• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

مشکلات اصحاب صفه

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف



درباره تأمین پوشاک اهل صفه جز چند گزارش محدود، اطلاعات چندانی در دست نیست.



برخی مستمندان صفّه برای حل مشکل سرما در فصل زمستان به حفره‌ها پناه می‌بردند.
[۱] طبری، محمد بن جریر، جامع البیان، ج‌۲۸، ص‌۵۲.
[۲] قرطبی، محمد بن احمد، الجامع لاحکام القرآن، ج‌۱۸، ص‌۱۵.



بنا به گزارشی حضرت زهرا (علیهماالسلام) پارچه‌ای را به پیامبر بخشید و ایشان آن را در میان چند تن توزیع کرد تا با آن پایین تنه خود را بپوشانند ( ِازار ). پارچه کتانی محدود و نامرغوبی که یک بار پیامبر به برخی از آن‌ها داده بود و پوستشان را می‌آزرد مایه اعتراضشان شده بود.
[۵] مسند احمد، ج‌۴، ص‌۵۴۰.



پیامبر برای رفع نگرانی اهل صفّه در نماز ، به ویژه آن‌که بانوان پشت سر مردان به نماز می‌ایستادند، از زنان خواستند دیرتر از مردان سر از سجده بردارند و زودتر از آنان به سجده روند.
[۸] صحیح ابن خزیمه، ج‌۱، ص‌۳۷۵.



برای بهبود وضع معیشت صفّه نشینان راهکارهای متعددی چون تشویق به صدقه و انفاق، تشویق به ازدواج ، استفاده از غنایم و درآمدهای ناشی از جنگها دنبال شده است. هرگاه غذایی به پیامبر می‌رسید میان اهل صفّه توزیع می‌شد و چنانچه هدیه بود پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم) خود نیز از آن می‌خورد.

۴.۱ - درخواست از نماز‌گزاران

ایشان برای اطعام اصحاب صفّه از نمازگزاران نماز عشا مدد می‌جست و برخی را نیز، خود به خانه می‌برد.
[۱۰] سنن ابن ماجه، ج‌۱، ص‌۲۴۸.
او می‌فرمود: هرکس غذایش برای دو نفر کافی است یک نفر، و هرکس برای ۴ نفر، دو نفر از اصحاب صفّه را اطعام کند. با این همه، باز گاهی برخی از اهل صفّه مدتها گرسنه می‌ماندند و به ناچار به پیامبر پناه می‌بردند. داستانهای کرامت‌آمیز متعددی درباره اطعام شماری از اصحاب صفّه با غذای اندکی که پیامبر خود تهیه می‌کرد نقل شده است.
[۱۴] نوری طبرسی، حسین، المستدرک، ج‌۴، ص‌۱۱۸.
[۱۵] مجمع الزوائد، ج‌۸، ص‌۳۰۵‌-۳۰۹.
[۱۶] مسند احمد، ج‌۴، ص‌۵۴۴.



با ملاحظه سیر تاریخی به نظر می‌رسد در آغاز ، کمک و انفاق به مهاجران صفّه‌نشین عمدتاً از سوی انصار صورت می‌گرفت، ازاین‌رو می‌توان بسیاری از گزارشهایی را که در این زمینه از انصار روایت شده مربوط به این دوره دانست، هرچند این کمکها تا پایان حیات پیامبر ادامه داشت.


گروهی از انصار در فصل برداشت محصول، مقداری خرما به مسجد می‌آوردند و شاخه‌های آن را در آن‌جا می‌آویختند و برخی هم از این فرصت برای انفاق شاخه‌های آفت‌زده خرماهایشان استفاده کردند که آیه ۲۶۷ سوره بقره نازل گردید: «یاَیُّهَا الَّذینَ ءامَنوا اَنفِقوا مِن طَیِّبتِ ما کَسَبتُم ومِمّا اَخرَجنا لَکُم مِنَ‌الاَرضِ...».
[۱۹] سنن الترمذی، ج‌۴، ص‌۲۸۷.
[۲۰] المصنف، ابن‌ابی شیبه، ج‌۳، ص‌۱۱۵.
خداوند در این آیه محصولات کشاورزی را عطای الهی به بندگان دانسته و از آن‌ها خواسته از محصولات مرغوب خود انفاق کنند.


