رؤیت هلال از دیدگاه علما (کتاب)
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
در این مقاله یه معرفی
کتاب رؤيت هلال اختصاص يافته كه در پنج مجلد تهیه شده و از سری کتایهای نشر ميراث فقهى می باشد.
ميراث فقهى طرحى است كه طى آن چهل موضوع مهم, عامّ البلوى و امروزى فقهى به شكلى نو و سبكى ويژه, مورد بحث قرار مى گيرد و آثار فقهى مربوط به آن موضوعات از
صدر اسلام تاكنون, شناسايى, دسته بندى, تصحيح يا معرفى, و منتشر مى شود. ميراث فقهى كمك فراوانى به فقه پژوهان براى استنباط مى كند و تقريباً نيمى از زحمت استنباط را از دوش آنان برمى دارد.
نخستين موضوع ميراث فقهى,
غنا و
موسیقی , در سه مجلّد و در حدود سه هزار صفحه, در سال هاى ۷۷ـ۱۳۷۶ منتشر شده است.
دومين موضوع ميراث فقهى به رؤيت هلال اختصاص يافته كه در پنج مجلد و در حدود چهار هزار صفحه, مراحل نشر را مى گذراند.
نشر ميراث فقهى بدين شيوه فوايدى دارد كه اهمّ آنها به اجمال عبارت است از:
الف. صرفه جويى در فرصت فاضلان و فقه پژوهان;
ب. جلوگيرى از كارهاى كم مايه و تكرارى و بدون استناد به منابع پيشين;
ج. روشن شدن سير تاريخى مسئله, و علل پرداختن فقيهان به آن;
د. استقصاى ادله مسئله و روايات آن و تبويب آنها به شكلى نو;
هـ. مشخص شدن تأثيرگذارى و تأثيرپذيرى فقيهان بر يكديگر و از يكديگر;
و. احياى ميراث عالمان فروغ گستر شيعه و نمايان شدن حجم كارنامه فقهى آنان;
ز. روشن شدن و تصحيح اشتباه هاى فهرست ها و كتاب شناسى ها.
ميراث فقهى۲: رؤيت هلال مشتمل بر هفت بخش است. بدين ترتيب:
بخش اول: آيات رؤيت هلال.
بخش دوم: رساله هاى رؤيت هلال.
بخش سوم: آراى فقيهان در رؤيت هلال.
بخش چهارم: مباحث هَيَوى رؤيت هلال.
بخش پنجم: مذاهب ديگر و رؤيت هلال.
بخش ششم: كتاب شناسى رؤيت هلال.
بخش هفتم: احاديث رؤيت هلال.
و بدین ترتیب, رؤیت هلال از (کتاب) شروع و به (سنّت) ختم میشود. در بخش اول,
آیات مربوط به رؤیت هلال, نقل میگردد و تفسیر آنها از معتبرترین تفسیرهای شیعه و اهل سنت و آیات الأحکام ها, نقل میشود. ۱ این آیات عبارتاند از:
۱. شهر رمضان الذی أنزل فیه القرءان هدیً للناس بیّنات مِن الهدی والفرقان فمَن شهِدَ مِنکم الشهر فلیَصمه ومَن کان مریضاً أو علی سفر فعدة مِن أیّام اُخَر یُرید الله بکم الیُسر ولا یرید بکم العسر ولتکملوا العدة ولتکَبّروا اللهَ علی ما هدیکم ولعلّکم تشکرون
۲. یسألونک عن الأهلّة قل هی مواقیت للناس والحجّ ولیس البِرُّ بأن تأتوا البیوت مِن ظهورها ولکنّ البرَّ مَن اتّقی وأتوا البیوت مِن ابوابها واتّقوا اللهَ لعلَّکم تفلحون
۳. فالق الإصباح وجعل اللّیل سکناً والشمس والقمر حسباناً ذلک تقدیر العزیز العلیم
۴. إنّ عدّة الشهور عندالله اثناعشر شهراً فی کتاب الله یوم خلق السموات والأرض منها اربعة حُرُم ذلک الدّینُ القیّم فلا تظلموا فیهِنَّ أنفسکم وقتلوا المُشرکین کآفَّةً کما یقاتلونَکم کآفّة واعلموا أنَّ اللهَ مع المتّقین
۵. إنّما النسیء زیادة فی الکفر یضلُّ به الذین کفروا یحلّونه عاماً ویحرّمونه عاماً لیُواطئوا عدّة ما حرّم الله فیُحلّوا ما حرّم الله زُیّن لهم سوء أعمالهم واللهُ یهدی القوم الکافرین.
۶. هو الذی جعل الشمس ضیاءً والقمر نوراً وقدَّره منازل لتعلموا عدد السنین والحساب ما خلق الله ذلک إلاّ بالحق یُفَصّل الأیات لقوم یعلمون
۷. وجعلنا اللیل والنهار آیتین فمحونا ءایة اللیل وجعلنا ءایة النَّهار مبصرةً لتبتغوا فضلاً مِن رّبّکم ولتعلموا عدد السّنین والحساب وکلَّ شَیء فصّلناه تفصیلاً.
در بخش دوم, سى رساله مستقل درباره رؤيت هلال, از بيش از ده
سده تصحيح و درج شده كه نخستين آنها از
شیخ مفید (م۴۱۳هـ.ق) و آخرين آنها از
آیةالله سید محمود هاشمی شاهرودی است. بدين شرح:
۱. چهارده تفسير از
شیعه و هفده
تفسیر از
اهل سنت .
۲. جوابات أهل الموصل في العدد والرؤية, شيخ مفيد (م۴۱۳هـ.ق).
۳. الرد على أصحاب العدد,
سید مرتضی (م۴۳۶هـ.ق).
۴. مفتتح الشهور,
علامه مجلسی (م۱۱۱۰هـ.ق).
۵. عدم اعتبار رؤية الهلال قبل الزوال,
سراب تنکابنی (م۱۱۲۴هـ.ق).
۶. حكم الحاكم في رؤية الهلال,
میرمحمد صالح خاتون آبادی (م۱۱۲۶ هـ.ق) (عربى)
۷. حكم حاكم در رؤيت هلال, ميرمحمد صالح خاتون آبادى (فارسى).
۸. تحقيق الحال في رؤية الهلال قبل الزوال,
محمدحسین نوری (زنده در ۱۱۲۹هـ.ق).
۹. اعتبار رؤية الهلال قبل الزوال,
محمدجعفر محمدباقر سبزواری (زنده در ۱۱۲۷هـ.ق).
