• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

رجاء

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف





امید و امیدواری را رجاء گویند.



"رجاء" در لغت به معنای گمان به وقوع چیزی است که موجب خوشحالی باشد که در فارسی از آن به امید، تعبیر می‌گردد.
[۱] مفردات فی غریب القرآن، ص۳۴۶.



"أمل" گمان داشتن به وقوع چیزی است که حصول آن بعید است، امّا "طمع" گمان داشتن به وقوع چیزی است که حصول آن بعید نیست، و رجاء، حالتی بین أمَل و طمع می‌باشد.
[۲] التحقیق فی کلمات القرآن الکریم، ج‌۴، ص۷۹.



رجاء در مقابل خوف استعمال می‌گردد، چون "خوف" به معنای اضطراب از عدم وقوع آن چیز می‌باشد، در حالی که در "رجاء" توقع حصول خیر وجود دارد.
[۳] التحقیق فی کلمات القرآن الکریم، ج‌۴، ص۷۹.



امام‌ خمینی در آثار اخلاقی و عرفانی خود چون شرح چهل حدیث به تبیین روایتی درباره خوف و رجاء پرداخته و در کتاب شرح حدیث جنود عقل و جهل به تکمیل آن مباحث پرداخته است ایشان با بررسی مبادی و آثار خوف و رجاء و رابطه آن دو به تحلیل آنها پرداخته است. امام‌ خمینی رجاء را امید به رحمت حق می‌داند که از ادراک رحمت مطلقه حق به دست می‌آید و خوف را ترس از حق‌تعالی می‌داند که از تجلی جلال و کبریای حق یا تفکر در حساب و عذاب الهی یا نقصان فرد در انجام امر الهی ناشی می‌شود.
امام‌ خمینی خوف و رجاء را از فطریات مخموره انسان و از جنود عقل می‌داند که خوف از ادراک عظمت و هیبت و رجا از امید به رحمت همراه با عمل به دست می‌آید؛ زیرا انسان باتوجه‌به معرفت فطری که به ‌حق دارد، رحمت او را ادراک می‌کند و این سبب امید به رحمت حق و توجه به قصور ذاتی خود می‌شود. در برابر اگر این فطرت محجوب شود از رحمت حق مایوس گشته، به قنوط و ناامیدی مبتلا می‌گردد و لازمه آن محدود دانستن رحمت و اسما و صفات است. ایشان رجای حقیقی را رجا و امیدی می‌داند که موجب سستی در انجام‌وظیفه و عبادت نشود، درعین‌حال شخص بر اعمال خود اعتماد نداشته و به رحمت حق امیدوار باشد و آنچه موجب سستی شود را غرور می‌شمارد و بر اجتناب از آن تاکید می‌کند.
امام‌ خمینی با استناد به روایتی معتقد است رجای صحیح آن است که شخص از تمام اسباب و نعمت‌هایی که به او عنایت شده، استفاده کند و پس از آن به انتظار و امید آن باشد که حق‌تعالی با عنایات سابقه خود اسبابی که تحت اختیار او نیست، فراهم سازد و موانع و مفسدات را رفع کند. به اعتقاد ایشان غرور از بزرگ‌ترین جنود ابلیس است، برخلاف رجا که از جنود رحمان است، مغرور هم به‌حسب مبادی و هم به‌حسب آثار با رجا اختلاف دارد؛ زیرا مبدا رجا علم به سعه رحمت است و مبدا غرور تهاون و تنبلی به امر الهی است.
[۱۱] خمینی، روح‌الله، دانشنامه امام خمینی، ج۵، ص۲۹۱، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی، ۱۴۰۰.



قرآن در جهت امیدوار کردن انسانها و ریشه کنی ناامیدی، زمینه‌های فراوانی را ایجاد نموده است:

۵.۱ - ممنوعیّت نا امیدی از رحمت الهی

یکی از تدابیری که قرآن در این زمینه بکار گرفته این است که همه انسانها را از نا امیدی منع نموده و به رحمت خداوند امیدوار کرده است،
[۱۲] تفسیر نور، ج‌۶، ص۱۴۳.

«...قُلْ یا عِبادِیَ الَّذِینَ أَسْرَفُوا عَلی‌ أَنْفُسِهِمْ لا تَقْنَطُوا مِنْ رَحْمَةِ اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ یَغْفِرُ الذُّنُوبَ جَمِیعاً... » «بگو: ای بندگان من که بر خود اسراف و ستم کرده‌اید! از رحمت خداوند نومید نشوید که خدا همه گناهان را می‌آمرزد، زیرا او بسیار آمرزنده و مهربان است‌».
با توجه به اینکه "قنوط" به معنی مایوس شدن از خیر است به تنهایی دلیل بر این است که گنهکاران نباید از "لطف الهی" نومید گردند.