به روایتی از امام باقر (علیه‌السلام) یکی از انصار در برابر ثواب اخروی ذکری که از پیامبر آموخت، محصول باغ خود را به اهل صفّه اختصاص داد و در این هنگام آیات ۵‌۷ سوره لیل نازل شد: «فَاَمّا مَن اَعطی واتَّقی وصَدَّقَ بِالحُسنی فَسَنُیَسِّرُهُ لِلیُسری‌= هر که مال خود را بخشید و پرهیزگاری کرد... ما راه آسان را برای او فراهم می‌سازیم».


در داستان دیگری روزی پیامبر یکی از اصحاب صفّه را برای اطعام به نزد یکی از انصار فرستاد؛ اما چون در خانه آن انصاری غذایی اندک بود، انصاری از همسرش خواست فرزندش را بخواباند تا درخواست غذا نکند و خود نیز چراغ را خاموش کرد تا آن مهمان متوجه غذا نخوردن صاحب خانه نشود که بنا به روایتی در این هنگام آیه ۹ سوره حشر : «... و‌یؤثرون علی انفسهم و لو‌کان بهم خصاصة... = (مهاجران را) بر خود مقدم‌ می‌دارند، هرچند خود نیازمند باشند...» نازل‌ گردید.
[۲۶] نوری طبرسی، حسین، المستدرک الوسائل، ج‌۴، ص‌۱۴۵.
با توجه به نزول این آیه درباره غنایم غزوه بنی نضیر و جمع بودن سیاق آن چنین شأن نزولی ضعیف به نظر می‌رسد؛ اما به اصل حادثه آسیب نمی‌زند.


برخی از جوانان انصاری هم درآمدهای حاصل از خارکنی را به مستمندان صفّه می‌بخشیدند
[۲۸] صحیح البخاری، ج‌۴، ص۴۳.
[۲۹] قرطبی، محمد بن احمد، الجامع لاحکام القرآن، ج‌۸، ص‌۶۹.
و اگر می‌توانستند گوسفندی خریده و برای پیامبر و خانواده‌اش می‌چرانیدند.
[۳۰] مسند احمد، ج‌۳، ص‌۵۹۸.
[۳۱] المعجم الصغیر، ج‌۱، ص‌۱۹۴.
[۳۲] کنز العمال، ج‌۱۰، ص‌۵۶۷‌-۵۶۸.
به احتمال، چَرا و تهیه هیزم در اراضی خصوصی صورت می‌گرفت و گرنه مهاجران فقیر نیز قادر به این امر بودند.


برخی از انصار متکفل فرد خاصی از اصحاب صفّه شده بودند.
[۳۳] کنز العمال، ج‌۱۲، ص‌۴۴۰.
داستانهایی هم از اطعام برخی از زنان انصار از جمله ام سلیم یا ام مالک وجود دارد.
[۳۴] مجمع الزوائد، ج‌۸، ص‌۳۰۹.
[۳۵] الاحادیث الطوال، ص‌۱۳۰.
درباره سعد‌ بن‌ عباده ، از بزرگان خزرج نیز گزارش شده که هر شب ۸۰ تن از اصحاب صفّه را اطعام می‌کرد. افزون بر انصار، برخی از مهاجران نیز به مدد اهل صفّه می‌آمدند.


پس از تولد امام حسن و امام‌حسین (علیهماالسلام) فاطمه (علیهاالسلام) می‌خواست برایشان گوسفندی عقیقه کند که پیامبر وی را منصرف کرد. ایشان به وزن موهای آن دو نقره صدقه داد، تا برای اصحاب صفّه هزینه شود.
[۳۸] مسند احمد، ج‌۷، ص‌۵۳۷.
[۳۹] مناقب امیرالمؤمنین، ج‌۲، ص‌۲۷۳.
[۴۰] السنن الکبری، ج‌۱۴، ص‌۲۶۳.


۱۱.۱ - صدقه فاطمه

گاهی رفتار پیامبر باعث می‌شد تا فاطمه (علیهاالسلام) آنچه را که همسرش از جنگ به غنیمت آورده بود نیز صدقه‌ه دهد.


