• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

عصف (مفردات‌قرآن)

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف





عَصْف (به فتح عین و سکون صاد) از واژگان قرآن کریم به معنای شدت، برگ، کاه و علف حیوانات است.
مشتقات عَصْف که در آیات قرآن آمده عبارتند از:
عاصِفَة (به کسر صاد و فتح فاء) به معنای بادهای طوفانی،
عاصِف (به کسر صاد) به معنای طوفانی،
الْعَصْفِ‌ (به فتح عین و سکون صاد) به معنای کاه و خوراک حیوانات،
کَعَصْفٍ‌ مَاْکُولٍ‌ (به فتح کاف و عین و سکون صاد) به معنای کاه خورده شده،
عاصِفات (به کسر صاد) که به معنای بادهای طوفانی می‌باشد.


عَصْف به معنای شدت، برگ، کاه و علف حیوانات است.


به مواردی از عَصْف که در قرآن به‌ کار رفته است، اشاره می‌شود:

۲.۱ - عاصِفٌ‌ (آیه ۲۲ سوره یونس)

(جاءَتْها رِیحٌ‌ عاصِفٌ‌)
«آمد به آن بادی تند»

۲.۲ - عاصِف (آیه ۱۸ سوره ابراهیم)

(اَعْمالُهُمْ کَرَمادٍ اشْتَدَّتْ بِهِ الرِّیحُ فِی یَوْمٍ‌ عاصِفٍ‌)
«اعمال کافران همچون خاکستری است که باد بر آن در روز طوفانی به شدت وزیده.»
الرِّیحَ‌ عاصِفَةً یعنی باد طوفانی.

۲.۳ - الْعَصْفِ‌ (آیه ۱۲ سوره الرحمن)

(فِیها فاکِهَةٌ وَ النَّخْلُ ذاتُ الْاَکْمامِ- وَ الْحَبُّ ذُو الْعَصْفِ‌ وَ الرَّیْحانُ‌)
(كه در آن ميوه‌ها و نخل‌هاى پرشكوفه است. و دانه‌هايى كه همراه با ساقه و برگى است كه به صورت كاه و خوراک حيوانات در مى‌آيد و گياهان خوشبو.)
المیزان آن را غلاف حبوبات از قبیل غلاف عدس و لوبیا و غیره گفته است.
قول المیزان از همه بهتر و درست‌تر است زیرا (ذُو الْعَصْفِ‌) مقابل‌ (ذاتُ الْاَکْمامِ) است که درباره نخل آمده همان طور که از اکمام غلاف خرما مراد است از ذُو الْعَصْفِ‌ نیز غلاف حبوبات مراد است.
در صحاح و قاموس در معنی‌ (فَجَعَلَهُمْ‌ کَعَصْفٍ‌ مَاْکُولٍ) گفته شده «کَزَرعٍ اکِلَ حَبُّهُ وَ بَقِیَ تِنْبُهُ» مانند برگی که دانه‌اش خورده شده و کاهش باقی مانده است.
علی هذا مراد از عصف در آیه غلاف دانه‌هاست و چون آن‌ها بالاخره کاه خواهند شد بر آنها عصف اطلاق شده است و چون‌ ذُو الْعَصْفِ‌ از صفات مخصوصه حبّ است لذا نمی‌شود آن را برگ معنی کرد.

۲.۴ - عصف مأکول (آیه ۵ سوره فیل)

(فَجَعَلَهُمْ‌ کَعَصْفٍ‌ مَاْکُولٍ‌)
(سرانجام آن‌ها را همچون كاه خورده شده و متلاشى قرار داد.)
اگر ماکول به معنی جویده شده باشد مثل‌ (ما دَلَّهُمْ عَلی‌ مَوْتِهِ اِلَّا دَابَّةُ الْاَرْضِ تَاْکُلُ مِنْسَاَتَهُ‌) که ظاهرا به معنی جویدن است، معنی آن است که خدا یاران فیل را مانند برگ و کاه جویده گردانید و گرنه باید عصف ماکول را همان‌طور که از صحاح و قاموس نقل شد به معنی غلافی که مغزش خورده شده و پوستش مانده است‌ بگیریم.
المیزان گفته: عصف ماکول برگی است که دانه‌اش خورده شده و یا پوستی که مغزش خورده شده بقول بعضی مراد از عصف ماکول برگی است که اکال (کرم) آن را خورده و فاسد کرده است.
ناگفته نماند عصف ماکول را سرگین معنی کردن درست نیست و از ساحت قرآن به دور است.
اگر مراد از عصف ماکول پوستی که مغزش خورده شده باشد، مقصود از آیه آن است که خداوند شوکت، نیرو و اقتدار آنها را به وسیله حجاره سجیّل گرفت و بی‌نیرو، ضعیف و پراکنده شدند همان‌طور که قشر پس از خورده شدن مغز بی‌فایده می‌شود.
به درستی معلوم نیست که اصحاب فیل همه مرده‌اند یا عدّه‌ای متفرق و پراکنده شده و عدّه‌ای مرده‌اند وجه دوم درست است.

