غَبَر (مفرداتنهجالبلاغه)
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
غَبَر (به فتح غین و باء) و
غُبور (به ضم غین و باء) از
واژگان نهج البلاغه به معنای ماندن و رفتن، از لغات اضداد است.
این واژه دارای مشتقاتی است که در
نهج البلاغه بهکار رفته است، مانند:
•
غُبَار (به ضم غین و فتح باء) به معنای بقیّه
خاک پراکنده شده است.
•
غابِر (به کسر باء) به معنای کسی که بعد از رفتن آنکه با او بوده، مانده است.
حضرت علی (علیهالسلام) درباره
پیامبران و
صاحب زنج و .. از این واژه استفاده نموده است.
غَبَر و
غُبُور به معنای ماندن و رفتن و از لغات اضداد آمده است.
«
غَبَرَ غُبوراً: مَكَث وَ بَقِي وَ ذَهب وَ مَضی.»
«
غُبَار» بقیّه خاک پراکنده شده است.
«
غابر» به معنای کسی که بعد از رفتن آنکه با او بوده، مانده است.
برخی از مواردی که در «نهجالبلاغه» به کار رفته است، به شرح ذیل می باشد:
امام (صلواتاللهعلیه) درباره پیامبران فرموده است:
«وَ لَمْ يُخْلِ اللهُ سُبْحانَهُ خَلْقَهُ مِنْ نَبيٍّ ... سابِق سُمِّيَ لَهُ مَنْ بَعْدَهُ، أَوْ غابِر عَرَّفَهُ مَنْ قَبْلَهُ.» «
خداوند سبحان خالی نگذاشته مخلوق خود را از پیامبر پیشین که پیامبر بعدی برای او معرّفی شده یا پیامبر بعدی که پیامبر پیشین او را معرّفی کرده است.»
منظور از «
غابر» در اینجا پیامبر آینده و پیامبر باقی است.
در
خطبه ۱۰۱ فرموده است:
«وَ الْجُوعِ الاَْغْبَرِ.» «
گرسنگی سیاه که چهرهها را سیاه و غبارآلود کند.»
درباره صاحب زنج فرموده است:
«كَأَنّي بِهِ وَ قَدْ سارَ بِالْجَيْشِ الَّذي لا يَكونُ لَهُ غُبارٌ وَ لا لَجَبٌ، وَ لا قَعْقَعَةُ لُجُم، وَ لا حَمْحَمَةُ خَيْل.» «گويا من او را مىبينم كه با لشكرى بدون
غبار و سر و صدا و بدون حركات افسارها و شيهه اسبان به راه افتاده.»
چنانکه در «حمحمه» گذشت.
در
خطبه ۸۲ فرموده است:
«غُبَّرِ جِماحِهِ، وَ سَنَنِ مِراحِهِ.» «در فتنهاش از
دنیا رفت، پيشامدهاى
مرگ او را در باقيماندههاى سركشى و راههاى تكبّرش احاطه كرد.»
در «مرح» خواهد آمد.
در
خطبه ۲۲۳ فرموده است:
«وَ رَأَيْتُ صِبْيانَهُ شُعْثَ [
الشُّعورِ، غُبْرَ]
الاَْلْوانِ، مِنْ فَقْرِهِمْ.» «بچههایش را دیدم که از
فقر موی چرکین و تیره رنگ شده بودند، گویی چهرهشان با «
نیل» رنگ شده بود.»
«
غُبْر» بر وزن قفل چنانکه در (عقل- عقیل) گذشت.
جمع
غبر به معنای سیاه چهره و غبارآلود است.
در
حکمت ۲۶۸ فرموده است:
«لا وَ الَّذي أَمْسَيْنا مِنْهُ في غُبْرِ لَيْلَة دَهْماءَ تَكْشِرُ عَنْ يَوْم أَغَرَّ ما كان كَذا كَذا.» یعنی «نه به خدایی که از قدرت او در بقیّهای از شب سیاه به سر بردیم که روز سفیدی را در پی خواهد داشت چنان و چنان نبود.»
«
غبر» بر وزن قفل به معنای بقیّه، دهماء به معنای سیاه
و «کشر» آشکار کردن دندان به وقت خنده
و اغّر به معنای سفید است.
این ماده ده بار در «
نهجالبلاغه» آمده است.
•
قرشی بنابی، علیاکبر، مفردات نهج البلاغه، برگرفته از مقاله «غبر»، ج۲، ص۷۷۲.