تَطْرُدِ (لغاتقرآن)
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
تَطْرُدِ:(وَ لا تَطْرُدِ الَّذینَ یَدْعونَ رَبَّهُمْ) «تَطْرُدِ» از مادّه
طَرْد (به فتح طاء و سکون راء) به معنای راندن از روی بیاعتنائی است.
در اين
آیه به يكى ديگر از بهانهجوئيهاى مشركان اشاره شده و آن اينكه آنها
انتظار داشتند
پیامبر امتيازاتى براى ثروتمندان به نسبت طبقه
فقیر قائل شود، و معتقد بودند كه نشستن آنها در كنار ياران فقير پيامبر براى آنها
عیب و
نقص بزرگى است، بىخبر از اينكه
اسلام آمده تا به اينگونه امتيازات پوچ و بىاساس پايان دهد، لذا آنها روى اين پيشنهاد اصرار داشتند كه پيامبر اين دسته را از خود براند، اما
قرآن صريحا و با
ذکر دلائل زنده پيشنهاد آنها را نفى مىكند نخست مىگويد: كسانى را كه
صبح و
شام پروردگار خود را مىخوانند و جز ذات
پاک او نظرى ندارند، هرگز از خود دور مكن
(وَ لا تَطْرُدِ الَّذينَ يَدْعونَ رَبَّهُمْ بِالْغَداةِ وَ الْعَشيِّ يُريدونَ وَجْهَهُ).
به موردی از کاربرد «تَطْرُدِ» در قرآن، اشاره میشود:
(وَ لا تَطْرُدِ الَّذينَ يَدْعونَ رَبَّهُم بِالْغَداةِ وَ الْعَشيِّ يُريدونَ وَجْهَهُ ما عَلَيْكَ مِنْ حِسابِهِم مِّن شَيْءٍ وَ ما مِنْ حِسابِكَ عَلَيْهِم مِّن شَيْءٍ فَتَطْرُدَهُمْ فَتَكونَ مِنَ الظّالِمينَ) «و كسانى را كه صبح و شام خدا را مىخوانند، و ذات پاک او را مىطلبند، از خود دور مكن. نه چيزى از حساب آنها بر توست، و نه چيزى از حساب تو بر آنها. اگر آنها را طرد كنى، از ستمكاران خواهى بود.»
علامه طباطبایی در
تفسیر المیزان میفرمایند: آنچه از ظاهر سياق آيه برمىآيد و آيه بعدى هم كه مىفرمايد:
(وَ كَذلِكَ فَتَنّا بَعْضَهُمْ بِبَعْضٍ ...) آن را تاييد مىكند، اين است كه مشركين معاصر
رسول الله (صلیاللهعلیهوآله)، از آن جناب توقع داشته و پيشنهاد مىكردهاند كه اين يک مشت
فقیر و بيچارهاى كه دور خود جمع كردهاى، متفرق ساز. ساير امتها هم از انبياى خود از اينگونه خواهشهاى بيجا داشتند، كه چرا امتيازى براى اغنيا بر فقرا قائل نمىشوند، و از روى
نخوت و
غرور انتظار داشتند كه پيغمبرانشان اغنيا را دور خود جمع كرده، فقرا و بىنوايان را، با اينكه از صميم
دل ایمان آوردهاند، از خود دور سازند، از آن جمله از
قوم نوح (علیهالسلام) اين نوع خواهشهاى بيجا را حكايت مىكند:
(فَقالَ الْمَلَأُ الَّذينَ كَفَروا مِنْ قَوْمِهِ ما نَراكَ إِلّا بَشَراً مِثْلَنا وَ ما نَراكَ اتَّبَعَكَ إِلّا الَّذينَ هُمْ أَراذِلُنا بادِيَ الرَّأْيِ وَ ما نَرى لَكُمْ عَلَيْنا مِنْ فَضْلٍ بَلْ نَظُنُّكُمْ كاذِبينَ قالَ يا قَوْمِ أَ رَأَيْتُمْ إِنْ كُنْتُ عَلى بَيِّنَةٍ مِنْ رَبّي وَ آتاني رَحْمَةً مِنْ عِنْدِهِ فَعُمِّيَتْ عَلَيْكُمْ أَ نُلْزِمُكُموها وَ أَنْتُمْ لَها كارِهونَ) تا آنجا كه مىفرمايد
(وَ ما أَنا بِطارِدِ الَّذينَ آمَنوا إِنَّهُمْ مُلاقوا رَبِّهِمْ) در ادامه مىفرمايد
(وَ لا أَقولُ لَكُمْ عِنْدي خَزائِنُ اللَّهِ وَ لا أَعْلَمُ الْغَيْبَ وَ لا أَقُولُ إِنِّي مَلَكٌ وَ لا أَقولُ لِلَّذينَ تَزْدَري أَعْيُنُكُمْ لَنْ يُؤْتِيَهُمُ اللَّهُ خَيْراً اللَّهُ أَعْلَمُ بِما في أَنْفُسِهِمْ إِنّي إِذاً لَمِنَ الظَّالِمِينَ) اگر اين آيات را با آيات مورد بحث دقيقا مقايسه نموده تطبيق دهيم اين معنا بدست مىآيد كه ناگزير بايد مراد از
(الَّذينَ يَدْعونَ رَبَّهُمْ بِالْغَداةِ وَ الْعَشِيِّ يُريدونَ وَجْهَهُ) مؤمنين باشند، و اگر صريحا نفرموده: مؤمنين بلكه وصف آنان را كه همان دعاى صبح و شام و يا
نماز صبح و شامشان است
ذکر كرده براى اين بوده كه بفهماند ارتباط و دوستىشان نسبت به خداى تعالى در امرى است كه جز خدا كسى در آن مداخله ندارد.
•
شریعتمداری، جعفر، شرح و تفسیر لغات قرآن بر اساس تفسیر نمونه، برگرفته از مقاله «تطرد»، ج۳، ص ۸.