• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

ملا محمدحسن هردنگی

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف



ملا محمدحسن هردنگی (۱۲۶۳-۱۳۲۷ه.ق) از عمده علمای قهستان که شخصیت معنوی و علمی وی بر احدی از دانشمندان آن زمان پوشیده نبوده و از او با عنوان اصلی‌ترین علماء یاد می‌کرده‌اند. وی در علم فقه و اصول به درجه اجتهاد و در علوم مختلف دیگر به درجه استادی رسیده بود.
ایشان در طول مدت تحصیل از اساتید بزرگی هم‌چون ملاعلی طبسی گلشنی، محمدرفیع هردنگی، آیت‌الله سیدابوطالب حسینی مجتهد قاینی، آیت‌الله محمدرحیم بروجردی و علامه مرتضی یزدی بهره برده و شاگردان زیادی نیز تربیت نمود.
ملا محمدحسن در بین علمای وقت و حکومت حاکمان زمان خویش از جایگاه ویژه‌ای برخوردار بوده و در مکتوبات علمای هم‌عصر خویش با احترام و بزرگی یاد شده است. ایشان در ۲۷ ذیعقده ۱۳۲۷ قمری پس از یک عمر زندگی شرافتمندانه به رحمت ایزدی پیوست.
محمدحسن هردنگی

فهرست مندرجات

۱ - معرفی اجمالی
۲ - اساتید
       ۲.۱ - ملاعلی طبسی گلشنی
       ۲.۲ - محمدرفیع هردنگی
       ۲.۳ - مجتهد قاینی
       ۲.۴ - آیت‌الله محمدرحیم بروجردی
       ۲.۵ - علامه سیدمرتضی حسینی یزدی قاینی
       ۲.۶ - همچنین آخوند در طول زندگی از برخی از علما و فقها دارای اجازاتی بوده که نقل برخی از آنها در ادامه می آید
       ۲.۷ - اجازه نامه آیت الله سید ابوطالب حسینی قاینی
       ۲.۸ - اجازه نامه اول آیت الله سید اسماعیل صدر
       ۲.۹ - اجازه نامه دوم آیت الله سید اسماعیل صدر
۳ - مشهورترین شاگردان
۴ - فعالیت‌های اجتماعی هردنگی
۵ - جایگاه اجتماعی
۶ - اتفاقات مهم دوران زندگی هردنگی
       ۶.۱ - مناظره با ملا شمس الدین فاضل هروی مفتی شهر هرات افغانستان
       ۶.۲ - عقد ازدواج بدون حضور والدین
       ۶.۳ - استجابت نفرین
       ۶.۴ - آیا خطاهای خلفا با اجتهاد آنها رفع می شود
       ۶.۵ - رفع شبهه تایید خلافت ابی بکر به تقریر یا ذنابه حضرت علی (ع) در مناظره با اهل سنت
       ۶.۶ - در بیان اینکه رویت خدا به باصره خواهد بود (مناظره با صوفی)
       ۶.۷ - اینکه اول کسی که تصدیق معراج جسمانی نبی کرد صدیق بود
       ۶.۸ - دلیل بر بطلان جبر و اینکه طریقه مستقیمه ای که باید اعتقاد به آن کرد، اختیار است
       ۶.۹ - زهد و ساده زیستی فراوان
۷ - آثار ملامحمد حسن
۸ - برخی نظرات فقهی و کلامی و فلسفی
۹ - فهرست منابع
۱۰ - پانویس
۱۱ - منبع


ملا محمدحسن هردنگی از عمده علمای قهستان(یکی از ایالت‌های قدیم ایران بوده که حدود مرزی فعلی آن خراسان جنوبی) بوده که در مراکز علمی قاینات (حدود مرزی فعلی آن خراسان جنوبی) شخصیت علمی آن مرحوم بر احدی از دانشمندان آن عصر پوشیده نبوده است و فضلاء وقت از محضر درس وی تلمذّ و با عنوان برجسته‌ترین شخصیتهای علمی او را معرفی می‌نموده‌اند.
[۱] علیزاده، زهرا، علمای مذهبی قهستان، ص۶۶، تهران، انتشارات فکر و بکر، چاپ اول، ۱۳۹۰.

او در حدود سال ۱۲۶۳ هجری قمری و به نقل دیگری ۱۲۶۰ قمری
[۲] راشد، محمد‌حسین، کتاب ناتمام آخوند ملا محمد حسن هردنگی، ج۱، ص۱، ۱۳۴۵.
در قریه مبادی از توابع هردنگ قیس آباد متولد شد و در ۲۷ ذیعقده ۱۳۲۷ قمری پس از یک عمر زندگی شرافتمندانه به رحمت ایزدی پیوست.
[۳] علیزاده بیرجندی، زهرا و سمیرا عباسلو و محمدحسن الهی‌زاده، جایگاه اجوبه‌های علمای بیرجند در مطالعات تاریخ محلی، ص۲۹ – ۵۲، مطالعات فرهنگی اجتماعی خراسان، تابستان ۱۳۹۲ - شماره ۲۸ علمی- ترویجی، ۱۳۹۲.

گویا اولین کسی که از این خاندان پای در دایره علم و فضل گذاشته است حاجی ملاعلی جد اوست. پدرش مردی دانشمند بوده و در زادگاه خود که همان روستای مبادی بوده به ارشاد محصلین علوم دینی اشتغال داشته و آخوند مقدمات صرف و نحو و قسمتی از فقه و اصول را نزد ایشان خوانده است.
[۴] علیزاده بیرجندی، زهرا و سمیرا عباسلو و محمدحسن الهی‌زاده، جایگاه اجوبه‌های علمای بیرجند در مطالعات تاریخ محلی، ص۲۹ – ۵۲، مطالعات فرهنگی اجتماعی خراسان، تابستان ۱۳۹۲ - شماره ۲۸ علمی- ترویجی.

تخصص آن مرحوم در فقه و اصول و دارای مرتبه اجتهاد بوده و در صرف و نحو عربی، لغت، معانی، بیان و بدیع، عروض، منطق، تفسیر، کلام، حدیث، رجال و درایه نیز استاد بوده است، علاوه بر اینها در فلسفه، حساب، جبر، مقابله و هندسه و هیات قدیم دست داشته و تدریس می‌نموده است.
[۵] علیزاده زهرا، علمای مذهبی قهستان، ص۶۶، تهران، انتشارات فکر و بکر، چاپ اول، ۱۳۹۰.

وی در حدود سال ۱۲۸۵ قمری یعنی حدود ۲۲ تا ۲۵ سالگی توانست؛ اجازه اجتهاد، افتاء و روایت را از اساتید خود از جمله آیت‌الله سیدابوطالب مجتهدحسینی قاینی (از مراجع عظام در خراسان) دریافت کند.
[۶] غوث، کمال، آیت‌الله محمدحسن هردنگی (احیاءکننده موقوفات و بقاع متبرکه)، تهران، فکر و بکر، به سفارش اداره کل اوقاف و امور خیریه خراسان جنوبی، ۱۳۹۷.
[۷] علیزاده زهرا، علمای مذهبی قهستان، ص۶۶، تهران، انتشارات فکر و بکر، چاپ اول، ۱۳۹۰.

وی مجتهدی بود که علی رغم در اختیار داشتن وجوهات شرعی و امکانات مادی دیگر، به دلیل ساده‌زیستی فراوان در اواخر عمر توانایی خرید حیوان سواری را هم برای رفت و آمد نداشته است.
[۸] غوث، کمال سالم حسین‌زاده و حمیده جلیلی، بررسی اسنادی خدمات خاندان هردنگی به مزار دهک و نقش آن‌ها در رسیدگی به موقوفات و امور وابسته به این مزار، مطالعات فرهنگی اجتماعی خراسان، دوره ۱۰، ش۲، شماره پیاپی ۳۸، علمی-ترویجی، ۱۳۹۴، ص۸۵ – ۱۱۸.


