روز ملی کودک
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
روز شانزدهم مهر ماه برابر با یازدهم اکتبر هر سال، در
کشور ایران،
روز ملی کودک نامگذاری شده است
و هر کشوری روزی را برای روز کودک در نظر میگیرد.
مجمع عمومی
سازمان ملل، پیماننامه حقوق کودک را در سال ۱۹۸۹ تصویب کرد
و بیشتر کشورهای
جهان نیز بدان پیوستند. در این پیماننامه، وضعیت حقوقی ایدهآلی برای کودکان پیشبینی شده است
و کشورهایی که به آن میپیوندند، باید بکوشند وضعیت رفاهی، حقوقی، آموزشی
و پرورشی کودکان را تا سطح مورد نظر پیماننامه بالا برند. دولت
جمهوری اسلامی ایران نیز در سال ۱۳۷۲ به این پیماننامه پیوست، البته با این شرط که هرگاه مفاد پیماننامه در هر مورد
و در هر زمان با قوانین داخلی ایران
و موازین اسلامی تعارض پیدا کند، دولت ایران ملزم به رعایت آن نباشد. این روز فرصتی است برای آگاهی بیشتر از حقوق کودکان
و مشکلات پیشروی آنها
و تلاش برای احقاق حق
و کاستن از مشکلات کودکان.
شانزدهم مهر ماه برابر با یازدهم اکتبر هر سال، روز جهانی کودک نامگذاری شده است.
کودکان، برکت زندگی
و سرمایههای آینده
جامعه به شمار میآیند. آنان برای رشد
و بالندگی خود، نیازها
و در مفهوم دقیقتر حقوقی دارند که باید به درستی به آن پرداخت. با توجه به نقش بیبدیل
خانواده در بالندگی شخصیت کودک، پیش از همه، خانواده
و سپس جامعه باید این حقوق را به خوبی بشناسند
و خود را مکلف به پاس داشت آن بدانند. این حقوق در روایات اسلامی به زیبایی تبیین شده است. در این مجال، به جنبههای گوناگون تربیتی کودک از نگاه
روایات و توصیههای دینی میپردازیم
و در کنار آن به مشکلات کنونی کودکان، از جمله
کودک آزاری و بزهکاری کودکان اشاره میکنیم.
مجمع عمومی سازمان ملل، بر پایه نظر صندوق کودکان
سازمان ملل متحد (یونیسف)، پیماننامه حقوق کودک را در سال ۱۹۸۹ تصویب کرد
و بیشتر کشورهای
جهان نیز بدان پیوستند. در این پیماننامه، وضعیت حقوقی ایدهآلی برای کودکان پیشبینی شده است
و کشورهایی که به آن میپیوندند، باید بکوشند وضعیت رفاهی، حقوقی، آموزشی
و پرورشی کودکان را تا سطح مورد نظر پیماننامه بالا برند.
دولت جمهوری اسلامی ایران نیز در سال ۱۳۷۲ به این پیماننامه پیوست، البته با این شرط که هرگاه مفاد پیماننامه در هر مورد
و در هر زمان با قوانین داخلی
ایران و موازین اسلامی تعارض پیدا کند، دولت ایران ملزم به رعایت آن نباشد. این پیمان، یک مقدمه
و ۵۴ ماده دارد. ۴۱ ماده آن حقوق کودک
و ۱۳ ماده دیگر درباره چگونگی اجرای آن است.
در این پیماننامه، از حقوق متعدد
و متفاوتی برای کودکان صحبت شده است؛ از جمله حق حیات
و کسب هویت، حق زیستن با والدین، حق ابراز عقیده
و آزادی تفکر
و مذهب و حق
تفریح و بازی. مفاد پیمان نشان میدهد کودکان حقوقی دارند که خود قادر به دستیابی به آن نیستند
و این بزرگسالان هستند که باید با بسیج عمومی
و تلاش همگانی، در سطح ملی
و بین المللی در تحقق آن بکوشند.
مقام معظم رهبری، کودک را ذخیره ارزشمند جامعه معرفی میکند
و در مورد اهمیت وظیفه مسئولان رسانههای گروهی در تربیت کودک میفرماید: «رادیو، تلویزیون، رسانههای گروهی
و غیره، بایستی بدانند
و بفهمند که چه کاری با مغز، دل
و احساس لطیف کودک انجام میگیرد. وقتی کودک برنامههای تلویزیونی را میبیند، اثر آن امروز
و فردا مشخص نخواهد شد، بلکه اثرش در جذبها، دفعها، احساسات، خداجوییها، خداخواهیها یا خدانخواهیها نشان داده خواهد شد.»
