• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

سُرادِق (مفردات‌قرآن)

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف





سُرادِق (به ضم سین وکسر دال) از واژگان قرآن کریم به معنای سراپرده و خیمه است.
این واژه تنها یکبار در قرآن مجید آمده است.



سُرادِق به معنای سراپرده و خيمه است.
طبرسی گويد: آن خيمه‌ای است محيط به آنچه در آن است و گويند: سرادق چادری است كه به اطراف خيمه می‌كشند.
به نظر راغب: آن فارسى معرّب است و در كلام عرب اسم مفردی كه حرف سوّم آن الف باشد و بعد از آن دو حرف آيد يافته نيست و گويند: خانه مسردق خانه‌ای است كه به شكل سراپرده باشد.
بنا بر اين می‌شود گفت كه سرادق معرّب سراپرده است.
جمع آن سرادقات است‌.


به موردی از سُرادِق که در قرآن به‌ کار رفته است، اشاره می‌شود:

۲.۱ - سُرادِقُها (آیه ۲۹ سوره کهف)

(إِنَّا أَعْتَدْنا لِلظَّالِمِينَ ناراً أَحاطَ بِهِمْ‌ سُرادِقُها ...)
«براى ستمکاران آتشى مهيّا كرده‌ايم كه سرا پرده‌اش آنها را در ميان گرفته است....»
در بعضى آيات آمده‌
(بَلى‌ مَنْ كَسَبَ سَيِّئَةً وَ أَحاطَتْ بِهِ خَطِيئَتُهُ فَأُولئِكَ أَصْحابُ النَّارِ ...)
(آرى، كسانى كه مرتكب گناه شوند، و آثار گناه، سراسر وجودشان را بپوشاند، آنها اهل آتشند؛ و جاودانه در آن خواهند بود.)
بنا بر تجسّم عمل خطيئات مبدّل به آتش گشته و خطا كار را در ميان گيرد.


۲.۲ - کاربرد در نهج البلاغه

امام علی (علیه‌السلام) در نهج البلاغه نامه ۳۸ فرموده‌ :
«فَضَرَبَ الْجَوْرُ سُرَادِقَهُ‌ عَلَى الْبِرِّ وَ الْفَاجِرِ.»
(در آن هنگام كه جور و ستم خيمه و سراپرده خود را بر نيک و بد افراشته بود.)
سرادق فقط يک بار در قرآن آمده است.


۱. قرشی بنایی، علی‌اکبر، قاموس قرآن، ج۳، ص۲۵۲.    
۲. راغب اصفهانی، حسین، المفردات، ط دارالقلم، ص۴۰۶.    
۳. طریحی، فخرالدین، مجمع البحرین، ت الحسینی، ج۵، ص۱۸۶.    
۴. راغب اصفهانی، حسین، المفردات، ط دارالقلم، ص۴۰۶.    
۵. کهف/سوره۱۸، آیه۲۹.    
۶. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه محمدباقر موسوی، ج۱۳، ص۴۲۱.    
۷. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ج۱۳، ص۳۰۴.    
۸. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۱۵، ص۵۳.    
۹. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۶، ص۷۱۹.    
۱۰. بقره/سوره۲، آیه۸۱.    
۱۱. مکارم شیرازی، ناصر، ترجمه قرآن، ص۱۲.    
۱۲. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه محمدباقر موسوی، ج۱، ص۳۲۵.    
۱۳. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ج۱، ص۲۱۵.    
۱۴. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۱، ص۲۳۵.    
۱۵. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۱، ص۲۹۵.    
۱۶. السید الشریف الرضی، نهج البلاغة ت الحسون، ص۶۶۵، نامه ۳۸.    
۱۷. عبده، محمد، نهج البلاغة - ط مطبعة الإستقامة، ج۳، ص۷۰، نامه ۳۸.    
۱۸. صبحی صالح، نهج البلاغه، ج۱، ص۴۱۱، نامه ۳۸.    
۱۹. مکارم شیرازی، ناصر، نهج البلاغه با ترجمه فارسی روان، ص۶۴۱، نامه ۳۸.    
۲۰. ابن میثم بحرانی، ترجمه و شرح نهج البلاغه، ج۵، ص۱۳۴.    
۲۱. ابن میثم بحرانی، ترجمه و شرح نهج البلاغه، ج۵، ص۱۳۵.    
۲۲. مکارم شیرازی، ناصر، پیام امام امیرالمؤمنین، ج۱۰، ص۸۶.    
۲۳. هاشمی خویی، حبیب الله، منهاج البراعة فی شرح نهج البلاغة، ج۲۰، ص۶۶.    
۲۴. ابن ابی الحدید، شرح نهج البلاغة، ج۱۶، ص۱۵۷.    



قرشی بنایی، علی‌اکبر، قاموس قرآن، برگرفته از مقاله «سرداق»، ج۳، ص۲۵۲.    






جعبه ابزار