ملا محمدحسن درباره اساتید خود در مقدمه دیوان اشعارش چنین می‌نگارد: «آنچه گاهی اوقات در خاطر این قلیل البضاعه عدیم الاستطاعه گرفتار دام علائق دنیا و مبتلا به انواع کدورت و بلا درمانده به کار خویش و اسیر هوای دل ریش محمدحسن بن محمدرفیع بن حاجی ملاعلی باقی‌مانده اینکه، اول کسی‌که از آباء این حقیر قدم در بساط علم و فضل گذاشته و به زیور زهد و عمل و احیاء مراسم شریف آراسته گشته حاج ملاعلی بود که این حقیر در خدمتش کمی از مقدمات را فرا گرفته و در سفر مکه معظمه به جوار رحمت الهی پیوست.
از برکات ائمه اطهار بر آن مرحمت شده، این است که برکت علم در اولاد امجادش باقی‌مانده است. والد ماجد که ثانی سلسله است ایضا به علم و عمل آراسته و اوقات خود را تماما در تحصیل مصروف داشته‌اند، این قلیل البضاعه بعد از آن‌که از خدمت والد ماجد جهت تحصیل مهاجرت کرده چندان دور نرفتم و بر بعضی از اهل علم تلمذ کرده که دارای مقام اجتهاد نبودند و بعد از آن‌که از ایشان مستغنی شدم بر دو نفر که از عمده علمایند، تلمذ کرده و حظّی وافر و بهره‌ای کامل از ایشان برداشتم و ختم تلمذ حقیر در این زمان به عالم عامل و فقیه کامل الفاضل المجتهد و السید المجاهد صاحب المفاخر والمناقب والفائق علی العلماء الدین عصرهم لعصره مقارب، آقا سیدابوطالب مجتهد قاینی گردید و آن جناب صاحب تصانیف کثیره و رسائل حسنه در فقه و اصول می‌باشند که همه آن‌ها را به درس برایشان خواندم و اکنون که از سن مبارکش ۵۵ سال می‌گذرد تصنیفات ایشان بیش از ۵۰ هزار است و…»
[۹] راشد، محمد‌حسین، کتاب ناتمام آخوند ملا محمدحسن هردنگی، ۱۳۴۵.
[۱۰] غوث، کمال، آیت‌الله محمدحسن هردنگی (احیاءکننده موقوفات و بقاع متبرکه)، تهران، فکر و بکر، به سفارش اداره کل اوقاف و امور خیریه خراسان جنوبی، ۱۳۹۷.

لذا نام اساتید قطعی او به شرح ذیل می‌باشد:

۲.۱ - ملاعلی طبسی گلشنی

حجةالاسلام حاجی ملاعلی طبسی گلشنی (پدر بزرگش) فرزند کربلایی حسن قیس آبادی که از مدرسین حوزه علمیه طبس گلشن و در زمان امیر حسن‌خان شیبانی بوده و بنا به درخواست امیر محمد محتشم عرب خزیمه در حدود ۱۲۳۰ قمری به بلوک هردنگ، عربخانه و سرچاه مراجعت می‌کند. تاریخ فوتش حدود ۱۲۷۰ قمری و در سفر حج بوده است.
[۱۱] غوث، کمال، آیت‌الله محمدحسن هردنگی (احیاءکننده موقوفات و بقاع متبرکه)، تهران، فکر و بکر، به سفارش اداره کل اوقاف و امور خیریه خراسان جنوبی، ۱۳۹۷.
[۱۲] غوث، کمال، گنج‌نامه ناحیه هردنگ، ج۱، ص۶۲۰، تهران، فکر بکر، ۱۳۹۱.


۲.۲ - محمدرفیع هردنگی

حجةالاسلام کربلایی محمدرفیع هردنگی پدر ملا محمدحسن و فرزند ملاعلی و مجتهدی فاضل و دانشمند بوده که به ارشاد محصلین علوم دینی در منطقه و در حوزه علمیه قاینات می‌پرداخته است. وی اولین کسی بود که نسبت به تدریس دروس صرف، نحو و قسمتی از فقه و اصول به ملا محمدحسن هردنگی همت گمارد. زمان تولد او حدود سال ۱۲۲۰ و وفاتش در سال ۱۲۹۰ قمری می‌باشد.
[۱۳] راشد محصل، محمدتقی، معرفی یک عقد نامه، ج۱، ص۱۹۵- ۲۰۴، مطالعات فرهنگی اجتماعی خراسان، شماره ۳۰، ۱۳۹۲.
[۱۴] غوث، کمال، آیت‌الله محمدحسن هردنگی (احیاءکننده موقوفات و بقاع متبرکه)، تهران، فکر و بکر، به سفارش اداره کل اوقاف و امور خیریه خراسان جنوبی، ۱۳۹۷.


۲.۳ - مجتهد قاینی

آیت‌الله حاج سیدابوطالب حسینی مجتهد قاینی از مراجع عظام در خراسان و دانشمندی گرانقدر در همه زمینه‌های علوم اسلامی، متبحر و متخصص و فقیهی صاحب نظر بود که سال ۱۲۳۰ ه. ق در قاین متولد شد. مقدمات علم را در موطن خود فرا گرفت و سپس برای تکمیل مدارج عالیه علم و دانش رهسپار مشهد مقدس شد.
آن گاه عازم حوزه علمیه اصفهان شد و در آن‌جا با جدیت تمام مشغول کسب دانش گردید و طبع جستجوگر او را به سوی حوزه نجف اشرف کشاند و از محضر استادانی چون آیت‌الله شیخ محسن خنفر بهره برد و از وی اجازه اجتهاد و روایت گرفت. پس از مدتی، برای ارشاد مردم به قاین برگشت و ضمن انجام امور شرعی به تدریس در حوزه علمیه قاین پرداخت و به تصنیف کتاب‌های با ارزشی همت گماشت.
سال ۱۲۹۳ برای انجام فریضه حج عازم بیت‌الله الحرام بود که در ۶ شوال همان سال در شهر کراچی وفات یافت. مرقدش در شهر کراچی پاکستان است. درة الباهره درباره شناخت خدا، ینابیع الولایه در خصوص ولایت، ماحی الضلاله و الغوایه، صفوة المقال و غیره از تالیفات با ارزش مرحوم آیت‌الله حاج سیدابوطالب می‌باشد.
[۱۵] راشد، محمد‌تقی، بحث درباره آثار شش تن از علمای قهستان، ج۱، ص۱۱۰- ۱۲۵، پایان‌نامه دوره کارشناسی، دانشگاه فردوسی مشهد، ۱۳۴۲.
[۱۶] غوث، کمال، آیت‌الله محمدحسن هردنگی (احیاءکننده موقوفات و بقاع متبرکه)، تهران، فکر و بکر، به سفارش اداره کل اوقاف و امور خیریه خراسان جنوبی، ۱۳۹۷.

در خصوص عظمت وی آیت‌الله شیخ محمدحسین آیتی در کتاب بهارستان (۱۳۷۱) می‌گوید که به بزرگی و عظمت و زعامت سیدابوطالب تاکنون در این مناطق عالمی دیده نشده است.

۲.۴ - آیت‌الله محمدرحیم بروجردی

آیت‌الله حاج محمدرحیم بروجردی (استاد شیخ الشریعه اصفهانی): معروف به بالاخیابانی. در آغاز کودکی به تحصیل ادب و زبان عرب مشغول گشت و به‌خاطر استعداد و مهارتی که در ادبیات عرب داشت، کتابی در همان اوان کودکی در نحو تصنیف کرد که مورد قبول طلاب واقع شد. سپس در محضر علما و فقها حاضر شد و از سید بزرگوار سیدشفیع جاپلقی و حاج ملااسدالله بروجردی استفاضه کرده است.
در سال ۱۲۴۱ق به نجف اشرف رفت و از محضر شیخ‌ محمدحسن نجفی صاحب "جواهر" بهره‌ها برد و در همان اوقات شرحی محققانه بر " المختصر النافع" در فقه تالیف کرد که مورد تحسین و تقدیر صاحب "جواهر" قرار گرفت و از او اجازه اجتهاد گرفت. مدتی در نجف به‌ تحصیل پرداخت و سپس در کربلا مقیم شد.
در سال ۱۲۵۸ق به ‌اصرار دانشمندان مشهد و بزرگان خراسان و امر صاحب "جواهر" به مشهد رفت و به‌ ترویج علوم و نشر احکام اشتغال ورزید و شاگردان زیادی از محضر او استفاده کردند. وی دوبار به سفر حج رفت و در سال ۱۲۶۶ق پس از فتنه سالار در خراسان، امیرکبیر او را به‌ تولیت آستان‌ قدس رضوی منصوب کرد. وی بر اثر بیماری و در سن ۸۵ سالگی دار فانی را وداع گفت و در جوار مرقد امام‌ رضا (علیه‌السّلام) دفن گردید.
[۱۷] جلیلی، حمیده و کمال غوث و سالم حسین‌زاده و سیاوش مالکی، ملا محمدحسن هردنگی، ج۱، ص۲۸ – ۱۶، (مجتهدی در سایه تاریخ) فصلنامه علمی پژوهشی علوم اسلامی انسانی، سال سوم شماره۱۲، ۱۳۹۶.


۲.۵ - علامه سیدمرتضی حسینی یزدی قاینی

وی از شاگردان شیخ مرتضی انصاری بوده و در چند سند پرداخت مقرری از آستان قدس رضوی به وی اشارتی رفته و شیخ محمدباقر آیتی بیرجندی نیز از وی به عنوان استاد خود در حوزه علمیه مشهد با صفت علامه یاد می‌کند. ملا محمدحسن هردنگی نیز در ختم تلمذ خود و در مباحثه دریافت اجتهاد مناظره‌ای با وی در مسائل مختلف حوزوی داشته که وی را در تمامی موارد مجاب می‌کند و این از اصلی‌ترین دلایل شهرت آخوند بوده است. مهمترین آثار وی به شرح ذیل است :
۱- الاستصحاب ۲- التعادل و الترجیح ۳- تقریرات الاصول ۴- تقریرات الفقه ۵- العداله
.
[۱۸] راشد، محمد‌حسین، کتاب ناتمام آخوند ملا محمدحسن هردنگی، ۱۳۴۵.


