پاداش ایمان به خدا (قرآن)
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
ایمان به
خدا شرط بهرهمندی
مؤمنان از پاداشهای الهی و ورود به
بهشت و برخورداری از نعمتهای بهشتی میباشد.
صابئان،
یهودیان و
مسیحیان نیز
در صورت ایمان به خدا از پاداش الهی برخوردار خواهند شد.
مؤمنان به
خدا، از پاداش الهی برخوردار هستند:
«ما کان الله لیذر المؤمنین علی ما انتم علیه... فـامنوا بالله ورسله وان تؤمنوا وتتقوا فلکم اجر عظیم؛
چنین نبود که
خداوند،
مؤمنان را به همانگونه که شما هستید واگذارد؛ .... پس (اکنون که این
جهان، بوته
آزمایش پاک و ناپاک است،) به خدا و رسولان او ایمان بیاورید! و اگر ایمان بیاورید و
تقوا پیشه کنید، پاداش بزرگی برای شماست.»
«وان من اهل الکتـب لمن یؤمن بالله وما انزل الیکم وما انزل الیهم خـشعین لله لا یشترون بـایـت الله ثمنـا قلیلا اولـئک لهم اجرهم عند ربهم ان الله سریع الحساب؛
و از
اهل کتاب، کسانی هستند که به خدا، و آنچه بر شما نازل شده، و آنچه بر خودشان نازل گردیده،
ایمان دارند؛
در برابر (فرمان) خدا خاضعاند؛ و
آیات خدا را به بهای ناچیزی نمیفروشند. پاداش آنها، نزد پروردگارشان است. خداوند، سریع الحساب است. (تمام اعمال نیک آنها را به
سرعت حساب میکند، و پاداش میدهد.)»
«والذین ءامنوا بالله ورسله ولم یفرقوا بین احد منهم اولـئک سوف یؤتیهم اجورهم...؛
کسانی که به خدا و رسولان او ایمان آورده، و میان احدی از آنها فرق نمیگذارند، پاداششان را خواهد داد؛ ...»
«لـکن الر سخون فی العلم... والمؤمنون بالله والیوم الاخر اولـئک سنؤتیهم اجرا عظیما؛
ولی
راسخان در علم از آنها، ... و ایمانآورندگان به خدا و
روز قیامت، بزودی به همه آنان پاداش عظیمی خواهیم داد.»
«ءامنوا بالله ورسوله وانفقوا مما جعلکم مستخلفین فیه فالذین ءامنوا منکم وانفقوا لهم اجر کبیر؛
به خدا و رسولش ایمان بیاورید و از آنچه شما را جانشین و نماینده (خود)
در آن قرار داده
انفاق کنید؛ (زیرا) کسانی که از شما ایمان بیاورند و انفاق کنند، اجر بزرگی دارند!»
«تؤمنون بالله ورسوله وتجـهدون فی سبیل الله بامولکم وانفسکم ذلکم خیر لکم ان کنتم تعلمون• ... ویدخلکم جنـت تجری... ذلک الفوز العظیم؛
به خدا و رسولش ایمان بیاورید و با اموال و جانهایتان
در راه خدا
جهاد کنید؛ این برای شما (از هر چیز) بهتر است اگر بدانید!• ... و شما را
در باغهایی از
بهشت داخل میکند .... و این پیروزی عظیم است!»
«.. ومن یؤمن بالله ویعمل صــلحـا یکفر عنه سیـاته ویدخله جنـت تجری من تحتها الانهـر خــلدین فیها ابدا ذلک الفوز العظیم؛
... و هر کس به خدا ایمان بیاورد و
عمل صالح انجام دهد،
گناهان او را میبخشد و او را
در باغهایی از بهشت که نهرها از زیر درختانش جاری است وارد میکند، جاودانه
در آن می مانند؛ و این پیروزی بزرگ است!»
«.. ومن یؤمن بالله ویعمل صــلحـا یدخله جنـت تجری من تحتها الانهـر خــلدین فیها ابدا قد احسن الله له رزقـا؛
... و هر کس به خدا ایمان آورده و
اعمال صالح انجام دهد، او را
در باغهایی از بهشت وارد سازد که از زیر (درختانش) نهرها جاری است، جاودانه
در آن میمانند، و خداوند روزی نیکویی برای او قرار داده است!»