ایشان همچنین مسئولان را به بازتاب دادن سیره اولیای دین توجه میدهد: «توصیه میکنم در اینباره علاوه بر مطالعه
و تحقیق در زمینههای علمی، به
فرهنگ اسلام، روشناییهای
قرآن و سیره اولیای بزرگوار، توجه بیشتری بشود تا مشاهده گردد که مثلاً
پیامبر اسلام (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) و پیروان وی، چگونه کوچکترین نکات تربیتی را از نظر دور نمیداشتند
و با داشتن مسئولیت اجتماعی در تاریخ، از گفتوگوهای صمیمانه با کودکان غافل نمیشدند».
پیامبر اعظم (صلیاللهعلیه
وآلهوسلّم):
«الولد سید سبع سنین عبد سبع سنین ووزیر سبع سنین فان رضیت خلائقه لاحدی وعشرین، والا فضرب علی جنبه فقد اعذرت الی الله تعالی؛
فرزند، هفت سال اول زندگی، سرور
و بزرگ، هفت سال دوم، فرمانبردار
و هفت سال سوم، وزیر
و مشاور خانواده است».
«...والتسليم على الصبيان ، لتكون سنة من بعدي،
سلام کردن به کودکان را تا لحظه
مرگ ترک نمیکنم تا این رفتار پس از من در میان
مسلمانان سنت شود».
«نظر الوالد إلى ولده حبا له عبادة؛
نگاه کردن
پدر و مادر به فرزند از روی مهر
و محبت،
عبادت است».
امام سجاد (علیهالسّلام): «فرزند، بهترین
نعمت است».
امام صادق (علیهالسّلام): «....ومن فرحه فرحه الله يوم القيامة..؛
هر کس فرزندش را خوشحال کند،
خداوند در
روز قیامت، خوش حالش خواهد کرد».
یکی از دگرگونیهای نیک در
تعلیم و تربیت، توجه به اهمیت دوران کودکی است که شخصیت انسان در آن پیریزی میشود. بسیاری از نابسامانیهای روانی
و اخلاقی انسان، از تربیت نادرست در دوران کودکی سرچشمه میگیرد. دوران کودکی در برابر دورههای دیگر زندگی هم، نقش زیربنایی دارد. بسیاری از نگرشها
و ارزشها
و نیز عادتها
و ویژگیهایی که در دوران کودکی در وجود کودک شکل میگیرد، در تمام مراحل زندگی باقی میماند
و بر آینده شخص اثر میگذارد.
حضرت علی (علیهالسّلام) خطاب به فرزندش میفرماید: «إنّما قلب الحدث كالأرض الخالية ما أُلقي فيها من شيء قبلته ، فبادرتک بالأدب قبل أن يقسو قلبك..؛
بیتردید دل کودک، چون زمینی کشت نشده
و آماده پذیرش هر بذری است که در آن افکنده شود. پس به تربیت تو شتافتم، پیش از آنکه دلت سخت شود
و خاطرت به چیزی اشتغال یابد».
نخستین بذر رشد فردی
و بنای شخصیت انسان، در بستر خانواده پاشیده میشود. کودک در خانواده، سخن گفتن را میآموزد، با ارزشهای اخلاقی آشنا میشود
و چگونگی برقراری رابطه اجتماعی با دیگران را فرا میگیرد. خانواده، زیربنایی برای باورها، ارزشها
و نگرشهای فرهنگی جامعه به شمار میآید
و هر خانواده، آنها را به شیوهای ویژه به کودک نشان میدهد. بیتردید شخصیت پدر
و مادر، نگرشها، طبقه اجتماعی
و اقتصادی، مذهب، ویژگیهای اعتقادی
و خانوادگی،
و نیز تحصیلاتی آنها، بر فرزندان تاثیر فراوان بر جای خواهد گذاشت. خانواده، مهمترین جایگاه پرورش
و رشد
و شکوفایی کودک است.