۲.۶ - همچنین آخوند در طول زندگی از برخی از علما و فقها دارای اجازاتی بوده که نقل برخی از آنها در ادامه می آید



۲.۷ - اجازه نامه آیت الله سید ابوطالب حسینی قاینی

در سال ۱۲۹۳ قمری اقا سید ابوطالب قاینی حاکم شرع قهستان در مکتوبی تفویض اختیار رسیدگی به امورات شرعی منطقه ناحیه هردنگ، عربخانه و سرچاه عماری و مختاران و براکوه و جلگه ماژان را که از قبل نیز به عهده وی بوده است، به صورت رسمی به وی محول می گردد که متن آن در ادامه می آید :
تحریر می‌شود که امور شرعیه متعلق به حدود ناحیه گیو و مختاران و هردنگ و جلگه براکوه الی همند و برمنج و ناحیه سرچاه و بصیران و میغان و کوه بالا و عرب خانه در عهده و کفایت عالیجناب مستطاب فضائل مآب حقایق ابواب ملا محمد حسن و فقه اله تعالی بوده و می‌باشد و آنچه تعلق به امناء شرع مطاع دارد سوای مختص حاکم شرع نافذ الحکم، متعلق به جناب معزی الیه است. کارگزاران دیوان واقف و بر بصیرت خواهند بود. شهر رمضان المبارک ۱۲۹۳ قمری {مهر}عبده الراجی ابوطالب حسینی ۱۲۸۴ قمری .

۲.۸ - اجازه نامه اول آیت الله سید اسماعیل صدر

جناب مستطاب علام فهام عمده العلماء العظام الموید من عنداله المهیمن آقا شیخ محمدحسن هردنگی : دام مجده العالی مختار و ماذون می باشند در تصرف در امور حسبیه که از برای حاکم شرع انور است که به دیگری اذن دهد از قبیل حفظ اموال ایتام و غیاب و اوقاف عامه که بدون ولی و وکیل و متولی می باشند و حقوق از قبیل رد مظالم و سهم حضرت امام جله و علی ابائه افضل الصلوه و اکمل السلام که انشاء الله تعالی به کمال دقت و تمام احتیاط چنانچه و جواز جناب ایشان می باشد، عمل خواهند نمود و هر حقی را به ذی حق خواهند رسانید و داعی را از دعا فراموش نخواهند فرمود و پیوسته به رقعه نگاری مسرورم خواهند داشت. سیما در سال آینده علی فرض حیات در شهر ربیع الثانی استعلام خواهند نمود. حرره الراجی اسماعیل صدر الموسوی {سجع مهر} الراجی اسماعیل موسوی.{بالای سند سمت چپ} : دستخط ملا محمد حسن هردنگی : آقای صدر حفظ الله و ادام الله ایام افاداته

۲.۹ - اجازه نامه دوم آیت الله سید اسماعیل صدر

جناب قبله نصب مستطاب العالم العامل و الفاضل المهذب الکامل عمده العلماء الاعلام الموید من عندا.. الملک العلام عزّ اسمه آقای آخوند ملا محمد حسن ایّده ا.. تعالی را سلام مشتاقانه می رسانم و معروض می دارم که ان شاء ا.. تعالی مدام در حفظ و حمایت حضرت احدیت جل ذکره محفوظ و موفق به ترویج شرع انور و نشر مسایل دینیه و بیان احکام شرعیه بوده، قاطبه اهالی آن اطراف و نواحی پیوسته مستفید و مستفیض باشند. رجاء واثق آنکه اخوان متدیّن وفّقهم ا… تعالی در اطاعت و فرمانبرداری جناب ایشان کوتاهی ننموده به مواعظ و نصایح هدایت یابند و بر صراط مستقیم شرع قویم استوار گردند. البته نیز در امور شرعیه حسبیه از حفظ صغار و قصار و غیاب و وجوه و من ولد وارث له و وجوه تصدی فرموده،انجام امور شرعیه آن را خواهند نمود و این ضعیف را از دعای خیر خود و حسن عاقبت فراموش نخواهند فرمود. ان شاء ا.. هر گونه فرمایشی بود اعلام فرموده در خدمات حاضر خواهم بود(والسلام – ناخوانا – العبد الاقل حرره اسماعیل موسوی){سجع مهر}اسماعیل الموسوی.

شیخ محمد بن عبدالحسین قاینی؛
نجف بن علی‌اکبر بیرجندی؛
محمدحسین قاینی کاخکی؛
شیخ محمد قاینی؛
سیدحسن فقیه؛
شیخ محمد عرب؛
سیدمحمدرضا صامتی؛
• سیدحسن تهامی [۱]    ؛
و...
[۱۹] ولوی، علی‌محمد، تصحیح، ج۱، ص۱، تحشیه و تشریح (هردنگی، محمدحسن، ۱۳۰۲ قمری، تاملات کلامیه)، پژوهشگاه علوم انسانی، چاپ اول، ۱۳۹۶.
[۲۰] علیزاده زهرا، علمای مذهبی قهستان، ص۶۶، تهران، انتشارات فکر و بکر، چاپ اول، ۱۳۹۰.
[۲۱] راشد، محمد‌حسین، کتاب ناتمام آخوند ملا محمدحسن هردنگی، ج۱، ص۱، ۱۳۴۵.
[۲۲] علیزاده بیرجندی، زهرا و سمیرا عباسلو و محمدحسن الهی‌زاده، جایگاه اجوبه‌های علمای بیرجند در مطالعات تاریخ محلی، ص۲۹ – ۵۲، مطالعات فرهنگی اجتماعی خراسان، تابستان ۱۳۹۲ - شماره ۲۸ علمی- ترویجی، ۱۳۹۲.
[۲۳] غوث، کمال، گنج‌نامه ناحیه هردنگ، ج۱، ص۶۲۰، تهران، فکر بکر، ۱۳۹۱.


۱- به مدت ۴۲ سال به عنوان حاکم شرع یکی از بلوک‌های ۹ ‌ ‌گانه قهستان و به مدت ۲ سال‌ به‌طور قطع حاکم شرع قهستان و از سال ۱۲۸۶ قمری تا زمان فوتش، دارای نوعی نظارت بر مسائل شرعی قاینات بوده است.
[۲۴] علیزاده بیرجندی، زهرا و سمیرا عباسلو و محمدحسن الهی‌زاده، جایگاه اجوبه‌های علمای بیرجند در مطالعات تاریخ محلی، ص۲۹ – ۵۲، مطالعات فرهنگی اجتماعی خراسان، تابستان ۱۳۹۲ - شماره ۲۸ علمی- ترویجی، ۱۳۹۲.

۲- استاد نمونه حوزه‌های علمیه قاینات و بیرجند به مدت ۴۲ سال، که منجر به پرورش شاگردانی در قاینات شد که بعدها برخی از آن‌ها از مجتهدین و عالمان قاینات شده‌اند.
[۲۵] جلیلی، حمیده و کمال غوث و سالم حسین‌زاده، پاسخ به چند شبهه بر حدیث غدیر خم و آیه ولایت توسط فقیه مشهور خراسانی ملا محمدحسن هردنگی، مجله دستاوردهای نوین در مطالعات علوم انسانی، دوره و شماره: دوره ۲، شماره ۱۶، ۱۳۹۸.

۳- شجاعت و جسارت وی نسبت به حاکمان قاینات در رسیدگی به حساب‌های مالی و بالطبع مسائل نقدی شرعی
[۲۶] غوث، کمال، آیت‌الله محمدحسن هردنگی (احیاءکننده موقوفات و بقاع متبرکه)، تهران، فکر و بکر، به سفارش اداره کل اوقاف و امور خیریه خراسان جنوبی، ۱۳۹۷.

۴- وقف و بخشش اموال خودش به مردم جهت عزاداری، قرآن‌خوانی و.. به تعداد ۵ مورد.
[۲۷] جلیلی، حمیده و غوث، کمال، بررسی جایگاه عرفانی آیت‌الله محمدحسن هردنگی در مبحث فکر بر اساس سروده فکر کن تا فکر تو ذکر آورد صد هزاران نکته بکر آورد، مجله دستاوردهای نوین در مطالعات علوم انسانی، ص۳۷-۲۸، دوره و شماره: دوره۲، شماره ۲۰، دی ۹۸، ۱۳۹۸.