بعد از بیان قسمتی از دلائل عظمت خداوند
در عالم هستی و اوصاف جمال و جلال او، اوصافی که انگیزه حرکت به سوی الله است،
در آیات از آنها نتیجهگیری کرده و همگان را
دعوت به
ایمان و
عمل مینماید. نخست میفرماید: به خداوند و رسولش ایمان بیاورید (آمنوا بالله و رسوله). این دعوت یک دعوت عام است که شامل همه انسانها میشود،
مؤمنان را به ایمانی کاملتر و راسختر، و غیر مؤمنان را به اصل ایمان دعوت میکند، دعوتی که توام با دلیل است و دلائلش
در آیات توحیدی قبل گذشت. سپس به یکی از آثار مهم ایمان که انفاق فی سبیل الله، است دعوت کرده میگوید: از آنچه خداوند شما را
در آن جانشین دیگران ساخته
انفاق کنید (و انفقوا مما جعلکم مستخلفین فیه). دعوت به
ایثار و
فداکاری و
گذشت از مواهبی که
انسان در اختیار دارد، منتها این دعوت را مقرون به این نکته میکند که فراموش نکنید،
در حقیقت
مالک اصلی خدا است، و این اموال و سرمایهها چند روزی به عنوان
امانت نزد شما سپرده شده، همانگونه که قبلا
در اختیار اقوام پیشین بود.
و به راستی نیز چنین است زیرا
در آیات گذشته خواندیم که مالک حقیقی کل جهان خداوند است ایمان به این واقعیت بیانگر همین است که ما امانتدار او هستیم، چگونه ممکن است امانتدار فرمان صاحب
امانت را نادیده بگیرد؟! ایمان به این حقیقت به
انسان روح
سخاوت و ایثار میبخشد، و دست و
دل او را
در انفاق باز میکند.
تعبیر به مستخلفین (جانشینان) ممکن است اشاره به نمایندگی انسان از سوی خداوند
در زمین و مواهب آن باشد، و یا جانشینی از اقوام پیشین، و یا هر دو.
و تعبیر به (مما) (از چیزهایی که...) تعبیر عامی است که نه تنها اموال بلکه تمام سرمایهها و مواهب الهی را شامل میشود و همانگونه که قبلا نیز گفتهایم انفاق مفهوم وسیعی دارد که منحصر به
مال نیست، بلکه
علم و
هدایت و آبروی اجتماعی و سرمایههای معنوی و مادی دیگر را نیز شامل میشود.
سپس برای
تشویق بیشتر میافزاید: آنهایی که از شما ایمان بیاورند و انفاق کنند اجر بزرگی دارند (فالذین آمنوا منکم و انفقوا لهم اجر کبیر). توصیف اجر به بزرگی، اشارهای به عظمت الطاف و مواهب الهی، و ابدیت و
خلوص و دوام آن است، نه تنها
در آخرت که
در دنیا نیز قسمتی از این اجر کبیر عائد آنها میشود.
آنچه
مؤمن به خدا میدهد، متاع قلیل دنیای ناپایدار است، و آنچه خدا به مؤمن
وعده داده تا او را دلخوش سازد تا با طیب نفس و ارادهای قوی به این
معامله اقدام کند و خود را قربانی نماید متاع و زندگی دائمی و باقی است، و به همین جهت به منظور تاکید این مطلب
در آخر فرمود: ذلک الفوز العظیم.
یکفر عنه سیئاته و یدخله جنات تجری من تحتها الانهار خالدین فیها ابدا ذلک الفوز العظیم. به این ترتیب هنگامی که دو شرط اصلی، یعنی ایمان و
عمل صالح، حاصل شود، این مواهب عظیم، پشت سر آن خواهد بود: بخشودگی
گناهان که بیش از همه چیز
فکر انسان را به خود مشغول میدارد، و بعد از پاک شدن از
گناه ورود به بهشت جاودان، و نیل به فوز عظیم، بنابراین همه چیز بر محور ایمان و عمل صالح دور میزند و سرمایههای اصلی همینها است، اینها کسانی هستند که
در آن
یوم التغابن نه تنها
مغبون نیستند، بلکه به پیروزی بزرگ و فوز عظیم رسیدهاند.
