حوزه علمیه مشهد
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
حوزه علمیه مشهد که اینک در شمار مهمترین و معتبرترین
حوزههای علمیه شیعی است، مراحل تاریخی مختلفی را پشت سر گذاشته است.
حوزه علمیه مشهد خاص این شهر نیست، بلکه به
خراسان بزرگ اختصاص دارد. چرا که این دوره عصر حضور
امام رضا (علیهالسلام) را در بر میگیرد و
امام تنها در یک شهر ساکن نبودند، بلکه از
مدینه تا خراسان در طی عبور از شهرهای مختلف به نشر
معارف علوی اهتمام داشتند و
حدیث سلسلة الذهب که در
نیشابور ایراد شد یکی از آن موارد است.
این
حوزه علمی سیار در حالی به ایفای نقش پرداخته که امام از سوی رژیم غاصب عباسی، در محاصره کامل قرار داشت و راههایی انتخاب شد که امام از دسترس
شیعیان دور باشد. چنانکه
شیخ مفید مینویسد:
مأمون به فرستادگان خود دستور داد امام (علیهالسلام) و گروهی از
خاندان ابی طالب را از راه
بصره،
اهواز و
فارس به سوی
مرو حرکت دهند
و راه دیگر را که همان راه
کوفه، جبل در
عراق، کرمانشاه و
قم - که از نقاط
شیعهنشین و مراکز قدرت
شیعیان بود - روا ندانست. چون ممکن بود با مشاهده امام (علیهالسلام) هیجانی
شیعیان مسیر را فرا گیرد و وی را نزد خویش نگاه داشته، مانع از حرکت ایشان به مرو گردند.
ورود امام رضا (علیهالسلام) به مرو همزمان با
توطئه دیگری بود که مأمون برای از میان بردن
فرهنگ شیعی در خصوص «
علم لدنی» امام پی افکنده بود.
تشکیل جلسات با حضور دانشمندان
مذاهب و
فرق مختلف اسلامی و دیگر
ادیان جز برای مخدوش جلوه دادن
علم امام و از اعتبار انداختن منصب
امامت چیز دیگری نبود. ولی از آنجایی که تمام این
مناظرات علمی با پیروزی امام رضا (علیهالسلام) همراه بود، مأمون بر آن شد که امام را در محدودیت قرار دهد و از برپایی جلسات
مناظره خودداری کند.
عصر رضوی برابر با
نهضت ترجمه بود و این مسأله باعث رویارویی دو نوع اندیشه متضاد شد که
امام رضا (علیهالسلام) در مکتب توحیدی خویش با
مباحث کلامی به آن پاسخ می فرمود.
از جلمه مواردی که به دست ما رسیده است عناوین ذیل است:
- مقابله با
تشبیه و
تجسیم خداوند- توصیف
صفات الهی- مقابله با اندیشه
رؤیت خداوند- مسأله
بداء و ... که این همه مناظرات و احتجاجات امام تدوین و شرح شده و دیدگاه
اسلام را در مبحث
الهیات بیان داشته است.
مکتب رضوی پس از وجود مبارک حضرت زیر نظر شاگردان برجسته شان تداوم یافت و در نشر
تفکر شیعی مؤثر افتاد.
پس از
شهادت هشتمین پیشوای
شیعیان در
ایران، ایشان در
قریهای از قراء
طوس به نام «
سناباد» مدفون گردید و
شیعه از آن پس این نقطه را مرکز علمی فرهنگی خویش قرار داد و با ایجاد حلقات درس در کنار
تربت آن امام بر رونق منطقه افزوده گشت.
این دوره از
قرن سوم تا نهم هجری را شامل میگردد که در آن بزرگانی بسان
شیخ طوسی و
شیخ طبرسی متوفی ۵۸۴ ق میزیستهاند.
لیکن اوضاع آشفته این دوره با روی کار بودن دولتهای سنیمذهب و رجال سختگیر آنها مانند خواجه نظام الملک و وجود
جنگها و حملات وحشیانه
تیموریان و
مغولان، باعث
رکود علمی در این
حوزه گردیده است.
با وجود اینهمه حملات نظامی و فرهنگی، کتاب وزین «
مجمع البیان فی تفسیر القرآن» اثر شیخ طبرسی در این دوره از حوزه علمیه مشهد نگارش یافته است.