پیش از آنکه
سقراط را محاکمه کنند، از وی پرسیدند: بزرگترین آرزویی که در دل داری، چیست؟ وی پاسخ داد: بزرگترین آرزوی من این است که به بالاترین مکانی در آتن صعود کنم
و با صدای بلند به مردم بگویم که: ای رفقا! چرا با این
حرص و ولع، بهترین
و عزیزترین سالهای عمر خود را به گردآوری
ثروت و عبادت طلا میگذرانید، در حالیکه آنگونه که شاید
و باید، در تعلیم
و تربیت فرزندانتان که مجبور هستید روزی ثروت خود را برای آنان باقی گذارید، همت نمیگمارید؟
مقدس اردبیلی، فقیه وارسته
و محققی فرزانه
و اسوه درایت
و قداست بود. آن روز که مقدس اردبیلی از
نجف به
اردبیل سفر کرده بود، مردم از گوشه
و کنار به دیدار او آمده بودند. وقتی مادر مقدس در مجلس حضور یافت، همگی به آن بانوی بزرگوار تبریک گفتند
و از او پرسیدند که راز پیشرفت
و مقامات عالی
و معنوی فرزندش چه بود؟ مادر مقدس پس از حمد الهی در مورد تربیت او گفت: من هرگز لقمه شبههناک نخوردهام
و قبل از شیر دادن او،
وضو میگرفتم
و ابدا به
نامحرم نظر نمیانداختم
و در تربیت کودک، بعد از باز گرفتنش از شیر میکوشیدم
و نظافت
و طهارت او را رعایت میکردم
و با بچههای خوب او را مینشاندم.
در آیین اسلام، فرزندان حقوقی بر پدر
و مادر خود دارند که گوشهای از آن چنین است:
نام نیکو بر فرزند بگذارد.
خواندن
و نوشتن به فرزند بیاموزد.
روزی پاک
و حلال برای آنان فراهم کند.
به کودک قرآن خواندن آموزش دهد.
کودک را در انجام تکالیف دینی
و شرعی یاری نماید.
در
رساله حقوق امام سجاد (علیهالسلام)، درباره حقوق کودک چنین آمده است: «حق کودک
و فرزند صغیر بر تو این است که به او ترحم کنی،
و از پذیرایی
و نگهداری او از سرما
و گرما
و بیماریها مضایقه ننمایی،
و در آموزش نظامی
و پیشاهنگی
و آمادگی او برای مبارزه با دشمن کوتاهی نکنی، در تعلیم
و تربیت اسلامی
و دینی او بکوشی،
و از خطاها
و لغزشهای او بگذری،
و اشتباهها
و بدیهایش را بپوشانی،
و در کار تعلیم
و تربیت
و آموزش
و پرورش با او به رفق
و مدارا عمل کنی». همچنین از آن حضرت (علیهالسّلام) است که: «امّا حقّ ولدك فتعلم انّه منك
و مضاف اليك فى عاجل الدّنيا بخيره
و شرّه
و انّك مسئول عمّا ولّيته؛
حق فرزند بر تو آن است که بدانی وجود او از تو
و نیک
و بدش در این جهان منسوب به توست».
از جمله حقوق کودک، انتخاب نام نیکو برای اوست. نام نیک، بهترین هدیهای است که هر نوزاد در روزهای نخست زندگی از پدر
و مادر میگیرد. پیامبر اسلام (صلیاللهعلیه
وآلهوسلّم) میفرماید: «نخستین هدیهای که هر یک از شما به فرزندش میبخشد، نام خوب است. پس بهترین نام را برای فرزند خود انتخاب کنید.»
در دامنه گسترده نامهای نیکوی جهان، برخی نامها، یادآور انسانهای شایسته
و مقرب درگاه الهیاند. نام
پیامبران الهی و امامان (علیهمالسّلام) از این جملهاند
و بسیاری از مردم از سر
محبت و ارادتی که به آن بزرگواران دارند، این نامها را برای فرزندان خویش برمیگزینند تا بذر
محبت دوستان خدا را در دل فرزندانشان بکارند
و راه درست زندگی را به آنان بنمایانند. وجود این نامهای زیبا، مایه برکت اهل خانواده است. پیامبر اکرم (صلیاللهعلیه
وآلهوسلّم) میفرماید: «خانهای که نام محمد در آن باشد، خداوند روزی آنرا گسترده گرداند. پس اگر فرزندتان را محمد نام گذاشتید، او را مزنید
و دشنامش ندهید»
یکی از راههای شخصیت دادن به کودکان، بازی کردن والدین با آنهاست. این کار اندکی از وقت والدین را میگیرد، ولی آثار بسیار نیکویی دارد. بازی با کودک میتواند به شکل
محبت کردن
و شعر خواندن برای او باشد. نقل است که
حضرت زهرا (علیهاالسلام)،
امام حسن (علیهالسّلام) را در کودکی بالا
و پایین میانداخت
و با او بازی میکرد
و با زبان شعر میفرمود: «حسن جان! مانند پدرت باش
و حق را از بند اسارت به درآور.» همچنین سیره زندگانی پیامبر اسلام، از همبازی شدن ایشان با کودکان خبر میدهد.
