• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

غَمْر (مفردات‌نهج‌البلاغه)

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف





غَمْر (به فتح غین) از واژگان نهج البلاغه به معنای پوشاندن و در زیر گرفتن است.
این واژه دارای مشتقاتی است که در نهج البلاغه به‌کار رفته است، مانند:
غامِرات (به کسر میم) به معنای دریاهای ژرف و پرآب است.
غَمَرات مَوت (به فتح غین و میم) به معنای شدائد مرگ است که شخص را احاطه می‌کند.
حضرت علی (علیه‌السلام) درباره مرگ و ضلالت اصحاب بعد از رسول خدا (صلی‌الله‌علیه‌وآله‌و‌سلم) و ... از این واژه استفاده نموده است.



غَمْر به معنای پوشاندن و در زیر گرفتن آمده است.
«غَمَرَهُ‌ الماءُ غَمْراً: علاهُ‌ و غطّاهُ‌.»
و به غفلت و جهالتی گفته می‌شود که انسان احاطه کند.
غَمَرات مَوت شدائد آن است که شخص را احاطه کند و غامِرات به معنای دریاهای ژرف و پرآب است.


برخی از مواردی که در «نهج‌البلاغه» به کار رفته است، به شرح ذیل می‌باشد:

۲.۱ - غَمْرَة - خطبه ۱۵۰ (ضلالت اصحاب)

امام (صلوات‌الله‌علیه) درباره ضلالت اصحاب بعد از رسول خدا (صلی‌الله‌علیه‌وآله‌و‌سلم) فرموده است:
«حَتَّى إِذا قَبَضَ اللهُ رَسولَهُ (صلی‌الله‌علیه‌وآله‌و‌سلم)، رَجَعَ قَوْمٌ عَلَى الاَْعْقابَ ... مَعادِنُ كُلِّ خَطيئَة، وَ أَبْوابُ كُلِّ ضارِب في غَمْرَة
«چون خدا رسولش را برد قومی از اصحاب به عقب برگشتند، معدن‌های هر گناه و درهای هر راه رونده در ضلالت شدند.»

۲.۲ - غَمَراتِهِ - خطبه ۲۲۹ (مرگ)

درباره مرگ فرموده است:
«فَيوشِكُ أَنْ تَغْشاكُمْ ... وَ حَنادِسُ غَمَراتِهِ وَ غَواشي سَكَراتِهِ.»
«نزدیک است که شما را احاطه کند ظلمت‌های شدائد مرگ و احاطه کننده‌های سکراتش.»

۲.۳ - الاَْغْمارِ - حکمت ۴۰۳ (صبر)

در حکمت ۴۰۳ فرموده است:
«مَنْ صَبَرَ صَبْرَ الاَْحْرارِ، وَ إِلاّ سَلا سُلُوَّ الاَْغْمارِ
«يا شكيبايى آزادگان داشته باش وگرنه همچون جاهلان بى‌خبر خود را به فراموشى زن.» اغمار جمع غمر به ضم و فتح و کسر اول به معنی جاهل است، معنای آن در «سلو» گذشت.


۲.۴ - الْغامِراتِ - خطبه ۱۹۸ (علم خداوند)

در خطبه ۱۹۸ فرموده است:
«يَعْلَمُ عَجيجَ الْوُحوشِ في الْفَلَواتِ ... وَ اخْتِلافَ النّينانِ في الْبِحارِ الْغامِراتِ
یعنی «می‌داند زوزه‌های وحوش را در بیابان‌ها و آمد و شد ماهیان را در دریاهای ژرف و پرآب.» غامرات دریاهای ژرف و پرآب.


