لَمْع (مفرداتنهجالبلاغه)
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
لَمْع (به فتح لام و سکون میم) از
واژگان نهج البلاغه به معنای روشن شدن است.
مواردى از ماده
لمع در «
نهج البلاغه» آمده است.
لَمْع (مثل عقل) و
لَمَعان (مثل جريان) به معنای روشن شدن هستند.
«
لَمَعَ البرقُ لَمْعاً و لَمَعاناً: اضاءَ.»
التماع نيز به معنای روشن شدن است.
برخی از مواردی که در «
نهجالبلاغه» به کار رفته است، به شرح ذیل میباشد:
امام (صلواتاللهعلیه) درباره
رسول خدا (صلیاللهعلیهوآله) فرموده:
«فَهُوَ ... و سِراجٌ لَمَعَ ضَوْؤُهُ، وَ شِهابٌ سَطَعَ نورُهُ.» «چراغى است كه نورش دميده و شهابى است كه روشنيش بلند گرديده است.»
و درباره
خلافت خويش فرموده:
«فَقَدْ طَلَعَ طالِعٌ، وَ لَمَعَ لامِعٌ، وَ لاحَ لائِحٌ، وَ اعْتَدَلَ مائِلٌ، وَ اسْتَبْدَلَ اللهُ بِقَوْم قَوْماً، وَ بِيَوم يَوْماً.» «طلوع كرد طلوع كنندهاى، روشن شد روشن شوندهاى، آشكار شد آشكار شوندهاى، و راست شد كجى و عوض گرفت خداوند قومى را به جاى قومى و روزى را به جاى روزى.»
گويند: آنرا بعد از قتل
عثمان فرموده است.
امیرالمومنین (علیهالسلام) در
حکمت ۲۶۷ فرمود:
«اللَّهُمَّ إِنّي أَعوذُ بِكَ أَنْ تَحْسُنَ في لامِعَةِ الْعُيونِ عَلانِيَتي، وَ تَقْبُحَ فيما أُبْطِنُ لَكَ سَريرَتيِ.» «بار پروردگارا! به تو پناه مىبرم! از اين كه ظاهرم را در چشمها نيكو جلوه دهى و باطنم را در پيشگاهت زشت سازى.»
«
لامعة العيون» روشنائى چشمها يعنى در آشكار.
هنگامى كه امام عليه السلام وارد
بصره شد
انس بن مالک را خواست تا نزد
طلحه و
زبیر برود و آنچه را كه از
پیامبر (صلیاللهعلیهوآله) درباره آنها شنيده به آنها يادآورى كند. انس از اين مأموريّت سرپيچى كرد و به خدمت امام عليه السلام آمد و گفت: من آن را فراموش كردهام؛ امام فرمود:
«فَضَرَبَكَ اللهُ بِها بَيْضاءَ لامِعَةً لا تُوارِيها الْعِمامَةُ.» «
خداوند سرت را به سفيدى روشنى مبتلا كند كه
عمامه آن را نتواند پوشانيد.»
در «عمم- عمامه» گذشت.
«بَيْضَاءَ
لاَمِعَةً» به معنای سفيدى آشكار است.
مواردى از ماده
لمع در «نهج البلاغه» آمده است.
•
قرشی بنایی، علیاکبر، مفردات نهج البلاغه، برگرفته از مقاله «لمع»، ج۲، ص۹۵۰.