• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

نگاه حرام

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف



‌نگاه حرام، نگاه‌کردن به ناموس دیگران، ‌خواست شیطان است. چشمی که تیرهای آلوده نگاه را به نامحرمان پرتاب می‌کند، محل کمین شیطان است. شیطان از کمان چشمهای او ناموس دیگران را نشانه می‌گیرد. پس خواست قرآن رعایت عفت عمومی برای زن و مرد است و این کار ضروری و واجب شمرده شده است.



در مکتب انسان‌ساز اسلام، پاکدامنی از ارزش‌های والای انسانی به حساب می‌آید و در مقابل، بی‌عفّتی و بی‌بندوباری جنسی محکوم شده است. اسلام نخست با راهنمایی و هدایت، ‌مسائل جنسی و شهوانی را کنترل و تعدیل می‌کند، مسلمانان را به عفاف و پاکدامنی فرا می‌خواند، سپس با تدابیر حکمت‌آمیز و اصولی زمینههای انحراف را از میان بر می‌دارد. هم به پیروان خویش دستور می‌دهد، بی‌عفتی نکنند و هم از آنان می‌خواهد که اسباب لغزش و گناه دیگران را فراهم نسازند.


گذرگاه ورود به منجلاب انحرافات و فساد جنسی «چشمچرانی» و نگاه به نامحرم است. نگاه‌های آلوده، تخم‌ شهوت را در دل بارور ساخته، صاحبش را به فتنه و انحراف مبتلا می‌کند. حضرت امام صادق (علیه‌السّلام) فرمود: «اَلنَّظرَةُ بَعْدَ النًّظرَةِ تَزرِعُ فی الْقَلبِ الشَّهْوَةَ وَ کَفی بِها لِصاحِبِها فِتْنَة؛چشمچرانی، تخم شهوت را در دل می‌کارد و چنین کاری برای نگاه کننده کافی است که منشا فتنه گردد.»
نگاه‌کردن به ناموس دیگران، ‌خواست شیطان است. چشمی که تیرهای آلوده نگاه را به نامحرمان پرتاب می‌کند، محل کمین شیطان است. شیطان از کمان چشمهای او ناموس دیگران را نشانه می‌گیرد. پیامبر خدا (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) فرمود: «النَّظَرُ سَهمٌ مَسْموُمٌ مِنْ سِهامِ اِبلیسَ؛ نگاه (به نامحرم) تیز زهرآلودی از تیرهای شیطانی است.»
امیرمؤمنان (علیه‌السّلام) فرمود: «الْعُیونُ مَصائِدُ الشَّیطانَ؛چشم‌ها، کیمن‌گاه‌های شیطان است.» پس باید مراقب چشمان خویش باشیم، تا شیطان از آن برای تخریب ایمان ما و ناموس مردم استفاده نکند.

۲.۱ - احکام فقهی نگاه از دیدگاه امام خمینی

از نظر فقهی نگاه با قصد تلذذ و ریبه جایز نیست مگر بین زن و شوهر و مالک و مملوکه.

۲.۱.۱ - در حال تخلی

در حال تخلی - مانند سایر حالات - پوشاندن عورت از ناظر محترم؛ چه مرد باشد یا زن، حتی دیوانه و طفلی که ممیّزند، واجب است. چنان که نگاه‌کردن به عورت‌ دیگری هرچند که دیوانه یا طفل ممیّز باشد حرام است. اما پوشاندن عورت از فرد غیر ممیّز واجب نیست همان‌طور که نگاه‌کردن به عورت طفل غیر ممیّز جایز است. چنان که نگاه‌کردن زن و شوهر و نگاه‌کردن مالک و مملوکه به عورت یکدیگر جایز است، اما نگاه‌کردن مالکه و مملوک او به عورت یکدیگر، بلکه بنابر اظهر به سایر اعضای بدن یکدیگر هم جایز نیست. و در اینجا منظور از عورت در مورد زن «قبل» و «دبر» است و در مرد «قبل» و «دبر» و «بیضتین» می‌باشد. و کفل و ران‌ها و حتی عانه و عجان از عورت حساب نمی‌شود؛ هرچند احتیاط (مستحب) این است که از نگاه‌کردن و در معرض نگاه دیگران قرار دادن مویی که در اطراف عورت می‌روید اجتناب شود و پوشاندن ناف و زانو و مابین آن‌ها مستحب است.