به روایت ابن‌عباس نیز آیه ۲۷۱ سوره بقره : «اِن تُبدوا الصَّدَقتِ فَنِعِمّا هِیَ واِن‌تُخفوها وتُؤتوهَا الفُقَراءَ فَهُوَ خَیرٌ لَکُم و یُکَفِّرُ عَنکُم مِن سَیِّاتِکُم واللّهُ بِما تَعمَلونَ خَبیر» از صدقات مخفیانه علی بن‌ ابی‌طالب به اصحاب صفّه حکایت می‌کند. کمکهای همزمان او و عبدالرحمن بن عوف به اصحاب صفّه با نزول آیه ۲۷۴ سوره بقره همراه شد:«اَلَّذینَ یُنفِقونَ اَمولَهُم بِالَّیلِ والنَّهارِ سِرًّا وعَلانِیَةً فَلَهُم اَجرُهُم عِندَ رَبِّهِم ولا خَوفٌ عَلَیهِم ولا هُم یَحزَنون» در روایت ابن‌عباس آمده که از میان صدقات فراوان و علنی عبد الرحمن و صدقه مخفیانه و ناچیز علی (علیه‌السلام)، خداوند صدقه علی (علیه‌السلام) را ترجیح داد.
[۴۷] عمده، ص۳۵۰.



روایتهایی هم از انفاق جعفر‌ بن‌ ابی‌طالب وجود دارد. خباب نیز که پیش‌تر در صفّه بود، پس از ازدواج تنها یک گوسفند داشت و سفارش کرده بود برای دوشیدن آن، گوسفند را نزد اهل صفّه ببرند.


با توجه به فقر نسبتاً زیاد اهل صفّه برخی صفّه را «خانه صدقه‌گیران» تعریف کرده‌اند، در نتیجه تمامی آیات مدنی که در آن‌ها به صدقه، مساکین ، فقرا و انفاق اشاره شده است به نحوی با ساکنان صفّه مربوط است، هرچند، شأن نزول نگاران به جهت کمبود اطلاعات ، گزارشی ذیل آن آیات ارائه نکرده باشند. از معدود شأن نزولهای گزارش شده دراین زمینه که اشاره‌ای روشن به اصحاب صفّه دارد روایاتی است که ذیل آیات ۲۷۱ و ۲۷۳ سوره بقره نقل شده است: «اِن تُبدوا الصَّدَقتِ فَنِعِمّا هِیَ واِن تُخفوها وتُؤتوهَا الفُقَراءَ فَهُوَ خَیرٌ لَکُم... لِلفُقَراءِ الَّذینَ‌اُحصِروا فی سَبیلِ اللّهِ لایَستَطیعونَ ضَربًا فِی الاَرض» در این آیات صدقه‌ها به تهیدستان مهاجری اختصاص یافته که به سبب ایمانشان در موطن خود ایمن نبودند و به مدینه مهاجرت کرده بودند و نمی‌توانستند کار کنند.
[۵۴] غرر التبیان، ص‌۲۲۲.


۱۴.۱ - تشویق به ازدواج

راهکار دیگری که پیامبر برای سامان گرفتن وضع اصحاب صفّه دنبال می‌کرد، تشویق آنان به ازدواج بود. در این زمینه می‌توان به ازدواج بلال‌حبشی با خواهر عبدالرحمن‌ بن‌ عوف اشاره کرد که از توان مالی خوبی برخوردار بود؛ اما این گزینه‌ها همواره فراهم نبود.

۱۴.۱.۱ - منع ازدواج با روسپی

برخی از اصحاب صفّه با مشاهده بی‌میلی مردان یثرب به ازدواج با زنان متمکنی که سابق بر این در یثرب به روسپی‌گری اشتغال داشتند، ازدواج با آن‌ها را مطرح کردند. احتمالا این عده، بر خلاف دیگر زنان مدینه شرایط دشواری برای ازدواج تعیین نکرده بودند. در پی همین درخواست، آیه ۳ سوره نور نازل شد و آنان را از این کار منصرف ساخت:
[۵۸] طبری، محمد بن جریر، جامع البیان، ج‌۱۸، ص‌۹۴.
«... والزّانِیَةُ لا‌یَنکِحُها اِلاّ زان اَو مُشرِکٌ و حُرِّمَ ذلِکَ عَلَی المُؤمِنین= زن زناکار را جز مرد زناکار یا مشرک به زنی نگیرد و بر مؤمنان این (کار) حرام شده‌است».

