طَرْد (مفرداتنهجالبلاغه)
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
طَرْد (به فتح طاء و سکون راء) از
واژگان نهج البلاغه به معنای راندن از روی بی اعتنائی است.
حضرت علی (علیهالسلام) راجع به حوادث زمان بعد از خود و... از این واژه استفاده نموده است.
طَرْد به معنای راندن از روی بیاعتنائی آمده است و «اطّراد» راندن «اأَطْرَدْتُهُ إِذا جَعَلْتَهُ شَريداً طَريداً»
• امام (صلواتاللهعلیه) بعد از زخمی شدن به دست
این ملجم، ضمن کلامی فرمود:
«كَمْ أَطْرَدْتُ الاَيَّامَ أَبْحَثُهَا عَنْ مَكْنُونِ هذَا الاَمْرِ، فَأَبَى اللهُ إِلاَّ إِخْفَاءَهُ» (چه روزهايى كه من به بحث و كنجكاوى از اسرار و حقيقت اين امر (
اجل) پرداختم، ولى
خداوند جز اخفاى آن را نخواست.)
(شرحهای خطبه:
) منظور از اطراد ایام گذراندن و پشت سر گذاشتن آنهاست.
در «ابل» جمله:
«حَتَّى يَطْرُدَهَا عَنْهُ كَمَا تُطْرَدُ غَرِيبَةُ الاِْبلِ» (همان گونه كه ساربان
شتر غريب را از گلّه دور مىسازد.)
(شرحهای حکمت:
)
«أُخْرَاهُمْ كَالاِْبِلِ الْهِيمِ الْمَطْرُودَةِ» «شتر عطشان رانده شده.»
(شرحهای خطبه:
)
راجع به زمان بعد از خود فرموده:
«فَالْكِتَابُ يَوْمَئِذ وَأَهْلُهُ مَنْفِيَّانِ طَرِيَدانِ، وَصَاحِبَانِ مُصْطَحِبَانِ.» «
قرآن و اهل قرآن در آن روز دو طرد شده و نفی شده خواهند بود و دو رفیق همراه که کسی آندو را پناه نخواهد داد.»
(شرحهای خطبه:
)
این ماده نه بار در «
نهج البلاغه» آمده است.
قرشی بنابی، علیاکبر، مفردات نهج البلاغه، برگرفته از مقاله «طرد»، ج۲، ص۶۷۲.