در تاریخ آمده است که روزی
حسین (علیهالسّلام) در کوچه سرگرم بازی بود که پیامبر اعظم (صلیاللهعلیه
وآلهوسلّم)
و یاران از آنجا میگذشتند. حضرت از ایشان جدا شد
و در حالیکه به سوی فرزندش گام برمیداشت، دستانش را گشود تا او را در آغوش بگیرد. کودک خندهکنان این سو
و آن سو میگریخت
و رسول اللّه نیز خندان از پی او میدوید. سرانجام ایشان، حسین (علیهالسّلام) را گرفت
و بوسید.
بازی، واژه شگفتانگیز
و پر رمز
و رازی است که جوهر زندگی
و پنجرهای به دنیای کودک شمره میشود. بازی افزون بر اینکه برای کودکان بسیار سرورانگیز
و نشاط بخش است، مایه رشد استعدادها
و عواطف آنان نیز خواهد شد. همچنین بازی جهتدار
و سالم میتواند تفکر کودک را هم رشد دهد. پیامبر گرامی اسلام (صلیاللهعلیه
وآلهوسلّم) میفرماید: «چه خوب است فرزند در خردسالی پرتحرک باشد، تا در بزرگسالی شخصیتی آرام
و خویشتندار بیابد». بازی، از عوامل مؤثری است که حس کنجکاوی
و نوآوری کودک را برمیانگیزد
و به رشد
و گسترش توان ذهنی او کمک میکند. بازی، همچنین به حفظ سلامت جسمی
و عصبی کودک کمک کرده
و به پرورش اعضا
و حواس او میانجامد. نیز بازی، فرصتی برای ابراز وجود
و تخلیه هیجانها
و انرژیهای اضافی دوران کودکی است.
کودک یک
انسان است
و هر انسانی به شخصیت خویش علاقهمند
و نیازمند ارجگذاری است. احترام به کودک، یکی از عوامل مهم پرورش شخصیت او به شمار میرود. کودکی که مورد احترام
و تجلیل قرار گیرد، بزرگوار، شریف
و با شخصیت بار میآید
و برای حفظ شخصیت خویش از کارهای زشت پرهیز میکند. کودکی که مورد احترام پدر
و مادر قرار گیرد، از رفتار آنان تقلید میکند
و به دیگران
و پدر
و مادر احترام میگذارد.
کودک، انسانی کوچک
و قابل احترام است
و از
توهین و تحقیر آزرده خاطر میشود. پیامبر اکرم (صلیاللهعلیه
وآلهوسلّم) میفرماید: «لا تُحَقِّرنَّ أحَدا مِن المسلمينَ ، فإنَّ صَغيرَهُم عِند اللّه ِ كَبيرٌ؛
مبادا فردی از مسلمانان را کوچک بشمارید
و تحقیر کنید که کوچک آنان، نزد خدا بزرگ است».
محبت و دوست داشتن، خواست طبیعی کودک است، زیرا او محیط گرم
و اطمینان بخشی میجوید که در پرتو آن، استعدادهایش را شکوفا گرداند. نوازش
و توجه پدر
و مادر به کودک، به او
اعتماد به نفس و شجاعت میبخشد
و توان روحیاش را در برابر مشکلات بالا میبرد. اکسیر
محبت، داروی بسیاری از دردها
و بیماریهای جسمی
و روحی کودک است. امام صادق (علیهالسّلام) در اینباره میفرماید: «خداوند انسان را به خاطر شدت
محبت و دوستی به فرزندش مورد لطف خویش قرار میدهد». پدر
و مادر تنها مسئول غذا، پوشاک
و بهداشت کودکان نیستند، بلکه آنان باید با آب حیاتبخش
محبت و عطوفت، مزرعه دلهای کودکان را آب یاری نمایند. پیامبر گرامی اسلام (صلیاللهعلیه
وآلهوسلّم) در این زمینه فرمودهاند: «أكثروا من قبلة أولادكم، فان لكم بكل قبلة درجة في الجنة مابين كل درجة خمسمائة عام؛
فرزندانتان را بسیار ببوسید، زیرا هر بوسه، در
بهشت برای شما درجهای خواهد بود».