۱۰. عدم اعتبار رؤية الهلال قبل الزوال,
محمد اسماعیل خاجویی (۱۱۷۳هـ.ق).
۱۱. تعيين ليلة القدر, محمد اسماعيل خاجويى (م۱۱۷۳هـ.ق).
۱۲. اعتبار رؤية الهلال قبل الزوال,
محمدرحیم بن محمدجعفر سبزواری (م۱۱۸۱هـ.ق).
۱۳. عدم اعتبار رؤية الهلال قبل الزوال,
وحید بهبهانی (م۱۲۰۵هـ.ق).
۱۴. اعتبار رؤية الهلال قبل الزوال,
سید ابوالقاسم موسوی خوانساری (م۱۲۱۱هـ.ق).
۱۵. اعتبار رؤيت هلال پيش از زوال,
طارمی زنجانی (م۱۲۶۸هـ.ق).
۱۶. الرسالة الهلاليه,
محمد بن ابی الحسن شهدادی (م۱۳۰۵هـ.ق).
۱۷. نهج الاعلان بما يثبت به دخول شهر
رمضان ,
علی بن عبدالله التبریزی علیاری (م۱۳۲۷هـ.ق).
۱۸. اختلاف البلدان في رؤية الهلال,
محقق داماد (م۱۲۸۸هـ.ق).
۱۹. كفاية رؤية الهلال في البلاد البعيده,
مدنی کاشانی (م۱۴۱۲هـ.ق).
۲۰. رسالة حول مسئلة رؤية الهلال,
علامه تهرانی (م۱۴۱۶هـ.ق).
۲۱. رسالة في ثبوت الهلال,
سید محمدجعفر مروج (م۱۴۱۸هـ.ق).
۲۲. رسالة رؤية الهلال قبل الزوال,
آیةالله سید محمدعلی ابطحی (م۱۴۲۲هـ.ق).
۲۳. ثبوت الهلال, حجةالاسلام
سید محمد حسینی (
معاصر ).
۲۴. حول رؤية الهلال,
آیةالله ابوالقاسم خزعلی (معاصر).
۲۵. الهلال,
حجةالاسلام علی زمانی قمشه یی (معاصر).
۲۶. الهلال,
حجةالاسلام کمال زهر (معاصر).
۲۷.اشتراط وحدة الافق,
آیةالله جعفر سبحانی (معاصر).
۲۸. اشتراط اتحاد الافق في ثبوت الهلال,
حجةالاسلام محمد سند (معاصر).
۲۹. ثبوت الهلال بحكم الحاكم, حجةالاسلام محمد سند (معاصر).
۳۰. اعتبار اتفاق الافق في اثبات رؤية الهلال,
آیةالله حسن قدیری (معاصر).
۳۱. الرسالة الهلالية, آيةالله هاشمى شاهرودى (معاصر).
گزارشى مبسوط از محتواى بخش چهارم نيز در شماره ۴۰ همين مجله منتشر شد. گزارشى از محتواى بخش هاى پنجم تا هفتم نيز ان شاءالله در شماره هاى آينده منتشر خواهد شد.
و اينك معرفى گسترده و تفصيلى بخش سوم:
اين بخش, آراى فقيهان شيعه را از
سده چهارم تاكنون دربرمى گيرد; آراء و انظار و سخنانى كه در جاهاى گوناگون و كتاب هاى متعدد پراكنده بوده است. از كتاب هاى فقهى دوره اى گرفته تا كتاب هاى ديگر. در اين جا نظر و رأى صد و ده تن از فقيهان, ذيل نام آنان, به ترتيب تاريخ وفات(یعنی : كسانى كه در يك سال در گذشته اند, در صورت تشخيص ماه و روز وفات, آن كه زودتر مرحوم شده پيش تر آمده است. براى نمونه:
آیةالله سید احمد خوانساری در
ربیع الآخر و
آیةالله شیخ محمدرضا طبسی در
ربیع الاوّل سال ۱۴۰۵; و
آیةالله شهید سید محمدباقر صدر و
شیخ محمدجواد مغنیه هر دو در سال ۱۴۰۰, ولى مرحوم مغنيه پيش از آيةالله صدر, از
دنیا رفتند. از اين رو, آيةالله طبسى پيش از آيةالله خوانسارى و مرحوم مغنيه پيش از شهيد صدر قرار گرفته اند.) از يك اثر يا آثار متعددشان, درج شده است.
البته نظر بيش از صد و سى نفر از فقها در اين بخش گرد آمده, ولى حواشى افتايى و استدلالى آنان, ذيل متن حاشيه خورده نقل شده و شماره نخورده است. براى نمونه: حواشى بسيارى از فقيهان را بر مناسك
شیخ انصاری (م۱۲۸۱هـ.ق) و
العروة الوثقی از
آیةالله سید محمدکاظم یزدی (م۱۳۳۷هـ.ق) ذيل مناسك شيخ و عروه درج شده; يعنى ذيل عروه, حواشى بيست ويك نفر, و ذيل مناسك شيخ, حواشى بيست ودو نفر از فقها قرار گرفته كه بسيارى از آنان, در اين بخش عنوان مستقل ندارند. بنابراين, با شمارش اين حواشى,
جمعاً نظر بيش از صد وسى نفر از عالمان شيعه را گرد آورده ايم.
متون و مؤلفان آنها و نيز صاحبان حواشى آن متون كه در اين بخش درج شده, به شرح ذيل است:
۱.
علامه حلی (م۷۲۶هـ.ق), شماره ۲۱ (يعنى در اين بخش, علامه حلى ذيل شماره ۲۱ آمده است.) صاحب:
تبصرة المتعلمین , با حاشيه
شیخ الشریعه اصفهانی .
۲.
محمدابراهیم کلباسی (م۱۲۶۱هـ.ق) شماره ۶۳, صاحب:النخبه, با حاشيه شيخ انصارى,
میرزای بزرگ شیرازی و
سید محمدباقر درچه ای .
۳.
صاحب جواهر (م۱۲۶۶هـ.ق) شماره ۶۷, صاحب:
الف)
مجمع الرسائل, با حاشيه شيخ انصارى,
آخوند خراسانی و سيد محمدكاظم يزدى.
ب) نجاة العباد, با حاشيه سيد محمدكاظم يزدى.