۵- بانی اصلی ایجاد مزار [[امامزاده سیدالحسین
[۲۸] https://fa.wikipedia.org/wiki/%D۹%۸۵%D۸%B۲%D۸%A۷%D۸%B۱_%D۸%B۳%DB%۸C%D۸%AF_%D۸%A۷%D۹%۸۴%D۸%AD%D۸%B۳%DB%۸C%D۹%۸۶#:~:text=%D۹%۸۵%D۸%B۲%D۸%A۷%D۸%B۱%۲۰%D۸%B۳%DB%۸C%D۸%AF%۲۰%D۸%A۷%D۹%۸۴%D۸%AD%D۸%B۳%DB%۸C%D۹%۸۶%۲۰%DB%۸C%D۸%A۷%۲۰%D۸%AF%D۹%۸۷%DA%A۹,%D۸%A۷%DB%۸C%D۸%B۱%D۸%A۷%D۹%۸۶%۲۰%D۸%A۸%D۹%۸۷%۲۰%D۸%AB%D۸%A۸%D۸%AA%۲۰%D۸%B۱%D۸%B۳%DB%۸C%D۸%AF%D۹%۸۷%۲۰%D۸%A۷%D۸%B۳%D۸%AA.
]] دهک عربخانه (مزار متعلق به سیّد الحسین بن على بن عبید الله القاضى ابن الحسن بن عبید الله بن العبّاس بن امیر المؤمنین على) می‌باشد که جناب آخوند با نفوذ سیاسی و اجتماعی خود و با جمع آوری کمک‌های نقدی و غیر نقدی توانست در سال ۱۳۱۷ قمری این بقعه را تعبیر اساسی نماید).
[۲۹] غوث، کمال سالم حسین‌زاده و حمیده جلیلی، بررسی اسنادی خدمات خاندان هردنگی به مزار دهک و نقش آن‌ها در رسیدگی به موقوفات و امور وابسته به این مزار، مطالعات فرهنگی اجتماعی خراسان، ص۸۵ – ۱۱۸، دوره ۱۰، ش۲، شماره پیاپی ۳۸، علمی-ترویجی، ۱۳۹۴.

۶- رسیدگی به امورات موقوفات و مالیات در قاینات به مدت طولانی سال به تعداد ۱۰۰۰ مورد که اسناد آن موجود است.
[۳۰] جلیلی، حمیده و کمال غوث و سالم حسین‌زاده، پاسخ به چند شبهه بر حدیث غدیر خم و آیه ولایت توسط فقیه مشهور خراسانی ملا محمدحسن هردنگی، مجله دستاوردهای نوین در مطالعات علوم انسانی، دوره و شماره: دوره ۲، شماره ۱۶، ۱۳۹۸.

۷ - از اثرات تعلیمات این عالم بزرگ در منطقه ناحیه هردنگ که بعدها در مردمان محلی باقی ماند، تقویت حس مذهبی و مخالفت با کشف حجاب رضاخانی می‌باشد که این از افتخارات مردمان این منطقه به نسبت خیلی از نقاط کشور می‌باشد.

ملا محمدحسن هردنگی در بین علمای وقت و حکومت حاکمان زمان خویش از جایگاه ویژه‌ای برخوردار بوده است. ایشان در مکتوبات بزرگانی چون آیت‌الله محمد هادی هادوی، آیت‌الله سیدابوطالب مجتهد حسینی قاینی، آیت‌الله العظمی سیّداسماعیل صدر موسوی، آیت‌الله شیخ محمدحسین راشد با احترام و بزرگی یاد شده و نیز از علمایی چون: سیدابوطالب مجتهد قاینی و آیت‌الله العظمی سیّداسماعیل صدر موسوی اجازه‌نامه دریافت کرده است.
ارزش و احترام آخوند از دیدگاه حکومت آنقدر بالا بوده است که در بیش از ۷ حکم مختلف به صورت مستقیم و غیر مستقیم، وی ۲۸ سال از پرداخت مالیات سالیانه معاف بوده است، در حالی که وجود یک چنین احکامی را در سایر شخصیت‌های مشابه پیدا نمی‌کنیم. این احترام از سوی حکومت در حقیقت به دو دلیل صورت می‌گرفته است:
۱. حاکم شرع قهستان.
۲. استاد حوزه‌های علمیه قاینات.


برخی از اتفاقات مهم زندگی آخوند هردنگی به شرح زیر است:

۶.۱ - مناظره با ملا شمس الدین فاضل هروی مفتی شهر هرات افغانستان

آخوند به اذن آقا سیدابوطالب و به همراه سیدابوتراب پسر آقا سیدابوطالب، که برای درمان راهی هرات بوده به آن منطقه رفته و مناظراتی را با علمای اهل تسنن از جمله شمس‌الدین داشته است که شرح آن در ادامه می‌آید:
در یکی از جلسات مناظره، بحث و جدل در خصوص مطهرات عنوان می‌شود شمس‌الدین می‌گوید که خاک هم می‌تواند با همان قدرت آب خاصیت پاک‌کنندگی داشته باشد. چون کسی جوابگوی این مسئله نبوده آخوند به او بیان می‌دارد که اگر پاسخ سوالت را بدهم قانع خواهی شد و این مناظرات را تمام خواهی کرد. شمس‌الدین نیز در پاسخ می‌گوید: آری.
آخوند به او می‌گوید که من که ریشم کوتاه است. تو که ریش بلندی داری آنرا از نجاسات آلوده و سپس با خاک تطهیر کن، آن وقت این جمع نظر خواهند داد که کدام یک درست می‌گوییم. شمس‌الدین که از پاسخ عاجز می‌ماند نسبت به اتمام مناظره و تایید گفته‌های آخوند اقدام می‌کند.
نقل است که بعد از انجام همین مناظرات دستور قتل آخوند به همراه استادش داده می‌شود که آخوند و همراهانش از موضوع اطلاع یافته و شبانه - در حالی‌که چندین بار در مسیر، اسب‌های خود را با قاطر و بالعکس تعویض کرده تا شناسایی نشوند از هرات به سمت قهستان حرکت و از معرکه می‌گریزند.

۶.۲ - عقد ازدواج بدون حضور والدین

روایتی از ایشان بدین صورت می‌باشد که در منطقه ناحیه هردنگ، دختر و پسری عاشق هم می‌شوند ولی والدین آن‌ها که بی‌دلیل راضی به ازدواج آن‌ها نبوده‌اند، در این امر مهم پیش‌قدم نمی‌شده‌اند، تا این‌که دختر و پسر به روحانی محل که آخوند ملامحمدحسن هردنگی بوده مراجعه و موضوع را بیان می‌کنند و ایشان نیز نسبت به عقد آن دو نفر اقدام می‌کنند. والدین آن‌ها که از مسئله خبردار می‌شوند، شکایت روحانی را به دربار امیر تومان می‌برند و او نیز آخوند را احضار می‌کند.
بعد از حضور آخوند در محل حکومت، امیر با تشدد کلامی به او می‌گوید که چرا بی‌اجازه نسبت به عقد این دو اقدام کرده‌ای، آخوند نیز بلافاصله به او پاسخ می‌دهد که جناب امیر من گناه بی‌توجهی والدین این دو را که می‌توانست باعث فساد در گوشه‌ای از ناحیه هردنگ بشود، بسیار بالاتر از عمل خود می‌دانم که جلوی این فساد را گرفتم و در صورت بروز فساد در این منطقه، مردم و همین والدین، من را می‌شناختند و آن وقت کسی از مردم منطقه نمی‌گفت که آقا امیری هم هست. امیر از این سخن آخوند بسیار خوشحال می‌شود و با اکرام فراوان او را بدرقه می‌کند.

۶.۳ - استجابت نفرین

روایتی دیگر در خصوص فوت دختر آخوند به نام فاطمه نساء به شرح ذیل می‌باشد:
نقل است وجوهات شرعیی که مردم به آخوند می‌داده‌اند، توسط آخوند در صندوقچه‌ای نگهداری می‌شده است. روزی داماد آخوند نسبت به وسوسه همسرش در برداشتن پول‌ها اقدام کرده و سبب به سرقت رفتن صندوقچه توسط دختر آخوند می‌شود. داماد آخوند از او می‌خواهد تا چیزی از این مسئله نگوید تا زمانی که این موضوع از اهمیت بیفتد.
چون آخوند به دامادش مشکوک بوده، برای حفظ آبرو به پیش دخترش رفته و از او می‌خواهد واقعیت را بیان کند و یا به شوهرش بگوید که صندوقچه را به جای اول برگردانده تا مسئله پایان یابد. دخترش موضوع را کتمان کرده و به پدر اطمینان می‌دهد که مسئله را از جای دیگری پیگیری نماید.
آخوند که به شخص دیگری مظنون نبوده دست به دعا برداشته و از خداوند درخواست می‌کند که دزد وجوهات حتی اگر از نزدیکانش باشد در کمتر از ۳ روز فوت نماید تا شخص دیگری در منطقه توان و جرأت انجام چنین کاری را پیدا نکند. از قضای روزگار نفرین آخوند اثر کرده و دخترش بعد از گذشت ۳ روز، فوت می‌کند.