مدارسی که در این دوره در
مشهد الرضا (علیهالسلام) وجود داشت عبارت بودند از:
۱- مدرسه مشهد امام رضا (علیهالسلام)
۲- مدرسه بالاسر
۳- مدرسه پریزاد
۴- مدرسه دو در
۵- مدرسه امیر سیدی
این دوره از قرن دهم تا سیزدهم را شامل می گردد.
گویا در قرن دهم با وجود توجه فراوانی که به
مشهد از جنبه مذهبی میشد،
حوزه علمیه این شهر چندان رونق نداشته و علمای معروف در آن حوزه به
تدریس اشتغال نداشتهاند و شاید به همین جهت بوده که
مدارس علمی آن از دو یا سه مدرسه قدیمی تجاوز نمیکرد و مدرسه جدیدی در آن بنیاد نشده است.
علمای معروف مشهد در این قرن، یکی «
ملا عبدالله شوشتری» متوفی ۹۹۷ ق است که به دست
ازبکان در هرات به
قتل رسیده و دیگری «
مولانا محمد رستم داری» متوفی اوایل قرن یازدهم که نامهاش به علمای ازبک به تفصیل در مجالس المؤمنین و مطلع الشمس نقل شده و گواه دانش و قدرت علمی اوست.
در قرن یازدهم وضع حوزه تفاوت زیادی یافته و علما و مدرسان معروف در آن به تدریس مشغول شدهاند؛ مدارس متعددی بنا شده و
طلاب و محصلین برای استفاده از هر سو گرد آمدهاند.
در حقیقت قرن یازدهم را میتوان مبدأ اهمیت و عظمت حوزه علمی
مشهد دانست؛ مخصوصاً در نیمه دوم این قرن، حوزه مشهد از لحاظ کثرت علما و مدرسین در ردیف حوزههای مهم
شیعه قرار گرفت و
طلاب از شهرهای دیگر به آن رو آوردند و حتی مدرس بزرگ و معروفی همچون «مولانا محمد باقر» معروف به «
محقق سبزواری» مؤلف دو کتاب، ذخیره و کفایه در
فقه که در
اصفهان دارای مقام ریاست علمی و ملقب به
شیخ الاسلام بود، در اواخر این قرن به مشهد
هجرت کرد و مدرسه قدیمی «سمیعیه» را - که از آن پس به نام او «باقریه» نامیده شد و تاکنون به این نام باقی است، تجدید بنا نمود و خود در آن به تدریس و تربیت شاگردان مشغول شد.
از دیگر رجال علم و دانشمند
شیعه که در این دوره حوزه علمیه مشهد را رونق بخشیدند،
شیخ محمد حر عاملی متوفی ۱۱۰۴ ق است که با تألیفات خویش بسان «
وسائل الشیعة» و «
اثبات الهداة» در تدوین
احادیث فقهی شیعه امامیه و اثبات حقانیت
امامان معصوم (علیهمالسلام) تلاش بلیغ نموده و کتاب حدیثی او تا زمان ما مورد رجوع
فقهای امامیه است و
محدث نوری با تدوین کتاب
مستدرک به تکمیل آن همت گمارده است.
حوزه علمیه مشهد پس از یک قرن فعالیت پربار، در دو قرن ۱۲ و ۱۳ هجری رونق خود را از دست داد و دانشپژوهان پس از طی علوم مقدماتی و سطح، در
حوزههای علمیه اصفهان و
نجف به ادامه تحصیل میپرداختند.
این دوره دو قرن چهاردهم و پانزدهم قمری را شامل میگردد.
در این دوره حوزه علمیه مشهد در
علوم عقلی و
ادبی پیشرو
تمامی حوزههای علمیه شیعه بوده است. هرچند
فقه و
اصول در
حوزه نجف از رونق بیشتری برخوردار بوده و طلاب برای آموزش سطوح عالی و اخذ
اجتهاد راهی
حوزه نجف اشرف میشدهاند.
از دیگر مسائلی که در این دوره پیش آمد، تأسیس
حوزه علمیه قم در سال ۱۳۴۰ ق است که باعث تحت الشعاع قرار گرفتن حوزه علمیه مشهد گردید.