و من یؤمن بالله و یعمل صالحا یدخله جنات تجری من تحتها الانهار خالدین فیها ابدا، این قسمت از
آیه کسانی را که به خدا ایمان آورده عمل صالح انجام دهند، وعده جمیل و
بشارت به
بهشت میدهد. قد احسن الله له رزقا،
در این جمله
احسان خدا را
در آنچه به ایشان روزی کرده میستاید، و مراد از رزق ایمانی است که به ایشان روزی کرده، و همچنین عمل صالحی که توفیقش را به ایشان داده، و بهشتی که
در آخرت به ایشان میدهد. ولی بعضی از مفسرین گفتهاند: مراد از رزق تنها بهشت است.
در صورت
ایمان به
خدا،
صابئان،
مسیحیان و
یهودیان، از پاداش الهی بهرهمند خواهند شد:
«ان الذین ءامنوا والذین هادوا والنصـری والصـبـین من ءامن بالله والیوم الاخر وعمل صــلحـا فلهم اجرهم عند ربهم ولا خوف علیهم ولا هم یحزنون؛
کسانی که (به
پیامبر اسلام) ایمان آوردهاند، و کسانی که به
آئین یهود گرویدند و
نصاری و صابئان (پیروان
یحیی) هرگاه به خدا و
روز رستاخیز ایمان آورند، و عمل صالح انجام دهند، پاداششان نزد پروردگارشان مسلم است؛ و هیچگونه
ترس و اندوهی برای آنها نیست. (هر کدام از پیروان
ادیان الهی، که
در عصر و
زمان خود، بر طبق وظایف و فرمان
دین عمل کردهاند، مأجور و رستگارند.)»
در تعقیب بحثهای مربوط به
بنی اسرائیل در اینجا
قرآن به یک اصل کلی و عمومی، اشاره کرده میگوید: آنچه
ارزش دارد واقعیت و
حقیقت است، نه تظاهر و ظاهر سازی،
در پیشگاه خداوند بزرگ
ایمان خالص و عمل صالح پذیرفته میشود، کسانی که به
پیامبر اسلام ایمان آوردهاند و همچنین یهودیان و نصاری و صابئان (پیروان یحیی یا
نوح یا
ابراهیم) آنها که ایمان به خدا و
روز قیامت آورند و عمل صالح انجام دهند پاداش آنها نزد پروردگارشان ثابت است (ان الذین آمنوا و الذین هادوا و النصاری و الصابئین من آمن بالله و الیوم الآخر و عمل صالحا فلهم اجرهم عند ربهم). و بنابراین، نه ترسی از
آینده دارند و نه غمی از گذشته (و لا خوف علیهم و لا هم یحزنون).
این
آیه تقریبا با همین عبارت
در سوره مائده آیه ۶۹ آمده،
و با تفاوتی بیشتر
در سوره حج آیه ۱۷ آمده است.
مطالعه آیاتی که بعد از این
در سوره مائده آمده است نشان میدهد که یهود و نصاری به خود میبالیدند که دینشان از ادیان دیگر بهتر است و بهشت را دربست منحصر به خود میدانستند. شاید همین
تفاخر میان جمعی از
مسلمانان نیز بود، آیه مورد بحث میگوید: ایمان ظاهری مخصوصا بدون انجام عمل صالح، چه از
مسلمانان باشد و چه از یهود و نصاری و پیروان ادیان دیگر بی ارزش است، تنها ایمان واقعی و خالص به خدا و
دادگاه بزرگ
قیامت که با کار نیک و عمل صالح و توام باشد
در پیشگاه خدا ارزش دارد، تنها این برنامه موجب پاداش و جلب
آرامش و
امنیت میگردد.
بهشت و نعمتهای آن، ارزانی
مؤمنان به خدا است:
«قل اؤنبئکم بخیر من ذلکم للذین اتقوا عند ربهم جنـت تجری من تحتها الانهـر خــلدین فیها وازوج مطهرة ورضون من الله والله بصیر بالعباد• الذین یقولون ربنا اننا ءامنا فاغفر لنا ذنوبنا وقنا عذاب النار؛
بگو: آیا شما را از چیزی
آگاه کنم که از این (سرمایههای مادی)، بهتر است؟ برای کسانی که پرهیزگاری پیشه کردهاند، (و از این سرمایهها،
در راه مشروع و
حق و
عدالت، استفاده میکنند،)
در نزد پروردگارشان (
در جهان دیگر)، باغهایی است که نهرها از پایِ درختانش میگذرد؛ همیشه
در آن خواهند بود؛ و همسرانی پاکیزه، و خشنودی خداوند (نصیب آنهاست). و خدا به (امورِ)
بندگان، بیناست.• همان کسانی که میگویند: «پروردگارا! ما ایمان آوردهایم؛ پس
گناهان ما را بیامرز، و ما را از
عذاب آتش، نگاهدار!»