۶.۴ - آیا خطاهای خلفا با اجتهاد آنها رفع می شود

موضوعی که در برخی از مناظرات و مباحثات با برادران داشته ام این بود که می گویند خطاهای خلفا را که نمی توانند منکر شوند به اجتهاد خلیفه تصحیح می کنند. به آنها بیان کردم که اگر اجتهاد خلیفه نیکو می بود که چه حاجت به خلیفه، هر کس اجتهادی بکند و به اجتهاد خود برود مدتی سکوت کردند و برخی از آنها گفتند فقط اجتهاد خلیفه حجت است نه هر کس که دوباره جوابشان دادم که خلافتی که نه به نص خدا و رسول باشد هر یک از اوصاف چنین خلیفه را که خواهی مناط صحت اجتهاد قرار دهی از دیگری اولی تر نخواهد بود و به سَبَر و تقسیم و دوران و تردید نفی علت از کل صفات می شود و این مطلب بدیهی است و حاجت به تطویل ندارد. همگان سکوت کرده و هیچ نگفتند

۶.۵ - رفع شبهه تایید خلافت ابی بکر به تقریر یا ذنابه حضرت علی (ع) در مناظره با اهل سنت

بعضی از اهل عصر از اهل سنت که فقیر با او مباحثه کردم استدلال کرد در حقیقت خلافت ابی بکر بر تقریر حضرت علی (ع). چه شمشیر نکشید و جنگ نکرد و تقریر امام حجت است به مذهب شما شیعه چون فعل امام. این سخن را بر وی نقض کردم که پس علی تقریر کرد قتل عثمان را و ورع و منع کرد به نفس نفیس و شمشیر نکشید و مطالبه خون او نکرد با اینکه در مدینه بود و تا ۳ روز جسد عثمان بر زمین ماند. پس فعل علی (ع) دلالت می کند که عثمان مستحق قتل بوده و دم او هدر بود. پس خلافت او باطل شد چون از او باطل شد به اجماع مرکب و عدم قول به فصل خلافت شیخین نیز باطل می شود.

۶.۶ - در بیان اینکه رویت خدا به باصره خواهد بود (مناظره با صوفی)

بلی در مناظره گروهی با اهل این طایفه (صوفیه) که معروف به فهم هستند بیان کردند که رویت خداوند به باصره، اصل تصویر حق است و گفتند که چه عیب دارد که قرار داده باشد که بعد از ملاحظه به این باصره و جارحه مخصوصه علم ضروری به خود را از برای فیه کان خلق کند. لذا گفتم فرض کن خورشید در آسمان یک جزء از نور کرسی است و نور کرسی یک جزء از صد هزاران نور عرش و نور عرش یک جزء از صد هزاران نور حجاب و نور عرش یک جزء از صد هزاران نور سر خداوند. آیا قدرت داری که نظر کنی به کوچکترین جزء نور اسرار الهی که نور خورشید باشد وقتی که در پشت ابر نیست و سپس گفتم ای عارف منصف، این الفاظ با آن تمحل و تصحیح وفق می دهد یا نه و چون در مناظره عاجز آمدند جواب دادند که دیده خواهد شد خدا بلا کیف و دیگری در ضیق واقع شد و مکرر می گفت رویت خداوند یعنی بلق تا گلویش پاره شد

۶.۷ - اینکه اول کسی که تصدیق معراج جسمانی نبی کرد صدیق بود

خود شفاها در مجلس بعضی از ملایان اهل سنت شنیدم اینکه اول کسی که تصدیق معراج جسمانی نبی کرد ابوبکر بود و به همین دلیل ملقب شد به صدیق. به ایشان گفتم این سخن چگونه وفق می دهید با سخن بی بی عایشه که می فرمود جسد نبی غایب نشد در معراج. پس معلوم است که یا تصدیق صدیق و تکذیب به صفت ایشان هر دو کذب است. همگان ساکت شده و پلوت کرده و تا آخر جلسه هیچ نگفتند.

۶.۸ - دلیل بر بطلان جبر و اینکه طریقه مستقیمه ای که باید اعتقاد به آن کرد، اختیار است

در مناظره با یکی از ملّایان اهل سنّت سخن به حدیث «لاجَبرَ وَ لا تَفویضَ و لَکِن اَمرٌ بَینَ اَمرَین» کشید.چنین معنا کرده و گفت : نیست تفویض که امور و اعمال واگذاشته باشد به بندگان و خدای را هیچ مدخلیتی نباشد. گفتم انصاف و حیا چه شد؟ پس باید ضدّین مجتمع شوند و قوعاً و اعتقاداً به هر دو مفسده گردن نهاد و به وی گفتم اگر چنین باشد، باید می¬فرمودند اَمرٌ مِن الأمرَین، نه بینَ الأمرَین. بلکه امری است میان دو امر. نه به معنی ترکّب از هر دو امر، منفعل و خجل شد.

۶.۹ - زهد و ساده زیستی فراوان

در تاریخ علما و عرفای زیادی بوده اند که فقارت آنها در دوران زندگی همیشه زبانزد بوده و روشن گر راه سالکان الهی می باشد. در این میان آخوند نیز مستثنی نبوده و آنچه که از برخی روایات بر می آید وی در اواخر زندگی خود از نظر درآمد مالی در جایگاه مناسبی نبوده آنچنانکه توانایی خرید یا حتی نگهداری حیوانی مثل الاغ نیز برای وی مقدور نبوده است. با وجود احترام خاص وی در بین روحانیون ، مردم و امرای مختلف ولایت قاینات و سیستان و مهیا بودن زندگی تجملاتی برای او و استجابت هر گونه جایگاه مادی برای وی از سوی حاکمان محلی، وی گوشه نشینی و خدمت به مردمان منطقه دوردست عربخانه را به زندگی اعیانی در بیرجند ترجیح می دهد آنگونه که حتی محل مدفن نامبرده نیز همچنان ساده و بدون هیچگونه بقعه ای می باشد و با گذشت حدود ۱۲۰ سال از فوت وی این قبر همچنان پابرجا است(غوث،۱۳۹۱ و راشد،۱۳۴۲). او شخصی است که در روایات مردمی منطقه در زمان فوتش از مال دنیا چیزی برای وراث باقی نگذاشت. در تایید این صحبت سندی است که در آن آخوند به امیر اسماعیل خان شوکت الملک در سال ۱۳۲۱ قمری در نامه ای وضعیت مزار روستای دهک را شرح می دهد. در قسمتهایی از این سند متن ذیل آمده است :
…حیوان سواری که به مزار یا جای دیگر رفت و آمد نمایم ندارم اگر در سری اصطبل حیوانی یا الاغی زیاد باشد مرحمت خواهند فرمود قوه مخارج حیوان دیگر ندارم و همان الاغ را خواهش دارم……
جالب است یک روحانی مورد احترام حکومت، مردم و روحانیون در ۵ سال مانده به آخر عمرش و در سن ۵۸ سالگی توانایی خرید یک الاغ را هم ندارد.

۱. کتاب اعتقادات و اصول معارف:
[۳۱] ولوی، علی‌محمد، تصحیح، تحشیه و تشریح (هردنگی، محمدحسن، ۱۳۰۲ قمری، تاملات کلامیه)، ج۱، ص۱، پژوهشگاه علوم انسانی، چاپ اول، ۱۳۹۶.
این اثر قابل مقایسه با اثر کشف المراد علامه حلی است که وقف بر توسعه علوم اسلامی گردیده است. اصل رساله دست نویس در ۱۷۳ صفحه و در مبحث کلام می‌باشد، فوق العاده مفید بوده و می‌توان آخوند را به عنوان اولین فقیهی که تاکنون کلام را از منظر عرفان نگریسته، معرفی کرد. رساله مذکور در ماه محرم سال ۱۳۰۲ قمری به اتمام رسیده است. این کتاب در سال ۱۳۹۷ شمسی با عنوان تاملات کلامیه چاپ و سپس وقف بر توسعه علوم اسلامی گردید. این رساله در سال ۱۳۹۸ توسط پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی چاپ گردیده است.
۲. رساله توحید: دارای ۵۰ صفحه که مباحثی بسیار مفصل درباره اصول، توحید و خداشناسی می‌باشد.
۳. سفرنامه هرات ملامحمدحسن: مجموعه‌ای از مباحثات وی با علمای اسلام در هرات به منظور تقریب مذاهب و ایجاد وحدت اسلامی بوده است و وی به امر استادش به اتفاق سیدابوتراب پسر آقا سیدابوطالب که بیمار بوده، در حدود سال ۱۲۸۶ قمری در حالیکه جوانی ۲۳ ساله بوده به عنوان نماینده قاینات و سیستان از سوی علما در آن مباحثات شرکت داشته است و حاصل مسافرتش سفرنامه‌ای بوده که در این کتاب شرح کارهایی که در ضمن مسافرت انجام داده و همچنین مباحثاتی که با علمای تسنن داشته، به خصوص متن مذاکرات خود با شمس‌الدین هروی را در آن‌جا نقل کرده است.
۴. دیوان اشعار: تخلص او در شعر صفا بوده و دیوانش شامل قصاید و غزلیات می‌باشد که قصاید آن بعضی عربی و تعدادی فارسی که اغلب در مدح ائمه معصومین (علیه‌السّلام) است، سروده شده است. بسیاری از مهر نامه‌هایی که برای بزرگان نوشته از اول تا آخر آن حتی اجناس صداق را نظماً بیان می‌کرده و در بعضی خطبه‌ها مقدمه را به شعر و اجناس را به نظم بیان می‌کرده است.
۵. رساله عملیه: اکثر صفحات آن نابود شده و فقط در حد ۳۰ استفتاء از آن باقی است.

