۳.۲ - نجمهدر عیون اخبار الرضا آمده است که: علی بن میثم از پدر خود نقل کرده که وقتی حمیده مادر موسی بن جعفر (علیهالسّلام) مادر حضرت رضا (علیهالسّلام) (نجمه) را خرید، گفت: در خواب پیغمبر اکرم (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) را دیدم، فرمود: «حمیده، این نجمه متعلق به فرزند موسی بن جعفر (علیهالسّلام) است، زیرا برایش از او فرزندی که بهترین فرد روی زمین است، متولد خواهد شد.»لذا حمیده، نجمه را به موسی بن جعفر (علیهالسّلام) بخشید. پس از تولد حضرت رضا (علیهالسّلام) او را طاهره نامید. او چند اسم داشت، نجمه، اروی، سکن، سمانه، تکتم..... و نیز در عیون اخبار الرضا به نقل از هشام بن احمد آمده است که امام موسی بن جعفر (علیهالسّلام) به من فرمود: «آیا نفهمیدی بردهفروشی از مغرب آمده باشد؟» گفتم نه، فرمود: «چرا، یک نفر آمده، حرکت کن با هم برویم پیش او» هر دو سوار بر مرکب شدیم رفتیم، دیدم مردی با چند برده از مغرب آمده است. فرمود: «کنیزهای خود را نشان بده» نه کنیز نشان داد. ولی موسی بن جعفر (علیهالسّلام) هیچ کدام را نخواستند و فرمودند: «باز هم بیاور» گفت دیگر کنیزی نمانده. حضرت فرمود: «چرا هنوز هست» آن مرد گفت نه بخدا، فقط کنیز مریضی دارم. حضرت فرمود: «چه میشود، آنرا هم نشان بده» مرد امتناع کرد از نشان دادن، پس حضرت بازگشتند. فردا صبح مرا پیش او فرستاد، فرمود: «به او بگو آن کنیز را به چند میخواهی بفروشی؟ او خواهد گفت به فلان مبلغ، بگو خریدم» پیغام را رساندم، گفت از فلان مبلغ کمتر نمیدهم. گفتم من بهمان مبلغ از تو خریدم. او هم قبول کرد و میگفت آن مردی که دیروز با تو بود کیست؟ گفتم مردی از بنی هاشم.... سپس گفت من داستان این کنیز را برایت نقل میکنم! او را از انتهای مغرب خریدم. زنی از اهل کتاب مرا دید. گفت: این چه کنیزی است همراه تو؟ گفتم او را برای خودم خریدهام. گفت چنین کنیزی شایسته نیست، نزد چون تو باشد. او باید نزد بهترین فرد روی زمین باشد. بزودی فرزندی از او متولد خواهد شد که شرق و غرب تابع او میشوند. گفت کنیز را نزد موسی بن جعفر (علیهالسّلام) آوردم. چیزی نگذشت که حضرت رضا از او متولد شد. از نجمه، مادر حضرت رضا (علیهالسّلام) نقل شده وقتی حامله به حضرت رضا (علیهالسّلام) شده بودم، سنگینی حمل را احساس نمیکردم و در خواب صدای تسبیح و تهلیل و تمجید از شکم خود میشنیدم که باعث هول و هراس من میشد. همینکه بیدار میشدم، چیزی نمیشنیدم. همینکه حضرت متولد شد، روی زمین افتاد دست بر زمین گذاشت و سر به آسمان بلند کرده لبهایش را حرکت میداد. مثل اینکه چیزی میگوید. پدرش موسی بن جعفر (علیهالسّلام) وارد شد گفت: «گوارا باد تو را نجمه، این لطفی که خدا به تو فرمود.» او را در پارچه سفیدی پیچیده به آن جناب دادم. در گوش راستش اذان و در گوش چپش اقامه گفت، آب فرات خواست و کامش را با آب فرات برداشت، بعد به من برگردانید. فرمود: «بگیر این بقیة الله است در روی زمین.» نصوص پیرامون امامت امام رضا (علیهالسّلام) و برخورد اصحاب با این مسئله: حضرت امام رضا (علیهالسّلام) در سال ۱۸۳ ه ق. پس از شهادت پدر بزرگوارشان موسی بن جعفر (علیهالسّلام) درسن ۳۵ سالگی به امامت رسیدند. از آنجایی که مساله امامت در اواخر زندگی موسی بن جعفر (علیهالسّلام) بسیار پیچیده و سخت بود، اما بیشتر اصحاب امام کاظم (علیهالسّلام) جانشینی امام رضا (علیهالسّلام) را از طرف آن حضرت پذیرفتند. شیخ مفید نام دوازده تن از این صحابه را که روایاتی در موضوع تعیین امام رضا (علیهالسّلام) به جانشینی پدر بزرگوار نقل کردهاند، ذکر میکند که مهمترین آنها: داود بن کثیر رقی، محمد بن اسحاق بن عمار، علی بن یقطین، و محمد بن سنان میباشد. [۲۱]
جعفریان، رسول، حیات فکری سیاسی امامان شیعه، ص۴۲۷.
