داعی کبیر
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
حسن بن زید بن محمد، ملقب به داعی کبیر، بنیانگذار
سلسله علویان طبرستان در سده سوم، از
سادات بنی الحسن میباشد.
پدرش
زید بن محمد بن اسماعیل بن
زید بن حسن از سادات بنی الحسن ساکن در
مدینه و مادرش دختر
عبداللّه بن عبیدالله اعرج بود.
حسن بن زید نیز روزگار جوانی خود را در مدینه به سر برد.
وی احتمالا در قیام
یحیی بن عمر شرکت داشته است. بعد از سرکوب این قیام و تشدید سیاستهای ضد علوی
متوکل،
خلیفه عباسی، سادات
حجاز و
عراق به نواحی مرکزی
ایران مهاجرت کردند؛ ظاهراً در همین اوان بود که حسن بن زید به
ری رفت و در آنجا اقامت گزید.
بعد از وقوع شورشی در طبرستان در سال ۲۵۰ گروهی از اهالی به راهنمایی یکی از
علویان ساکن در طبرستان به ری رفته و از حسن بن زید دعوت کردند تا
رهبری آنان را بپذیرد. وی نیز از ری به طبرستان رفت و بیشتر مردم طبرستان و امیران محلی
دیلم، چون جَستانیان، با وی در
رمضان ۲۵۰
بیعت کردند.
حسن بن زید برای بیرون راندن
طاهریان از طبرستان، نخست به
آمل حمله کرد. پس از تصرف آمل، رو به
ساری نهاد و با تصرف ساری، سراسر طبرستان به سیطره حسن بن زید درآمد.
اندکی بعد، حسن بن زید سپاهی به
فرماندهی یکی از خویشانش، که همنام او بود، برای فتح ری فرستاد. این فرمانده به شهر وارد شد و
حاکم طاهری آنجا را بیرون راند و محمد بن جعفر علوی را به
حکومت ری گمارد و خود به طبرستان بازگشت. حکومت محمد بن جعفر دوامی نداشت و نارضایتی مردم زمینه بازگشت طاهریان را به ری فراهم کرد، اما بزودی سرداران حسن بن زید ری را گرفتند.
به این ترتیب، تمام طبرستان و بخش وسیعی از دیلم و ری به تصرف حسن بن زید درآمد.
وی سپس، به
تبلیغ آیین خویش (زیدی) پرداخت و داعیانش را به دماوند، فیروزکوه و حدود ری فرستاد.
گسترش متصرفات حسن بن زید و محبوبیت او در بین مردم
کوفه و
سامرا، موجب هراس خلیفه عباسی،
معتز، شد. او در سال ۲۵۳، برای سرکوبی حسن بن زید، سپاهی به فرماندهی
موسی بن بُغا به سوی طبرستان فرستاد.
موسی بن بغا در
همدان مستقر شد و مُفْلِح را برای تصرف ری روانه کرد. مفلح پس از گرفتن
قزوین و ری در ۲۵۵، وارد طبرستان شد.
در نبرد مفلح و حسن بن زید، حسن بن زید شکست خورد و به دیلم گریخت. مفلح به آمل رفت و پس از سوزاندن خانههای علویان، در پی حسن بن زید روانه دیلم شد. در همین هنگام، موسی بن بغا به مفلح پیغام داد که از تعقیب حسن بن زید دست بردارد و در ری به وی بپیوندد. ظاهراً برکناری معتز از
خلافت و مرگ او دلیل این تصمیم بود.
با رفتن موسی بن بغا و مفلح به سامرا در ۲۵۵، حسن بن زید به آمل بازگشت و سال بعد، ری را گرفت. او همچنین در ۲۵۷
گرگان و در ۲۵۹ قومس را ضمیمه متصرفات خود کرد.
حسن بن زید در ۲۶۰ با حمله
یعقوب لیث به طبرستان روبهرو شد. بهانه یعقوب برای حمله به طبرستان دستگیری عبداللّه بن محمد سجزی بود که
بر او شوریده بود. یعقوب نخست ری را گرفت. ظاهراً یعقوب به حسن بن زید پیغام داده بود تا عبداللّه بن محمد سِجزی را تحویل دهد. چون حسن بن زید سرباز زد، یعقوب لیث آهنگ نبرد با وی را کرد.
در آغاز جنگ، حسن بن زید گریخت و به کوهستانهای دیلم پناه برد. یعقوب ساری و آمل را گرفت و در پی حسن بن زید به کوههای دیلم رفت. موقعیت جغرافیایی و آب و هوایی دیلم، کار را برای سپاهیان یعقوب دشوار ساخته بود. سرانجام
بارانی که چهل روز پیاپی بارید، یعقوب را ناگزیر به عقبنشینی کرد.
حسن بن زید در ۲۶۱، پس از رفتن یعقوب به سیستان، به طبرستان بازگشت. به دستور او، علویان به انتقام همراهی مردم چالوس با یعقوب، آن شهر را به
آتش کشیدند.
در این هنگام، اوضاع طبرستان ناآرام بود و در گرگان که برادر حسن بن زید، محمد،
بر آن حکومت میکرد، گروهی از دیلمیان نافرمانی میکردند؛ از اینرو، به دستور حسن بن زید، دست و پای هزار مرد دیلمی را، برای
عبرت دیگران، بریدند.
او همچنین در آمل گروهی از مخالفان خود را به
قتل رساند.
به این ترتیب، طبرستان را آرام کرد و تا سال ۲۶۶، بدون دغدغه،
بر آنجا حکومت راند.