۱- اصل کشف و شهود معقول و واقع است در معرفت خداوند؛
۲- قطع از مباحث اصول است نه مباحث کلام؛
[۳۲] جلیلی، حمیده و کمال غوث و سالم حسین‌زاده و سیاوش مالکی، ملا محمدحسن هردنگی، ج۱، ص۲۸ – ۱۶، (مجتهدی در سایه تاریخ) فصلنامه علمی پژوهشی علوم اسلامی انسانی، سال سوم شماره۱۲، ۱۳۹۶.
[۳۳] هردنگی، محمدحسن، کتاب اعتقادات و اصول معارف، ص۱-۲، ۱۳۰۲ه ق.

۳- این حقیر استحضار کرده‌ام که عدد در … یحبهم و یحبونه….. ۱۲ است. پس باید عدد خلفاء ۱۲ باشد و چون در این آیه عدد این کلمات ۱۲ است و این کلمات حدا.. است، پس تعدی از ائمه نباید کرد چرا که ائمه هدا.. هستند.
۴- مقام تفصیل قدر مقام انشراح و وضوح است و مقام اجمال مقام ابهام و اخفاء؛
۵- اینکه جمع کثیری از فقهاء به صحت صلوة یا عبادتی دیگر که طمعا فی الجنه یا خوفا من النار به جا آورده شود و این را منافی با قربت ندانسته‌اند بلکه با اخلاص سازگارش دانسته‌اند اگر به تحقیق بنگری یک مرتبه از شرک خفی است.
۶- در خصوص این‌که امام و پیشوا بر مردم واجب است می‌گویم نصب امام لطف است، لطف بر خدا واجب است پس نصب امام بر خدا واجب است.
۷-هر معصومی احق به متابعت است از غیر خود و چون احق به متابعت شد قول او حجت شد و این لازمه مرتبه امامت و خلافت است و …
۸- درباره احادیثی که برخی علماء نسبت ضعف به آن داده‌اند و گاها می‌گویند شبیه است به اضغاث احلام صوفیه می‌گویم که اشتهار حدیث بین طایفه و دلالت احادیث دیگر بر صحت مضمون حدیث کفایت می‌کند مؤونه ضعف حدیث مدنظر را.
۹- مشابهت و واجب تعالی در تجرد از ماده با این‌که ۲ تجرد با هم فرق می‌کند موجب مماثلت در ماهیت نیست که مفسده آن لازم آید زیرا که مشارکت در قضیه سلبیه است نه ثبوتیه.
۱۰- امّا ایمان معنوی و حقیقی آن است که مجتمع باشد در او اقرار لسانی و تصدیق قلبی عن حقیقه و از شفاف قلب و عمل ارکانی هم؛ مگر این‌که مانعی باشد که باعث انکار شود، که قادح در ایمان نخواهد بود.
۱۱- سلام کردن بر ائمه (علیه‌السّلام) از دور و نزدیک سیره مومنین و وسیله نجات یوم الدین است.
۱۲- قیاس بر اثبات نبوت چنین است: محمد (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) مدعی نبوت و صاحب معجزه بود، هر مدعی نبوت صاحب معجزه‌ای بر حق و صادق است پس محمد (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) بر حق و صادق بود.
۱۳- گمان حقیر نسبت به حقایق موجوده خارجیه صدق عدم مشکل است بلکه تلاشی و اضمحلال حاصل می‌شود و این معنی عدم نیست.
۱۴- می‌گویم که ایمان ولایت و محبت کامل است از برای ائمه اطهار که مندرج است در او توحید و نبوت با توابع.
۱۵- سوال قبر از مومن محض و کافر محض ضروری مذهب بلکه دین است.
۱۶- هر صفتی از صفات که در ممکن به کیفیتی است در واجب آن صفت به آن کیفیت منتهی است و چون که علم در ممکنات حصولی است پس باید علم در واجب به این معنی نباشد و در نتیجه علم حصولی در واجب تعالی راهی ندارد.
۱۷- چون اسماء الله توقیفی است اطلاق آن‌ها بر الله روا نباشد.
۱۸- هر معصومی احق به متابعت است از غیر خود و چون احق به متابعت شد قول او حجت شد و این لازمه مرتبه امامت و خلافت است و …
۱۹- وی در اثبات واجب الوجود خداوند پیرو مکتب اشراقی است و می‌گوید هر صفتی از صفات که در ممکن به کیفیتی است در واجب آن صفت به آن کیفیت منتهی است و چون که علم در ممکنات حصولی است پس باید علم در واجب به این معنی نباشد و در نتیجه علم حصولی در واجب تعالی راهی ندارد...
۲۰ - عدم حدوث یک حادثه را به لطف خدا مربوط به قضا و قدر او می‌دانم و نه بدا.
۲۱- علم خدا علّت اشیاء نیست؛ چرا که این علم نه علم ذاتی است که عین ذات است، بلکه حادث است به حدوث معلوم، که این معنی صرف تعلّق و اضافه است؛ و اضافه به مضافٌ الیه فرع وجود مضافٌ الیه است. پس علم تابع معلوم است یعنی می‌داند که بنده به اختیار و اراده خود چنین خواهد کرد، با قدرت او بر این‌که نکند ولی چون می‌کند خداوند عالم فیض وجود باز پس نمی‌گیرد؛ والّا بخل لازم می‌آید در مبدا اعلی.
۲۲- اصل شرعیه تقیه به ادلّه اربعه ثابت و محقّق است.
[۳۴] غوث، کمال، مروری بر آثار و زندگی ملا محمدحسن هردنگی بیرجندی، ج۱، ص۳۸۷- ۳۹۷، مجله تخصصی فقه اهل بیت، تابستان ۱۳۹۰، شماره ۶۶، ۱۳۹۰.
[۳۵] علیزاده، بیرجندی زهرا و سمیرا عباسلو و محمدحسن الهی‌زاده، جایگاه اجوبه‌های علمای بیرجند در مطالعات تاریخ محلی، ص۲۹–۵۲، مطالعات فرهنگی اجتماعی خراسان، تابستان ۱۳۹۲ - شماره ۲۸ علمی- ترویجی، ۱۳۹۲.

۲۳- در نظر آیت ا.. محمد حسن هردنگي فکر در مبدا و معاد ابزاری بسيار قوی تر برای سير و سلوک به نسبت ذکر شمرده شده است و در این خصوص می گوید :
از الذ لذات عقليه نظر در معارف است و برخوردگي به سر مبدا و معاد که برخورد که از کجاست و به کجا مي رود. این مطلب بر کسي که پایه ای از فهم داشته باشد کمال وضوح دارد. کما قال تعالي : ان في خلق السماوات و االارض و اختلاف اليل و النهار لایات لاولي الباب. ملاحظه فرما که چقدر تعریف تفکر و تعقل مي فرماید. جای دیگر حضرت فيلسوف عقلها (ص) مي فرماید : تفکر ساعه خير من عباده سنه و در بعضي اخبار من عباده سبعين سنه. این فکری که برابری با اینقدر از عبادت کند نمي تواند بود مگر در مبدا و معاد چه غير این دو این قابليت را ندارد که برابری با اینقدر از عبادات کند. مجملا کسي را که قریحه صافيه باشد این مطلب نزد او ظهور کمال دارد و نيز معلوم است که تقليد، فکر و تامل در او نيست بلکه محض این است که فالني گفته من هم گفتم.
براهين و اعتبارات عقلیه نيز بر این مطلب قاُُیم و شاهداست . خوب نيک تامل کن برای آنکس که موحد نيست و اعتقادی به خداوند بزرگ ندارد و ذکر نمي داند چه ممکن است ذکر او باشد آیا جز تفکر در آفرینش خدا ذکر دیگری دارد. دقت کن که دستيابي حتي به علوم تجربي نیز نتيجه «تفکر» در صنع خداوند متعال است ....... برای آنکه هر کس تآمل کند مي بيند و مي فهمد بلکه مشهود و محسوس است و افهام مردم مختلف. یک نفر به حسب احوالي که بر او عارض مي شود در هر زماني پایه ای از ادراک دارد به حدی که هر روزی چيزی مي فهمد که روز سابق نمي دانست . پر واضح است این امر که خداوند عالم در جبلت هر کسي قرار داد و به مضمون قل کل یعمل علي شاکلته و.... کل ميسر لما خلق له فرموده . غير این دو از اخبار و آیات لغو و عبث نباید باشد بلکه حکمتي و مقصودی علتهایي در او است. لذا می گویم : فکر کن تا فکر تو ذکر آورد •••• صد هزاران نکته بکر آورد
۲۴- - معاد از ضروریات وابسته به اصول است و اصول بر ۲ است یکی توحید و دیگری نبوت : در توضیح این مطلب آخوند می گوید : اصول دین توحید و نبوت است لقوله تعالی (ان الدین عند الله الا سلام) باز بیان اسلام را فرموده اند که شهادت به وحدانیت و شهادت به رسالت است. امامت و عدل از اصول مذهب ما است. چه اشاعره اهل سنت قائل به آن نیستند. حرفی که مشهور است اصول دین ۵ است عوامی است که فرق بین اصول دین و مذهب نکرده اند و معاد را از اصول دین شمردن خلاف قوائد و ادله. بلی از ضروریاتی است که متعلق است به اصول، چنانچه وجوب نماز و روزه و امثال اینها از ضروریات فرعیه دین است. منشاء شبهه این است که خیلی فرق بین را بین این دو چنین کرده که هر چه متعلق است به اعتقاد از اصول و هر چه متعلق است به عمل از فروع است ولی چون قوم در کتب خود معاد را اصلی از اصول شمرده اند فقیر نیز در تعنون و ترتیب مباحث کتاب متابعت ایشان کرده بر معاد اطلاق اصل نمود.
- همچنین اشتباه است آنچه بعضی از ارباب علم کرده و اعتقاد به تمام آن چیزی را که در اخبار و ادعیه مثل دعای عدیله و امثال آن مذکور است از اصول دین شمرده. چه ، دلیلی بر بودن آنها از اصول نیست والا اصول دین لا یتناهی خواهد بود و دیگر فروعی باقی نخواهد ماند .
هر چند عقیده مشهور بر این است که اصول شامل توحید، نبوت و معاد است اما برخی از فقهای مشهور در این موضوع با آخوند هم عقیده هستند که نام آنها در ادامه می آید :
شیخ طوسی در تجرید اصول را بر ۲ می داند، شهید ثانی اصول را بر ۴ می داند، علامه مجلسی نیز اصول را بر ۶ می داند، علامه حلی نیز معاد را از اصول نمی داند و برخی دیگر از علماء که در طبقه بندی آنها بر معاد اطلاق اصل نگردیده است.