کودکان امروز به دلیل توجه افراطی والدین
و رفاه نسبی موجود، رفته رفته به انسانهایی نازپرورده
و از خودراضی تبدیل میشوند. دامنه توجه برخی والدین به کودکان بهاندازهای بالاست که گویی آنها کودکان خود هستند، در حالیکه زیادهروی در
محبت همانند
محبت کم، برای کودک ضرر دارد
و ریشه
امید و نشاط و حیات را در وجود او میخشکاند. تعادل
و توازن در
مهرورزی، عامل بالندگی
و رشد است. آنچه در دین سفارش شده، رعایت میانهروی است. نتیجه افراط در
محبت، پرتوقع بار آمدن کودک، جوانه زدن ریشههای خودپسندی
و سرکشی کردن کودکان در برابر حقیقت است.
امام باقر (علیهالسّلام) این نوع تربیت را بدترین نوع تربیت میشمارد
و پدرانی را که اینگونه تربیت میکنند، نکوهش میکند
و میفرماید: «بدترین پدران کسی است که در نیکی به فرزند خود زیادهروی میکند.» آزاد گذاشتن فرزند به این معنا که هر کاری دلش میخواهد بتواند انجام دهد، این تصور را در ذهن کودک ایجاد میکند که جهان، تحت فرماندهی اوست. او که اطرافیان را به دیده تحقیر مینگرد، خود، به کودکی نامسئول، خودخواه
و پرخاشگر تبدیل میشود. از اینرو، به والدین سفارش میشود رفتار منطقی
و معقولی با فرزند خود داشته باشند
و از افراط
و تفریط در
محبت بپرهیزند.
لازم است در مورد حساسیتها
و عواطف کودکان بیندیشیم
و ببینیم آنها به چه مسائلی حساساند
و از چه رفتاری آزرده خاطر میشوند. باید با
محبت و در عینحال صراحت، احساس خود را با آنان در میان بگذاریم. درک احساس کودک، سبب میشود که او به قدر
و ارزش خود پی برد
و همین احساس، اندکاندک به رشد شخصیت او کمک میکند. پدر
و مادر
و کسانی که با کودک سر
و کار دارند، باید به طور جدی
و با روی گشاده، به سخنان، اظهار نظرها
و احساسات او گوش دهند. درک
و همدلی با کودک، موجب تخلیه احساسات، آرامش روانی
و کاهش فشار روحی او میشود.
الگوپذیری از شیوههای اثرگذار تربیتی بوده
و بر جان
و دل فرزندان مینشیند. کودک در سالهای نخست زندگی، به طور همزمان از پدر
و مادر، خویشان
و همبازیهای خود الگوبرداری میکند. از اینرو، لازم است پدر
و مادر رفتار درست
و سازندهای را در برابر دیدگان کودک
و نوجوان به نمایش گذاشته
و الگوسازی مناسبی داشته باشند. پایدارترین
و خوشایندترین یادگیریها، یادگیری غیرمستقیم یا مشاهدهای است. کودکان در مورد رفتار الگوهای دلخواهشان، دلبستگی
و کنجکاوی ژرفی دارند. ویل دورانت میگوید: «نخست خود را تربیت کنید، سپس به تربیت کودکان خود بپردازید».
یکی از نیازهای اساسی پدر
و مادر در امر تربیت
و پرورش اخلاقی کودکان، برقراری ارتباط سالم با آنهاست. ارتباط صحیح بین پدر
و مادر
و کودکان، نخستین
و مهمترین زمینه رشد
و پرورش اخلاقی نونهالان است. راه مناسب آغاز دوستی با کودکان، کم کردن انتقاد از آنها
و نیز به حداقل رساندن صحبتهای منفی در مورد کارهای آنهاست. برای ایجاد ارتباط سالم با کودکان، فراهم آوردن زمان
و فرصتهای برنامهریزی از مهمترین شیوهها به شمار میآید. وقتگذاری برای به وجود آوردن روابط صحیح
و سالم، یکی از راهکارهای مهم تربیتی است.