«انی ءامنت بربکم فاسمعون• قیل ادخل الجنة قال یــلیت قومی یعلمون• بما غفر لی ربی وجعلنی من المکرمین؛
(به همین دلیل) من به پروردگارتان ایمان آوردم؛ پس به سخنان من گوش فرا دهید!• ...• که پروردگارم مرا آمرزیده و از گرامیداشتگان قرار داده است!»
«ان الذین قالوا ربنا الله ثم استقـموا تتنزل علیهم الملـئکة الا تخافوا ولا تحزنوا وابشروا بالجنة التی کنتم توعدون• نحن اولیاؤکم فی الحیوة الدنیا وفی الاخرة ولکم فیها ما تشتهی انفسکم ولکم فیها ما تدعون؛
به
یقین کسانی که گفتند: پروردگار ما خداوند یگانه است! سپس
استقامت کردند،
فرشتگان بر آنان نازل میشوند که: نترسید و غمگین مباشید، و
بشارت باد بر شما به آن بهشتی که به شما
وعده داده شده است!• ما یاران و مددکاران شما
در زندگی
دنیا و
آخرت هستیم؛ و برای شما هر چه دلتان بخواهد
در بهشت فراهم است، و هر چه طلب کنید به شما داده میشود!»
«سابقوا الی مغفرة من ربکم وجنة عرضها کعرض السماء والارض اعدت للذین ءامنوا بالله ورسله ذلک فضل الله یؤتیه من یشاء.... ؛
به پیش تازید برای رسیدن به
مغفرت پروردگارتان و بهشتی که پهنه آن مانند پهنه
آسمان و
زمین است و برای کسانی که به
خدا و رسولانش
ایمان آوردهاند؛ آماده شده است، این فضل خداوند است که به هرکس بخواهد میدهد ...»
«.. یؤمنون بالله والیوم الاخر... ویدخلهم جنـت تجری من تحتها الانهـر خــلدین فیها...؛
... ایمان به خدا و
روز رستاخیز دارند .... و آنها را
در باغهایی از بهشت وارد میکند که نهرها از زیر (درختانش) جاری است، جاودانه
در آن میمانند؛ ...»
«تؤمنون بالله ورسوله... • یغفر لکم ذنوبکم ویدخلکم جنـت تجری من تحتها الانهـر ومسـکن طیبة فی جنـت عدن ذلک الفوز العظیم؛
به خدا و رسولش ایمان بیاورید ...• (اگر چنین کنید) گناهانتان را میبخشد و شما را
در باغهایی از بهشت داخل میکند که نهرها از زیر درختانش جاری است و
در مسکنهای پاکیزه
در بهشت جاویدان جای میدهد؛ و این پیروزی عظیم است!»
«.. ومن یؤمن بالله... یدخله جنـت تجری من تحتها الانهـر خــلدین فیها ابدا قد احسن الله له رزقـا؛
... و هر کس به خدا ایمان آورده ... او را
در باغهایی از بهشت وارد سازد که از زیر (درختانش) نهرها جاری است، جاودانه
در آن میمانند، و خداوند روزی نیکویی برای او قرار داده است!»
هر چند ظاهر آیه خطاب به عموم
کافران و
مؤمنین صالح و طالح است، لیکن روی سخن
در آن به مؤمنین است، و ایشان را
دعوت میکند که به آن مقدار از ایمان که دارند اکتفاء نکنند، بلکه ایمانی کسب کنند که ملازم با
عمل صالح باشد، و اگر منظور از ایمان به خدا و رسولان او صرف ایمان باشد هر چند که توام با عمل صالح نبوده باشد، و بهشت آماده شده نیز برای عموم مؤمنین، حتی مؤمنین نامبرده باشد، با
در نظر داشتن اینکه آیه شریفه ایشان را دعوت میکند به اینکه به
مغفرت و جنت سبقت گیرند، باید خطاب سابقوا، متوجه
کفار باشد، چون مؤمنین از همان روز اولی که ایمان آوردند چنین سبقتی را گرفتند، دیگر معنا ندارد باز هم به ایشان گفته شود که سبقت بجویید، و حال آنکه میدانیم سیاق آیه با این وجه سازگار نیست.
