مُنیراً (لغاتقرآن)
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
مُنیراً:(سِراجًا وَ قَمَرًا مُّنيرًا) «مُنیراً» اسم فاعل، از «انارة» (
باب افعال) به معنى «نوردهنده و روشنىبخش» است.
به موردی از کاربرد «مُنیراً» در
قرآن، اشاره میشود:
(تَبارَكَ الَّذي جَعَلَ في السَّماء بُروجًا وَ جَعَلَ فيها سِراجًا وَ قَمَرًا مُّنيرًا) «
زوال ناپذير و پر
برکت است كسى كه در
آسمان منزلگاههايى براى ستارگان قرار داد؛ و در ميان آن، چراغ روشن
خورشید و
ماه تابان آفريد.»
علامه طباطبایی در
تفسیر المیزان میفرمایند:
(تَبارَكَ الَّذي جَعَلَ في السَّماءِ بُروجاً وَ جَعَلَ فيها سِراجاً وَ قَمَراً مُنيراً) ظاهرا مراد از
بروج منازل آفتاب و ماه در
آسمان است، و يا مراد ستارگانى است كه در آن منازل قرار دارند، هم چنان كه در آيه
(وَ لَقَدْ جَعَلْنا في السَّماءِ بُروجاً وَ زَيَّنّاها لِلنّاظِرينَ وَ حَفِظْناها مِنْ كُلِّ شَيْطانٍ رَجيمٍ) نيز بروج به معناى ستارگان واقع در آن منازل آمده، تا مساله
حفظ و
رجم را بيان كند.
و مراد از سراج، آفتاب است، به
دلیل اينكه در
سوره نوح آفتاب را سراج خوانده مىفرمايد:
(وَ جَعَلَ الْقَمَرَ فيهِنَّ نوراً وَ جَعَلَ الشَّمْسَ سِراجاً) مفسرين در اينكه آيه مورد بحث در چه مقامى است گفتهاند: آيه شريفه در اين صدد است كه از راه وحدتى كه در
تدبیر عجيب
آسمان و
زمین مشاهده مىشود بر
وحدت مدبر احتجاج كند و نتيجه بگيرد كه پس بايد عبادتها همه متوجه به سوى او شود و از غير او منصرف گردد.
ليكن اين توجيه با تدبر در دو آيه مورد بحث و سياقى كه قبل از آن دو بود و به طور كلى با سياق آيات مورد بحث نمىسازد، براى اينكه مضمون آيه قبلى- يعنى
استکبار مشركين بر خداى
رحمان و
سجده نكردن بر او و استهزايشان به
رسول او- هيچ ارتباطى با
احتجاج بر
وحدت ربوبیت ندارد تا در آيه مورد بحث تعقيب شود، مناسب با بيان آيه قبلى اين است كه در دنبالش از
عزت و بىنيازى خدا صحبت كند و بفرمايد كه مشركين با اين
اعراض و استهزايشان نه خداى را عاجز مىكنند و نه خود از
ملک و
سلطنت او بيرون مىشوند.
مکارم شیرازی در
تفسیر نمونه میفرمایند:
آيۀ مورد بحث،
اشاره به منزلگاه هاى آسمانى خورشيد و ماه مىكند و مىگويد:
(سِراجاً وَ قَمَراً مُنيراً)«و در اين برجها چراغ روشن و ماه نوربخشى قرار داد.»
امّا اينكه چرا (در آيه)، خورشيد را «سراج» ناميده و ماه را با صفت «
منير» همراه كرده؟ ممكن است دليلش اين باشد كه سراج به معنى «چراغ» است كه نور از درون خودش سرچشمه مىگيرد و اين متناسب با وضع خورشيد است كه طبق تحقيقات مسلم علمى نورش از خود اوست برخلاف ماه كه نورش اكتسابى است يعنى از پرتو خورشيد است و به همين خاطر، آن را با «
منير» توصيف كرده، يعنى «روشنىبخش» هرچند نورش از ديگرى گرفته شده باشد.
خداوند در آيۀ ۴۶
سوره احزاب،
پیامبر اکرم (صلیاللهعلیهوآله) را «سراج
منير» (چراغى روشنىبخش) معرفى كرده است:
(وَ داعِياً إِلَى اَللّٰهِ بِإِذْنِهِ وَ سِراجاً مُنيراً) «و تو را دعوتكننده به سوى اللّه به فرمان او قرار داديم و چراغ روشنىبخش.»، چرا كه وجود پيامبر (ص) همچون خورشيد تابانى است كه ظلمتهاى
جهل و
کفر را از
روح انسانها مىزدايد و خفاشانى كه چشمشان توانايى ديدن اين نور را ندارد خود را از آن پنهان مىدارند.
• شریعتمداری، جعفر، شرح و تفسیر لغات قرآن بر اساس تفسیر نمونه، برگرفته از مقاله «
منیر»، ج۴، ص ۵۵۶.