اساتید علوم ادبی و
فلسفه و
حکمت حوزه مشهد در این دوره عبارتند از:
۱-
شیخ عبدالجواد ادیب نیشابوری متوفی ۱۳۴۴ ق استاد
ادبیات.
۲- ملا محمدعلی، معروف به «
حاجی فاضل» متوفی ۱۳۴۲ ق استاد
فقه،
اصول و
فلسفه.
۳-
میرزای عسکری شهیدی، معروف به «آقا بزرگ» متوفی ۱۳۵۵ ق استاد فلسفه.
۴-
شیخ اسدالله یزدی متوفی ۱۳۴۲ ق استاد فلسفه.
همانگونه که شاگردان
ادیب نیشابوری به حضور در مکتب ادیبی بسان او افتخار میکنند، شاگردان حوزه درس میرزای عسکری شهیدی نیز به استادی که بالغ بر ۲۳ سال از عمر شریفش را در تدریس
حکمت الهی و
فلسفه اسلامی گذارنیده است، مباهات مینماید.
حضرت
آیةالله خامنهای (مدظلهالعالی) طی گزارشی که از حوزه علمیه مشهد دارند اشاره میکنند که در
قرن چهاردهم حوزه علمیه مشهد خالی از حوزه درس
خارج فقه و اصول بود و دانشمندان مبرزی بسان
سید علی سیستانی متوفی ۱۳۴۰ ق و
سید عباس شاهرودی متوفی ۱۳۴۱ ق و حاجی فاضل - ملا محمدعلی - به تدریس دروس سطح قناعت میورزیدند، تا اینکه دو مدرس بزرگ که از حوزه علمیه
نجف اشرف فارغ التحصیل شده و به
مقام اجتهاد رسیده بودند، در حوزه مشهد به تدریس خارج
فقه و اصول همت گماردند.
۱- حضرت
آیةالله حاج آقا حسین قمی متوفی ۱۳۶۶ ق.
۲- حضرت
آیةالله حاج میزا محمد کفایی خراسانی - آقازاده - متوفی ۱۳۵۶ ق.
پس از این دو بزرگ
شیخ مرتضی آشتیانی متوفی ۱۳۵۶ ق نیز به تدریس خارج اشتغال ورزید.
از دانشمندان و مدرسانی که به تدریس سطح اشتغال داشتند باید از افراد زیر نام برد:
۱- شیخ حسن برسی متوفی ۱۳۵۳ ق.
۲-شیخ حسن کاشی.
۳- شیخ حسین پایین خیابانی متوفی ۱۳۶۶ ق.
۴- میرزا مهدی اصفهانی.
این دوره مقارن با
نهضت اسلامی تنباکو،
انقلاب مشروطیت،
قیام گوهرشاد و
انقلاب اسلامی است.
در حقیقت نام
گوهرشاد از حوزه علمیه مشهد برخاسته است.
رهبری این قیام اسلامی را
مراجع تقلید مشهد بر عهده داشتند.
حاج آقا حسین قمی که در سال ۱۳۳۱ ق از
نجف به
خراسان آمد و به تدریس خارج
فقه و اصول اشتغال داشت، در مقابل افکار غربگرایانه
رضاخان ایستاد تا آنکه به سال ۱۳۵۴ ق/۱۳۱۴ ش از
ایران به
عراق تبعید شد و حاج میرزا محمد کفایی خراسانی، معروف به «آقازاده» فرزند
آخوند ملا محمد کاظم خراسانی نیز در این نهضت نقش فعال داشت. از این رو وی نیز به
یزد تبعید گردید و
آیةالله سید یونس اردبیلی نیز زندانی و سپس به اردبیل تبعید شد.
آیةالله حاج آقا حسین قمی پس از مرگ
رضاخان به ایران آمد و خواستههای خود را با شاه در میان گذاشت و پس از جامه عمل پوشیدن آرمانهای والای اسلامی دیگر بار به
حوزه علمیه نجف بازگشت.
خواستههای ایشان عبارت بودند از:
- اول اینکه
حجاب آزاد شود؛ تا آن موقع
کشف حجاب اجباری بود و کسی نمیتوانست با
چادر یا
روسری از
خانه خارج شود.
