حقوق زوجین در زمینه باه
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
در اسلام حقوق و محدودیتهایی برای
زوجین در زمینه
باه بیان شده است.
در منابع اسلامی، علاوه بر ترغیب به
ازدواج، حقوق متقابل زن و شوهر بویژه
در موضوع باه و مقدّمات آن نیز بیان شده است. از جمله حقوق مهمِّ زن بر شوهر مباشرت جنسی (یا اِعْفاف) است که
در جزئیات این تکلیف میان مذاهب مختلف اسلامی اختلاف نظر وجود دارد
حتّی به فتوای برخی از فقهای شیعه
در صورتی که
زوجه در معرض ارتکاب
گناه قرار گیرد،
زوج باید او را
طلاق دهد. بعلاوه،
عزل در عقد
نکاح دائم بدون اجازه همسر به فتوای بیشتر
مذاهب اهل سنت و فقهای امامی
مکروه و به نظر معدودی از آنان
حرام است. یکی از ادّله اقامه شده بر این
کراهت یا
حرمت، وجودِ «
حق التذاذ» برای
زوجه است.
بنا بر همه مذاهب اسلامی، زن
در زمینه استمتاع مکلّف به
اطاعت (
تمکین) از شوهر است و جز
در موارد معین هر گونه خودداری وی از انجام این تکلیف، هر چند به خاطر انجام دادن عبادات
مستحب باشد، موجب «
نشوز» او میشود که آثاری قانونی
در پی دارد.
همچنین به موجب احادیث و احکام فقهی، وظایف دیگری نیز بر عهده
زوجین است، که میتواند از مقدّمات
باه باشد؛ از جمله استحباب یا وجوب «قَسْم» بر شوهر یعنی رعایت
عدالت میان همسران (
در صورت چند همسر داشتن)
در اموری مانند استمتاع یا برخی مقدّمات آن،
وجوب رعایت
نظافت، لزوم
آرایش کردن زن برای شوهر و بر عکس، ضرورت حسن معاشرت
زوجین و ابراز
محبت به یکدیگر.
باه مشروع
در چند مورد به عللی، از جمله ناسازگاری با عبادت واجب، ممنوع شده و
مباشرت زوجین در این موارد آثاری از قبیل بطلان
عبادت، وجوب
قضا و
کفاره را
در پی دارد.
بنا بر تمامی مذاهب اسلامی، نزدیکی عمدی با همسر هنگام
روزه واجب
حرام است و موجب بطلان آن، و طبق مذاهب عامّه
در روزه
رمضان و به فتوای فقهای
شیعه در هر روزه واجب باعث وجوب کفّاره نیز میشود.
حتّی
حنبلیان و
مالکیان این عمل را
در حال فراموشی یا
اکراه هم موجب بطلان روزه دانستهاند و حنبلیان به وجوب کفّاره (تنها برای شوهر) نیز رأی داده اند.
همچنین انجام مقدّمات باه، با حصول برخی شرایط، روزه را باطل و گاه کفّاره را هم واجب میکند.
بعلاوه، شیعیان و
شافعیان فرد اقدام کننده به این عمل
در روزه ماه رمضان را مستوجب
تعزیر می دانند.
در زمان
اعتکاف در مسجد، مباشرت عمدی به نظر همه مذاهب اسلامی، و حتّی مباشرت ناشی از اشتباه به فتوای فقهای شیعه و مباشرت ناشی از فراموشی یا اکراه به عقیده برخی مذاهب عامّه، و نیز انجام دادن برخی از مقدّمات باه به فتوای شماری از مذاهب،
حرام و باطل کننده اعتکاف است. فقهای شیعه
نزدیکی در حال اعتکاف را نیز مشمول کفّاره میشمارند.
به اتّفاق مذاهب اسلامی، هنگام
احرام در مناسک
حج و نیز
عمره عمل باه و مقدّمات آن
حرام است.
انجام دادن باه
در حال احرام حج،
در بیشتر موارد باعث وجوب کفّاره و گاه موجب بطلان حج نیز میشود ولی انجام مقدّمات باه از سوی
زوجین، جز
در موارد معدود، حج را فاسد نمیکند.
درباره شرایط بطلان عمره بر اثر انجام باه یا مقدّماتش و نیز چگونگی کفّارة آن، اختلافاتی میان مذاهب مختلف فقهی دیده میشود.
طبق همه مذاهب اسلامی، مباشرت
در زمان
عادت ماهانه و نیز دوره پس از وضع حمل (
نفاس) به استناد آیه ۲۲۲ سوره
بقره و نیز به استناد احادیث،
حرام است.