۲.۱.۲ - جواز نگاه زوجین به یکدیگر

برای هر یک از زوج و زوجه جایز است که به بدن دیگری - ظاهر و باطن آن - حتی به عورت‌ نگاه کنند. و همچنین مس هر کدام از آن‌ها - با هر عضو او به هر عضو آن دیگری، با تلذذ و بدون تلذذ - جایز است.

۲.۱.۳ - نگاه به عورت بچه غیر ممیز

نگاه‌کردن به عورت طفل غیر ممیّز جایز است. اشکالی نیست که غیر ممیّز - چه پسر و چه دختر - از احکام نگاه‌کردن و لمس نمودن بدون شهوت خارج است، نه با شهوت با فرض برانگیخته شدن آن‌.

۲.۱.۴ - احکام دیگر نگاه

۱- نگاه‌کردن به عورت‌ دیگری هرچند که دیوانه یا طفل ممیّز باشد حرام است.
۲- نگاه‌کردن مالکه و مملوک او به عورت یکدیگر، بلکه بنابر اظهر به سایر اعضای بدن یکدیگر هم جایز نیست. و در اینجا منظور از عورت در مورد زن «قبل» و «دبر» است و در مرد «قبل» و «دبر» و «بیضتین» می‌باشد. و کفل و ران‌ها و حتی عانه و عجان از عورت حساب نمی‌شود؛ هرچند احتیاط (مستحب) این است که از نگاه‌کردن و در معرض نگاه دیگران قرار دادن مویی که در اطراف عورت می‌روید اجتناب شود و پوشاندن ناف و زانو و مابین آن‌ها مستحب است.
۳- نگاه‌کردن مرد به مثل خودش (مرد) به‌غیراز عورت، مادامی‌که با تلذذ نباشد جایز است چه منظور الیه (کسی که مورد نظر واقع می‌شود) پیر باشد یا جوان، خوش‌صورت باشد یا زشت. کما این‌که «برای مرد جایز است که به بدن محارمش غیر از عورت‌ درصورتی‌که با تلذذ و ریبه نباشد نگاه کند. و مقصود از محارم زنانی هستند که ازدواج با آن‌ها از جهت نسب یا شیر خوردن یا مصاهره، حرام است. و برای آن‌ها هم جایز است که به‌غیراز عورت‌، به بدن او بدون تلذذ و ریبه نگاه کنند.»
۴- نگاه‌کردن مرد به‌غیراز صورت و دست‌ها تا مچ زن بیگانه، از مویش و بقیه بدن او بدون اشکال جایز نیست؛ چه در آن تلذذ و ریبه باشد یا نه. و همچنین است صورت و دست‌ها درصورتی‌که با تلذّذ و ریبه باشد.
۵- نگاه‌کردن زن به مرد بیگانه جایز نیست همان گونه که نگاه مرد به زن بیگانه‌ جایز نمی‌باشد و اقرب آن است که صورت و دست‌ها تا مچ، استثنا می‌باشد.
۶- در جواز نگاه‌کردن زن به‌غیراز عورت، از مثل خودش (زن) اشکالی نیست و اما نگاه‌کردن به عورت او حرام است مثل مرد.
۷- نگاه‌کردن به عورت دیگری از پشت شیشه، بلکه در آینه و آب زلال هم جایز نیست.»