۴. شيخ انصارى (م۱۲۸۱هـ.ق) شماره ۷۰, صاحب:
الف. مناسك حج با حاشيه بيست و دو نفر; يعنى حضرات آيات: ميرزاى بزرگ شيرازى, آخوند خراسانى, سيد محمدكاظم يزدى,
سید محمد حسینی فیروزآبادی ,
شیخ عبدالکریم حائری یزدی , سيد محمدتقى خوانسارى,
سید محمد حجت تبریزی ,
حاج آقا حسین بروجردی ,
شیخ محمد امامی خوانساری ,
میرزا ابوالحسن رفیعی قزوینی ,
سید احمد خوانساری ,
شیخ جعفر شوشتری ,
حاج میرزا حسین خلیلی تهرانی ,
سید اسماعیل صدر ,
میرزا محمدتقی شیرازی ,
آقا نجفی اصفهانی ,
سید ابوالحسن اصفهانی ,
شیخ عبدالنبی عراقی ,
شیخ محمدعلی معزّی , سيد محمود شاهرودى,
سید محمدرضا گلپایگانی و
شیخ محمدعلی اراکی .
ب. صراط النجاة, با حاشيه هفت نفر; يعنى حضرات آيات: ميرزاى بزرگ شيرازى, آخوند خراسانى, سيد محمدكاظم يزدى, ميرزا محمدتقى شيرازى, سيد اسماعيل صدر, آقا نجفى اصفهانى و
حاج میرزا حسین خلیلی تهرانی .
۵. شيخ جعفر شوشترى (م۱۳۰۳هـ.ق) شماره ۷۳, صاحب:منهج الرشاد, با حواشى آيةالله سيد اسماعيل صدر.
۶.
شیخ زین العابدین مازندرانی (م۱۳۰۹هـ.ق) شماره ۷۶, صاحب:ذخيرة المعاد في تكاليف العباد, با حاشيه فرزندش شيخ محمدحسين.
۷. ميرزاى بزرگ شيرازى (م۱۳۱۲هـ.ق) شماره ۷۸, صاحب:
مجمع المسائل, با حاشيه شش نفر از فقها; يعنى حضرات آيات: سيد اسماعيل صدر, حاج ميرزا حسين خليلى تهرانى, آخوند خراسانى, سيد محمدكاظم يزدى, آقا نجفى اصفهانى و
شیخ محمدعلی ثقةالاسلام اصفهانی .
۸. آخوند خراسانى (م۱۳۲۹هـ.ق) شماره ۸۱, صاحب:ذخيرة العباد ليوم المعاد, با حاشيه آيةالله سيد ابوالحسن اصفهانى.
۹. آيةالله سيد محمدكاظم يزدى (م۱۳۳۷هـ.ق) شماره ۸۲, صاحب:العروة الوثقى, با حاشيه بيست ويك نفر از فقها; يعنى حضرات آيات:
شیخ علی جواهری ,
میرزا جواد آقا ملکی تبریزی ,
سید محمد حسینی فیروزآبادی ,
میرزا حسین نائینی ,
شیخ عبدالکریم حائری یزدی ,
آقا ضیاء عراقی , سيد ابوالحسن اصفهانى,
محمدرضا آل یاسین ,
محمدحسین کاشف الغطاء ,
سید جمال الدین گلپایگانی , حاج آقا حسين بروجردى,
میرزا آقا اصطهباناتی ,
سید عبدالهادی شیرازی ,
سید محسن حکیم , سيّدمحمود شاهرودى,
سید هادی میلانی ,
سید ابوالحسن رفیعی , سيد احمد خوانسارى,
امام خمینی , سيد ابوالقاسم خوئى و سيد محمدرضا گلپايگانى.
۱۰. آيةالله سيد ابوالحسن اصفهانى (م۱۳۶۵هـ.ق) شماره ۹۰, صاحب:
الف. وسيلة النجاة, با حاشيه
آیةالله سید علی بهبهانی , آيةالله سيد محمود شاهرودى, امام خمينى و آيةالله سيد محمدرضا گلپايگانى.
ب. صراط النجاة, با حاشيه ميرزاى اصطهباناتى معروف به ميرزا آقا شيرازى.
۱۱. آيةالله حاج آقا حسين بروجردى (م۱۳۸۰هـ.ق) شماره ۹۴, صاحب:توضيح المسائل, با حاشيه حضرات آيات: سيد محسن حكيم, سيد هادى ميلانى, سيد احمد خوانسارى, امام خمينى, سيد ابوالقاسم خويى و سيد محمدرضا گلپايگانى.
۱۲. آيةالله سيد محسن حكيم (م۱۳۹۰هـ.ق) شماره ۹۶, صاحب:
منهاج الصالحین , با حاشيه آيةالله شهيد سيد محمدباقر صدر.
۱۳. امام خمينى (م۱۴۰۹هـ.ق) شماره ۱۰۳, صاحب:مناسك حج, با حواشى حضرات آيات: سيد ابوالقاسم خويى, سيد محمدرضا گلپايگانى, شيخ محمدعلى اراكى.(گفتنى است كه اين بزرگواران بر مناسك حج امام خمينى حاشيه نزده اند, بلكه برخى از فاضلان, براى سهولت دسترس به فتاوى گوناگون, انظار آنان را ذيل مناسك امام درج كرده اند.)
بدين سان , آراى بيش از صد وسى نفر از فقهاى شيعه, طى يازده
قرن , از سده چهارم تا اوايل سده پانزدهم در اين بخش گرد آمده است.
در اين
مجموعه, علاوه بر كتاب هاى استدلالى و ادله هر فقيه, فتواى بدون استدلال آنان نيز از جهات گوناگون سود مى بخشيد. از اين رو, علاوه بر آثار استدلالى فقيهان, از آثار افتايى آنان نيز استفاده و فتاوى آنان نيز نقل شده است.
برخى از عالمان, داراى يك كتاب بوده اند و سخنشان از آن كتاب در اين جا نقل شده است, بسيارى هم بيش از يك اثر داشته اند كه از همه آثارشان استفاده كرده ايم, براى نمونه: از نُه كتاب علامه حلى در اين جا مطلب نقل كرده ايم و هم چنين است از هفت كتاب
شهید ثانی , شش كتاب سيد مرتضى, و پنج كتاب
شیخ صدوق و
شیخ طوسی و محقق حلى و
مولی احمد نراقی و امام خمينى, و چهار كتاب
شهید اول و
ابن فهد و
محقق کرکی و آيةالله خويى.
بنابراين, با شمارش اين كتاب ها, به طور مستقيم و بدون واسطه, از حدود دويست منبع در اين بخش سخن نقل كرده ايم, علاوه بر منابع متعدد با واسطه, كه آنها را در اين محاسبه به شماره نياورديم. براى نمونه:
سید بن طاووس در
اقبال , از برخى از منابع كه امروز مفقودند, مانند: لمح البرهان شيخ مفيد, و علامه حلى در آثارش, آراى
ابن جنید اسکافی و
ابن ابی عقیل عمانی را ـ كه امروز در دست نيست ـ نيز نقل كرده و ما با واسطه اين آثار, سخنان اين بزرگان را نقل كرده ايم.