(۱) آیتی، م ح، بهارستان، مشهد، چاپ دوم، انتشارات دانشگاه فردوسی مشهد، ۱۳۷۱.
(۲) جلیلی، حمیده و غوث کمال، بررسی جایگاه عرفانی آیت‌الله محمدحسن هردنگی در مبحث فکر بر اساس سروده فکر کن تا فکر تو ذکر آورد صد هزاران نکته بکر آورد، مجله دستاوردهای نوین در مطالعات علوم انسانی، دوره و شماره: دوره۲، شماره ۲۰، دی ۹۸، ص۳۷-۲۸، ۱۳۹۸.
(۳) جلیلی، حمیده و کمال غوث و سالم حسین‌زاده، پاسخ به چند شبهه بر حدیث غدیر خم و آیه ولایت توسط فقیه مشهور خراسانی ملا محمدحسن هردنگی، مجله دستاوردهای نوین در مطالعات علوم انسانی، دوره و شماره: دوره ۲، شماره ۱۶، ۱۳۹۸.
(۴) جلیلی، حمیده و کمال غوث و سالم حسین زاده و سیاوش مالکی، ملا محمدحسن هَردِنگی، (مجتهدی در سایه تاریخ) فصلنامه علمی پژوهشی علوم اسلامی انسانی، سال سوم شماره۱۲: ۲۸ – ۱۶، ۱۳۹۶.
(۵) جلیلی، حمیده و کمال غوث و سالم حسین زاده و سیاوش مالکی، درآمدی بر معرفی شخصیت و جایگاه علمی نیاکان آقایان راشد محصل مجموعه مقالات همایش ملی نکوداشت خاندان راشد محصل، ۲۰۰، ۱۳۹۷.
(۶) جلیلی، حمیده و کمال غوث و سالم حسین‌زاده، بررسی اسنادی خدمات خاندان هردنگی به مزار دهک و نقش آن‌ها در رسیدگی به موقوفات و امور وابسته به این مزار، مطالعات فرهنگی اجتماعی خراسان، دوره ۱۰، شماره ۲، صفحه ۸۵-۱۱۸، ۱۳۹۴.
(۷) راشد، محمد‌حسین، کتاب ناتمام آخوند ملا محمد حسن هردنگی، ۱۳۴۵.
(۸) راشد محصل، محمدتقی، معرفی یک عقد نامه، مطالعات فرهنگی اجتماعی خراسان، شماره ۳۰، ص۱۹۵- ۲۰۴، ۱۳۹۲.
(۹) راشد، محمد‌تقی، بحث درباره آثار شش تن از علمای قهستان، پایان‌نامه دوره کارشناسی، دانشگاه فردوسی مشهد، ص۱۱۰- ۱۲۵، ۱۳۴۲.
(۱۰) عباسلو، سمیرا و علیزاده بیرجندی زهرا، نقش اجوبه‌های علمای قاینات در تدوین تاریخ اجتماعی منطقه (عصر قاجار)، پایان نامه کارشناسی ارشد، وزارت علوم، تحقیقات و فناوری-دانشگاه بیرجند-دانشکده ادبیات و علوم انسانی، ۱۳۹۲.
(۱۱) علیزاده بیرجندی، زهرا و سمیرا عباسلو و محمدحسن الهی‌زاده، جایگاه اجوبه‌های علمای بیرجند در مطالعات تاریخ محلی، مطالعات فرهنگی اجتماعی خراسان، تابستان ۱۳۹۲ - شماره ۲۸ علمی- ترویجی: ۲۹ – ۵۲، ۱۳۹۲.
(۱۲) علیزاده، زهرا، علمای مذهبی قهستان، تهران، انتشارات فکر و بکر، چاپ اول، ۱۳۹۰، ص۶۶.
(۱۳) غوث، کمال، آیت‌الله محمدحسن هردنگی (احیاءکننده موقوفات و بقاع متبرکه)، تهران، فکر و بکر، به سفارش اداره کل اوقاف و امور خیریه خراسان جنوبی، ۱۳۹۷.
(۱۴) غوث، کمال، مروری بر آثار و زندگی ملا محمدحسن هردنگی بیرجندی، مجله تخصصی فقه اهل بیت، تابستان ۱۳۹۰، شماره ۶۶، ۱۳۹۰، ص۳۸۷- ۳۹۷.
(۱۵) غوث، کمال، گنج‌نامه ناحیه هردنگ، تهران، فکر بکر، ص۶۲۰، ۱۳۹۱.
(۱۶) ولوی، علی‌محمد، تصحیح، تحشیه و تشریح (هردنگی، محمدحسن، ۱۳۰۲ قمری، تاملات کلامیه)، پژوهشگاه علوم انسانی، چاپ اول، ۱۳۹۶.
(۱۷) هردنگی، محمدحسن، کتاب اعتقادات و اصول معارف، ۱۳۰۲ه ق، ص۱-۲.