امام باقر (علیه‌السّلام) فرمود: جوانی از انصار، در مدینه با زنی برخورد کرد. در آن زمان، مقنعه زن‌ها تا پشت گوش‌شان را می‌پوشاند (گوش‌ها، گردن و صورت حجاب نداشت.) جوان به آن زن خیره شد و چشم از او بر نداشت تا عبور کرد. همین‌طور که با نگاه به پشت سرش آن زن را تعقیب می‌کرد، وارد کوچه تنگی شد در این هنگام صورتش به استخوانی که از دیوار بیرون زده بود برخورد و شکافت. وقتی آن زن رفت، جوان به خود آمد و دید خون از صورتش جاری است. با خود گفت: به خدا سوگند! نزد رسول خدا می‌روم و این ماجرا را با او در میان می‌گذارم. جوان نزد پیامبر رفت. حضرت پرسید این چه وضعی است؟ او جریان را نقل کرد. در این هنگام جبرئیل نازل شد و این آیه را آورد؛
[۱۶] کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، ‌ ج۵، ص۵۲۱.
قُل لِلمؤمِنینَ یغُضُّوا مِنْ اَبْصارِهِمْ وَ یَحفَظُوا فُرٌجَهُمْ ذلِکَ اَزْکی لَهٌم اِنًَّ اللهَ خَبیرٌ بِما یَصْنَعونَ؛ به مؤمنان بگو چشمان خود را فرو بندند و دامن خود را حفظ کنند، این برای آنها پاکیزه‌تر است و خدا به آنچه می‌کنند، آگاه است.»
و پس از آن فرمود: «وَ قُلْ لِلْمؤمِناتِ یَغْضُضنَ‌مِنْ اَبْصارِهنَّ وَ یَحفَظنَ‌ فُروجَهُنًّ؛ به زنان باایمان بگو چشمان‌شان را (از نامحرم) فرو بندند و دامن خود را حفظ کنند.»
پس خواست قرآن رعایت عفت عمومی برای زن و مرد است و این کار ضروری و واجب شمرده شده است: نگاه‌کردن مرد به بدن زن نامحرم چه با قصد لذّت و چه بدون آن حرام است و نگاه‌کردن به صورت و دست‌ها، اگر با قصد لذّت باشد، حرام است، بلکه احتیاط واجب آن است که بدون قصد لذت هم نگاه نکنند و نیز نگاه‌کردن زن به بدن مرد نامحرم حرام است.»


هر یک از اعضای بدن مؤمن نسبت به عبادت پروردگار متعال وظیفه خاصی بر عهده دارد که اگر بدان وظیفه عمل کرد، ارزشمند است. حضرت علی (علیه‌السّلام) درباره مواظبت و حفاظت از چشم‌ها فرمود: «لَیْسَ فِی الْبَدَنِ‌ شَیءٌ اَقَلَّ شٌکراً مِنَ الْعَیْنِ فَلا تُعطوها سٌؤلَها فَتَشْغَلکُم عَنْ ذِکْرِ اللهِ‌ عَزَّ وَجَل؛ چیزی در بدن کم سپاس‌تر از چشم نیست، خواسته‌اش را ندهید که شما را از یاد خدا باز می‌دارد.»
رسول خدا (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) چشمان باارزش را این گونه توصیف می‌کند:«کُلُّ عَیْنٍ باکِیَةٌ یَومَ القِیامَةِ اِلّا ثَلاًًثَةُ اَعیُنٍ: عَیْنٌ بَکَتْ مِنْ خَشیَةِ اللهِ وَ عَیْنٌ غَضَّتْ عَنْ مَحارِمِ اللهِ وَ عَیْنٌ باتَت ساهِرَة فی سبیلِ الله؛ همه چشم‌ها روز قیامت گریانند جز سه چشم: چشمی که از ترس خدا بگرید، چشمی که از نامحرم فرونهاده شود، چشمی که در راه خدا (و پاسداری از کیان اسلام) شب‌زنده‌دار باشد.»
چشمی که به نگاه حرام آلوده نگردد، سبب برکات زیر می‌گردد:

۴.۱ - دیدن شگفتی‌ها

رسول خدا (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) فرمود: «غُضُّوا اَبْصارَکُم تَرَوْنَ الْعَجائِبَ؛چشمهایتان را (از نامحرم) بپوشانید تا عجایب و شگفتی‌ها را ببینید.»

۴.۲ - راحتی قلب

امام علی (علیه‌السّلام) فرمود: «مَنْ غَضَّ طَرْفَهُ اَراحَ قَلْبَهُ؛ آنکه از نامحرم چشم خود را فرو نهاد، قلبش را راحت کرده است.»

۴.۳ - نیک خویی

‌همچنین آن حضرت فرمود: «مَن‌ غُضَّتْ اَطرافُهُ حَسَنَتْ اَوصافُهُ؛ کسی که نگاه‌هایش کنترل شود، صفاتش نیکو گردد.»

