• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

مُهاجِر (لغات‌قرآن)

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف





مُهاجِر: (إِنِّي مُهَاجِرٌ إِلَى)
مُهاجِر: اسم فاعل به معنای هجرت‌كننده است.
مُهاجِر، به كسى كه از خانه و وطن خود به قصد مهاجرت خارج مى‌شود.



به موردی از کاربرد مُهاجِر در قرآن، اشاره می‌شود:

۱.۱ - مُهاجِر (آیه ۲۶ سوره عنكبوت)

(فَآمَنَ لَهُ لُوطٌ وَ قَالَ إِنِّي مُهَاجِرٌ إِلَى رَبِّي إِنَّهُ هُوَ الْعَزِيزُ الْحَكِيمُ)
لوط به او (ابراهيم‌) ایمان آورد و ابراهیم گفت: «من به سوى پروردگارم هجرت مى‌كنم به یقین او توانا و حكيم است.»)

۱.۲ - مُهاجِر در المیزان و مجمع‌ البیان

علامه طباطبایی در تفسیر المیزان می‌فرماید: يعنى لوط (علیه‌السلام) به ابراهيم (علیه‌السلام) ايمان آورد و اگر بپرسى بايد فرموده باشد فامن به لوط چرا فرمود: (فَآمَنَ لَهُ لُوطٌ)؟ در جواب مى‌گوييم: كلمه ايمان هم با لام متعدى مى‌شود و هم با باء، و در هر دو صورت معنا يكى است.
بعضى‌ از مفسرين در جمله‌ (وَ قالَ إِنِّي مُهاجِرٌ إِلى‌ رَبِّي) گفته‌اند كه: ضمير در آن به لوط برمى‌گردد، يعنى لوط گفت كه من مهاجرت مى‌كنم.
بعضى‌ ديگر گفته‌اند: به ابراهيم برمى‌گردد. مؤيد مفسر دوم آيه‌ (وَ قالَ إِنِّي ذاهِبٌ إِلى‌ رَبِّي سَيَهْدِينِ) مى‌باشد.
و گويا منظور از مهاجرت به سوى پروردگار، دورى از وطن و بيرون شدن از بين قوم و فاميل مشرک و رفتن به سرزمين غربت براى خداست، يعنى من اين زحمت‌ها را تحمل مى‌كنم، تا در غربت كسى مانع يكتاپرستيم نشود، بنا بر اين مهاجرت را، مهاجرت به سوى خدا خواندن نوعى مجاز عقلى است.

۱.۳ - مُهاجِر در تفسیر نمونه

روشن است هنگامى كه رهبران الهى رسالت خود را در يک منطقه به انجام رساندند و محيط آن قدر آلوده و تحت فشار جباران قرار داشت كه پيشرفت دعوت آن‌ها را متوقف مى‌ساخت بايد از آن‌جا به منطقه‌اى ديگر هجرت كنند تا دعوت الهى را گسترش دهند.
ابراهيم (علیه‌السلام) نيز از سرزمين بابل - به اتفاق لوط و همسرش ساره - به سوى سرزمين شام، مهد انبياء و توحید حركت كرد تا بتواند در آن‌جا عدّه و عدّه‌اى فراهم سازد و دعوت توحيد را وسعت بخشد.


۱. عنکبوت/سوره۲۹، آیه۲۶.    
۲. راغب اصفهانی، حسین، المفردات فی غریب القرآن، دار القلم، ص۸۳۳.    
۳. طریحی نجفی، فخرالدین، مجمع البحرین، ت-الحسینی، ج۳، ص۵۱۴.    
۴. عنکبوت/سوره۲۹، آیه۲۶.    
۵. مکارم شیرازی، ناصر، ترجمه قرآن‌، ص۳۹۹.    
۶. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه محمدباقر موسوی، ج۱۶، ص۱۸۰.    
۷. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ج۱۶، ص۱۲۱.    
۸. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۱۹، ص۴۳.    
۹. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۸، ص۴۳۹.    
۱۰. مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه‌، ط-دار الکتب الاسلامیه‌، ج۱۶، ص۲۴۸.    



شریعتمداری، جعفر، شرح و تفسیر لغات قرآن بر اساس تفسیر نمونه، برگرفته از مقاله «مُهاجِر»، ج۴، ص۵۷۴.    


رده‌های این صفحه : لغات سوره عنکبوت | لغات قرآن




جعبه ابزار