بعلاوه، نزدیکی عمدی با
حایض به نظر مشهور فقهای امامی، کفّاره آن را برای مرد و به فتوای حنبلیان برای زن نیز،
در صورت تمکین، واجب میکند. حنبلیان مباشرت با نَفساء را نیز مشمول کفّاره میدانند.
از دیگر ممنوعیتهای باه درباره
زوجین،
حرمت باه و مقدّمات آن پس از
ظِهار ولِعان
و نیز هنگام عدّه
در طلاق رِجعی
به رأی برخی از مذاهب اسلامی،
در خور اشاره است.
علاوه بر ممنوعیتهای قانونی، برخی محدودیتهای اخلاقی نیز
در قرآن، احادیث و
فقه مطرح شده است؛ از جمله درباره روابط میان
زوجین و دیگر افراد موجود
در محیط خانواده از قبیل فرزند و خدمتکار، که بیشتر ناظر به جنبه های تربیتی است، مانند تأکید بر رعایت
عفاف و تستّر
زوجین در باه،
ضرورت اجازه گرفتن (استیذان) فرزندان و بردگانِ نابالغ برای حضور نزد والدین یا مالکان خود
در اوقات معیّنی از شبانه روز. (به استناد آیه ۵۸ سوره نور
[[http://lib.eshia.ir/۱۱۰۲۵/۲۰/۲۱۷/استئذان
]
محمد بن حسن حرّ عاملی، وسائل الشیعة الی تحصیل مسائل الشریعه، ج ۲۰، «کتاب النکاح»، ابواب المقدّمات...، باب ۱۲۱، ص ۲۱۷ـ۲۱۸، قم ۱۴۰۹ـ۱۴۱۲.] و مواردی دیگر.)
درباره چگونگی راهبرد
قوه باه در موارد مجاز، برای زن و شوهر،
در فقه اسلامی ممنوعیت عمده ای وجود ندارد.
به تصریح فقها
هرگونه مباشرت آنها با یکدیگر،
در آن موارد جایز است.
(۱) قرآن.
(۲) ابن سینا، الاشارات و التنبیهات، مع الشرح لنصیرالدّین محمد بن محمد بن حسن طوسی، تهران ۱۳۷۷ـ۱۳۷۹.
(۳) ابن قدامه، المغنی، بیروت ۱۴۰۳/۱۹۸۳.
(۴) ابن منظور، لسان العرب، چاپ علی سیری، بیروت ۱۴۱۲/۱۹۹۲.
(۵) ابراهیم بن علی ابواسحاق شیرازی، المهذّب فی فقه الامام الشافعی، بیروت ۱۳۷۹/۱۹۵۹.
(۶) محمد بن احمد ازهری، تهذیب اللغة، قاهره ۱۹۶۴ـ۱۹۶۷.
(۷) مهدی الهی قمشهای، حکمت الهی، تهران.
(۸) یوسف بن احمد بحرانی، الحدائق النّاضرة فی احکام العترة الطاهره، قم ۱۳۶۳ـ۱۳۶۷ ش.
(۹) عبدالرحمن جزیری، کتاب الفقه علی المذاهب الاربعه، استانبول ۱۴۰۴/۱۹۸۴.
(۱۰) اسماعیل بن حماد جوهری، الصحاح: تاج اللغة و صحاح العربیه، چاپ عبدالغفور عطّار، قاهره ۱۳۷۶، چاپ افست بیروت ۱۴۰۷.
(۱۱) مصطفی بن عبداللّه حاجی خلیفه، کشف الظنون عن اسامی الکتب والفنون، بیروت ۱۴۱۰/۱۹۹۰.
(۱۲) محمد بن حسن حرّ عاملی، وسائل الشیعة الی تحصیل مسائل الشریعه، قم ۱۴۰۹ـ۱۴۱۲.
(۱۳) محسن حکیم، مستمسک العروة الوثقی، بیروت ۱۳۹۰ـ۱۳۹۱.
(۱۴) روح اللّه خمینی، رهبر انقلاب و بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران، تحریرالوسیله، قم ۱۳۶۶ ش.
(۱۵) ابوالقاسم خوئی، مستندالعروة الوثقی، تقریرات درس به قلم محمدتقی خوئی، نجف ۱۴۰۴/۱۹۸۴.
(۱۶) ابوالقاسم خوئی، منهاج الصّالحین، بیروت.
(۱۷) ویلیام جیمز دورانت، لذّات فلسفه، ترجمه عباس زریاب خوئی، تهران ۱۳۵۰ ش.
(۱۸) علی اکبر دهخدا، لغت نامه، زیر نظر محمد معین، تهران ۱۳۲۵ـ۱۳۶۱ ش.