۴.۴ - پاداش الهی

امام صادق (علیه‌السّلام) فرمود: «مَنْ نَظَرَ اِلی امْراَةٍ فَرَفَعَ بَصَرَهُ اِلیَ السَّماءِ اَوْ غَمَضَ بَصَرَهُ لَمْ یَرْتَدَّ اِلَیْهِ بَصَرُهُ حَتّی یُزَوَّجَهُ اللهُ مِنَ الْحُورِ العینِ؛ هر کسی زنی را ببیند و (بلافاصله) دیده‌اش را به آسمان بدوزد یا چشم فرو بندد، چشم باز نگرداند مگر خداوند حوریان بهشتی را به عقد او در آورد.»

۴.۵ - شیرینی ایمان

پیامبر اسلام (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) فرمود: «اَلنَّظَرُ سَهْمٌ مَسموُمٌ مِنْ سِهامِ اِبْلیسَ‌ فَمَنْ تَرَکَها خَوْفاً مِنَ اللهِ اَعطاهُ اللهُ ایماناً یَجِد حَلاوَتَهُ فی قَلْبِهِ؛ نگاه (به نامحرم) تیر زهرآلودی از تیرهای شیطان است و هر کس آن را از ترس خدا ترک کند، خداوند چنان ایمانی به او عطا کند که شیرینی‌اش را در دل خویش احساس کند.»


قرآن کریم برای عبرت و راهنمایی مردم، داستانهای گوناگونی را نقل کرده که میان همه آنها از داستان حضرت یوسف (علیه‌السّلام) به عنوان «احسن القصص» یا زیباترین داستان یاد شده است. در این داستان حضرت یوسف از زشت‌ترین عمل که «خیانت به ناموس دیگران» ‌است پرهیز کرده، با فراهم‌بودن تمام مقدمات با توجه به حضور و قدرت الهی، شهوت خود را کنترل کرده و از نامحرم چشم پوشیده است و این کاری بزرگ است که تنها با کمک ایمان به پروردگار انجام‌پذیر است.
قرآن مجید حضرت یوسف (علیه‌السّلام) را به عنوان قهرمان میدان «عفاف» مطرح می‌کند تا جوانان مسلمان که در پی قهرمان‌یابی و الگوپذیری هستند، از یوسف (علیه‌السّلام) که شجاع‌ترین مرد روزگار بود پیروی کنند؛ چرا که حضرت رسول (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) فرمود: «اَشْجَعُ النّاسِ مَنْ غَلَبُ هَواهُ؛
[۲۷] حضرت محمد (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلم)، نهج‌ الفصاحه، پاینده، ح۲۹۹، ص۵۸.
شجاع‌ترین مردم کسی است که بر خواهش نفسانی‌اش چیره شود.»
نکته شایان توجه در داستان حضرت یوسف (علیه‌السّلام) استمداد از خدای سبحان و پناه‌بردن به قدرت سرمدی اوست که هیچ چیز جز ایمان به پروردگار نمی‌تواند جلوی نفس سرکش و غریزه نیرومند شهوت را بگیرد.
از امیرمؤمنان علی (علیه‌السّلام) سؤال کردند: «بما یستعان علی غمض بصر؟؛ به کمک چه چیزی می‌توان چشم از نامحرم پوشید؟» پاسخ داد: «بالخَمُودِ تَحْتَ السُّلطانِ الْمُطَّلَعِ عَلی سَتْرِکَ؛ با خاموش‌کردن آتش شهوت، زیر نظر قدرتمندی که بر مخفی‌گاهت آگاه است.»


نکته ظریف دیگری که در مساله «ناموس» ‌نهفته است و روایات نیز آن را تایید کرده‌اند این است که به هر دستی بدهی به همان دست پس می‌گیری، چنان که فرموده‌اند: «کَما تُدینُ تُدانُ؛آن‌طور که جزا دهی جزا بینی.» امام صادق (علیه‌السّلام) فرمود: «در زمان حضرت موسی (علیه‌السّلام) مردی با زنی زنا کرد وقتی به خانه خویش آمد، مردی را با زن خود دید، آن مرد را نزد حضرت موسی آورد و از او شکایت کرد. در آن لحظه جبرئیل بر آن حضرت نازل شد و گفت: هر کس به ناموس دیگران تجاوز کند به ناموسش تجاوز کنند. حضرت موسی به آن دو فرمود: باعفت باشید تا ناموستان محفوظ بماند.» بنابراین، مؤمن باغیرت هرگز به ناموس دیگران نگاه حرام نمی‌کند، چرا که نمی‌خواهد کسی به ناموسش نظر بد داشته باشد.
هر که باشد نظرش در پی ناموس کسان پی ناموس وی افتد نظر بوالهوسان.
شخصی از امام صادق (علیه‌السّلام) پرسید: «آیا نگاه‌کردن به پشت سر زن‌هایی که عبور می‌کنند جایز است؟ حضرت پاسخ داد: اگر به ناموس شما این گونه نگاه کنند، خوشنود می‌شوید؟! آنگاه فرمود: برای مردم همان را بخواهید که برای خود می‌خواهید.»
[۳۱] محدث نوری، حسین، مستدرک الوسائل، ج۲، ص۵۵۵.



«اگر مرد و زن نامحرم در محل خلوتی باشند که کسی در آن‌جا نباشد در حالی که دیگری هم نتواند وارد شود چنان‌چه بترسند که به حرام بیفتند، باید از آنجا بیرون بروند.» یکی دیگر از راه‌های پیشگیری از انحراف این است که مؤمن با نامحرم در جای خلوت اجتماع نکند، چرا که دور از چشم مردم، زمینه لغزش و انحراف فراوان است. پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) فرمود: «مَنْ کانَ یُؤْمِنُ بِاللهِ و الیَوْمِ الاخِرِ فَلا یَبیتَ فی مَوْضِعٍ تُسمَعُ نَفَسُ امْراَةٍ لَیْسَتْ لَهُ بِمَحرَمٍ؛ آن که به خدا و روز جزا ایمان دارد نباید در جایی بخوابد که صدای نفس زن نامحرم شنیده می‌شود.»
امیرمؤمنان علی (علیه‌السّلام) فرمود: «لا یَخْلُوا بِامْرَاَةٍ رَجُلٌ، فَما مِنْ رَجُلٍ خَلا بِامْرَاةٍ الّا کانَ الشًّیطانُ ثالِثَهُما؛ هیچ مردی با زنی (نامحرم) خلوت نکند. اگر مردی با زن بیگانه‌ای خلوت کند، سوّمی آن دو شیطان است.» همچین فرمود: «ثلاثَةٌ مَنْ حَفِظَهُنَّ کانَ مَحْصوُماً مِنَ الشَّیطانِ الرَّجیمِ وَ‌مِنْ کُل بَلیَّةٍ: مَنْ‌ لَمْ یَخْلُ بِامْرَاَةٍ لایَملِکُ مِنها شَیئاً؛ هر کس سه چیز را رعایت کند، از دست شیطان رانده شده و از هر گرفتاری در امان خواهد ماند: اول اینکه با زن نامحرم خلوت نکند.»


علاوه بر ابتلا به مثل آنچه فرد انجام داده که خود به خود در مسائل ناموسی انجام می‌گیرد، «چشم ناپاک» از عذاب و شکنجه الهی نیز بی نصیب نمی‌ماند. رسول خدا (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) فرمود: «مَنْ مَلَاَ عَیْنَیْهِ مِنِ امْرَاَةٍ حَراماً حَشاهُما اللهُ عَزَّ وَجَلَّ یَوْمَ القِیامَةِ بِمَسامیرَ مِنْ نارٍ وَحَشاهُما ناراً حَتّی یَقْضِیَ بَیْنَ‌ النّاسِ ثُمَّ یُؤمَرُ بِه اِلَی النّارِ؛ آن که چشمانش را از نگاه به زن نامحرم پر کند، روز قیامت، خداوند چشمانش را با میخ‌های آتشین و از آتش پر کند، تا وقتی که به حساب مردم رسیدگی کند، سپس امر می‌شود که او را به جهنم ببرند.»
اسلام برای پاکدامنی پیروان خویش حتی شنیدن سخنان نامحرم را نیز اگر از روی غرض باشد، ممنوع کرده است. این خود هشداری بجا و حساب شده است که تماس نامشروع با نامحرمان به هیچ عنوان و از هیچ راهی حاصل نشود البته رویارویی جدّی و ضروری و بدون هیچ گونه غرض، آنهم با حجاب کامل اسلامی و با رعایت ادب و سایر مسایل اخلاقی اشکالی ندارد.
پیامبر اکرم (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) فرمود: «لِکُلِ عُضْوٍ مِنِ ابْنِ ادَمَ حَظّاً مِنَ الزِّنا فَالْعَینُ زِناهُ النَّظَرُ وَ للِّسانُ زِناهُ الْکَلامُ وَ‌الاُذُنان زِناهُما السَّمْعُ؛ (در مورد رابطه نامشروع) برای هر عضوی از آدمی سهمی از زناست؛ زنای چشم، نگاه‌کردن، زنای زبان، سخن گفتن و زنای گوش‌ها، شنیدن (سخن نامحرم) است.»
همچنین درباره شوخی‌کردن با نامحرم فرمود: «مَنْ فاکَهَ بِامْرَاَةٍ لا یَمْلِکُها حُبِسَ بِکُلِّ کَلِمَةٍ کَلَّمَها فِی الدُّنیا اَلْفَ عامٍ فِی النّارِ؛ هر کسی با زن نامحرمی شوخی کند برای هر کلمه‌ای که با او در دنیا سخن گفته، هزار سال در جهنم زندانی می‌شود.»