در این سال،
احمد بن عبداللّه خُجستانی، از امرای صفاری، به گرگان حمله کرد. حسن بن زید، که غافلگیر شده بود، شکست خورد و به آمل رفت. در همین هنگام، حسن عقیقی، نایب حسن بن زید در ساری، ادعا کرد که حسن بن زید کشته شده است و برای خود از مردم بیعت گرفت. حسن بن زید به ساری رفت و حسن عقیقی را کشت.
حسن بن زید پیش از مرگ، برادرش محمد را به جانشینی خود برگزید.
او در رجب یا شعبان ۲۷۰،
بر اثر بیماری، درگذشت.
تنها فرزند او دختری بوده که پیش از سن
ازدواج درگذشته است.
ابن اسفندیار،
ابوالحسین احمد بن محمد بن ابراهیم را
داماد حسن بن زید معرفی کرده، که به معنای
شوهر خواهر وی است.
گردیزی و
ابن اثیر وی را مردی معتقد،
بخشنده و
فقیه ذکر کردهاند که همه ساله هزار
دینار برای مرد پارسایی در
بغداد میفرستاد تا وی آن را میان علویان شهر تقسیم کند.
همچنین حسن بن زید به برپایی شعائر
شیعی توجه فراوانی داشت، از جمله دستور داد تا عبارت «حیَّ علی خیرِالعمل» در
اذان ذکر شود، از «
مسح بر خُفَّیْن» نهی کرد و با دیدگاههای
جبری و
تشبیهی و عقیده به قِدَم
قرآن به تندی برخورد میکرد و در اینباره بخشنامهای به نواحی مختلف تحت حکومت خود فرستاده بود.
رفتار وی با مخالفانش نیز گاهی تند بوده است
و از این حیث
بر او انتقاد کردهاند.
در سنّت رسمی
زیدیه نیز وی امام شناخته نمیشود.
ظاهرا به دلیل همین رفتارها بود که گروهی از زیدیان طبرستان نامهای به
ابوجعفر زُباره، جدّ خاندان بنو زباره
نیشابور در مدینه، نگاشتند و ضمن
شکایت از رفتارهای حسن بن زید، از او خواستند تا برای
امامت زیدیان به آنجا برود.
ابوجعفر زباره نیز به طبرستان رفت، اما در آنجا با پیمانشکنی روبهرو شد و در نبردهایی که میان وی و حسن بن زید درگرفت، شکست خورد و راهی آبه (
آوه) شد و در آنجا سکنا گزید.
حسن بن زید از نظر جسمی، فردی قوی
و مشهور به حالب/ جالبالحجاره بوده است.
بیهقی این
لقب را با توضیحاتی درباره معانی آن از آنِ
اسماعیل بن حسن بن زید نیای حسن بن زید دانسته است.
صَفَدی،
احتمالاً به نقل از کتاب اخبارالخلفاء صولی، حسن بن زید را شاعر و آگاه به
نقد شعر معرفی کرده و اشعاری نیز از وی نقل کرده است.
(۱) ابن اثیر، الکامل فی التاریخ.
(۲) ابن اسفندیار، تاریخ طبرستان، چاپ عباس اقبال آشتیانی، تهران (۱۳۲۰ش).
(۳) عبداللّه بن عیسی افندی اصفهانی، ریاضالعلماء و حیاضالفضلاء، چاپ احمد حسینی، قم ۱۴۰۱.
(۴) ابونصر سهل بن عبداللّه بخاری، سرّالسلسلةالعلویّة، چاپ محمدصادق بحرالعلوم، نجف ۱۳۸۱/ ۱۹۶۲.
(۵) علی بن زید بیهقی، لبابالأنساب و الألقاب و الأعقاب، چاپ مهدی رجائی، قم ۱۴۱۰.
(۶) محسن بن محمد حاکم جِشُمی، نُخَب من کتاب جلاءالابصار، نقلها احمد بن سعدالدین مسوری فی کتاب تحفةالأبرار، در اخبار ائمةالزیدیة فی طبرستان و دیلمان و جیلان، چاپ ویلفرد مادلونگ، بیروت: المعهد الالمانی للابحاث الشرقیة، ۱۹۸۷.
(۷) احمد بن ابراهیم حسنی، المصابیح، چاپ عبداللّه حوثی، صنعا ۱۴۲۳/۲۰۰۲.
(۸) حمزة بن حسن حمزه اصفهانی، تاریخ سنی ملوک الأرض و الأنبیاء علیهم الصلاة و السلام، بیروت: دارمکتبة الحیاة، (بی تا).
(۹) ابراهیم بن هلال صابی، کتاب المنتزع من الجزء الاول من الکتاب المعروف بالتاجی فی اخبار الدولة الدیلمیة، در اخبار ائمة الزیدیة فی طبرستان و دیلمان و جیلان، چاپ ویلفرد مادلونگ، بیروت: المعهد الالمانی للابحاث الشرقیة، ۱۹۸۷.
(۱۰) صفدی، الوافی بالوفیات.
(۱۱) احمد بن موسی طبری، المنیر علی مذهب الامام الهادی یحیی بن الحسین علیهماالسلام، چاپ علی سراجالدین عدلان، صعده، یمن ۱۴۲۱/ ۲۰۰۰.
(۱۲) محمد بن جریر طبری، تاریخ (بیروت).
(۱۳) علی بن محمد عمری، المجدی فی انسابالطالبیین، چاپ احمد مهدوی دامغانی، قم ۱۳۸۰ش.
(۱۴) عبدالحی بن ضحاک گردیزی، تاریخ گردیزی، چاپ عبدالحی حبیبی، تهران ۱۳۶۳ش.
(۱۵) مسعودی، مروج (بیروت).
دانشنامه جهان اسلام، بنیاد دائرة المعارف اسلامی، برگرفته از مقاله «حسن بن زید بن محمد»، شماره۶۱۴۶.