۱۴.۲ - اموال خالصه پیامبر

یکی دیگر از منابع تأمین کننده هزینه‌های اهل صفّه، به ویژه در ۵ سال دوم حکومت پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم) در مدینه، غنایم به دست آمده در جنگها و درآمدهای حاصل از اموال خالصه پیامبر (مانند اموال بنی‌نضیر) بود. بر اساس آیات سوره حشر خداوند جنگجویان را بر اثر نقش ناچیزشان در جنگ بنی نضیر از غنایم محروم کرد و همه اموال به دست آمده را به‌صورت خالصه در اختیار پیامبر نهاد: «ما اَفاءَ اللّهُ عَلی رَسولِهِ مِن اَهلِ القُری فَلِلّهِ ولِلرَّسولِ ولِذِی القُربی والیَتمی والمَسکینِ وابنِ السَّبیلِ لِلفُقَراءِ المُهجِرینَ الَّذینَ اُخرِجوا مِن دیرِهِم واَمولِهِم= آنچه خداوند (از‌ بنی‌نضیر) به پیامبر خویش داد از آنِ خدا، پیامبر و خویشاوندانش، ایتام ، بیچارگان و در راه ماندگان است... فقیران مهاجری که از کاشانه و دارایی خود رانده شده‌اند...».
[۶۴] طبری، محمد بن جریر، جامع البیان، ج‌۲۸، ص‌۴۶.
[۶۵] طبری، محمد بن جریر، جامع البیان، ج‌۲۸، ص۵۴.
پیامبر بخشی از اموال به دست آمده را بنا به درخواست انصار در میان مهاجران مستمند توزیع کرد و مانده آن را در تملک خود باقی نهاد.


مخالفت پیامبر با ارتقای ناچیز وضع زندگی خود پس از غزوه خیبر ‌که غنایم فراوانی به همراه داشت‌ با اعتراض همسران آن حضرت مواجه‌ شد و حاکی از آن است که وضعیت نابسامان مهاجران تا سال ششم ادامه داشته‌است.


ایشان حتی از پرداخت بخشی از غنایم به بستگان مستمندش همچون فاطمه و علی (علیهماالسلام) پرهیز کرد. در مقابل، تسبیح حضرت زهرا (علیهاالسلام) را به آن حضرت آموخت.
[۶۸] مسند احمد، ج۱، ص۱۷۱.



