• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

رؤیت خدا

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف



مراد از رؤیت خدا در آیات قرآن، نظر کردن به خداوند نظر کردن حسى که با چشم سر انجام می‌شود نیست، بلکه مراد نظر قلبى و دیدن قلب به وسیله حقیقت ایمان است.



گذشته از آیاتی که ثابت می‌نماید که رؤیت خداوند ناممکن است، مانند آیات: سوره انعام آیه ۱۰۳؛ سوره اعراف آیه ۱۴۳؛ نساء، ۱۵۳؛ سوره فرقان آیه ۲۱، از نظر عقل نیز این مطلب قابل اثبات است؛ زیرا لازمه رؤیت و دیده شدن خدا؛ جسم‌بودن، مکان‌داشتن، جهت‌داشتن و دارای اجزا بودن می‌باشد، حال اگر ما بگوییم خدا دیده می‌شود، در این صورت باید بگوییم، خداوند جسم و ماده است و جسم‌بودن و مادی‌بودن با نیازمندبودن و مرکب‌بودن ملازم است، نتیجه این می‌شود که آن‌چه را که ما خدا فرض کرده‌ایم، خدا نباشد؛ بلکه مثل خود ما جسم و مرکب و محتاج به اجزا و نیازمند به مکان باشد.
به دیگر سخن رؤیت با چشم، جنبه مادی دارد و این امر مادی، حتما تعلق به امور مادی می‌گیرد و ممکن نیست انسان بتواند با ابزار مادی، ماوراء ماده و خداوند را ببیند.
علامه طباطبایی (ره) در این باره می‌گوید: رؤیت با چشم خواه با همین کیفیتی باشد که امروز است و یا تحول به شکل‌ دیگری پیدا کند؛ به‌هر‌حال یک امر مادی و طبیعی است که با اندازه و شکل و رنگ و نور سروکار دارد و این‌ها همه امور مادی و طبیعی است و محال است به ذات پاک پروردگار چه در دنیا و چه در آخرت ارتباطی پیدا کند.


بنابراین اگر در برخی از آیات یا روایات، تعبیراتی دیده ‌شد که با جسم بودن و دیده شدن خدا سازش داشت، باید به کمک دلیل عقلی، قرآنی و روایی، آن تعبیرات را طوری معنا کنیم، که معنای جسم بودن و دیده شدن از آن استفاده، نشود؛ مثلاً بگوییم معنای دیدن خدا، دیدن رحمت خداست و منظور از ملاقات با خدا، ملاقات جزای اعمال یا معنای صحیح دیگر است.
ولی با کمال تأسف گروهی از غیر شیعه با صراحت قائل هستند که خداوند در جهان آخرت، با همین چشم ظاهر رؤیت می‌شود! گاهی آن را تفسیر و توجیه می‌کنند که خدا با حس دیگری که آن را «حس ششم» می‌نامند و در آخرت خلق می‌شود، قابل رؤیت است. ظاهراً عمده چیزی که آنها را وادار به پذیرش این عقیده کرده و در تنگنای تفسیر آن گرفتار ساخته است، در درجه اول روایاتی است که در کتب خود از پیامبر اکرم (صلی‌الله‌علیه‌وآله) نقل کرده‌اند و در درجه دوم، ظواهر بعضی از آیات قرآن است که درست تفسیر نشده است.


برخی نمونه‌هایی که از روایات نقل می‌کنند، عبارت است از:

۳.۱ - روایت پیامبر

در حدیثی از پیامبر اکرم (صلی‌الله‌علیه‌وآله) نقل کرده‌اند که فرمود: «شما به‌زودی پروردگار خود را می‌بینید؛ همان‌گونه که این ماه را می‌بینید و برای دیدن او مشقتی ندارید و ازدحامی نمی‌کنید»!

۳.۲ - روایت ابوهریره

در حدیث دیگر در همان کتاب از ابوهریره نقل می‌کنند که رسول اکرم (صلی‌الله‌علیه‌وآله) سؤال فرمود: «آیا به هنگام رؤیت ماه در شب چهارده با هم مزاحمتی دارید؟ اصحاب و یاران گفتند: نه!
فرمود: «همین‌گونه برای مشاهده پروردگارتان در قیامت ازدحام و مزاحمتی نخواهید کرد».

۳.۳ - روایت ابن‌رزین

در روایت دیگری در همان کتاب از «ابن‌رزین» نقل شده که رسول خدا (صلی‌الله‌علیه‌وآله) فرمود: «پروردگار ما از مأیوس شدن بندگان و نزدیک شدن به دیگران خندید»!
راوی می‌گوید، پرسیدم ای رسول خدا آیا خدا هم می‌خندد؟ فرمود: آری!
گفتم: پروردگاری که می‌خندد از هیچ نیکی فروگذار نخواهد کرد!


اکنون درباره روایات یادشده، نکاتی را بیان می‌کنیم:

۴.۱ - جعلی بودن روایات

این روایات که متأسفانه در منابع معروف آنها به‌طور مکرر نقل شده است و تنها قسمتی از آن را در بالا آوردیم، از آنجا که مخالف صریح بعض آیات قرآن است که می‌فرماید: «هیچ چشمی خدا را نمی‌بیند» و «هرگز مرا نخواهی دید ای موسی» مخالف حکم عقل نیز می‌باشد و اگر توجیه و تفسیر روشنی برای آن پیدا نشود، باید گفت حتماً جزء روایات مجعوله است که به رسول خدا (صلی‌الله‌علیه‌وآله) نسبت داده‌اند.