۲.۵ - مَغْموراً - حکمت ۱۳۹ (اهل بیت)

درباره اهل‌بیت (علیهم‌السلام) فرموده است:
«اللَّهُمَّ بَلَى! لا تَخْلو الاَْرْضُ مِنْ قائِم لله بِحُجَّة، إِمّا ظاهِراً مَشْهوراً، أوْ خائِفاً مَغْموراً، لِئَلاّ تَبْطُلَ حُجَجُ اللهِ وَ بَيِّناتُهُ. وَ كَمْ ذا وَ أَيْنَ أولئِكَ؟ أولئِكَ - وَ اللَّهِ - الاَْقَلّونَ عَدَداً، وَ الاَْعْظَمونَ قَدْراً، يَحْفَظُ اللهُ بِهِمْ حُجَجَهُ وَ بَيِّناتِهِ، حَتَّى يودِعوها نُظَراءَهُمْ، وَ يَزْرَعوها في قُلوبِ أَشْباهِهِمْ.»
یعنی «بلی زمین از حجت خدا خالی نمی‌شود یا درمیان مردم ظاهر و آشکار است و یا مکتوم و خائف، تا دلائل آشکار خدا، باطل و بی‌اثر نشود، آن حجتها قسم به خدا از نظر عدد کمند ولی نزد خدا دارای بزرگترین مقامند خداوند به وسیله آنها دلائل آشکار خودش را حفظ می‌کند، تا آنها دلائل خدا را در امثال خود ودیعه گذارند و در قلوب کسانی مانند خود بکارند.» رجوع شود به اصول کافی کتاب الحجة و در آنجا روایاتی هست که اگر در دنیا دو نفر باقی بمانند یکی حجت خواهد بود.



موارد زیادی از این ماده در «نهج‌البلاغه» آمده است.