۵.۲ - باز بودن راه توبه

ارتکاب گناه، به منزله خراب کردن پل‌های پشت سر و افتادن در مسیر هلاکت می‌باشد، امّا از آنجا که اسلام، برای نجات انسانها از تباهی نازل شده، راه بازگشت را برای گنهکاران، باز گذاشته تا امیدوارانه به جبران گذشته بپردازند:
«وَ اسْتَغْفِرُوا رَبَّکُمْ ثُمَّ تُوبُوا إِلَیْهِ إِنَّ رَبِّی رَحِیمٌ وَدُود» «از پروردگار خود، آمرزش بطلبید و به سوی او بازگردید که پروردگارم مهربان و دوستدار (بندگان توبه‌کار) است!».
این آیه خداوند را با دو صفت رحیم و ودود معرفی نموده که نشانگر عشق بی پایان او به بندگانش می‌باشد و این نکته بیانگر آن است که حتی با عظیم‌ترین گناهان نیز راه توبه باز است.

۵.۳ - قبولی توبه و تبدیل سیّئات به حسنات

زمینه دیگری که در قرآن برای گسترش نور امید در نظر گرفته شده این است که علاوه بر باز بودن راههای توبه، نه تنها به بندگان، نوید قبولی توبه را داده بلکه به آنها بشارت تبدیل سیّئات به حسنات را نیز داده است:
«غافِرِ الذَّنْبِ وَ قابِلِ التَّوْبِ شَدِیدِ الْعِقابِ...» «خداوندی که آمرزنده گناه، پذیرنده توبه، دارای مجازات سخت... است‌».
مجموع "غافِرِ الذَّنْبِ وَ قابِلِ التَّوْبِ" به منزله یک صفت است و به یک نوع از رفتار خدا با بندگان گنهکار، اشاره دارد و آن این است که ایشان را می‌آمرزد، گاهی با توبه، و گاهی با شفاعت.
و اینکه خداوند توبه پذیر، گناهان توبه کنندگان را، به حسنات تبدیل می‌نماید:
«...إِلاَّ مَنْ تابَ وَ آمَنَ وَ عَمِلَ عَمَلاً صالِحاً فَأُوْلئِکَ یُبَدِّلُ اللَّهُ سَیِّئاتِهِمْ حَسَناتٍ وَ کانَ اللَّهُ غَفُوراً رَحِیماً» «...مگر کسانی که توبه کنند و ایمان آورند و عمل صالح انجام دهند که خداوند گناهان آنان را به حسنات مبدّل می‌کند..».

۵.۳.۱ - نظر مفسران

از نظر مفسرین، تبدیل گناهان به حسنات به سه طریق امکان دارد:
الف) با اصلاح رفتار ناپسند خود بعد از توبه.
ب) خداوند سیئات اعمال او را محو می‌کند، و به جای آن حسنات می‌نشاند.
ج) منظور از سیئات‌، آثار سوئی است که از گناه بر روح انسان نشسته‌ که با توبه، تبدیل به آثار خیر می‌گردد.

۵.۴ - پاداش چندین برابر از ناحیه خداوند

یکی از اموری که باعث رشد اقتصادی و به گردش در آمدن چرخهای اقتصاد در جامعه می‌گردد، در نظر گرفتن پاداش برای فعالان اقتصادی می‌باشد، خداوند نیز در قرآن به کسانی که با او معامله نمایند و در راه او انفاق کنند وعدۀ سود چند برابر می‌دهد:
«مَنْ ذَا الَّذِی یُقْرِضُ اللَّهَ قَرْضاً حَسَناً فَیُضاعِفَهُ لَهُ أَضْعافاً کَثِیرَةً...‌» «کیست که به خدا "قرض الحسنه‌ای" دهد،تا آن را برای او، چندین برابر کند؟...».
"اضعاف" جمع " ضِعف" به معنی دو یا چند برابر کردن چیزی است، و چون این واژه به صورت جمع آمده و با کلمه"کثیرة"، تاکید شده و جمله "یضاعف" نیز بر تاکید بیشتری، دلالت دارد، از مجموع این نکات، استفاده می‌شود، که خداوند، برای انفاق کنندگان پاداش بسیار فراوانی قرار داده و اینگونه پاداش دادن از ناحیه خداوند سبب می‌شود که افراد جامعه، بدون دلهره و با امید مضاعف، به یاری هم نوعان خود بپردازند.