در اين بخش, منحصراً به كتاب هاى فقهى استدلالى بسنده نكرده ايم, بلكه كتب بسيارى تفحص و بررسى شده و بحث فقهى رؤيت هلال هر كتابى را درج كرده ايم.(به جز كتب تفسير كه در بخش اول: آيات رؤيت هلال, و كتب حديث و شرح حديث كه در بخش هفتم (احاديث رؤيت هلال), مطالب آنها را نقل كرده ايم.) در اين بخش
جمعاً از ده نوع كتاب, مطالبى مهم و عمده آورده ايم:
۱. كتب استدلالى فقهى, مانند بيشتر منابع اين بخش;
۲. كتب ادعيه, مانند: الاقبال از ابن طاووس, و
الحدیقة الهلالیة از
شیخ بهائی ;
۳. كتب قواعد فقه, مانند: القواعد و الفوائد از
شهید اول , و
تمهید القواعد از شهيد ثانى, و
عوائد الایام از نراقى;
۴. كتب كلامى, مانند: نهج الحق از علامه حلى, و
احقاق الحق از
قاضی نورالله شوشتری , و كفاية الراشدين في الرد على
جماعة من المبتدعين از
شیخ محمود عراقی ;
۵. كتب لغت, مانند:
مجمع البحرین از
طریحی ;
۶. كتب كشكول وار و مشتمل بر مطالب گوناگون, مانند: الدرر النجفية از
شیخ یوسف بحرانی , و
الدر المنثور از
شیخ علی عاملی , و الفوائد الطوسية از
شیخ حر عاملی ;
۷. كتب اجوبه مسائل مختلف, مانند: أجوبة المسائل الطبرية, أجوبة المسائل الرملية وأجوبة الميافارقيات كه هر سه از
سید مرتضی علم الهدی است, و أجوبة المسائل الطبرية از محقق حلى, و نظم اللآلى از علامه محمدباقر مجلسى, و رسائل و مسائل از
مولی احمد نراقی , و
جامع الشتات از
میرزای قمی , و سؤال و جواب از سيد محمدكاظم يزدى, و الفتاوى از ميرزاى نائينى, و استفتائات از امام خمينى, و
مجمع المسائل از آيةالله گلپايگانى;
۸. كتب هَيَوى, مانند: استدراك على الفصل الثالث من تشريح الأفلاك از
علامه شعرانی ;
۹. كتب اصولى, مانند: هداية الأبرار از
شیخ حسین کرکی , و رسالة الاجتهاد والأخبار از
وحید بهبهانی ;
۱۰. كتب فقهى افتايى, مانند: العروة الوثقى از آيةالله سيد كاظم يزدى, و وسيلة النجاة از آيةالله سيد ابوالحسن اصفهانى, و توضيح المسائل از آيةالله حاج آقا حسين بروجردى, و نجاة العباد از صاحب جواهر, و مناسك حج از شيخ انصارى و امام خمينى.
روشن است كه فقيهان و مطالب منقول از آنان در اين بخش, همه در يك سطح نيستند: برخى از آنان از فقهاى طراز اول شيعه اند, مانند: محقق حلى, شهيد, وحيد بهبهانى, شيخ جعفر كاشف الغطاء, شيخ حسن كاشف الغطاء, شيخ انصارى, صاحب جواهر, ميرزاى شيرازى, سيد محمدكاظم يزدى, آخوند خراسانى, آيةالله سيد ابوالحسن اصفهانى, آيةالله بروجردى ـ و برخى از فقهاى درجه دو و سه.
بناى ما بر اين بوده كه مطالب اهمّ كتب فقهى به گونه اى نقل شود كه هيچ سخن تازه اى از قلم نيفتد. البته در خصوص منابع پيش از سده دهم هجرى, آنچه را دست يافتيم, درج كرديم, اما پس از آن ـ به خصوص با توجه به مشابه و تكرارى بودن مطالب ـ مطالب را برگزيده ايم و مطالب برخى كتاب ها را به دلايلى, از جمله طولانى بودن حتى پس از تصحيح آنها نقل نكرده ايم كه از جمله مى توان به اين آثار اشاره كرد:
۱.
هدایة الطالبین فى مسائل فروع الدين, از
سید محمدحسن بن محمدحسین حسینی اصفهانی , معاصر
فتحعلی شاه قاجار ;
۲. نقود المسائل الجعفرية, از
مولی جعفر آباده ای , از خواص
حجةالاسلام شفتی ;
۳. بدائع الأحكام فى فقه الإسلام, از
میرزا مهدی بن میرزا مصطفی حسینی تفرشی ;
۴. تجديد الدوارس و تحديد المدارس, از
شیخ محمدعلی معزّی دزفولی ;
۵. كفاية المحصلين في شرح تبصرة أحكام الدين علامه حلى, از مرحوم
شیخ محمدعلی مدرس تبریزی (
مجموع سخن ايشان در اين كتاب درباره
هلال اين است: (وأمّا شهر رمضان فعلامته رؤية الهلال) فيجب على من رآه وإن لم يثبت في حق غيره (أو مضيّ ثلاثين يوماً من) هلال (
شعبان ) و إن لم ير هلال رمضان (أو قيام البيّنة) العادلة (بالرؤية الهلال خ ل), ولايكفي الشاهد الواحد وإن كان عادلاً.
۶. مفتاح الكلام في شرح صوم شرائع الإسلام, از
محمدهاشم بن میر عبدالله موسوی مرندی , از شاگردان آيةالله سيد ابوالحسن اصفهانى;
۷. حقائق الفقه, از مرحوم
آیةالله شیخ محمدرضا محقق تهرانی ;
۸. براهين الحج للفقهاء والحجج, از مرحوم
آیةالله حاج آقا رضا مدنی کاشانی .
عمده منابع ما در بخش سوم, خطى يا چاپ سنگى (مانند: ذخيرة المعاد, مشارق الشموس, برهان الفقه و سبيل الرشاد شرح نجاة العباد) بوده اند. منابع چاپى مطلقاً, اعم از چاپ سنگى و غير آن, در مصادر تحقيق معرفى مى شوند و منابع خطى هم به هنگام نقل از آنها در پانوشت ها معرفى شده اند.