۴.۲ - روایت امام رضا

عجب آن‌که بسیاری از این روایات به شخص ابوهریره باز می‌گردد، که از جهات مختلفی زیر سؤال است. از امام علی بن موسی الرضا (علیهماالسلام) نیز نقل شده است که فرمود: «چگونه امکان دارد کسی که از سوی خداوند پیام‌های صریحی آورده که خدا هرگز دیده نمی‌شود، بعد ادعا کند که مؤمنان روز قیامت خدا را می‌بینند، یا هر شب از آسمان نازل می‌شود» چنین تضادی ممکن نیست.

۴.۳ - دیدگاه اشاعره

وانگهی، روایات فوق همان‌گونه که به مسأله رؤیت خدا اشاره دارند به مسأله جسمانی‌بودن آن نیز اشاره دارند و برای خداوند، صعود، نزول، خنده و قهقهه قائل شده‌اند و این مطلبی است که حتی اشاعره که قائل به رؤیت خدا هستند، آن را نمی‌پذیرند؛ زیرا آنها نیز با صراحت در این باره می‌گویند: رؤیت خداوند به معنی جسم و جسمانیت او نیست.


هم‌چنین طرف‌داران مسأله رؤیت از میان آیات، بیش‌تر بر آیه شریفه «وُجُوهٌ یَوْمَئِذٍ ناضِرَةٌ إِلی رَبِّها ناظِرَةٌ»؛ صورت‌هایی در آن روز شاداب و مسرور است و به‌سوی پروردگارش می‌نگرد، استدلال می‌کنند.
در‌حالی‌که کلمه «ناظره» از ماده «نظر» هم به معنی نگاه کردن آمده و هم به معنای انتظار کشیدن آمده است.
وانگهی این آیه را که از متشابهات است، باید کنار آیات محکمی که می‌فرماید: «هیچ چشمی خدا را نمی‌بیند» گذاشت و آن را تفسیر کرد.
احتمال دیگر در تفسیر آیه شریفه آن است که بگوییم منظور از نگاه کردن، همان شهود باطنی و رؤیت صریح و خالی از هرگونه شک و تردید با چشم دل است.
دلیل آن هم روایتی از انس بن مالک از پیامبر اکرم (صلی‌الله‌علیه‌وآله) است که فرمود: «آنها به پروردگارشان می‌نگرند، بدون کیفیت و حد محدود و صفت مشخص». مسلما اگر منظور رؤیت با چشم باشد، محال است بدون کیفیت و صفت مشخص صورت گیرد.


علامه بزرگوار مرحوم سید شرف‌الدین در کتاب «کلمة حول الرؤیة» بعد از اشاره به احادیثی که محدثان اهل سنت درباره رؤیت خداوند در قیامت نقل کرده‌اند، می‌گوید: «آنها به گمان صحت این روایات، ناچار به راهی رفتند که قائلین به جسمانی‌بودن خداوند رفته‌اند، راهی برخلاف عقل و نقل، در‌حالی‌که نه این احادیث صحیح است و نه چیزی است که شرع و عقل آن را بپذیرد؛ ولی کثرت این احادیث سبب شده که حکم عقل را کنار بگذارند و حتی به زحمت آیاتی از قرآن مجید را با آن تطبیق دهند، کاری که هرگز انتظارش نمی‌رفت».


۱. مکارم شیرازی، ناصر و دیگران، پیام قرآن، دارالکتب الاسلامیه، ج۴، ص۲۲۱ ۲۵۴.
۲. سبحانی، جعفر، الهیات و معارف اسلامی، مؤسسه امام صادق علیه‌السلام، چ ۴، ۱۳۷۶، ص۱۵۱.
۳. علامه مجلسی، بحارالانوار، مؤسسه الوفاء بیروت لبنان، ج۴، ص ۲۸- ۳۳ و ج۷، ص۱۱۹- ۱۹۳.
۴. شیخ صدوق، توحید، جامعه مدرسین، قم، ص۱۱۶.


۱. انعام (۶)، آیه ۱۰۳.    
۲. اعراف (۷)، آیه ۱۴۳.    
۳. نساء (۴)، آیه ۱۵۳.    
۴. فرقان (۲۵)، آیه ۲۱.    
۵. ابن ماجه، محمد، سنن ابن‌ماجه، ج ۱، ص۶۳، مقدمه، باب ۱۳، حدیث ۱۷۷.    
۶. انعام (۶)، آیه ۱۰۳.    
۷. اعراف (۷)، آیه ۱۴۳.    
۸. شیخ صدوق، محمد بن علی، التوحید، ج ۹، ص ۱۱۱.    
۹. قیامت (۷۵)، آیه ۲۲ ۲۳.    
۱۰. طباطبایی، سید محمدحسین، ترجمه المیزان ج ۲۰، ص۱۸۵-۱۸۶، مترجم سید محمدباقر موسوی، اسلامی، چ۱۱، تابستان ۱۳۷۸.    
۱۱. طباطبایی، سید محمدحسین، ترجمه المیزان، ج۲۰، ص۱۷۸، مترجم سید محمدباقر موسوی، اسلامی، چ۱۱، تابستان ۱۳۷۸.    
۱۲. سیوطی، جلال‌الدین، الدر المنثور، ج۸، ص۳۵۰.    



سایت ‌اندیشه قم، برگرفته از مقاله «رؤیت خدا»، تاریخ بازیابی ۱۳۹۵/۱۱/۲۰.    




جعبه ابزار