۵.۵ - جبران گناهان، با ابتلاء به گرفتاریها

برنامه دیگری که برای امیدوار کردن انسان در نظر گرفته شده این است که مؤمن با مبتلا شدن به مصیبت‌ها از ناحیه خداوند، خطا‌های خود را جبران نموده و لذا با امید و احساس امنیّت بیشتری با آینده روبه رو می‌گردد، بنابر روایات متعدد، گناهان مؤمن با مبتلا شدن او به بلایا، بخشیده می‌شود و این باعث می‌شود که فرد با امید بیشتری به سوی سعادت گام بردارد.
امام صادق (ع)فرمودند:
«هیچ مؤمنی نیست مگر اینکه در بدنش دردی وجود دارد که تا زمان مرگ همراه اوست، که آن درد کفارّۀ گناهان او می‌باشد».


یکی از عوامل رشد امید در انسان این است که او خود را مورد حمایت افراد عالی‌مقام در جایگاههای مادّی و معنوی بداند، تا در شرایط نامساعد زندگی، به آنها تکیه نماید، دعا انسان را به عالی‌ترین مقام هستی متصل می‌گرداند که آرامش روح را به انسان هدیه می‌دهد و لذا در قرآن نیز انسانها را به این اصل مهم متوجه نموده که خداوند بهترین و نزدیک‌ترین تکیه گاه است که میتوان بوسیله دعا به او تکیه نمود،
«وَ إِذا سَأَلَکَ عِبادِی عَنِّی فَإِنِّی قَرِیبٌ أُجِیبُ دَعْوَةَ الدَّاعِ إِذا دَعانِ...» «و هنگامی که بندگان من از تو در باره من سؤال کنند (بگو) من نزدیکم! دعای دعاکننده را به هنگامی که مرا می‌خواند پاسخ می‌گویم...».
از طرفی نیز انبیاء الهی و فرشتگان برای مؤمنان دعا نموده و از خداوند طلب مغفرت می‌کنند که موجب افزایش امید می‌گردد:
«الَّذِینَ یَحْمِلُونَ الْعَرْش‌..یَسْتَغْفِرُونَ لِلَّذِینَ آمَنُوا رَبَّنا وَسِعْتَ کُلَّ شَیْ‌ءٍ رَحْمَةً وَ عِلْماً فَاغْفِرْ لِلَّذِینَ تابُوا وَ اتَّبَعُوا سَبِیلَک‌..» « فرشتگانی که حاملان عرشند.. برای مؤمنان استغفار می‌کنند (و می‌گویند:) پروردگارا! رحمت و علم تو همه چیز را فراگرفته است پس کسانی را که توبه کرده و راه تو را پیروی می‌کنند بیامرز..».


یکی از شرایط امیدواری، تلاش و کوشش در کارهاست، چرا که اگر انسان امید چیزی را دارد باید خود را برای استقبال از آن آماده کند و اگر اثری در عمل او نمایان نباشد، در واقع مدعی دروغینی بیش نیست؛
«..فَمَنْ کانَ یَرْجُوا لِقاءَ رَبِّهِ فَلْیَعْمَلْ عَمَلاً صالِحاً..» «پس هر که به لقای پروردگارش امید دارد، باید کاری شایسته انجام دهد».


امیدواری و امیدوار شدن دارای موانعی‌ست که در ذیل می‌آید:

۸.۱ - گمراهی

یکی از موانعی که از امیدوار شدن افراد جلوگیری می‌نماید گمراهی می‌باشد زیرا وقتی انسان بکلّی از راه حقّ منحرف و گمراه گشت، امیدی برای هدایت و رسیدن به رحمت و درک فیوضات إلهی پیدا نخواهد کرد.
[۲۸] تفسیر روشن، ج‌۱۲، ص۳۴۱.

«قالَ وَ مَنْ یَقْنَطُ مِنْ رَحْمَةِ رَبِّهِ إِلَّا الضَّالُّون» «..جز گمراهان، چه کسی از رحمت پروردگارش مأیوس می‌شود؟».
"قنوط" عبارتست از یأس شدید و ناامیدی تمام، در حقیقت قنوط از آثار و نتایج گمراهی می‌باشد.