روشن است كه برخى كتاب هاى چاپ سنگى هم از جهت نفس گير بودن تصحيح آنها, دست كمى از نسخه هاى خطى ندارند. البته ما هر چه در اين بخش نقل كرده ايم, دوباره تصحيح كرده ايم; زيرا بسيارى از كتاب هاى چاپى تصحيح شده نيز خطاهاى بسيار دارند. (البته آنچه را خطاى قطعى و مسلّم بوده, بدون هيچ تذكرى تصحيح كرده ايم. براى نمونه: در تقرير درس مرحوم آيةالله خوئى در شرح عروه, رساله المسائل الصاغانية از شيخ مفيد, به المسائل الساسانية تصحيف شده است كه امثال اين موارد, بدون اشاره تصحيح شده اند.
تصحيح مطالب بخش سوم, كارى نفس گير, پر درد سر و جان كاه بود, به طورى كه حقير چند مرتبه توبه نصوح كردم كه دگر باره به چنين كار پر مشقتى دست يازم.
براى نمونه: يكى از كتاب هاى تصحيح شده در سال هاى اخير, التنقيح الرائع از فاضل مقداد است, در قسمتى از سخن اين كتاب در باب هلال, چندين خطاى درشت رخ داده كه تصحيح آن جان مرا به لب رساند. قسمت مزبور چنين است:
(ذكر بعض علماء الهيئة أن السنة الهلالية ثلاثمئة وأربعة وخمسون يوماً وسدس اليوم, يعود القمر إلى النقطة التي سار منها بحركته الخاصة هذه المدة, فإذا كان أوّل السنة الماضية
الجمعة, كانت المستقبلة الثلاثاء… ثم في السنة الخامسة من السنة المفروضة اوّلاً بعد سنة من الماضية.)
تصحيح غلط هاى اين چند خط:
۱. (سُدس اليوم) به (خُمس و سدس يوم);(ابوريحان بيرونى در الآثار الباقية/۷۳ گويد: (سنة القمر ثلاثمئة وأربعة وخمسون يوماً وخمس وسدس). اين سخن را فخرالدين در ايضاح( ج۱ ،ص۲۵۰) با تفصيل نقل كرده و منبع اصلى كلام التنقيح الرائع, سخن فخرالدين است:
(لأنّ السنة الهلالية ثلاثمئة وأربعة وخمسون يوماً وخمس وسدس يوم; لعود القمر إلى النقطة التي سار منها بحركته الخاصة في هذه المدة, فإذا كان أوّل السنة الماضية السبت, كان أوّل السنة المستقبلة الأربعاء, لأنّ آخر ثلاثمئة وخمسين يوماً
الجمعة, فإذا كملت العدد بأربعة أيّام كان كما قلنا, فاعتبر عدّ خمسة أيّام من الماضية ويصام يوم الخامس ـ أو السادس في السنة الكبيسة ـ وهي الخامسة من السنة المفروضة أوّلاً, وكذا في كلّ خمس سنين).
محقق خوانسارى نيز در مشارق الشموس گويد: (السنة الهلالية ثلاثمئة وأربعة وخمسون يوماً, وثمان ساعات وثمانية وأربعون دقيقة) معلوم است كه ۸ساعت و۴۸دقيقه مساوى است با ۴ساعت و ۱ روز, و ۴ساعت و ۴۸دقيقه و ۱ روز.)
۲. (يعود) به (لعود);
۳. (بعد سنة) به (تُعَدُّ ستة).
و چه بسا هنوز غلط هايى باشد كه موفق به تصحيح آنها نشده ايم. البته موارد مشكوك را با علامت تكذيه (كذا) مشخص كرده ايم.
برخى از ديگر كتاب هاى پر غلط عبارت اند از: رسائل الشريف المرتضى, شرح جمل العلم والعمل
قاضی ابن برّاج ,
مجمع الفائدة والفوائد الطوسيه.
علاوه بر تصحيح مطالب متون منقول, برخى اشتباه هاى فهرست هاى نسخه هاى خطى در اسناد كتاب ها نيز تصحيح شد. براى نمونه: در برخى فهرست ها,
جامع الشتات ميرزاى قمى, سؤال و جواب سيد شفتى معرفى شده است. هم چنين برخى
جامع الشتات را أجوبة المسائل مولى
غلامرضا آرانی کاشانی (م۱۲۶۵هـ.ق) پنداشته اند و آن را اثرى مستقل از وى دانسته اند كه پس از فحص و بررسى از دام اين گونه اشتباه ها نيز نجات يافتيم.
مى افزايم كه: درباره سند و متن احاديث هلال و منابع آنها, به تفصيل و به شكلى گسترده در بخش هفتم بحث خواهيم كرد. لذا در بخش سوم چندان به آن نپرداخته ايم. بنابراين, كسانى كه مايل اند از آخرين تحقيقات درباره احاديث هلال و تصحيف هاى سندى و متنى آنها آگاه شوند, شايسته بلكه بايسته است كه به بخش هفتم مراجعه كنند.
چنان كه ملاحظه مى شود, مباحث رؤيت هلال در آثار فقهى بيشتر در باب صوم, به مناسبت ثبوت اول ماه مبارك رمضان يا اول شوال, و باب شهادات, به مناسبت شهادت زنان به رؤيت هلال, مطرح شده است. ولى نخست بار علامه در منتهى و تذكره و تحرير, به پيروى از كتب فقهى اهل سنت, و سپس شهيد اول در دروس, در بحث
حج هم آن را مطرح كرده اند.(شهيد در دروس ساير مسائل حج ـ از جمله وظايف امير الحاج ـ را هم خيلى عالى و
جامع بحث كرده است, به طورى كه خود وى نيز در پايان كتاب الحج دروس, ج۱/۵۰۱ گويد: (وقد أتينا منه بحمدالله في هذا المختصر ما لم
يجتمع في غيره من المطوّلات, فلله الشكر على
جميع الحالات). و اين ظاهراً بدين دليل است كه شهيد بسيار به حج مشرف شده و ظاهراً سمتى هم داشته است و حتى پيش از دست گيرى منجر به شهادتش نيز مشرّف بوده است; زيرا در اشعارش خطاب به بيدمر حاكم
شام گويد:
(فـي كـلّ عـامٍ لـنـا حــجّ وكـان لـنـا في خدمة النجل في ذي العام مختصر)
الشهيد الاول: حياته وآثاره (باب دوم, فصل سوم) به قلم رضا مختارى.)
