عَلَق (مفرداتقرآن)
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
عَلَق (به فتح عین و لام) از
واژگان قرآن کریم به معنای
زالو و يا جمع عَلَقَه است.
به معناى خون منعقد كه حالت بعدى
نطفه است.
مشتقات
عَلَق که در
آیات قرآن آمده عبارتند از:
عَلَقَةٍ (به فتح عین و لام) به معنای خون بسته شده،
مُعَلَّقَةِ (به ضم میم و فتح عین) به معناى آويزان است.
عَلَق (بر وزن فَرَس) به معنى زالو و يا جمع عَلَقَه است.
به معناى خون منعقد كه حالت بعدى
نطفه است.
در
مجمع فرموده:
علق جمع علقه و آن خون منعقدى است كه در اثر رطوبت به هر چيز میچسبد و علق كرم سياه است كه بعض و آدمى میچسبد و خون را میمكد.
راغب گويد: علق كرمى است كه به گلو میچسبد و نيز خون منعقد است و علقه مبدء آدمى از آن میباشد.
در
قاموس و
اقرب از جمله معانى آن گفته
«الْعَلَقُ دُوَيبَّةٌ سَوْدَاءُ تَكُونُ فِى الْمَاءِ تَمُصُّ الدَّمَ.»
به مواردی از
عَلَق که در قرآن به کار رفته است، اشاره میشود:
(اقْرَأْ بِاسْمِ رَبِّكَ الَّذِي خَلَقَ- خَلَقَ الْإِنْسانَ مِنْ عَلَقٍ) (بخوان به نام
پروردگارت كه جهان را آفريد، و
انسان را از خون بستهای خلق کرد.)
(خَلَقْناكُمْ مِنْ تُرابٍ ثُمَّ مِنْ نُطْفَةٍ ثُمَّ مِنْ عَلَقَةٍ) (ما شما را از خاک آفريديم، سپس از نطفه، و بعد از خون بسته شده،)
على هذا اگر علق در
آیه جمع علقه باشد شايد مراد چنانكه گفتهاند آن است که خدا انسانها را از علقه و خون منعقد آفريده مثل:
(فَإِنَّا خَلَقْناكُمْ مِنْ تُرابٍ ثُمَّ مِنْ نُطْفَةٍ ثُمَّ مِنْ عَلَقَةٍ) اگر به معنى زالو و كرم باشد مراد از آن مطابق كشف امروز همان اسپرماتوزوئيد است كه به شكل زالو است و در نطفه مرد هزاران واحد از آنها شناور است و چون علق در آيه
نکره آمده منظور زالو و كرم به خصوصى است كه با اسپرماتوزوئيد كاملا تطبيق میكند.
نگارنده احتمال قوى میدهم كه قول دوم مراد است به نظر بعضى از محققين عَلَقٍ در آيه به معناى علائق است كه مراد صفات و آثار موجود در نطفه باشد و فرزند آنها را به
ارث خواهد برد ولى اثبات آن خيلى مشكل است.
(ثُمَّ خَلَقْنَا النُّطْفَةَ عَلَقَةً فَخَلَقْنَا الْعَلَقَةَ مُضْغَةً ...) (سپس نطفه را به صورت علقه (خون بسته) و علقه را به صورت مضغه (چیزی شبیه گوشت جویده شده) آفریدیم.)
(ثُمَّ كانَ عَلَقَةً فَخَلَقَ فَسَوَّى) (سپس به صورت خون بسته درآمد، و
خداوند او را آفريد و موزون ساخت.)
علقه را در اين آيات خون منعقد گفتهاند كه اگر انسان به نطفه در آن حال نگاه كند آنرا به صورت خون بسته خواهد ديد.
ولى
جوهری در
صحاح علقه را نيز زالو معنى كرده و گويد:
«الْعَلَقَةُ دُودَةٌ فِى الْمَاءِ تَمُصُّ الدَّمَ وَ الْجَمْعُ عَلَقٌ» و نيز آنرا قطعهاى از خون غليظ گفته است.
در اين صورت ممكن است علقه را نيز اسپرماتوزوئيد معنى كرد.
(وَ لَنْ تَسْتَطِيعُوا أَنْ تَعْدِلُوا بَيْنَ النِّساءِ وَ لَوْ حَرَصْتُمْ فَلا تَمِيلُوا كُلَّ الْمَيْلِ فَتَذَرُوها كَالْمُعَلَّقَةِ) (شما هرگز نمیتوانید از نظر محبّت قلبی در میان
زنان خود، عدالت برقرار کنید، هر چند کوشش نمایید؛ ولی تمایل خود را به کلّی متوجّه یک طرف نسازید که دیگری را به صورت زنی بلا تکلیف در آورید.)
معلقه به معناى
آويزان است. بنا به روايت
امام صادق (علیهالسّلام) مراد عدم استطاعت در
محبت و علاقه قلبى است، يعنى: «هرگز نمیتوانيد از لحاظ محبت ميان زنان به
عدالت رفتار كنيد و همه را يكسان دوست بداريد هر چند كه به این كار
حریص باشيد. پس از زنیكه دوست نداريد به طور كلى منحرف نشويد كه او را
آويزان و بلاتكليف بگذاريد كه نه مثل زن شوهردار باشد تا از شوهر استفاده كند و نه مثل زن بىشوهر كه بتواند همسر اختيار نمايد.»
قرشی بنابی، علیاکبر، قاموس قرآن، برگرفته از مقاله «علق»، ج۵، ص۳۱.