• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

خِلْفَة (لغات‌قرآن)

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف





خِلْفَة:(خِلْفَةً لِّمَنْ أَرادَ)
«خِلْفَة» به كسر اول و سكون ثانى، از باب (خلف، يخلف، خلافة) و آن‌طور كه «راغب» در «مفردات» مى‌گويد به معنى «جانشين يک‌ديگر شدن» است به طورى كه يكى از پى ديگرى درآيد.



به موردی از کاربرد «خِلْفَة» در قرآن، اشاره می‌شود:

۱.۱ - خِلْفَة (آیه ۶۲ سوره فرقان)

(وَ هُوَ الَّذي جَعَلَ اللَّيْلَ وَ النَّهارَ خِلْفَةً لِّمَنْ أَرادَ أَن يَذَّكَّرَ أَوْ أَرادَ شُكورًا)
«و او همان كسى است كه شب و روز را جانشين يک‌ديگر قرار داد براى كسى كه بخواهد متذكّر شود يا شكرگزارى كند و آن‌چه را در روز كوتاهى كرده در شب انجام دهد و به عکس


۱.۲ - خِلْفَة در المیزان و مجمع‌البیان

علامه طباطبایی در تفسیر المیزان می‌فرمایند:
کلمه خلفة به معناى هر چيزى است كه در جاى چيزى ديگر نشسته باشد و به عكس، و گويا مانند كلمه جلسة - كه نوعى نشستن را مى‌رساند- نوعى از جانشينى را افاده مى‌كند و در اين‌جا به عنوان صفت آورده شده، پس معناى خلفه بودن شب و روز اين است كه هر يک از آن دو جاى ديگرى را مى‌گيرد.
شب جاى روز را و روز جاى شب را، و اگر اين خلفه بودن شب و روز را مقيد كرد به اين‌كه خدا آن دو را براى تنها كسانى خلفه كرد كه بخواهند متذكر شوند و يا بخواهند شكرش را به جاى آرند براى اين است كه شب و روز تنها براى كسانى خلفه است كه به سوى خدا توجه كنند و شكر او را به جاى آرند.


۱.۳ - خِلْفَة در تفسیر نمونه

مکارم شیرازی در تفسیر نمونه می‌فرمایند:
آيۀ فوق بخش ديگرى از نظام هستى را بازگو مى‌كند. اين نظام بديع كه بر شب و روز حاكم است و متناوبا جانشين يک‌ديگر مى‌شوند و ميليون‌ها سال اين نظم ادامه دارد، نظمى كه اگر نبود زندگى انسان براثر شدت نور و حرارت يا تاريكى و ظلمت به تباهى مى‌كشيد، براى آن‌ها كه مى‌خواهند خدا را بشناسند دلیل جالبى است.
مى‌دانيم پيدايش نظام «شب» و «روز» بر اثر گردش زمین به دور خويش است و تغييرات تدريجى و منظم آن‌كه دائما از يكى كاسته و بر ديگرى افزوده مى‌شود به خاطر تمايل محور آن نسبت به مدارش مى‌باشد كه باعث وجود فصل‌هاى چهارگانه است.
اگر كره زمين ما در حرکت دورانى تندتر و يا كندتر از امروز مى‌چرخيد در يک صورت شب‌ها آن‌قدر طولانى مى‌شد كه همه چيز منجمد مى‌گشت و روزها آن‌قدر طولانى كه نور آفتاب همه چيز را مى‌سوزاند و در صورت ديگر فاصله كوتاه شب و روز تأثير آن‌ها را خنثى مى‌كرد، بعلاوه قوه گريز از مركز، آن‌قدر بالا مى‌رفت كه موجودات زمينى را به خارج از كره زمين پرتاب مى‌كرد! خلاصه، مطالعه اين نظام از يكسو فطرت خداشناسى را در انسان بيدار مى‌سازد (و شايد تعبير به تذكر و يادآورى اشاره به همين حقيقت است) و ازسوى‌ديگر روح شكرگزارى را در او زنده مى‌كند.
قابل توجه اين كه در بعضى از روايات كه از پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله) و يا امامان معصوم (علیهم‌السلام) در تفسیر آيه نقل شده چنين مى‌خوانيم:
«جانشين شدن شب و روز نسبت به يک‌ديگر براى آن است كه اگر انسان در يكى از وظايف خويشتن در عبادت پروردگار كوتاهى كرده باشد در ديگرى جبران يا قضا كند اين معنى ممكن است تفسير دومى براى آيه باشد و از آن‌جا كه آيات قرآن داراى بطون است منافات با معنى اول نيز ندارد.»
در حديثى از امام صادق (علیه‌السلام) مى‌خوانيم كه فرمود:
«هر عبادت و اطاعتى كه در شب از تو فوت شد در روز قضا كن.»
خداوند تبارک و تعالى مى‌فرمايد:
(وَ هُوَ اَلَّذي جَعَلَ اَللَّيْلَ وَ اَلنَّهارَ لِمَنْ أَرادَ أَنْ يَذَّكَّرَ أَوْ أَرادَ شُكورا)
يعنى «انسان وظايف فوت شده در شب را در روز و وظايف فوت شده در روز را در شب قضا كند.»
نظير همين معنى را «فخر رازی» از پيغمبر اكرم (ص) نقل كرده است.


۱. فرقان/سوره۲۵، آیه۶۲.    
۲. طریحی، فخر‌الدین، مجمع البحرین، ج۱، ص.۶۸۸    
۳. راغب اصفهانی، حسین، المفردات، ط دار القلم، ص۲۹۳.    
۴. فرقان/سوره۲۵، آیه۶۲.    
۵. مکارم شیرازی، ناصر، ترجمه قرآن، ج۱، ص۳۶۵.    
۶. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه محمدباقر موسوی، ج۱۵، ص۳۲۶.    
۷. طباطبایی، سید محمدحسین، المیزان فی تفسیر القرآن، ج۱۵، ص۲۳۶.    
۸. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۱۷، ص۲۲۲.    
۹. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۷، ص۲۷۹.    
۱۰. فرقان/سوره۲۵، آیه۶۲.    
۱۱. مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه‌ ط-دار الکتب الاسلامیه، ج۱۵، ص۱۴۴-۱۴۵.    



• شریعتمداری، جعفر، شرح و تفسیر لغات قرآن بر اساس تفسیر نمونه، برگرفته از مقاله «خلفة»، ج۱، ص ۷۲۴.


رده‌های این صفحه : لغات سوره فرقان | لغات قرآن




جعبه ابزار