البته اختلاف شيعه و سنى در ثبوت هلال
ذویحجه , تنها در آثار فقهى سه سده اخير مطرح بوده و رفته رفته به يكى از مسائل مهم تبديل شد و در مناسك حج نيز جاى گزيد, از جمله در مناسك حج شيخ انصارى و فقيهان پس از وى. براى اين كه اين جهات نيز براى فقه پژوهان مشخص باشد, در پانوشت ها علاوه بر ذكر مجلدات و صفحات منابع, ابواب فقهى را نيز ذكر كرده ايم.
مى افزايم كه: از همه منابع موجود به طور مستقيم و بى واسطه نقل كرده ايم و مطالب منابع مفقود را از قديمى ترين منبع موجود نقل كرده ايم. براى نمونه: سخن شيخ مفيد در لمح البرهان, علاوه بر اقبال ابن طاووس, در
کشف القناع از محقق شوشترى (ص۱۳۹) نيز آمده است و ما از منبع پيش تر, يعنى: اقبال, نقل كرده ايم.
ممكن است استقصاى اقوال فقيهان در اين جا به نظر غير اهل فن, به دليل تكرار پاره اى از مطالب لازم نباشد; اما حقيقتاً فوايد فراوانى بر آن مترتب است. از جمله: روشن شدن سير تاريخى و تطور مسئله, ميزان نوآورى و تحقيقات هر فقيه در قياس با فقيهان پيشين, تأثّر هر فقيه از پيشينيان خود و نيز تأثير در فقيهان بعدى, عدول فقيه از فتواى پيشين(براى نمونه: امام خمينى پس از پيروزى انقلاب فتوى دادند كه: در ثبوت اول ماه ذوحجه در
مکه , متابعت از اهل سنت مطلقاً لازم و مجزى است, ولو با قطع به خلاف. در حالى كه پيش تر (مجلد چهارم اين
مجموعه.)در مسأله قائل به تفصيل بودند. و مانند اينها. مثلاً به بركت همين تتبع اقوال پى مى بريم كه: طرح رؤيت هلال در كتاب حج, نخست بار در منتهى و تذكره و تحرير صورت گرفته است. و هم چنين معلوم مى شود كه: حكم حاكم در رؤيت هلال از چه زمانى و به وسيله چه فقيهى در فقه مطرح شده است. نيز بسيارى از اشتباه ها و تسامح ها در اين زمينه روشن مى شود كه برخى را در پانوشت ها تذكر داده ايم. براى نمونه: مرحوم آيةالله خويى در مسأله عدم لزوم اتحاد آفاق به سخن علامه حلى در منتهى المطالب تمسك مى كند, به گونه اى كه گويا
علامه جازم به اين قول بوده است در حالى كه علامه در كتاب هاى فقهى اى كه پس از منتهى المطلب تأليف كرده, مانند: قواعد, ارشاد, تحرير, تذكره و نيز تلخيص المرام, مختار مشهور را اختيار كرده, يا قوى دانسته است.
چنين مى نمايد كه اسناد فتوى و نظرى به هر فقيهى بايد با توجه به همه آراء و يا دست كم با توجه به نظر پسين وى باشد و به يقين, علامه منتهى را پيش از اين كتاب ها تأليف كرده است.(
جمع پريشان, ج۲, مقاله ،إرشاد الأذهان و ديگر آثار فقهى علامه حلى).افزون بر اينها, مى توان گفت كه علامه در منتهى هم در فرض بحث, اين قول را اختيار نكرده(سخنان
آیةالله شیخ محمدتقی آملی در مصباح الهدى, كه در مجلد چهارم همين
مجموعه خواهد آمد.); زيرا در پايان بحث فرموده:
(إن علم طلوعه في بعض الاصقاع, وعدم طلوعه في بعضها المتباعد عنه لكروية الارض, لم يتساو حكماهما, أمّا بدون ذلك فالتساوى هو الحق.)
هم چنين آيةالله خويى بعيد مى داند كه شيخ مفيد در آغاز قائل به عدد بوده است و مى گويد:
(ونسب هذا القول إلى الشيخ المفيد أيضاً في كتبه, كما صرّح بهذه النسبة في الحدائق أيضا….
ولاندري أنّه في أيّ كتاب من كتبه ذكر ما نسب إليه, ونظنّ والله العالم أنّها نسبة كاذبة, لإصراره على إبطال القول المذكور في الرسالة المزبورة كما سمعت….)
در حالى كه بسيارى از عالمان پيشين از جمله ابن طاووس, صريحاً از لمح البرهان شيخ مفيد اين قول را نقل كرده اند و اساساً مفيد, اين رساله را در تأييد قول به عدد نوشته است.
اين نمونه ها براى اين ذكر شد كه معلوم شود: تتبع اقوال عالمان در همه آثارشان مانع اشكالاتى از اين دست مى شود و صد البته اين كار مستلزم حوصله و تتبع بسيار و تفحص نفس گير است. از اين رو, تدوين بخش سوم, فرصتى بسيار از ما گرفت, ولى اكنون كه همه اقوال يك جا
جمع و مرتب و تصحيح شده, چه بسا برخى بپندارند كه به همين آسانى اين مقصود حاصل و فراچنگ آمده است. آرى از ديرباز گفته اند: (چون معمّا حل شود آسان شود).
چنان كه ملاحظه مى شود, تعدادى از فقيهان كتابى افتايى دارند به نام ذخيرة العباد ليوم المعاد كه اين نام را به ذخيرة المعاد كوتاه مى كنند و بسان رساله هاى توضيح المسائل امروزى است. ذخيرة المعاد را نخست ميرزاى دوم يعنى ميرزا محمدتقى شيرازى تدوين كرد.
, سپس برخى عالمان و مراجع ديگر, مانند: ميرزاى نائينى, محقق اصفهانى, آقا جمال گلپايگانى,
شیخ عبدالنبی عراقی ,
سید عبدالهادی شیرازی ,
سید محمد حسینی یزدی و
حاج میرزا ابوالحسن تبریزی , فتوى هاى خود را در متن آن مندرج ساختند و به نام آنان منتشر شد. هم چنين شيخ زين العابدين مازندرانى نيز كتابى فتوايى به نام ذخيرة المعاد في تكاليف العباد دارد كه از آن مطالبى در اين بخش نقل كرده ايم, ولى به اندازه ذخيرة العباد ميرزاى شيرازى از آن استقبال نشد و مورد توجه گسترده فقيهان و مراجع بعدى قرار نگرفت.
