هارون (مفرداتقرآن)
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
هارُون (به فتح هاء و ضم راء) از
واژگان قرآن کریم به معنای یکی از
انبیای بنیاسرائیل و برادر
موسی (علیهالسّلام) است.
نام مبارک
هارون نوزده بار در
کلام اللّه مجید یاد شده است.
هارُون به معنای یکی از انبیای بنیاسرائیل و برادر موسی (علیهالسّلام) است.
هارون لفظ غیر عربی است و به معنی کوهنشین یا نورانی میباشد چنانکه هاکس در قاموس خود گفته است.
به مواردی از
هارُونَ که در
قرآن به کار رفته است، اشاره میشود:
(یا اُخْتَ هارُونَ ما کانَ اَبُوکِ امْرَاَ سَوْءٍ) (ای
خواهر هارون! نه پدرت مرد بدی بود.)
مراد از هارون برادر موسی نیست.
(ثُمَّ اَرسَلنا موسی وَ اَخاهُهارونَ بِآیاتِنا وَ سُلطانٍ مُبینٍ) (سپس موسی و برادرش
هارون را با آیات خود و دلیلی روشن فرستادیم.)
(فَاُلقِیَ السَّحَرَةُ سُجَّدًا قالوا آمَنّا بِرَبِّهارونَ وَ موسی) (ساحران به
سجده افتادند و گفتند: ما به
پروردگار هارون و موسی
ایمان آوردیم.)
(وَ قالَ موسی لِاَخیهِ هارونَ) (و موسی به برادرش
هارون گفته بود.)
(وَ اَوْحَیْنا اِلی اِبْراهِیمَ وَ اِسْماعِیلَ وَ اِسْحاقَ وَ یَعْقُوبَ وَ الْاَسْباطِ وَ عِیسی وَ اَیُّوبَ وَ یُونُسَ وَ هارُونَ وَ سُلَیْمانَ وَ آتَیْنا داوُدَ زَبُوراً) (و نیز به
ابراهیم و
اسماعیل و
اسحاق و
یعقوب و
اسباط -پیامبران از فرزندان یعقوب- و
عیسی و
ایوب و
یونس و
هارون و
سلیمان وحی نمودیم؛ و به
داود زبور بخشیدیم.)
(وَ وَهَبْنا لَهُ مِنْ رَحْمَتِنا اَخاهُ هارُونَ نَبِیًّا) (و ما از
رحمت خود، برادرش
هارون را- که پیامبر بود- به او بخشیدیم.)
(وَ لَقَدْ آتَیْنا مُوسی وَ هارُونَ الْفُرْقانَ وَ ضِیاءً وَ ذِکْراً لِلْمُتَّقِینَ) (ما به موسی و
هارون، وسیله جدا کردن حق از باطل و نور و آنچه مایه یادآوری برای پرهیزگاران است، دادیم.)
(هارُونَ اَخِی) (برادرم
هارون را.)
(وَ لَقَدْ آتَیْنا مُوسَی الْکِتابَ وَ جَعَلْنا مَعَهُ اَخاهُ هارُونَ وَزِیراً) (و ما به موسی
کتاب آسمانی دادیم و برادرش
هارون را یاورِ او قرار دادیم.)
(وَ وَهَبْنَا لَهُ إِسْحَاقَ وَ يَعْقُوبَ كُلاًّ هَدَيْنَا وَ نُوحًا هَدَيْنَا مِن قَبْلُ وَ مِن ذُرِّيَّتِهِ دَاوُودَ وَ سُلَيْمَانَ وَ أَيُّوبَ وَ يُوسُفَ وَمُوسَى وَ هَارُونَ وَ كَذَلِكَ نَجْزِي الْمُحْسِنِينَ) (و اسحاق و يعقوب را به او (ابراهيم) بخشيديم و همه را هدايت كرديم و نوح را نيز پيش از آن (ها هدايت نموديم و از فرزندان او، داود و سليمان و ايوب و يوسف و موسى وهارون را هدايت كرديم)؛ اين گونه نيكوكاران را پاداش مىدهيم.)
(سَلامٌ عَلی مُوسی وَ هارُونَ) (سلام بر موسی و
هارون!)
در اینجا چند نکته تفسیری بیان میگردد:
هارون (علیهالسّلام)
پیغمبر و مورد
وحی خداوند بوده است:
(وَ اَوْحَیْنا اِلی اِبْراهِیمَ وَ اِسْماعِیلَ وَ اِسْحاقَ وَ یَعْقُوبَ وَ الْاَسْباطِ وَ عِیسی وَ اَیُّوبَ وَ یُونُسَ وَ هارُونَ وَ سُلَیْمانَ وَ آتَیْنا داوُدَ زَبُوراً) (و نیز به
ابراهیم و
اسماعیل و
اسحاق و
یعقوب و
اسباط -پیامبران از فرزندان یعقوب- و
عیسی و
ایوب و
یونس و
هارون و
سلیمان وحی نمودیم؛ و به
داود زبور بخشیدیم.)
