• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

شَرْد (مفردات‌نهج‌البلاغه)

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف





شَرْد (به فتح شین و سکون راء) یا شَرود (به فتح شین) از واژگان نهج البلاغه به معنای رفتن به سر خود و تَشْرید (به فتح تاء و سکون شین) به معنای راندن و طرد کردن هستند.
حضرت علی (علیه‌السلام) در جواب نامه معاویه و تعریف ایمان از این واژه استفاده نموده است.



شَرْد و شَرود به معنای رفتن به سر خود آمده است. واژه تَشْرید (به فتح شین) به معنای راندن و طرد کردن است.


برخی از مواردی که در «نهج‌البلاغه» به کار رفته است، به شرح ذیل می‌باشد:

۲.۱ - شَرَّدْتُ - نامه ۶۴ (خطاب به معاویه)

• امام (صلوات‌الله‌علیه) در جواب نامه معاویه که تهمت‌هایی به آن حضرت زده بود نوشت:
«وَ ذَکَرْتَ أَنِّی قَتَلْتُ طَلْحَهَ وَ الزُّبَیْرَ وَ شَرَّدْتُ بِعَائِشَهَ وَ نَزَلْتُ بَیْنَ الْمِصْرَیْنِ! وَ ذَلِکَ أَمْرٌ غِبْتَ عَنْهُ فَلاَ عَلَیْکَ وَ لاَ الْعُذْرُ فِیهِ إِلَیْکَ»؛
«در نامه‌ات گفته‌ای که من طلحه و زبیر را کشته‌ام و من عائشه را از خانه‌اش رانده‌ام و میان دو شهر کوفه و بصره نازل شده‌ام، این کاری است که تو در آن نبوده‌ای پس تجاوزی بر تو نشده است و اگر بخواهم از آن کارها اعتذار بجویم آن هم‌ مربوط به تو نیست باید به دیگری عذر آورم».«شردّت» یعنی عائشه را طرد کردم. و «نَزَلْتُ بَیْنَ الْمِصْرَیْنِ» مراد معاویه آن است که برکت مدینه و جوار رسول خدا (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله) از دست تو رفت.

۲.۲ - تَشْرُدُوا - خطبه ۱۴۹ (درباره اختلاف)

در ادامه مطلب گذشته امام با بی‌اعتنایی فرموده: اینها چه ربطی به تو دارد که اشک تمساح می‌ریزی «خَلاَکُمْ ذَمٌّ مَا لَمْ تَشْرُدُوا»؛
«مادامی‌ که اختلاف نکرده و پراکنده نشده‌اید ملامتی بر شما نیست».

۲.۳ - شَارِدٍ - حکمت ۲۳۷ (درباره نعمت‌ها)

امام (صلوات‌الله‌علیه) در حکمت ۲۴۶ فرموده:
«احْذَرُوا نِفَارَ النِّعَمِ فَمَا کُلُّ شَارِدٍ بِمَرْدُودٍ»؛
«حذر کنید از رفتن نعمت‌ها چون هر چه از دست رفته برگشت داده شده نیست».یعنی وقتی که رفت دیگر بر نمی‌گردد.

۲.۴ - کَالشَّارِدَهِ - حکمت ۲۵۷ (درباره ایمان)

مردی از امام (صلوات‌الله‌علیه) خواست ایمان را به او تعریف کند، فرمود: فردا بیا تا در حضور مردم تو را خبر دهم، اگر تو از یاد بروی دیگری در یاد خواهد داشت، زیرا سخن مانند حیوان گم‌شده است یکی او را می‌گیرد و دیگری در گرفتن او خطا می‌رود:
«فَإِنَّ الْکَلاَمَ کَالشَّارِدَهِ یَنْقُفُهَا هَذَا وَ یُخْطِئُهَا هَذَا»؛
«سخن مانند حیوان گم‌شده است یکی او را می‌گیرد و دیگری در گرفتن او خطا می‌رود».«شاردة» حیوان گم‌شده و به سر خود رفته، «نقف» به معنی زدن و گرفتن است. در نسخه ابن ابی‌الحدید «ثقف» است به معنی پیدا کردن.

۲.۵ - شَرِيد - خطبه ۳۲ (درباره راغبان به خدا)

«بَقِيَ رِجَالٌ ... فَهُمْ بَيْنَ شَرِيد نَادٍّ»؛
«حالت اين دسته از مردم شبيه كسى است كه از ديار اصلى خود رانده شده».
این ماده هفت مورد در «نهج البلاغه» آمده است.