۲.۵ - فَالْعاصِفاتِ‌ (آیه ۲ سوره مرسلات)

(وَ الْمُرْسَلاتِ عُرْفاً- فَالْعاصِفاتِ‌ عَصْفاً)
(سوگند به فرشتگانی كه پى‌درپى فرستاده مى‌شوند- و آن‌ها كه همچون تندباد حركت مى‌كنند.)
ظاهرا مراد از عاصفات بادهای طوفانی است.

۲.۶ - عاصِفَةً (آیه ۸۱ سوره انبیاء)

(وَ لِسُلَیْمانَ الرِّیحَ‌ عاصِفَةً تَجْرِی بِاَمْرِهِ‌)
(و تندباد را مسخّرِ سلیمان ساختيم، كه به فرمان او به سوى سرزمينى كه آن را پربركت كرده بوديم حركت مى‌كرد؛ و ما از همه چيز آگاه بوده‌ايم.)


۱. قرشی بنابی، علی‌اکبر، قاموس قرآن، ج۵، ص۷.    
۲. راغب اصفهانی، حسین، المفردات فی غریب القرآن، ص۵۶۹.    
۳. طریحی نجفی، فخرالدین، مجمع البحرین، ج۵، ص۱۰۰.    
۴. یونس/سوره۱۰، آیه۲۲.    
۵. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه محمدباقر موسوی، ج۱۰، ص۴۹.    
۶. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ج۱۰، ص۳۶.    
۷. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۱۱، ص۲۷۹.    
۸. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۵، ص۱۵۳.    
۹. ابراهیم/سوره۱۴، آیه۱۸.    
۱۰. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه محمدباقر موسوی، ج۱۲، ص۴۸.    
۱۱. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ج۱۲، ص۳۶.    
۱۲. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۱۳، ص۱۱۶.    
۱۳. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۶، ص۴۷۵.    
۱۴. رحمن/سوره۵۵، آیه۱۱-۱۲.    
۱۵. مکارم شیرازی، ناصر، ترجمه قرآن‌، ص۵۳۱.    
۱۶. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه محمدباقر موسوی، ج۱۹، ص۱۶۴.    
۱۷. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ج۱۹، ص۹۸.    
۱۸. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۲۴، ص۶۵.    
۱۹. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۹، ص۳۰۱.    
۲۰. طباطبایی، سید محمدحسین، المیزان فی تفسیر القرآن، ج۱۹، ص۹۸.    
۲۱. فیروزآبادی، مجدالدین، قاموس المحیط، ج۲، ص۱۷۶.    
۲۲. جوهری، ابونصر، صحاح تاج اللغة، ج۴، ص۱۴۰۴.    
۲۳. فیل/سوره۱۰۵، آیه۵.    
۲۴. مکارم شیرازی، ناصر، ترجمه قرآن‌، ص۶۰۱.    
۲۵. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه محمدباقر موسوی، ج۲۰، ص۶۲۱.    
۲۶. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ج۲۰، ص۳۶۲.    
۲۷. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۲۷، ص۲۸۷.    
۲۸. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۱۰، ص۸۲۵.    
۲۹. سبا/سوره۳۴، آیه۱۴.    
۳۰. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ج۲۰، ص۳۶۲.    
۳۱. مرسلات/سوره۷۷، آیه۱-۲.    
۳۲. مکارم شیرازی، ناصر، ترجمه قرآن‌، ص۵۸۰.    
۳۳. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه محمدباقر موسوی، ج۲۰، ص۲۳۵.    
۳۴. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ج۲۰، ص۱۴۶.    
۳۵. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۲۶، ص۱۹۷.    
۳۶. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۱۰، ص۶۲۸.    
۳۷. انبیاء/سوره۲۱، آیه۸۱.    
۳۸. مکارم شیرازی، ناصر، ترجمه قرآن‌، ص۳۲۸.    
۳۹. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه محمدباقر موسوی، ج۱۴، ص۴۴۲.    
۴۰. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ج۱۴، ص۳۱۳.    
۴۱. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۱۶، ص۱۵۲.    
۴۲. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۷، ص۹۳.    



قرشی بنابی، علی‌اکبر، قاموس قرآن، برگرفته از مقاله «عصف»، ج۵، ص۷.    






جعبه ابزار