۱. علیزاده، زهرا، علمای مذهبی قهستان، ص۶۶، تهران، انتشارات فکر و بکر، چاپ اول، ۱۳۹۰.
۲. راشد، محمد‌حسین، کتاب ناتمام آخوند ملا محمد حسن هردنگی، ج۱، ص۱، ۱۳۴۵.
۳. علیزاده بیرجندی، زهرا و سمیرا عباسلو و محمدحسن الهی‌زاده، جایگاه اجوبه‌های علمای بیرجند در مطالعات تاریخ محلی، ص۲۹ – ۵۲، مطالعات فرهنگی اجتماعی خراسان، تابستان ۱۳۹۲ - شماره ۲۸ علمی- ترویجی، ۱۳۹۲.
۴. علیزاده بیرجندی، زهرا و سمیرا عباسلو و محمدحسن الهی‌زاده، جایگاه اجوبه‌های علمای بیرجند در مطالعات تاریخ محلی، ص۲۹ – ۵۲، مطالعات فرهنگی اجتماعی خراسان، تابستان ۱۳۹۲ - شماره ۲۸ علمی- ترویجی.
۵. علیزاده زهرا، علمای مذهبی قهستان، ص۶۶، تهران، انتشارات فکر و بکر، چاپ اول، ۱۳۹۰.
۶. غوث، کمال، آیت‌الله محمدحسن هردنگی (احیاءکننده موقوفات و بقاع متبرکه)، تهران، فکر و بکر، به سفارش اداره کل اوقاف و امور خیریه خراسان جنوبی، ۱۳۹۷.
۷. علیزاده زهرا، علمای مذهبی قهستان، ص۶۶، تهران، انتشارات فکر و بکر، چاپ اول، ۱۳۹۰.
۸. غوث، کمال سالم حسین‌زاده و حمیده جلیلی، بررسی اسنادی خدمات خاندان هردنگی به مزار دهک و نقش آن‌ها در رسیدگی به موقوفات و امور وابسته به این مزار، مطالعات فرهنگی اجتماعی خراسان، دوره ۱۰، ش۲، شماره پیاپی ۳۸، علمی-ترویجی، ۱۳۹۴، ص۸۵ – ۱۱۸.
۹. راشد، محمد‌حسین، کتاب ناتمام آخوند ملا محمدحسن هردنگی، ۱۳۴۵.
۱۰. غوث، کمال، آیت‌الله محمدحسن هردنگی (احیاءکننده موقوفات و بقاع متبرکه)، تهران، فکر و بکر، به سفارش اداره کل اوقاف و امور خیریه خراسان جنوبی، ۱۳۹۷.
۱۱. غوث، کمال، آیت‌الله محمدحسن هردنگی (احیاءکننده موقوفات و بقاع متبرکه)، تهران، فکر و بکر، به سفارش اداره کل اوقاف و امور خیریه خراسان جنوبی، ۱۳۹۷.
۱۲. غوث، کمال، گنج‌نامه ناحیه هردنگ، ج۱، ص۶۲۰، تهران، فکر بکر، ۱۳۹۱.
۱۳. راشد محصل، محمدتقی، معرفی یک عقد نامه، ج۱، ص۱۹۵- ۲۰۴، مطالعات فرهنگی اجتماعی خراسان، شماره ۳۰، ۱۳۹۲.
۱۴. غوث، کمال، آیت‌الله محمدحسن هردنگی (احیاءکننده موقوفات و بقاع متبرکه)، تهران، فکر و بکر، به سفارش اداره کل اوقاف و امور خیریه خراسان جنوبی، ۱۳۹۷.
۱۵. راشد، محمد‌تقی، بحث درباره آثار شش تن از علمای قهستان، ج۱، ص۱۱۰- ۱۲۵، پایان‌نامه دوره کارشناسی، دانشگاه فردوسی مشهد، ۱۳۴۲.
۱۶. غوث، کمال، آیت‌الله محمدحسن هردنگی (احیاءکننده موقوفات و بقاع متبرکه)، تهران، فکر و بکر، به سفارش اداره کل اوقاف و امور خیریه خراسان جنوبی، ۱۳۹۷.
۱۷. جلیلی، حمیده و کمال غوث و سالم حسین‌زاده و سیاوش مالکی، ملا محمدحسن هردنگی، ج۱، ص۲۸ – ۱۶، (مجتهدی در سایه تاریخ) فصلنامه علمی پژوهشی علوم اسلامی انسانی، سال سوم شماره۱۲، ۱۳۹۶.
۱۸. راشد، محمد‌حسین، کتاب ناتمام آخوند ملا محمدحسن هردنگی، ۱۳۴۵.
۱۹. ولوی، علی‌محمد، تصحیح، ج۱، ص۱، تحشیه و تشریح (هردنگی، محمدحسن، ۱۳۰۲ قمری، تاملات کلامیه)، پژوهشگاه علوم انسانی، چاپ اول، ۱۳۹۶.
۲۰. علیزاده زهرا، علمای مذهبی قهستان، ص۶۶، تهران، انتشارات فکر و بکر، چاپ اول، ۱۳۹۰.
۲۱. راشد، محمد‌حسین، کتاب ناتمام آخوند ملا محمدحسن هردنگی، ج۱، ص۱، ۱۳۴۵.
۲۲. علیزاده بیرجندی، زهرا و سمیرا عباسلو و محمدحسن الهی‌زاده، جایگاه اجوبه‌های علمای بیرجند در مطالعات تاریخ محلی، ص۲۹ – ۵۲، مطالعات فرهنگی اجتماعی خراسان، تابستان ۱۳۹۲ - شماره ۲۸ علمی- ترویجی، ۱۳۹۲.
۲۳. غوث، کمال، گنج‌نامه ناحیه هردنگ، ج۱، ص۶۲۰، تهران، فکر بکر، ۱۳۹۱.
۲۴. علیزاده بیرجندی، زهرا و سمیرا عباسلو و محمدحسن الهی‌زاده، جایگاه اجوبه‌های علمای بیرجند در مطالعات تاریخ محلی، ص۲۹ – ۵۲، مطالعات فرهنگی اجتماعی خراسان، تابستان ۱۳۹۲ - شماره ۲۸ علمی- ترویجی، ۱۳۹۲.
۲۵. جلیلی، حمیده و کمال غوث و سالم حسین‌زاده، پاسخ به چند شبهه بر حدیث غدیر خم و آیه ولایت توسط فقیه مشهور خراسانی ملا محمدحسن هردنگی، مجله دستاوردهای نوین در مطالعات علوم انسانی، دوره و شماره: دوره ۲، شماره ۱۶، ۱۳۹۸.
۲۶. غوث، کمال، آیت‌الله محمدحسن هردنگی (احیاءکننده موقوفات و بقاع متبرکه)، تهران، فکر و بکر، به سفارش اداره کل اوقاف و امور خیریه خراسان جنوبی، ۱۳۹۷.
۲۷. جلیلی، حمیده و غوث، کمال، بررسی جایگاه عرفانی آیت‌الله محمدحسن هردنگی در مبحث فکر بر اساس سروده فکر کن تا فکر تو ذکر آورد صد هزاران نکته بکر آورد، مجله دستاوردهای نوین در مطالعات علوم انسانی، ص۳۷-۲۸، دوره و شماره: دوره۲، شماره ۲۰، دی ۹۸، ۱۳۹۸.
۲۸. https://fa.wikipedia.org/wiki/%D۹%۸۵%D۸%B۲%D۸%A۷%D۸%B۱_%D۸%B۳%DB%۸C%D۸%AF_%D۸%A۷%D۹%۸۴%D۸%AD%D۸%B۳%DB%۸C%D۹%۸۶#:~:text=%D۹%۸۵%D۸%B۲%D۸%A۷%D۸%B۱%۲۰%D۸%B۳%DB%۸C%D۸%AF%۲۰%D۸%A۷%D۹%۸۴%D۸%AD%D۸%B۳%DB%۸C%D۹%۸۶%۲۰%DB%۸C%D۸%A۷%۲۰%D۸%AF%D۹%۸۷%DA%A۹,%D۸%A۷%DB%۸C%D۸%B۱%D۸%A۷%D۹%۸۶%۲۰%D۸%A۸%D۹%۸۷%۲۰%D۸%AB%D۸%A۸%D۸%AA%۲۰%D۸%B۱%D۸%B۳%DB%۸C%D۸%AF%D۹%۸۷%۲۰%D۸%A۷%D۸%B۳%D۸%AA.
۲۹. غوث، کمال سالم حسین‌زاده و حمیده جلیلی، بررسی اسنادی خدمات خاندان هردنگی به مزار دهک و نقش آن‌ها در رسیدگی به موقوفات و امور وابسته به این مزار، مطالعات فرهنگی اجتماعی خراسان، ص۸۵ – ۱۱۸، دوره ۱۰، ش۲، شماره پیاپی ۳۸، علمی-ترویجی، ۱۳۹۴.
۳۰. جلیلی، حمیده و کمال غوث و سالم حسین‌زاده، پاسخ به چند شبهه بر حدیث غدیر خم و آیه ولایت توسط فقیه مشهور خراسانی ملا محمدحسن هردنگی، مجله دستاوردهای نوین در مطالعات علوم انسانی، دوره و شماره: دوره ۲، شماره ۱۶، ۱۳۹۸.
۳۱. ولوی، علی‌محمد، تصحیح، تحشیه و تشریح (هردنگی، محمدحسن، ۱۳۰۲ قمری، تاملات کلامیه)، ج۱، ص۱، پژوهشگاه علوم انسانی، چاپ اول، ۱۳۹۶.
۳۲. جلیلی، حمیده و کمال غوث و سالم حسین‌زاده و سیاوش مالکی، ملا محمدحسن هردنگی، ج۱، ص۲۸ – ۱۶، (مجتهدی در سایه تاریخ) فصلنامه علمی پژوهشی علوم اسلامی انسانی، سال سوم شماره۱۲، ۱۳۹۶.
۳۳. هردنگی، محمدحسن، کتاب اعتقادات و اصول معارف، ص۱-۲، ۱۳۰۲ه ق.
۳۴. غوث، کمال، مروری بر آثار و زندگی ملا محمدحسن هردنگی بیرجندی، ج۱، ص۳۸۷- ۳۹۷، مجله تخصصی فقه اهل بیت، تابستان ۱۳۹۰، شماره ۶۶، ۱۳۹۰.
۳۵. علیزاده، بیرجندی زهرا و سمیرا عباسلو و محمدحسن الهی‌زاده، جایگاه اجوبه‌های علمای بیرجند در مطالعات تاریخ محلی، ص۲۹–۵۲، مطالعات فرهنگی اجتماعی خراسان، تابستان ۱۳۹۲ - شماره ۲۸ علمی- ترویجی، ۱۳۹۲.



بازنویسی توسط گروه پژوهشی ویکی فقه.






جعبه ابزار