تشویق، از مسائل مهم تربیت اسلامی
و از بهترین شیوههای تربیتی کودک است. فرزندان از تحسین
و تشویق لذت میبرند
و این از تمایلات فطری آنان سرچشمه میگیرد. کودک در پرتو تشویق یاد میگیرد که مشکلات
و سختیها را بر خود هموار سازد
و در نتیجه، اعتماد به نفس مییابد. تشویق، ایجاد انگیزه را برای انجام دادن کارهای شایسته به دنبال میآورد، استعدادهای درونی کودک را رشد میدهد
و موجب تقویت روحی کودکان میشود.
زندگی به طور طبیعی با خود مشکلاتی به همراه دارد
و رسیدن به موفقیت، همواره به تلاش، تحمل سختیها
و پذیرفتن پارهای از محرومیتها نیاز دارد. در طول تاریخ، کسانی همواره موفق بودند که تحمل محرومیتها برای رسیدن به هدف، برای آنها کار دشواری نبوده است. لازم است کودک نیز در مسیر زندگی، با پارهای از مشکلات دست
و پنجه نرم کند.
امام کاظم (علیهالسّلام) در اینباره فرمودهاند: «نیکو
و مطلوب است که کودک را در سنین پایین، به زحمت
و رنج کار بیندازید تا در سنین بالاتر بردبار شوند
و تحملشان افزون گردد». کودکانی که نازپرورده
و رفاهزده بار میآیند، افرادی بیاراده، ناتوان، کم کار، راحتطلب
و پرتوقع خواهند بود. خانوادههایی هم که در تامین خواستههای فرزندان زیادهروی میکنند، ندانسته بذر ناکامی
و ناتوانی را در ضمیر آنها میپاشند.
از مسائل مهمی که کودکان پیوسته درباره آن میپرسند، مسئله خداست. یکی از مسئولیتهای بزرگ پدر
و مادر، آشنا کردن فرزند با
خدا و آفریدگار جهان هستی است. والدین باید با الهام از مکتب
اهل بیت (علیهمالسلام)، به زبان ساده
و قابل فهم، فرزندان را با خدا
و نعمتهای بیپایان الهی آشنا سازند. امام سجاد (علیهالسّلام) در مورد وظیفه پدر فرمودهاند: «تو در خصوص سرپرستی فرزند خود مسئولیت داری که او را خوب تربیت کنی
و پروردگارش را به او بشناسانی». برشمردن نعمتهای الهی
و از نیکی
و بخشش او با کودکان سخن گفتن، مناسبترین روش برای آشنا ساختن دلهای آنان با پروردگار خویش است.
مهر
و محبت، یکی از نیازهای اساسی انسانها، به ویژه کودکان
و نوجوانان است
و فرزندان به طور طبیعی نیازمند نوازش
و مهرورزی هستند. بررسیهای روانشناسان نشان میدهد که مهر ورزیدن به کودک، عامل مؤثری در رشد
و سلامت روانی
و شخصیت اوست
و بیتوجهی به این نیاز اساسی
و طبیعی، بزرگترین دلیل ناهنجاریهای روانی
و دینگریزی آنان به شمار میآید. اگر پدر
و مادر
و اطرافیان، دین را با چاشنی شیرین مهر بیامیزند، نه تنها فرزندان این شیرینی را هیچ گاه فراموش نمیکنند، بلکه به آموزشهای دینی
و انجام وظایف الهی مشتاقتر خواهند شد. پیامبر گرامی اسلام (صلیاللهعلیه
وآلهوسلّم) در اینباره میفرماید: «ويل لأطفال آخر الزمان من آبائهم » فقيل : يا رسول الله ، من آبائهم المشركين؟ فقال : « لا من آبائهم المؤمنين ، لا يعلمونهم شيئا من الفرائض ، وإذا تعلموا أولادهم منعوهم ، ورضوا عنهم بعرض يسير من الدنيا ، فأنا منهم برئ وهم مني براء؛
وای بر فرزندان آخر الزمان از روش ناپسند پدرانشان، از پدرانی که واجبات
و تکالیف الهی را به فرزندان خود نمیآموزند
و به امور ناچیز مادی برای آنان قناعت میورزند، من از آنان بیزارم
و آنان نیز از من بیزار خواهند بود».