ایضا آیه
(ثُمَّ اَرْسَلْنا مُوسی وَ اَخاهُ هارُونَ بِآیاتِنا وَ سُلْطانٍ مُبِینٍ) (سپس موسی و برادرش
هارون را با آیات خود و دلیلی روشن فرستادیم.)
و نیز
(وَ وَهَبْنا لَهُ مِنْ رَحْمَتِنا اَخاهُ هارُونَ نَبِیًّا) (و ما از
رحمت خود، برادرش
هارون را- که پیامبر بود- به او بخشیدیم.)
و از آیه زیر روشن میشود که
شریعت مال هر دو بوده
(وَ لَقَدْ آتَیْنا مُوسی وَ هارُونَ الْفُرْقانَ وَ ضِیاءً وَ ذِکْراً لِلْمُتَّقِینَ) (ما به موسی و
هارون، وسیله جدا کردن حق از باطل و نور، و آنچه مایه یادآوری برای پرهیزگاران است، دادیم.)
ایضا
(وَ آتَیْناهُمَا الْکِتابَ الْمُسْتَبِینَ) (ما به آن دو، کتاب روشنی بخشی دادیم.)
ظاهر آن است
هارون (علیهالسّلام) که در عین
نبوّت، وزیر و معین موسی (علیهالسّلام) بوده و از روایتی که نقل خواهد شد معلوم میشود موسی
وحی را باو ابلاغ میکرده است امّا ظاهر آیات گذشته وحی معمولی است. موسی (علیهالسّلام) او را به عنوان وزیر از خدا میخواهد:
(وَ اجْعَلْ لِی وَزِیراً مِنْ اَهْلِی) (و وزیری از خاندانم برای من قرار ده.)
(هارُونَ اَخِی) (برادرم
هارون را.)
(اشْدُدْ بِهِ اَزْرِی) (با او پشتم را محکم کن.)
(وَ اَشْرِکْهُ فِی اَمْرِی) (و او را در کارم شریک ساز.)
جمله
(وَ اَشْرِکْهُ فِی اَمْرِی) با جواب آن
(قالَ قَدْ اُوتِیتَ سُؤْلَکَ یا مُوسی) (فرمود: «ای موسی! خواستهات به تو داده شد.)
مفید آنست که شریک نبوت بوده هکذا آیه:
(وَ لَقَدْ آتَیْنا مُوسَی الْکِتابَ وَ جَعَلْنا مَعَهُ اَخاهُ هارُونَ وَزِیراً) (و ما به موسی
کتاب آسمانی دادیم؛ و برادرش
هارون را یاورِ او قرار دادیم.)
که اعطاء کتاب به موسی نسبت داده شده است.
آن جناب مورد تمجید
خدای متعال است که فرماید:
(سَلامٌ عَلی مُوسی وَ هارُونَ) (سلام بر موسی و
هارون! )
و ایضا در باره او و برادرش آمده: که خدا به هر دو برادر منّت گذاشت و یاریشان فرمود، و از نیکو کاران و از بندگان مؤمناند.
و او از
(الَّذِینَ اَنْعَمَ اللَّهُ عَلَیْهِمْ) است
(کسانی که خداوند مشمول نعمتشان قرار داده بود)
و در
سوره انعام از آیه ۸۴
انعام تا آیه ۸۹
انعام در جمله پیامبرانی ذکر شده که آنها محسنان، صالحان، برگزیدگان، هدایت شدگان و صاحبان کتاب و حکم و نبوّتاند.
(وَ وَهَبْنَا لَهُ إِسْحَاقَ وَ يَعْقُوبَ كُلاًّ هَدَيْنَا وَ نُوحًا هَدَيْنَا مِن قَبْلُ وَ مِن ذُرِّيَّتِهِ دَاوُودَ وَ سُلَيْمَانَ وَ أَيُّوبَ وَ يُوسُفَ وَ مُوسَى وَ هَارُونَ وَ كَذَلِكَ نَجْزِي الْمُحْسِنِينَ) و نیز آن بزرگوار به هنگام عزیمت موسی به
میقات جانشین آن حضرت در
بنی اسرائیل بود.