۱. طبری، محمد بن جریر، جامع البیان، ج‌۲۸، ص‌۵۲.
۲. قرطبی، محمد بن احمد، الجامع لاحکام القرآن، ج‌۱۸، ص‌۱۵.
۳. طبرسی، حسن بن فضل، مکارم الاخلاق، ص‌۹۴.    
۴. مجلسی، محمدباقر، بحارالانوار، ج‌۴۳، ص‌۸۴.    
۵. مسند احمد، ج‌۴، ص‌۵۴۰.
۶. نمیری بصری، عمر بن شبه، تاریخ المدینه، ج‌۲، ص‌۴۸۶.    
۷. طبرسی، حسن بن فضل، مکارم الاخلاق، ص‌۹۴.    
۸. صحیح ابن خزیمه، ج‌۱، ص‌۳۷۵.
۹. بغدادی، محمد بن سعد، الطبقات الکبری، ج‌۱، ص‌۲۹۶.    
۱۰. سنن ابن ماجه، ج‌۱، ص‌۲۴۸.
۱۱. ابن اثیر، علی بن محمد، اسد الغابه، ج‌۳، ص‌۶۸.    
۱۲. ابن عساکر، ابوالقاسم، تاریخ دمشق، ج‌۳۵، ص‌۲۵.    
۱۳. البدایة والنهایه، ابن کثیر، ج‌۶، ص۱۱۲.    
۱۴. نوری طبرسی، حسین، المستدرک، ج‌۴، ص‌۱۱۸.
۱۵. مجمع الزوائد، ج‌۸، ص‌۳۰۵‌-۳۰۹.
۱۶. مسند احمد، ج‌۴، ص‌۵۴۴.
۱۷. ابن عساکر، ابوالقاسم، تاریخ دمشق، ج‌۶۷، ص‌۳۱۹.    
۱۸. بقره/سوره۲، آیه۲۶۷.    
۱۹. سنن الترمذی، ج‌۴، ص‌۲۸۷.
۲۰. المصنف، ابن‌ابی شیبه، ج‌۳، ص‌۱۱۵.
۲۱. الدر المنثور، سیوطی، ج‌۱۲، ص‌۵۸.    
۲۲. لیل/سوره۹۲، آیه۵‌۷.    
۲۳. الامالی، صدوق، ص‌۲۷۰.    
۲۴. حشر/سوره۵۹، آیه۹.    
۲۵. واحدی، علی بن احمد، اسباب‌ النزول، ص۴۱۹.    
۲۶. نوری طبرسی، حسین، المستدرک الوسائل، ج‌۴، ص‌۱۴۵.
۲۷. واقدی، محمد بن عمر، المغازی، ج‌۱، ص‌۳۴۷.    
۲۸. صحیح البخاری، ج‌۴، ص۴۳.
۲۹. قرطبی، محمد بن احمد، الجامع لاحکام القرآن، ج‌۸، ص‌۶۹.
۳۰. مسند احمد، ج‌۳، ص‌۵۹۸.
۳۱. المعجم الصغیر، ج‌۱، ص‌۱۹۴.
۳۲. کنز العمال، ج‌۱۰، ص‌۵۶۷‌-۵۶۸.
۳۳. کنز العمال، ج‌۱۲، ص‌۴۴۰.
۳۴. مجمع الزوائد، ج‌۸، ص‌۳۰۹.
۳۵. الاحادیث الطوال، ص‌۱۳۰.
۳۶. ابن عساکر، ابوالقاسم، تاریخ دمشق، ج۲۰، ص۲۶۲.    
۳۷. عسقلانی، ابن حجر، الاصابة فی تمییز الصحابه، ج۳، ص۵۶.    
۳۸. مسند احمد، ج‌۷، ص‌۵۳۷.
۳۹. مناقب امیرالمؤمنین، ج‌۲، ص‌۲۷۳.
۴۰. السنن الکبری، ج‌۱۴، ص‌۲۶۳.
۴۱. نوری طبرسی، حسین، مستدرک الوسائل، ج‌۶، ص۵۱۲.    
۴۲. طبرسی، فضل بن حسن، مکارم‌ الاخلاق، ص‌۹۴.    
۴۳. بقره/سوره۲، آیه۲۷۱.    
۴۴. حاکم حسکانی، عبیدالله بن احمد، شواهد التنزیل، ج‌۱، ص‌۱۴۸.    
۴۵. بقره/سوره۲، آیه۲۷۴.    
۴۶. ابن شهرآشوب، محمد بن علی، مناقب آل ابی طالب علیهم‌السلام، ج۱، ص۳۴۵-۳۴۶.    
۴۷. عمده، ص۳۵۰.
۴۸. حاکم حسکانی، عبیدالله بن احمد، شواهد التنزیل، ج‌۱، ص‌۱۴۸.    
۴۹. بغدادی، محمد بن سعد، الطبقات الکبری، ج‌۸، ص‌۲۲۶.    
۵۰. ابن عساکر، ابوالقاسم، تاریخ دمشق، ج‌۶۷، ص‌۳۲۰.    
۵۱. بقره/سوره۲، آیه۲۷۱.    
۵۲. بقره/سوره۲، آیه۲۷۳.    
۵۳. زمخشری، محمود بن عمر، الکشاف، ج‌۱، ص‌۳۱۸.    
۵۴. غرر التبیان، ص‌۲۲۲.
۵۵. قرطبی، محمد بن احمد، الجامع لاحکام القرآن، ج‌۵، ص‌۲۵۳.    
۵۶. نور/سوره۲۴، آیه۳.    
۵۷. طبری، محمد بن جریر، جامع البیان، ج‌۱۹، ص۹۶.    
۵۸. طبری، محمد بن جریر، جامع البیان، ج‌۱۸، ص‌۹۴.
۵۹. واحدی، علی بن احمد، اسباب النزول، ص۳۱۶.    
۶۰. طبرسی، فضل بن حسن، مجمع البیان، ج‌۷، ص۲۲۰.    
۶۱. حشر/سوره۵۹، آیه۸.    
۶۲. طبری، محمد بن جریر، جامع البیان، ج‌۲۳، ص۲۷۶ - ۲۷۸.    
۶۳. طبری، محمد بن جریر، جامع البیان، ج‌۲۳، ص۲۸۰ - ۲۸۱.    
۶۴. طبری، محمد بن جریر، جامع البیان، ج‌۲۸، ص‌۴۶.
۶۵. طبری، محمد بن جریر، جامع البیان، ج‌۲۸، ص۵۴.
۶۶. بحرانی، یوسف، الحدائق الناظرة، ج‌۲۳، ص‌۹۹.    
۶۷. نوری طبرسی، حسین، مستدرک الوسائل، ج‌۱۵، ص‌۳۱۰.    
۶۸. مسند احمد، ج۱، ص۱۷۱.
۶۹. ثقفی، ابراهیم بن محمد، الغارات، ج۲، ص۷۳۹.    



دائرة‌المعارف قرآن کریم، برگرفته از مقاله «اَصحاب صُفَّه».    




جعبه ابزار