نصر بن قابوس میگوید: به ابوابراهیم (موسی بن جعفر (علیهالسلام)) عرض کردم: من از پدر شما درباره جانشین سئوال کردم، شما را معرفی فرمود. پس به عرض آن حضرت رساندم که وقتی حضرت صادق (علیهالسّلام) به شهادت رسید، میان مردم اختلاف افتاد (ذهب الناس یمینا و شمالا)، من و دوستانم شما را برگزیدیم، اینک ما را مطلع فرمایید که چه کسی جانشین شما خواهد بود؟ امام (علیهالسّلام) فرزند خود علی را معرفی کرد. مورخان در اینکه از امام رضا (علیهالسّلام) یک فرزند یا فرزندان بیشتری باقی مانده اختلاف دارند. قول مشهور این است که آن حضرت تنها یک فرزند به نام محمد داشتهاند... ابن شهر آشوب به نقل از محمد بن طلحه میگوید: اولاد حضرت رضا (علیهالسّلام) شش نفر بودند. پنج پسر و یک دختر و اسامی فرزندانش، محمد قانع، حسن، جعفر، ابراهیم، حسین و عایشه بود. از دلائل الحمیری است که حنان بن سدیر گفت: به حضرت رضا (علیهالسّلام) عرض کردم ممکن است امام فرزند نداشته باشد. فرمود: «برای من جز یک فرزند متولد نخواهد شد، ولی از نسل او گروه زیادی بوجود میآیند.» ابن خشاب (م ۵۶۷ ق) گفت: متولد شد برای حضرت پنج پسر و یک دختر، اسم پسرهای ایشان محمد امام ابوجعفر ثانی، ابومحمد حسن، جعفر و ابراهیم و حسین و نام دختر ایشان عایشه بود. [۲۷]
المصدر، ج۳، ص۱۳۶.
ولی در العدد القویه آمده است که برای حضرت دو پسر بود؛ یکی محمد و دیگری موسی. شاید بتوان این روایت را با استناد به روایت قرب الاسناد تایید کرد. چرا که در قرب الاسناد آمده است که بزنطی به امام رضا (علیهالسّلام) گفت: من سالها از شما درباره خلیفه بعد از شما از شما سئوال میکردم و شما میگفتید: فرزندم و در آن روزها برای شما بیش از یک فرزند نبود، ولی امروز که خداوند به شما دو فرزند داده کدام یک جانشین شما است. [۳۰]
فضل الله، محمدجواد، الامام الرضا، تاریخ و دراسة، قم، تاریخ نشر ۱۳۶۲.
و نیز در کتاب عیون اخبار الرضا آمده است که برای حضرت دختری بنام فاطمه بوده است. [۳۱]
فضل الله، محمدجواد، الامام الرضا، تاریخ و دراسة، قم، تاریخ نشر ۱۳۶۲.
در اعلام الوری و مناقب ابن شهرآشوب آمده است که برای حضرت رضا (علیهالسّلام) یک فرزند بود بنام محمد بن علی جواد و ایشان دیگر فرزندی نداشتند.رافعی مینویسد: مشهور است که علی بن موسی الرضا (علیهالسّلام) در سفری به قزوین تشریف آورده و در خانه داود بن سلیمان غازی مخفی شده است. چنانکه اسحاق بن محمد و علی بن مهرویه در نوشتهای از طریق همین داود از امام نقل کردهاند که فرزندی از آن حضرت که دو سال یا کمتر داشته در قزوین مدفون شده است. [۳۲]
جعفریان، رسول، حیات فکری سیاسی امامان شیعه، ص۴۲۶، به نقل از التدوین فی اخبار قزوین.
این همان امامزاده حسین است که اکنون در قزوین وجود دارد. به احتمال این مسافرت در سال ۱۹۳ ه ق. مقارن با مرگ هارون الرشید صورت گرفته است. [۳۴]
جعفریان، رسول، حیات فکری سیاسی امامان شیعه، ص۴۲۶، به نقل از حیات الامام الرضا (علیهالسّلام).
• سایت پژوهه، برگرفته از مقاله «ولادت امام رضا»، تاریخ بازیابی ۱۴۰۰/۰۳/۲۶. ردههای این صفحه : تاریخ زندگانی امام رضا | رویدادهای تاریخ اسلام سال 148 (قمری) | رویدادهای ماه ذیقعده | ولادت امامان | ولادت معصومین |