تقريباً تمام مباحث مختلف رؤيت هلال در اين بخش به گونه اى مطرح شده است; هرچند برخى فقط به يك مسئله از مسائل مهم هلال پرداخته اند. براى نمونه: مصابيح
علامه بحرالعلوم تنها بحث رؤيت هلال پيش از زوال و پس از زوال را مطرح مى كند. نيز آيةالله شهيد سيد محمدباقر صدر بيشتر به مسأله عدم لزوم اتفاق آفاق و تأييد نظريه استادش آيةالله خويى در اين زمينه مى پردازد. هم چنين آيةالله شهيد سيد محمد صدر بيشتر به مسأله قول هَيَوى در رؤيت هلال و نيز نقدونظر دو استادش آيةالله خويى و شهيد صدر مبنى بر عدم لزوم اتحاد آفاق توجه مى كند.
بسيارى از منابع اين بخش, هركدام ويژگى و امتيازى دارد. براى نمونه: مرحوم
سید محمد مجاهد در مناهل و مصابيح از لحاظ بررسى و تتبع اقوال در رؤيت هلال بى نظير است,(سيد محمد مجاهد مناهل را بعد از وفات
پدر بزرگوارش
صاحب ریاض , و مصابيح را در دوران حيات ايشان نوشته است: زيرا از ايشان در مصابيح با دعاى (دام ظله العالى) و در مناهل با دعاى (قدّس سرّه) ياد كرده است.) و از اين جهت جاى گزين خوبى براى
مفتاح الکرامه در اين مبحث به شمار مى رود; چون مفتاح الكرامه كتاب صوم و رؤيت هلال را ندارد. نيز نجعه محقق شوشترى از لحاظ بررسى احاديث مسئله و نقد انظار پيشينيان, بى مانند است.
مسأله نماز و روزه در دو قطب و مناطق نزديك به دو قطب نيز ظاهراً نخست بار در عروه و سپس در منابع بعدى به خصوص شروح و حواشى عروه مطرح شده است كه اين مطالب را نيز در اين بخش گنجانيده ايم.
گفتنى است: كسانى كه به مسائل هيوى و نجومى آگاهى كامل داشته اند, سخنشان از دقت و پختگى خاصى برخوردار است, مانند:
سید ابوتراب خوانساری در شرح نجاة العباد و مولى احمد نراقى در مستند. برخى كه از اين علم بى بهره بوده اند, دچار لغزش هاى بزرگى شده اند, مانند: شيخ يوسف بحرانى در
حدائق .
در اين بخش, در ميان سخنان فقيهان نكات ناب و جالب توجه فراوان ديده مى شود كه در اين جا ده نمونه از آنها را نقل مى كنيم:
الف. ابن طاووس در اقبال سه بار تصريح مى كند كه: بدون رؤيت و بدون اعمال قواعد هيوى و محاسبات نجومى, اوايل ماه هاى قمرى را به لطف الهى تشخيص مى دهد كه البته يكى از كرامات بسيار اوست:
(فصل: واعلم أنّ الله تفضّل علينا بأسرار ربانية وأنوار محمدية ومبارّ علوية, منها: تعريفنا بأوائل الشهور وإن لم نشاهد هلالها, وليس ذلك بطريق الأحكام النجومية ولا الاستخارات المرويّة, وإنّما ذلك كما قلنا بالأمور الوجدانية الضرورية, وإنّما نذكر من دلائل شهر رمضان أو علاماته أو أماراته لمن لم يتفضّل عليه بما تفضّل به علينا من هباته وكراماته, وإن لم يلزم العمل بها في ظاهر الشريعة النبوية.
وأعرف على اليقين من يعرف أوائل الشهور وإن لم يكن ناظراً إلى الهلال, ولاحضر عنده أحد من المشاهدين, ولايعمل على شىء ممّا تقدّم من الروايات, ولا بقول منجّم, ولا باستخارة, ولا بقول أهل العدد, ولا في المنام, بل هو من فضل رب العالمين الذي وهبه نور الألباب من غير سؤال, وألهمه العلم بالبديهيات من غير طلب لتلك الحال, ولكن هو مكلف بذلك وحده على اليقين حيث علم به على التعيين.
…فيكون الظاهر بمعرفة الهلال على اليقين بدلالة من ربّ العالمين, قد تشرّف بما يعجز عنه شكر الشاكرين, والحمدلله الذي جعلنا بذلك عارفين.)
هم چنين ايشان روايتى در باب هلال نقل مى كند كه در منابع فعلى موجود نيست و قديمى ترين منبع آن, اقبال است.
ب. هم چنين يكى از ويژگى هاى اقبال اطلاعات دست اول در مورد هلال, و نقل از منابع متعددى است كه امروزه در دست نيستند, مانند:
۱. لمح البرهان از شيخ مفيد;
۲ و۳. دو رساله از كراجكى در تأييد و ردّ عدد;
۴. كتاب الحلال والحرام از
ثقفی ;
۵. شرح النهايه از
قطب الدین راوندی ;
۶. كتابى بدون نام كه درباره اش مى گويد:
(وقد وجدنا تعليقة غريبة على ظهر كتاب عتيق وصل إلينا يوم الرابع والعشرين من صفر سنة ستّين وستمئة بعد تصنيف هذا الكتاب, ونحن ذاكروها حسب ما رأيناه قريبة من الصواب.)
ج. شيخ حر عاملى در فوائد طوسيه, دوازده توجيه براى احاديث عدد ذكر مى كند; يعنى بدون ردّ احاديث عدد, آنها را طورى معنى كرده است كه منافاتى با
احادیث رؤيت نداشته باشند.
د. سيد محمد مجاهد در مصابيح فرعى زيبا نقل كرده كه در آثار پيش از وى نديده ام:
(الخامس: هل يجوز له الاختفاء من الناس بقصد أن لايثبت الهلال عنده أم يحرم ذلك؟ لم أجد مصرّحاً بأحد الأمرين, ولكن احتمال الجواز في غاية القوة.)
هم چنين ايشان از جدّش وحيد بهبهانى مطالب فراوانى را نقل مى كند كه در مصابيح الظلام وحيد چاپ نشده است; زيرا مصححان مصابيح الظلام به كتاب الصوم مصابيح دست نيافته اند.
هـ. شيخ حسين كركى در
هدایة الأبرار مى گويد:
(وليس كلّ خبر صحّ يجب علينا اعتقاد مدلوله والعمل به, لأنّه قد يكون ورد للتقية, وما نحن فيه كذلك; فإنّ مسئلة تجويز السهو والخطإ على الأنبياء من أشهر مذاهب العامة وكان الخلفاء من بني العباس يبالغون في ترويج القول بها, ليتمّ لهم ما يدّعونه من الإمامة الباطلة, فخرجت هذه الأخبار مخرج التقية مع أنّ بعضها صريح في ذلك.