۱. قرشی بنابی، علی‌اکبر، مفردات نهج البلاغه، ج۲، ص۷۸۹.    
۲. طریحی نجفی، فخر‌الدین، مجمع البحرین ت-الحسینی، ج۲، ص۴۲۸.    
۳. شرتونی، سعید، اقرب الموارد فی فصح العربیة و الشوارد، ج۴، ص۶۴.    
۴. سید رضی، محمد، نهج البلاغة ت الحسون، ص۳۲۱، خطبه ۱۵۰.    
۵. عبده، محمد، نهج البلاغة - ط مطبعة الاستقامة، ج۲، ص۴۹، خطبه ۱۴۶.    
۶. صالح، صبحی، نهج البلاغه، ص۲۰۹، خطبه ۱۵۰.    
۷. مکارم شیرازی، ناصر، نهج البلاغه با ترجمه فارسی روان، ص۳۱۹.    
۸. بحرانی، ابن میثم، ترجمه شرح نهج البلاغه، ج۳، ص۳۹۶.    
۹. بحرانی، ابن میثم، ترجمه شرح نهج البلاغه، ج۳، ص۴۰۰.    
۱۰. مکارم شیرازی، ناصر، پیام امام امیرالمؤمنین، ج۵، ص۷۳۶.    
۱۱. هاشمی خویی، حبیب الله، منهاج البراعة فی شرح نهج البلاغة، ج۹، ص۱۴۶.    
۱۲. ابن ابی الحدید، عبدالحمید، شرح نهج البلاغة، ج۹، ص۱۳۳.    
۱۳. سید رضی، محمد، نهج البلاغة ت الحسون، ص۵۶۴، خطبه ۲۲۹.    
۱۴. عبده، محمد، نهج البلاغة - ط مطبعة الاستقامة، ج۲، ص۲۵۱، خطبه ۲۲۵.    
۱۵. صالح، صبحی، نهج البلاغه، ص۳۵۲، خطبه ۲۳۰.    
۱۶. مکارم شیرازی، ناصر، نهج البلاغه با ترجمه فارسی روان، ص۵۵۱.    
۱۷. بحرانی، ابن میثم، ترجمه شرح نهج البلاغه، ج۴، ص۱۸۶.    
۱۸. بحرانی، ابن میثم، ترجمه شرح نهج البلاغه، ج۴، ص۱۹۳.    
۱۹. مکارم شیرازی، ناصر، پیام امام امیرالمؤمنین، ج۸، ص۴۹۱.    
۲۰. هاشمی خویی، حبیب الله، منهاج البراعة فی شرح نهج البلاغة، ج۱۴، ص۴۱۸.    
۲۱. ابن ابی الحدید، عبدالحمید، شرح نهج البلاغة، ج۱۳، ص۵.    
۲۲. سید رضی، محمد، نهج البلاغة ت الحسون، ج۱، ص۸۷۹، حکمت ۴۰۳.    
۲۳. عبده، محمد، نهج البلاغة، ط مطبعة الإستقامة، ج۳، ص۲۵۱، حکمت ۴۱۳.    
۲۴. صالح، صبحی، نهج البلاغه، ص۵۴۸، حکمت ۴۱۳.    
۲۵. مکارم شیرازی، ناصر، نهج البلاغه با ترجمه فارسی روان، ص۸۳۹.    
۲۶. بحرانی، ابن میثم، ترجمه شرح نهج البلاغه، ج۵، ص۷۴۸.    
۲۷. بحرانی، ابن میثم، ترجمه شرح نهج البلاغه، ج۵، ص۷۴۸.    
۲۸. مکارم شیرازی، ناصر، پیام امام امیرالمومنین، ج۱۵، ص۳۴۱.    
۲۹. هاشمی خویی، حبیب‌الله، منهاج البراعة فی شرح نهج البلاغه، ج۲۱، ص۴۹۱.    
۳۰. ابن ابی‌الحدید، عبدالحمید، شرح نهج البلاغه، ج۱۸، ص۱۴۲.    
۳۱. سید رضی، محمد، نهج البلاغة ت الحسون، ص۴۹۵، خطبه ۱۹۸.    
۳۲. عبده، محمد، نهج البلاغة - ط مطبعة الاستقامة، ج۲، ص۱۹۸، خطبه ۱۹۳.    
۳۳. صالح، صبحی، نهج البلاغه، ص۳۱۲، خطبه ۱۹۸.    
۳۴. مکارم شیرازی، ناصر، نهج البلاغه با ترجمه فارسی روان، ص۴۸۵.    
۳۵. بحرانی، ابن میثم، ترجمه شرح نهج البلاغه، ج۳، ص۸۰۵.    
۳۶. بحرانی، ابن میثم، ترجمه شرح نهج البلاغه، ج۳، ص۸۰۹.    
۳۷. مکارم شیرازی، ناصر، پیام امام امیرالمؤمنین، ج۷، ص۶۷۲.    
۳۸. هاشمی خویی، حبیب الله، منهاج البراعة فی شرح نهج البلاغة، ج۱۲، ص۲۷۳.    
۳۹. ابن ابی الحدید، عبدالحمید، شرح نهج البلاغة، ج۱۰، ص۱۸۸.    
۴۰. سید رضی، محمد، نهج البلاغة ت الحسون، ص۸۱۱، حکمت ۱۳۹.    
۴۱. عبده، محمد، نهج البلاغة - ط مطبعة الإستقامة، ج۳، ص۱۸۸، حکمت ۱۴۷.    
۴۲. صالح، صبحی، نهج البلاغه، ج۱، ص۴۹۷، حکمت ۱۴۷.    
۴۳. مکارم شیرازی، ناصر، نهج البلاغه با ترجمه فارسی روان، ص۷۳۳.    
۴۴. بحرانی، ابن میثم، ترجمه شرح نهج البلاغه، ج۵، ص۵۴۵.    
۴۵. بحرانی، ابن میثم، ترجمه شرح نهج البلاغه، ج۵، ص۵۵۰.    
۴۶. مکارم شیرازی، ناصر، پیام امام امیرالمؤمنین، ج۱۳، ص۲۰۶.    
۴۷. هاشمی خویی، حبیب الله، منهاج البراعة فی شرح نهج البلاغة، ج۲۱، ص۲۱۸.    
۴۸. ابن ابی الحدید، عبدالحمید، شرح نهج البلاغة، ج۱۸، ص۳۵۲.    
۴۹. کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، ج۱، ص۱۷۸-۱۸۰.    



قرشی بنابی، علی‌اکبر، مفردات نهج البلاغه، برگرفته از مقاله «غمر»، ج۲، ص۷۸۹.    






جعبه ابزار