف
قیمت آن در یک چشم و تمام قیمت آن در هر دو چشم است؛
لیکن نظر مشهور، ثبوت
ارش است.
•
فرهنگ فقه مطابق مذهب اهل بیت علیهم السلام، ج۳، ص۱۷۸. •
ساعدی، محمد، (مدرس حوزه و پژوهشگر) ،
موسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی