نَسْی (مفرداتنهجالبلاغه)
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
نَسْی (به فتح نون و سکون سین) و
نِسْیان (به کسر نون و سکون سین) از
واژگان نهج البلاغه به معنای فراموشى است.
به معنای بىاعتنایى هم آمده است.
مواردى از آن در
نهج البلاغه آمده است.
نَسْی و
نِسْیان:
(مثل عقل) به معنای فراموشى است. به معنای بىاعتنایى هم آمده است.
راغب گويد: ترک از روى عمد و از روى غفلت را نسيان گويند.
به برخی از مواردی که در نهج البلاغه بهکار رفته است، اشاره میشود:
چنانكه
امام علی (صلواتاللهعلیه) فرموده:
«وَ عَجِبْتُ لِمَنْ شَكَّ فِي اللهِ، وَ هُوَ يَرَى خَلْقَ اللهِ. وَ عَجِبْتُ لِمَنْ نَسِيَ الْمَوْتَ، و هُوَ يَرَى الْمَوْتَى» (و تعجّب مىكنم از كسى كه در
خدا شک مىكند، در حالى كه او خلق خدا را مىبيند، و تعجّب مىكنم از كسى كه مرگ را فراموش مىكند با اين كه مردگان را مىبيند.)
(شرحهای حکمت:
)
حضرت درباره زمان بعد از خود فرموده:
«فَقَدْ نَبَذَ الْكِتَابَ حَمَلَتُهُ، وَ تَناساهُ حَفَظَتُهُ؛ فَالْكِتابُ يَوْمَئِذ وَ أَهْلُهُ مَنْفِيّانِ طَرِيَدانِ» على هذا معنى عبارت آن مىشود، «كه حافظان كتاب خود را ناسى كتاب نشان مىدهند.»
(شرحهای خطبه:
)
در لغت آمده: تناسى آن است كه
انسان خود را اهل نسيان نشان دهد.
حضرت علی (علیهالسلام) درباره
قرآن فرموده:
«فَإِنَّهُ حَبْلُ اللهِ الْمَتينُ ... مَعَ أَنَّهُ قَدْ ذَهَبَ الْمُتَذَكِّرونَ، وَ بَقِيَ النّاسُونَ أَوِ الْمُتَناسُونَ.» «آن ريسمان محكم خداست، با آنكه ياد آورندگان آن رفته و فراموش كنندگان و يا كسانى كه خود را به فراموشى مىزنند ماندهاند.»
(شرحهای خطبه:
)
حضرت فرموده:
«وَ اعْلَموا أَنَّ يَسِيرَ الرِّيإِ شِرْكٌ، وَ مُجالَسَةَ أَهْلِ الْهَوَى مَنْسَاةٌ لِلاِْيمَانِ» «يعنى همنشينى با اهل هوى و هوس محل نسيان ايمان است.»
(شرحهای خطبه:
)
از كلمات شارحان چنين معلوم مىشود كه «منسأة» اسم مكان است كه آن را «موضع النسيان» معنى كردهاند، گرچه در لغت پيدا نشد.
مواردى از آن در نهج البلاغه آمده است.
•
قرشی بنایی، علیاکبر، مفردات نهج البلاغه، برگرفته از مقاله «نسی»، ج۲، ص۱۰۳۳.