۸.۱ - یک راه حل

امیر مؤمنان علی (علیه‌السّلام) برای گریز از خطر آلوده‌شدن و رهایی از دام شیطان هنگام رو به رو شدن با نامحرم، این گونه رهنمود می‌دهد: اگر یکی از شما زنی را دید و خوشش آمد، چشم از او برداشته، نزد همسر خود رود که آنچه او دیده است، همسرش نیز دارد و مواظب باشد که شیطان را بر دل خویش راه ندهد و آن که متاهل نیست، دو رکعت نماز بخواند و خدا را زیاد سپاس گوید و صلوات بر پیامبر و خاندانش فرستد، آنگاه از فضل خدا بخواهد و خدا نیز با رحمت خویش او را از راه مباح بی‌نیاز می‌گرداند.
به امید آنکه با یاری خداوند، تمام اعضای خویش را از آلوده شدن حفظ کنیم و عفت و پاکدامنی بر جامعه اسلامی سایه‌گستر باشد. ان شاء الله.


۱. مجلسی، محمدتقی، روضة المتقین، ج۷۸، ‌ ص۲۸۴.    
۲. مجلسی، محمدباقر، بحارالانوار، ج۱۰۴، ص۳۸.    
۳. مجلسی، محمدباقر، بحارالانوار، ج۷۷، ص۲۹۴.    
۴. موسوعة الامام الخمینی، ج۲۲، تحریرالوسیلة، ج۱، ص۱۷، کتاب الطهارة، فصل فی احکام التخلی، مسالة۱، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی، ۱۳۹۹ ه ش.    
۵. موسوعة الامام الخمینی، ج۲۳، تحریرالوسیلة، ج۲، ص۲۶۱، کتاب النکاح، مسالة۱۵، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی، ۱۳۹۹ ه ش.    
۶. موسوعة الامام الخمینی، ج۲۲، تحریرالوسیلة، ج۱، ص۱۷، کتاب الطهارة، فصل فی احکام التخلی، مسالة۱، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی، ۱۳۹۹ ه ش.    
۷. موسوعة الامام الخمینی، ج۲۳، تحریرالوسیلة، ج۲، ص۲۶۲، کتاب النکاح، مسالة۲۴، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی، ۱۳۹۹ ه ش.    
۸. موسوعة الامام الخمینی، ج۲۲، تحریرالوسیلة، ج۱، ص۱۷، کتاب الطهارة، فصل فی احکام التخلی، مسالة۱، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی، ۱۳۹۹ ه ش.    
۹. موسوعة الامام الخمینی، ج۲۲، تحریرالوسیلة، ج۱، ص۱۷، کتاب الطهارة، فصل فی احکام التخلی، مسالة۱، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی، ۱۳۹۹ ه ش.    
۱۰. موسوعة الامام الخمینی، ج۲۳، تحریرالوسیلة، ج۲، ص۲۶۱، کتاب النکاح، مسالة۱۶، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی، ۱۳۹۹ ه ش.    
۱۱. موسوعة الامام الخمینی، ج۲۳، تحریرالوسیلة، ج۲، ص۲۶۱، کتاب النکاح، مسالة۱۷، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی، ۱۳۹۹ ه ش.    
۱۲. موسوعة الامام الخمینی، ج۲۳، تحریرالوسیلة، ج۲، ص۲۶۱، کتاب النکاح، مسالة۱۸، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی، ۱۳۹۹ ه ش.    