وفای به عهد، وظیفهای دینی
و عقلی است که نسبت به دیگران به ویژه کودکان باید مورد توجه قرار گیرد. اگر ما به وعدههای خود به کودکانمان عمل نکنیم، شخصیت فرزندان را تحقیر کرده
و به آنان درس دروغگویی میآموزیم
و با گفتار بیعمل خود، سخنانی را هم که در آینده خواهیم گفت، از پیش بیاعتبار میسازیم. پیامبر گرامی اسلام (صلیاللهعلیه
وآلهوسلّم) میفرماید: «کودکان را دوست بدارید
و به آنان اظهار
محبت کنید. پس اگر به آنان وعدهای دادید، به آن وفا کنید، زیرا آنان روزی خود را در دست شما میبینند». با دادن وعدههای توخالی، دریچهای به روی فرزندان خود باز میکنیم که نخستین رهآورد آن، پیدایش روحیه
نفاق در کودکان است، زیرا کودکان بیشتر از رفتار پدر
و مادر درس میگیرند تا سخنان آنان.
از وظایف اخلاقی پدران
و مادران این است که بکوشند بین کودکان خویش بر اساس
عدالت رفتار کنند. آنها هیچگاه نباید
پسر را بر
دختر، یا به عکس،
و یا فرزندی را بر فرزندان دیگر مقدم بدارند یا نزد بچهها، یکی را بیش از همه مورد حمایت
و محبت قرار دهند. اگر هدیهای میآورند، برای همه بیاورند
و اگر میبوسند، تمام بچهها را ببوسند،
و بین آنها تفاوت نگذارند. مشخص است که خود پدر
و مادر هم از میوه تلخ این تبعیضها بیبهره نمیمانند
و اعتماد
و اطمینان بچهها از آنان گرفته میشود. افزون بر این والدین با این عمل، آتش
حسد،
کینه و دشمنی را در بین کودکان شعلهور میسازند. پیامبر اکرم (صلیاللهعلیه
وآلهوسلّم) در اینباره چنین میفرماید: «اِتَّقُوا اللّه َ
و اعدِلوا بَينَ أولادِكُم كما تُحِبُّونَ أن يَبَرُّوكُم؛
از خدا بترسید
و بین فرزندانتان با عدالت رفتار کنید، همانگونه که دوست دارید به شما
نیکی کنند».
یکی از حقوق مسلم کودک که اولیا
و مربیان در برابر آن مکلف
و مسئولاند، برخوردار ساختن کودک از مزایای آموختن
و کشاندن او به سوی ارزشهای پاک در پرتو اهداف عالی انسانی است. امام حسن مجتبی (علیهالسّلام) درباره دانش آموزی کودکان میفرماید: «شما، کودکان جامعه امروزید
و به زودی بزرگان جامعه فردا خواهید شد، پس دانش بیاموزید». همچنین امام صادق (علیهالسّلام) فرموده است: «حق فرزند بر پدر سه چیز است: مربی خوبی برایش انتخاب کند، نام خوبی برایش بگذارد
و در تربیت او تلاش فراوان نماید».
برخی از مشکلات کودکان عبارتند از:
کودکان خیلی بیشتر از بزرگترها تحت تاثیر فیلمها
و برنامههای تلویزیونی قرار میگیرند. پیامی که از راه برنامه تلویزیونی به کودک ارائه میشود، در فکر
و روح آنها به خوبی نقش میبندد. این نقش بسته به ویژگی برنامههای تلویزیونی، میتواند مثبت یا منفی باشد. از یک طرف، خشکترین مفاهیم در قالب برنامههای جذاب برای بچهها قابل فهم
و پذیرش میشود
و از سوی دیگر، برنامههایی که مانع آشنایی کودک با دنیای واقعیتها شود
و مانند کارتونهای تخیلی، با قهرمانهای افسانهای
و قدرتهای جادویی، او را در دنیای غیرواقعی غرق کند، برای کودک زیانبار است.