۸.۲ - کفر

مانع دیگری که سر راه امید قرار دارد کفر است، چون خداوند متعال، مبدء رحمت است و صفت امید،در ذات اوست و هرگز بندگان خود را از رحمت خود مأیوس نمی‌کند، مگر آنکه دیگران خودشان را از أنوار لطف او محروم سازند و این چیزی جز کفر نیست.
[۳۰] تفسیر روشن، ج‌۱۲، ص۸۷.

«لا یَیْأَسُ مِنْ رَوْحِ اللَّهِ إِلَّا الْقَوْمُ الْکافِرُون‌» «تنها گروه کافران، از رحمت خدا مأیوس می‌شوند».

۸.۳ - وقوع مشکلات

یکی از موانع امیدواری،بروز مشکلات می‌باشد، چرا که انسانهای تربیت نشده که قلبشان، نور معرفت الهی را درک نکرده، به هنگام پشت کردن دنیا مایوس می‌گردند،
که قرآن دربارۀ آنها فرموده:
«وَ إِنْ مَسَّهُ الشَّرُّ فَیَؤُسٌ قَنُوط؛ و هر گاه شرّى به او رسد، بسیار مأیوس و نومید مى‌گردد!»


۱. مفردات فی غریب القرآن، ص۳۴۶.
۲. التحقیق فی کلمات القرآن الکریم، ج‌۴، ص۷۹.
۳. التحقیق فی کلمات القرآن الکریم، ج‌۴، ص۷۹.
۴. خمینی، روح‌الله، شرح حدیث جنود عقل و جهل، ص۱۲۹، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی، ۱۳۸۲.    
۵. خمینی، روح‌الله، شرح حدیث جنود عقل و جهل، ص۱۳۷-۱۳۸، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی، ۱۳۸۲.    
۶. خمینی، روح‌الله، شرح حدیث جنود عقل و جهل، ص۱۳۶-۱۳۸، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی، ۱۳۸۲.    
۷. خمینی، روح‌الله، شرح حدیث جنود عقل و جهل، ص۱۹۳، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی، ۱۳۸۲.    
۸. خمینی، روح‌الله، شرح حدیث جنود عقل و جهل، ص۳۲۹، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی، ۱۳۸۲.    
۹. خمینی، روح‌الله، شرح چهل حدیث، ص۲۲۷-۲۲۸، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی، ۱۳۸۸.    
۱۰. خمینی، روح‌الله، شرح حدیث جنود عقل و جهل، ص۱۳۱-۱۳۳، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی، ۱۳۸۲.    
۱۱. خمینی، روح‌الله، دانشنامه امام خمینی، ج۵، ص۲۹۱، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی، ۱۴۰۰.
۱۲. تفسیر نور، ج‌۶، ص۱۴۳.
۱۳. زمر/سوره۳۹، آیه۵۳.    
۱۴. تفسیر نمونه، ج‌۱۹، ص۴۹۹.    
۱۵. هود/سوره۱۱، آیه۹۰.    
۱۶. تفسیر نمونه، ج‌۹، ص۲۱۱.    
۱۷. غافر/سوره۴۰، آیه۳.    
۱۸. ترجمه المیزان، ج‌۱۷، ص۴۶۰.    
۱۹. فرقان/سوره۲۵، آیه۷۰.    
۲۰. تفسیر نمونه، ج‌۱۵، ص۱۶۰-۱۶۱.    
۲۱. بقره/سوره۲، آیه۲۴۵.    
۲۲. تفسیر نمونه، ج‌۲، ص۲۲۵.    
۲۳. بحارالأنوار، ج ۶۴ ص۲۴۲ ح۷۳.    
۲۴. تفسیر نمونه، ج‌۱، ص۶۳۹.    
۲۵. بقره/سوره۲، آیه۱۸۶.    
۲۶. غافر/سوره۴۰، آیه۷.    
۲۷. کهف/سوره۱۸، آیه۱۱۰.    
۲۸. تفسیر روشن، ج‌۱۲، ص۳۴۱.
۲۹. حجر/سوره۱۵، آیه۵۶.    
۳۰. تفسیر روشن، ج‌۱۲، ص۸۷.
۳۱. یوسف/سوره۱۲، آیه۸۷.    
۳۲. تفسیر نمونه، ج‌۲۰، ص۳۲۰.    
۳۳. فصلت/سوره۴۱، آیه۴۹.    



دانشنامه موضوعی قرآن.    
سایت پژوهه، برگرفته از مقاله «رجاء».    
دانشنامه امام خمینی    ، تهران، موسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی    ، ۱۴۰۰ شمسی.






جعبه ابزار