چنانکه فرموده:
(وَ قالَ مُوسی لِاَخِیهِ هارُونَ اخْلُفْنِی فِی قَوْمِی وَ اَصْلِحْ وَ لا تَتَّبِعْ سَبِیلَ الْمُفْسِدِینَ) (و موسی به برادرش
هارون گفته بود: «در میان قومم جانشین من باش. و امور آنها را اصلاح کن. و از روش مفسدان، پیروی منما.» )
هارون با موسی برادر پدر و مادری بودند و اینکه در
سوره اعراف آیه ۱۵۰ و
طه آیه ۹۴،
هارون به موسی
(یَا بْنَ اُمَی) پسر مادرم میگوید، گفتهاند به جهت تحریک عاطفه موسی بوده است. در
تفسیر صافی از
کافی از
امیرالمؤمنین علی (علیهالسّلام) نقل کرده که
هارون با موسی برادر پدر و مادری بودند.
در
مجمع و
جوامع الجامع از حسن مفسّر نقل کرده: واللّه برادر پدر و مادری بودند ولی
هارون پسر مادرم گفت که آن در تحریک عاطفه ابلغ است.
بیضاوی نیز به پدر و مادری بودن آنها تصریح کرده است.
در
تفسیر المیزان سوره قصص از
تفسیر قمی نقل کرده: راوی گوید به
امام باقر (علیهالسّلام) گفتم: موسی چقدر از مادرش جدا بود که خدا او را به مادرش برگردانید؟ فرمود: سه روز. گفتم:
هارون برادر پدر و مادری موسی بود؟ فرمود: آری. نمیشنوی که خدا فرماید: یَا بْنَ اُمَّ لا تَاْخُذْ بِلِحْیَتِی وَ لا بِرَاْسِی؟
گفتم: سنّ کدام یک بیشتر بود؟ فرمود:
هارون. گفتم:
وحی به هر دو نازل میشد؟ فرمود: وحی به موسی نازل میشد و او به
هارون میرساند. گفتم: بفرماید آیا احکام و
حکومت و امر و نهی مال هر دو بود؟ فرمود: موسی با پروردگارش
مناجات میکرد و علم را مینوشت و میان
بنی اسرائیل قضاوت میکرد و چون برای مناجات میرفت
هارون جانشین او بود. گفتم: کدام یک زودتر از دنیا رفت؟ فرمود:
هارون پیش از موسی وفات کرد هر دو در بیابان «
تیه» از دنیا رفتند. گفتم: موسی فرزندی داشت؟ فرمود: نه فرزند و نسل از
هارون بود. المیزان گوید: آخر روایت با روایات دیگر که دلالت بر فرزند داشتن موسی میکنند مخالف است. تورات فعلی نیز حکایت از اولاد موسی دارد.
نگارنده گوید: استدلال امام (علیهالسّلام) از آیه بر پدر و مادری بودن آندو وجهش معلوم نشد و اللّه اعلم. مختصر این روایت را در صافی ذیل آیه
(یَا بْنَ اُمَ) نقل کرده است. ساختن گوساله را که
سامری ساخته بود به
هارون (علیهالسّلام) نسبت داده
هاکس در
قاموس خود آن را تصدیق کرده و ضمن تعریف از
هارون آن جناب را به ضعف و سستی نسبت داده است.
این از
تورات محرّف و نویسنده قاموس آن بعید نیست.
(سَلامٌ عَلی مُوسی وَ هارُونَ) (سلام بر موسی و
هارون! )
(وَ سَلامٌ عَلَی الْمُرْسَلِینَ) (و سلام بر پیامبران! )
(یا اُخْتَ هارُونَ ما کانَ اَبُوکِ امْرَاَ سَوْءٍ وَ ما کانَتْ اُمُّکِ بَغِیًّا) (ای
خواهرهارون! نه پدرت مرد بدی بود، )
این آیه خطاب قوم است به مریم آنگاه که
عیسی را پیش مردم آورد یعنی: ای
خواهر
هارون پدرت بد کار و مادرت
زناکار نبود پس این بچه را از کجا آوردی و مرتکب چنان کار شدی؟! در
مجمع فرموده: به قولی
هارون مرد صالحی بود که صالحان را باو نسبت میدادند (پس مراد از اخت انتساب است) به قولی
هارون برادر پدری مریم بود. به قولی مراد نسبت به
هارون برادر موسی است و به قولی
هارون مرد بد کاری بود که بدان را باو نسبت میدادند.
نام مبارک
هارون نوزده بار در
قرآن مجید یاد شده است.
•
قرشی بنابی، علیاکبر، قاموس قرآن، برگرفته از مقاله «هارون»، ج۷، ص۱۵۱.