۱۳. موسوعة الامام الخمینی، ج۲۳، تحریرالوسیلة، ج۲، ص۲۶۱، کتاب النکاح، مسالة۱۹، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی، ۱۳۹۹ ه ش.    
۱۴. موسوعة الامام الخمینی، ج۲۳، تحریرالوسیلة، ج۲، ص۲۶۱، کتاب النکاح، مسالة۱۶، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی، ۱۳۹۹ ه ش.    
۱۵. موسوعة الامام الخمینی، ج۲۲، تحریرالوسیلة، ج۱، ص۱۷، کتاب الطهارة، فصل فی احکام التخلی، مسالة۳، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی، ۱۳۹۹ ه ش.    
۱۶. کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، ‌ ج۵، ص۵۲۱.
۱۷. نور/سوره۲۴، آیه۳۰.    
۱۸. نور/سوره۲۴، آیه۳۱.    
۱۹. امام خمینی (قدس سره)، روح‌الله، رساله حضرت امام خمینی (قدس سره)، مساله ۲۴۴۰، ‌انتشارات اسلامی، ج۱، ص۳۳۸.    
۲۰. مجلسی، محمدباقر، بحارالانوار، ج۳۹، ص۴۱.    
۲۱. مجلسی، محمدباقر، بحارالانوار، ج۹۳، ص۳۲۹.    
۲۲. مجلسی، محمدباقر، بحارالانوار، ج۱۰۴، ص۴۱.    
۲۳. تمیمی آمدی، عبدالواحد، شرح غررالحکم، ج۱، ص۶۶۳.    
۲۴. محمدی ری‌شهری، محمد، میزان الحکمه، ج۷، ص۴۵۵.    
۲۵. مجلسی، محمدباقر، بحارالانوار، ج۱۰۱، ص۳۷.    
۲۶. مجلسی، محمدباقر، بحارالانوار، ج۱۰۱، ص۳۸.    
۲۷. حضرت محمد (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلم)، نهج‌ الفصاحه، پاینده، ح۲۹۹، ص۵۸.
۲۸. مجلسی، محمدباقر، بحارالانوار، ج۱۰۱، ص۴۱.    
۲۹. کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، ‌ ج۵، ص۵۵۳.    
۳۰. کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، ‌ ج۵، ص۵۵۳.    
۳۱. محدث نوری، حسین، مستدرک الوسائل، ج۲، ص۵۵۵.
۳۲. امام خمینی (قدس سره)، روح‌الله، رساله توضیح المسائل امام خمینی (رحمة‌الله‌علیه)، مساله۲۴۴۵، ج۱، ص۳۳۸.    
۳۳. مجلسی، محمدباقر، بحارالانوار، ج۱۰۴، ص۵۰.    
۳۴. محدث نوری، حسین، مستدرک الوسائل، ج۱۴، ص۲۶۵.    
۳۵. محدث نوری، حسین، مستدرک الوسائل، ج۱۳، ص۱۲۳.    
۳۶. شیخ صدوق، محمد بن علی، ثواب الاعمال، ص۲۸۶.    
۳۷. محدث نوری، حسین، مستدرک الوسائل، ج۱۴، ص۲۶۹.    
۳۸. شیخ صدوق، محمد بن علی، ثواب الاعمال، ص۲۸۳.    
۳۹. هویزی، علی بن جمعه، تفسیر نورالثقلین، ج۳، ص۵۸۹.    



سایت اندیشه قم، برگرفته از مقاله «نگاه حرام»، تاریخ بازیابی ۱۳۹۵/۱۲/۲۱.    
ساعدی، محمد، (مدرس حوزه و پژوهشگر)    ، موسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی    






جعبه ابزار