۱. قرشی بنابی، علی‌اکبر، مفردات نهج البلاغه، ج۲، ص۵۸۹.    
۲. طریحی، فخر‌الدین، مجمع البحرین ت-الحسینی، ج۳، ص۷۷.    
۳. سید رضی، محمد، نهج البلاغه ت الحسون، ص۷۴۷، نامه ۶۴.    
۴. عبده، محمد، نهج البلاغه - ط مطبعة الإستقامة، ج۳، ص۱۳۴، نامه ۶۴.    
۵. صبحی صالح، نهج البلاغه، ص۱، نامه۶۴.    
۶. مکارم شیرازی، ناصر، نهج البلاغه با ترجمه فارسی روان، ص۷۱۱.    
۷. ابن میثم بحرانی، ترجمه و شرح نهج البلاغه، ج۵، ص۳۴۷.    
۸. ابن میثم بحرانی، ترجمه و شرح نهج البلاغه، ج۵، ص۳۵۰.    
۹. مکارم شیرازی، ناصر، پیام امام امیرالمؤمنین، ج۱۱، ص۲۷۰.    
۱۰. هاشمی خویی، حبیب الله، منهاج البراعة فی شرح نهج البلاغه، ج۲۰، ص۳۷۲.    
۱۱. ابن ابی الحدید، شرح نهج البلاغه، ج۱۷، ص۲۵۳.    
۱۲. سید رضی، محمد، نهج البلاغه ت الحسون، ص۳۱۷، خطبه ۱۴۹.    
۱۳. عبده، محمد، نهج البلاغه - ط مطبعة الإستقامة، ج۲، ص۴۵، خطبه ۱۴۵.    
۱۴. صبحی صالح، نهج البلاغه، ص۲۰۷، خطبه۱۴۹.    
۱۵. مکارم شیرازی، ناصر، نهج البلاغه با ترجمه فارسی روان، ص۳۱۵.    
۱۶. ابن میثم بحرانی، ترجمه و شرح نهج البلاغه، ج۳، ص۳۸۳.    
۱۷. ابن میثم بحرانی، ترجمه و شرح نهج البلاغه، ج۳، ص۳۸۶.    
۱۸. مکارم شیرازی، ناصر، پیام امام امیرالمؤمنین، ج۵، ص۷۰۸.    
۱۹. هاشمی خویی، حبیب الله، منهاج البراعة فی شرح نهج البلاغه، ج۹، ص۱۲۱.    
۲۰. ابن ابی الحدید، شرح نهج البلاغه، ج۹، ص۱۲۰.    
۲۱. سید رضی، محمد، نهج البلاغه ت الحسون، ص۸۲۹، حکمت ۲۳۷.    
۲۲. عبده، محمد، نهج البلاغه - ط مطبعة الإستقامة، ج۳، ص۲۰۷، حکمت ۲۴۶.    
۲۳. صبحی صالح، نهج البلاغه، ص۵۱۱، حکمت ۲۴۶.    
۲۴. مکارم شیرازی، ناصر، نهج البلاغه با ترجمه فارسی روان، ص۷۹۱.    
۲۵. ابن میثم بحرانی، ترجمه و شرح نهج البلاغه، ج۵، ص۶۱۷.    
۲۶. ابن میثم بحرانی، ترجمه و شرح نهج البلاغه، ج۵، ص۶۱۸.    
۲۷. مکارم شیرازی، ناصر، پیام امام امیرالمؤمنین، ج۱۴، ص۴۹.    
۲۸. هاشمی خویی، حبیب الله، منهاج البراعة فی شرح نهج البلاغه، ج۲۱، ص۳۱۳.    
۲۹. ابن ابی الحدید، شرح نهج البلاغه، ج۱۹، ص۸۰.    
۳۰. سید رضی، محمد، نهج البلاغه ت الحسون، ص۸۴۲، حکمت ۲۵۷.    
۳۱. عبده، محمد، نهج البلاغه - ط مطبعة الإستقامة، ج۳، ص۲۱۷، حکمت ۲۶۶.    
۳۲. صبحی صالح، نهج البلاغه، ص۵۲۲، حکمت ۲۶۶.    
۳۳. مکارم شیرازی، ناصر، نهج البلاغه با ترجمه فارسی روان، ص۸۰۳.    
۳۴. ابن میثم بحرانی، ترجمه و شرح نهج البلاغه، ج۵، ص۶۴۲.    
۳۵. ابن میثم بحرانی، ترجمه و شرح نهج البلاغه، ج۵، ص۶۴۳.    
۳۶. مکارم شیرازی، ناصر، پیام امام امیرالمؤمنین، ج۱۴، ص۲۵۱.    
۳۷. هاشمی خویی، حبیب الله، منهاج البراعة فی شرح نهج البلاغه، ج۲۱، ص۳۵۱.    
۳۸. ابن ابی الحدید، شرح نهج البلاغه، ج۱۹، ص۱۵۴.    
۳۹. سید رضی، محمد، نهج البلاغه ت الحسون، ص۸۹، خطبه ۳۲.    
۴۰. عبده، محمد، نهج البلاغه - ط مطبعة الإستقامة، ج۱، ص۷۴، خطبه ۳۲.    
۴۱. صبحی صالح، نهج البلاغه، ص۷۵، خطبه۳۲.    
۴۲. مکارم شیرازی، ناصر، نهج البلاغه با ترجمه فارسی روان، ص۸۷.    
۴۳. ابن میثم بحرانی، ترجمه و شرح نهج البلاغه، ج۲، ص۱۳۸.    
۴۴. ابن میثم بحرانی، ترجمه و شرح نهج البلاغه، ج۲، ص۱۴۷.    
۴۵. مکارم شیرازی، ناصر، پیام امام امیرالمؤمنین، ج۲، ص۲۷۹.    
۴۶. هاشمی خویی، حبیب الله، منهاج البراعة فی شرح نهج البلاغه، ج۴، ص۵۶.    
۴۷. ابن ابی الحدید، شرح نهج البلاغه، ج۲، ص۱۷۵.    
۴۸. سید رضی، محمد، نهج البلاغه ت الحسون، ص۸۹۵، حکمت ۴۷۰.    
۴۹. سید رضی، محمد، نهج البلاغه ت الحسون، ص۳۹۸،خطبه ۱۷۸.    



قرشی بنابی، علی‌اکبر، مفردات نهج البلاغه، برگرفته از مقاله «شرد»، ج۲، ص۵۸۹.    






جعبه ابزار