وأمّا أخبار عدم نقص شهر رمضان فهي موافقة لبعض مذاهب العامة, وروى البخاري في صحيحه ما يوافقها, فهي أيضاً محمولة على التقية, وقد غفل الصدوق عن ذلك وعمل بها سهواً كما أفتى هو وغيره بمضمون أحاديث كثيرة وردت للتقية إمّا لغفلة أو لعدم الاطلاع على ما يعارضها.)
و. آيةالله شيخ محمدتقى آملى در مصباح الهدى با اشاره به برخى از سخنان سست, گويد:
(ولايخفى ما فيه من الوهن, بل الإنصاف حذف أمثال هذه الكلمات عن كتب الفقه, لأنّه يكشف عن قلّة اطلاع قائله على العلوم الطبيعية والرياضية, لكن في الحدائق أصرّ على إنكار كرويّة الأرض كلّ الإنكار واستدعى مساعدة التوفيق لكتابة رسالة شافية مشتملة على الأخبار الصريحة في دفع القول بها. وهذا كما ترى, فاختلاف البلاد الشرقية والغربية في المطالع والمغارب أمر وجداني غير قابل للإنكار.)
ز. مرحوم آيةالله خويى براى تأييد نظر خويش; يعنى: عدم لزوم اشتراك آفاق, به تعبير برخى دعاها و مسئله ليلةالقدر تمسك جسته است. پيش از ايشان
میرزا محمد بن محمدعلی تبریزی و
برغانی نيز به آن استدلال كرده اند:
(وجعل الشارع للعلم بذلك أمارات. منها: الرؤية, ومنها: الشهادة, ولذلك لايسقط الشهور في الآفاق الرحويّة, مع أنّ طلوع الشمس والقمر فيها ليس على هذا النحو المعروف. وبالجملة, إذا شهد العدل بالرؤية فقد ثبت الهلالية, فيلاحظ الساعات مع اختلاف المطالع….
ويؤيّده ـ بل ويشهد له ـ ما استفاض من الأخبار ـ بل تواترت ـ في شرف ليلة القدر, وأنّها ليلة واحدة, وندب للناس طلبها والعبادة فيها بين ليال ثلاث, وقال الله تعالى: ستَنزّل الملئكة والرّوح فيها بِإذن ربّهم مِن كل أمر سلامز وكذلك ملاحظة شهر ذي الحجة, وتعيين أيام فيه وتخصيصها بهلال مكة (زادها الله شرفاً) كما ترى.
وجميع ذلك لا يناسب تفاوت الشهور بالآفاق.
بل الظاهر من جملة من الأخبار الواردة في الأيّام الشريفة ـ كالعيدين والغدير ونحوهما, ومنها: قول السجاد في
الجمعة والأضحى:
(اللهم إنّ هذا يوم مبارك ميمون والمسلمون فيه مجتمعون… إلخ) ـ أنّ الواقع في الخارج الاتحاد والمدار عليه, كما يعاضده السيرة, حيث لم يختلف أهل البلاد مطلقاً ولو كانت متباعدة في حساب الشهور من الصدر الأوّل إلى الآن, وعليه فاختلاف الأهلّة مجرّد فرض لا يكاد أن يتحقق.)
ح. محقق شوشترى معتقد است كه شيخ صدوق از قول به عدد عدول كرده و قائل به رؤيت شده است:
(ويكفى في ردّ هذا القول كونه مخالفاً للأخبار المتواترة الدالة على كون العبرة بالرؤية; ولذا رواه الكافي في الباب
النادر, ولم يعمل به إلاّ الصدوق في فقيهه وفي خصاله, ورجع عنه في مقنعه وكذا هدايته وأماليه, قال في أماليه: (ومن صام قبل الرؤية أو أفطر قبل الرؤية فهو مخالف لدين الإمامية).)
ط. ايشان هم چنين در مفهوم عنوان هاى ابواب كتب حديث, متذكر شده اند كه: بين (باب
نادر) و (باب
النوادر) فرق است:
(كما أنّ قول المفيد في عدديّته: (فأمّا ما تعلّق به أصحاب العدد في أنّ شهر رمضان لايكون أقلّ من ثلاثين يوماً فهي أحاديث شاذّة قد طعن نقّاد الآثار من الشيعة في سندها, وهي مثبتة في كتب الصيام في أبواب
النوادر,
والنوادر هي التي لا عمل عليها) ليس قوله: (في
النوادر) بصواب, ففرق بين الباب
النادر وأبواب
النوادر, والأوّل هو الذي لايعمل بأخباره كما عرفته من الكافي دون الثانى, فقد نقل الفقيه أخبار العدد في باب
النوادر وأصرّ على وجوب العمل بها حتى قال: (إنّ من لم يعمل بها من الشيعة أُتّقي كما تُتّقى العامة). ذكرنا ذلك وإن لم يكن دخيلاً في أصل المطلب حتى لايعتقد عدم صحة أخبار
النوادر في باقى الأبواب. و(
النوادر)
جمع النادرة وهي الشيء الممتاز, قال: (فلان
نادرة زمانه) أي وحيد عصره قلّما يوجد مثله.)
يى. محقق شوشترى نيز در نقدى بر سخن شيخ طوسى بر فرق بين (اصول) و (مصنّفات) تأكيد مى ورزد:
(إنّ قوله: (إنّ متن الحديث لا يوجد في شيء من الأصول المصنّفة) خلاف الاصطلاح, حيث إنّ الأصول والمصنفات متغايران كما يشهد له أول فهرسته في تأليف أحمد بن الحسين كتاباً قسم منه في أصول الشيعة وقسم في مصنفاتهم, وكان عليه أن يقول: (في الكتب المصنفة) مع أنّه قال: (إنّ ابن رباح ذكر أخباره في كتاب الصيام), لكن لم نقف على كتاب ابن رباح لنرى هل هو أصل أو تصنيف, لكن ما قلنا مناقشة لفظية.)
(۱) قرآن کریم .
(۲)ميراث فقهى ،رؤيت هلال، ج۳.
(۳)ميراث فقهى ،رؤيت هلال، ج۴.
(۴)آقا بزرگ تهرانی، الذریعه الی تصانیف شیعه.
(۵)مدرس تبريزى،محمدعلى ، كفاية المحصلين في شرح تبصرة أحكام الدين علامه حلى .
دانشنامه بزرگ اسلامی، مرکز دائرة المعارف بزرگ اسلامی، برگرفته از مقاله «رؤیت هلال از دیدگاه علما»، شماره ۴۷۱۷۰.