- دوم اینکه
تعلیمات دینی که از برنامه درس دانشآموزان حذف شده بود، دیگر بار به عنوان کتاب درسی در برنامه آموزشی قرار بگیرد.
- سومین درخواست ایشان هم ایجاد
مدارس دینی بود که تا قبل از این، وزارت فرهنگ اجازه نمیداد مدارس ملی به صورت دینی اداره شود.
تبعید
فقهایی چون حاج آقا حسین قمی و حاج میرزا محمد کفایی خراسانی حوزه علمیه مشهد را از دانشمندان درجه اول خالی و دوران
فترت و
رکود علمی به این
حوزه دیگر بار روی آورد.
این رکود علمی از ناحیه دیگری نیز تشدید شد و آن مخالفت «
میرزا مهدی اصفهانی» با
فلسفه و
عرفان اسلامی بود. چرا که حوزه علمیه مشهد پیش از آنکه حوزهای
فقهی و اصولی شناخته شود، حوزهای فلسفی بود که با بنیانگذاری
مکتب ضد فلسفه، حوزه مشهد از این فضیلت نیز بیبهره شد.
این رکود تا ورود حضرت
آیةالله سید محمدهادی میلانی ادامه داشت. تا اینکه ایشان به سال ۱۳۷۳ ق به منظور
زیارت به
مشهد الرضا (علیهالسلام) آمدند و خواهش
علمای حوزه مشهد را پذیرفته با تدریس خویش به حوزه مشهد رونق بخشیدند.
آیةالله میلانی از شاگردان
میرزای نائینی، حاج آقا حسین قمی و
شیخ محمدحسین اصفهانی کمپانی بود.
وی توانست با حضور خویش حوزه مشهد را به عصر شکوفایی و آن را در ردیف
حوزههای رایج شیعه قرار دهد.
علاوه بر
قیام گوهرشاد که به تبعید آیةالله حاج آقا حسین قمی و آیةالله سید یونس اردبیلی منجر گردید،
شهادت آیةالله زاده کفایی را در پی داشت.
در حوادث اخیر
ایران و قیام شکوهمند
امام خمینی در طی سالهای ۱۳۴۱ به بعد
مدارس علمیه مشهد به کانونهای مقاومت علیه نظام طاغوت تبدیل گردید و در پی همین رویدادها بسیاری از
طلاب روشنفکر و مبارز به
زندان و تبعید گرفتار شدند و
رژیم پهلوی با تمام قدرت و توان، نتوانست این شعله مقدس را خاموش سازد.
قیام طلاب مدارس علمیه مشهد در سال ۱۳۵۴ ش و درگیری آنان با مأموران و عمال
ساواک اوج این مبارزه قهرمانان است که به دنبال آن گروهی از طلاب انقلابی دستگیر شدند و تحت سختترین
شکنجههای روحی و جسمی قرار گرفتند و در همین وقایع دانشمند بزرگوار
شهید هاشمینژاد و آیتالله واعظ طبسی و گروه دیگری از طلاب مبارز دستگیر شدند و حضرت
آیةالله خامنه ای که از موقعیت و پایگاه عظیم اجتماعی در میان مردم و روحانیون برخوردار بود، از مشهد به سیستان و بلوچستان تبعید شد.
مبارزه روحانیون به موجب تأثیری که در میان اقشار مختلف مردم و به ویژه نسل جوان داشت، سبب شد که رژیم ستمشاهی در یک عکسالعمل نااندیشیده،
مدارس علمیه را که به کانونهای مبارزه ضد رژیم تبدیل گردیده بود، به بهانه طرح توسعه اطراف فلکه
حرم مطهر ویران و طلاب را آواره سازد تا به این وسیله چند صباحی پایههای حکومت خود را استوار کند. ولی رژیم با تخریب مدارس، سرکوب و تعقیب، شکنجه و زندان و تبعید
طلاب نتوانست این خشم مقدس را خاموش سازد و بر
حوزه علمیه تسلط یابد.
طلاب مبارز همچنان به مبارزه خود بر اساس خط رهبری و
ولایت فقیه و پیروی از امام خمینی تأکید ورزیدند تا سرانجام
اسلام بر
کفر پیروز گردید و
نظام جمهوری اسلامی استقرار یافت.
پایگاه مرکز مدیریت حوزه علمیه خراسان