ذلک فضل الله یؤتیه من یشاء، و خدا خواسته است این فضل خود را به کسانی بدهد که به خدا و رسولانش ایمان آورده باشند، و اینکه چرا پاداش خدا به مؤمنین را فضلی از ناحیه خدا دانسته؟ گفتیم که
بندگان، مستحق و طلبکار هیچ پاداشی از خدای تعالی نیستند. و الله ذو الفضل العظیم، این جمله اشاره است به عظمت فضل او، و اینکه مغفرت و جنتی که خدا به عنوان پاداش به ایشان میدهد فضل عظیمی است از او.
بعد از بیان ناپایداری
جهان و لذات آن، و اینکه مردم
در سرمایههای کم ارزش این جهان نسبت به یکدیگر
تفاخر و
تکاثر میجویند،
در آیات مورد بحث مردم را به یک
مسابقه عظیم روحانی
در طریق کسب آنچه پایدار است و سزاوار هرگونه
تلاش و کوشش
دعوت کرده میفرماید: برای نیل به
آمرزش پروردگارتان و بهشتی که وسعت آن همچون پهنه
آسمان و
زمین است و آماده برای کسانی است که ایمان به خداوند فرستادگان او آوردهاند بر یکدیگر سبقت جویید (سابقوا الی مغفرة من ربکم و جنة عرضها کعرض السماء و الارض اعدت للذین آمنوا بالله و رسله).
در حقیقت مغفرت پروردگار کلید بهشت است همان بهشتی که پهنه
آسمان و
زمین را فرا میگیرد، و از هم اکنون آماده برای پذیرایی مؤمنان است، تا کسی نگوید بهشت
نسیه است، و بر نسیه
دل نباید نهاد، گرچه به فرض نسیه بود از هر نقدی نقدتر محسوب میشد، چرا که از سوی خدایی وعده داده شده که قادر بر همه چیز است، تا چه رسد به اینکه کاملا نقد و الان موجود است.
شبیه همین معنی
در آیه ۱۳۳
سوره آل عمران آمده، با این تفاوت که
در اینجا سابقوا (از ماده مسابقه و
در آنجا سارعوا (از ماده مسارعه به معنی
سرعت گرفتن بر یکدیگر) آمده است که با هم قریب الافق هستند (با توجه به مفهوم
باب مفاعله که غلبه کردن دو نفر را
در مقابل هم مجسم میکند.) تفاوت دیگر اینکه:
در آنجا عرضها السماوات و الارض است و
در اینجا کعرض السماء و الارض، و با کمی دقت روشن میشود که این دو تعبیر نیز یک حقیقت را بازگو میکند. و نیز
در آنجا میگوید آماده برای پرهیزکاران است، و
در اینجا میفرماید: برای مؤمنان.
از آنجا که
پرهیزکاری ثمره درخت
ایمان راستین است این دو تعبیر نیز لازم و ملزوم یکدیگرند.
به این ترتیب هر دو آیه یک حقیقت را تعقیب میکند با دو بیان متفاوت، به همین دلیل آنچه از بعضی نقل شده که آیه سوره آل عمران را اشاره به بهشت مقربان دانستهاند و آیه مورد بحث را اشاره به بهشت مؤمنان صحیح به نظر میرسد. به هر حال تعبیر به عرض
در اینجا
در مقابل طول نیست آن چنان که بعضی از مفسران گفتهاند، و به دنبال آن
در جستجوی طول چنان بهشتی هستند که عرضش همچون آسمان و زمین است، و از این نظر به زحمت افتادهاند! بلکه عرض
در اینگونه استعمالات به معنی
وسعت است، مانند تعبیر پهنه
در فارسی میگوئیم پهنه
دشت، یعنی وسعت
صحرا.
تعبیر به مغفرت و آمرزش قبل از
بشارت به
بهشت که
در هر دو آیه آمده اشاره لطیفی به این حقیقت است که تا
انسان پاک از
گناه نشود لایق ورود
به بهشت و جوار قرب پروردگار نخواهد بود. این نکته نیز شایسته توجه است که پیشی گرفتن به سوی مغفرت پروردگار از طریق اسباب آن است، مانند:
توبه و جبران طاعات فوت شده، و اصولا
اطاعت پروردگار، پرهیز از
معاصی است.
مرکز فرهنگ و معارف قرآن، فرهنگ قرآن، ج۱۲، ص۳۳۷، برگرفته از مقاله «پاداش ایمان به خدا».