خشونت، ماجراجویی
و هیجانهای کاذب اگر صورت افراطی
و پرحجمی در برنامههای تلویزیونی داشته باشد، در تکوین شخصیت کودک، اثر منفی میگذارد
و در دوران پس از
بلوغ، ناهنجاریهای روانی خطرناک در وی ایجاد میکند. بنابراین، بزرگترین
محبت پدر
و مادر در حق فرزندانشان این است که بر کودکان هنگام تماشای تلویزیون نظارت داشته باشند.
متاسفانه در هر جامعه، کودکانی هستند که از سوی والدین یا دیگر افراد بالغی که مسئولیت آنان را به عهده دارند، آزار ببینند. این آزارها یا به صورت شکنجه فیزیکی است یا صورت روانی دارد. محرومیت از خوراک، پوشاک، نبود توجه
و مراقبت، محرومیت از
محبت،
تحقیر و سرزنش یا تبعیض
و توهین، از دیگر انواع
کودک آزاری شمرده میشود. آزار فیزیکی
و روانی کودک، آثاری مخرب بر روح، روان
و شخصیت کودک بر جای میگذارد. والدینی که با کودک خود اینگونه رفتار میکنند، او را همچون اسباب
و لوازم شخصی خود
و مالک جان آنان میپندارند. در این میان، آموزههای اسلام، به
محبت به کودکان، سفارش میکند
و بزرگسالان را از آزار کودک بر حذر میدارد. پیامبر اکرم (صلیاللهعلیه
وآلهوسلّم) میفرماید: «کسی که به خردسالان رحم نکند، از ما نیست».
بزهکاری در کودکان
و نوجوانان، از عوامل گوناگون اثر میپذیرد. از آنجا که محیط خانواده، نخستین محیطی است که فرد در آن رشد میکند، میتوان آنرا مهمترین این عوامل دانست. از نظر روانشناسان، اگر فردی در محیط خانواده از نظر رفع نیازهای اساسی جسمی
و روانی مانند نیازهای عاطفی ارضا نشود، احتمال زیاد دارد در آینده به رفتار ضد اجتماعی دست بزند. نبود
محبت، ارتباطات صمیمی
و تفاهم متقابل از عوامل مؤثر در
بزهکاری کودکان و نوجوانان است. کودکی که از
محبت پدر
و مادر محروم مانده یا درست اشباع نشده است، در خود احساس حقارت، کمبود
و محرومیت میکند
و برای هرگونه انحرافی آمادگی دارد. بسیاری از تندخوییها، خشونتها، لجبازیها، حساسیتها، افسردگیها
و ناسازگاریها، از محرومیت از
محبت سرچشمه میگیرد. مکتب اسلام بر
محبت به کودک سفارش
و توصیه میکند.
پیامبر اعظم (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) میفرماید: «إِنَّ اللَّهَ عَزَّ
وَ جَلَّ لَيَرْحَمُ الرَّجُلَ لِشِدَّةِ حُبِّهِ لِوَلَدِهِ؛
کودکان را دوست بدارید
و با آنها مهربانی کنید»
و امام صادق (علیهالسّلام) میفرماید: «خدا بندهاش را به دلیل شدت
محبتی که به فرزندش دارد، مورد مرحمت قرار میدهد».
جنگ، بلایی خانمانسوز
و برهم زننده
آرامش و صلح است. در جنگهای دنیا، همه چیز از طبیعت گرفته تا انسانها، در معرض تهدید
و آسیب هستند
و به طور طبیعی، کودکان، بیشترین صدمه را از جنگ میبینند. عفریت جنگ، تمامی رؤیاهای کودکانه را از آنان میرباید
و به جای آن
مرگ، وحشت، آوارگی
و ترس از دست دادن پدر
و مادر را مینشاند. بر اساس آمارهای رسمی
سازمان ملل، بیش از یک
و نیم میلیون کودک در دهه گذشته جان خود را از دست دادهاند
و میلیونها کودک که بازماندگان این جنگهای خانمانسوز بودهاند، با زخمهای عمیق جسمی
و روحی به زندگی ادامه میدهند.
•
ملیحه آقاجانی، پایگاه اطلاع رسانی حوزه، برگرفته از مقاله «روز جهانی کودک»، تاریخ بازیابی ۱۴۰۱/۰۴/۱۳. •
سرور اسفندیار، پایگاه اطلاع رسانی حوزه، برگرفته از مقاله «گلی از گلهای بهشت (روز جهانی کودک)»، تاریخ بازیابی ۱۴۰۱/۰۴/۱۳.