(۱۹) وهبه مصطفی زحیلی، الفقه الاسلامی وادلّته، دمشق ۱۴۰۹/۱۹۸۹.
(۲۰) محمود بن عمر زمخشری، الکشاف عن حقائق التّنزیل وعیون الاقاویل فی وجوه التّاویل، قاهره ۱۳۷۳/۱۹۵۳.
(۲۱) محمدپادشاه بن غلام محیی الدین شاد، آنندراج: فرهنگ جامع فارسی، چاپ محمد دبیرسیاقی، تهران ۱۳۶۳ ش.
(۲۲) زین الدین بن علی شهید ثانی، الروضة البهیّة فی شرح اللّمعة الدّمشقیّه، چاپ محمد کلانتر، بیروت ۱۴۰۳/۱۹۸۳.
(۲۳) اسعد شیخ الاسلامی، احوال شخصیه، ج ۱، تهران ۱۳۷۰ ش.
(۲۴) محمدبن ابراهیم صدرالدین شیرازی، الحکمة المتعالیة فی الاسفارالعقلیّة الاربعة، قم.
(۲۵) محمدحسین طباطبائی، المیزان فی تفسیرالقرآن، بیروت ۱۳۹۰ـ۱۳۹۴/۱۹۷۱ـ۱۹۷۴.
(۲۶) فضل بن حسن طبرسی، مجمع البیان فی تفسیرالقرآن، چاپ احمد عارف زین، صیدا ۱۳۳۱ـ۱۳۵۶/ ۱۹۱۴ـ ۱۹۳۷.
(۲۷) فخرالدین بن محمد طریحی، مجمع البحرین، چاپ احمد حسینی، تهران ۱۳۶۲ ش.
(۲۸) علی بن ابیطالب (ع)، امام اول، نهج البلاغه، چاپ صبحی صالح، قاهره ۱۴۱۱/۱۹۹۱.
(۲۹) کیکاوس بن اسکندر عنصرالمعالی، قابوس نامه، چاپ غلامحسین یوسفی، تهران ۱۳۶۴ ش.
(۳۰) محمد بن محمد غزالی، احیاء علوم الدّین، بیروت ۱۴۰۶/۱۹۸۶.
(۳۱) خلیل بن احمد فراهیدی، کتاب العین، چاپ مهدی مخزومی و ابراهیم سامرایی، قم ۱۴۰۹ـ۱۴۱۰.
(۳۲) محمد بن یعقوب فیروزآبادی، القاموس المحیط، بیروت ۱۴۰۷/۱۹۸۷.
(۳۳) محمد بن شاه مرتضی فیض کاشانی، المحجّة البیضاء فی تهذیب الاحیاء، چاپ علی اکبر غفاری، بیروت ۱۴۰۳/ ۱۹۸۳.
(۳۴) احمد بن محمد فیّومی، المصباح المنیرفی غریب الشرح الکبیر، بیروت.
(۳۵) محمد بن احمد قرطبی، الجامع لاحکام القرآن، قاهره ۱۳۸۷/۱۹۶۷.
(۳۶) محمد بن یعقوب کلینی، الکافی، چاپ علی اکبر غفاری، بیروت ۱۴۰۱.
(۳۷) محمدرضا گلپایگانی، مجمع المسائل، ج ۲، قم ۱۳۶۴ ش.
(۳۸) محمدباقر بن محمدتقی مجلسی، بحارالانوار، بیروت ۱۴۰۳/۱۹۸۳.
(۳۹) محمدباقر بن محمدتقی مجلسی، مرآة العقول فی شرح اخبار آل الرسول، تهران ۱۳۶۳ ش.
(۴۰) جعفر بن حسن محقّق حلّی، شرایع الاسلام فی مسائل الحلال
والحرام، چاپ افست قم ۱۴۰۸.
(۴۱) مرتضی مطهّری، اخلاق جنسی
در اسلام و جهان غرب، تهران ۱۳۴۸ ش.
(۴۲) مرتضی مطهّری، مسأله حجاب، تهران ۱۳۷۲ ش.
(۴۳) محمد معین، فرهنگ فارسی، تهران ۱۳۶۳ ش.
(۴۴) موسوعه جمال عبدالنّاصر فی الفقه الاسلامی، ج ۸، قاهره ۱۳۹۱.
(۴۵) محمدحسن نجفی، جواهرالکلام فی شرح شرایع الاسلام، بیروت ۱۹۸۱.
(۴۶) احمد بن محمد مهدی نراقی، کتاب معراج السّعاده، تهران.
(۴۷) مهدی بن ابی ذر نراقی، جامع السّعادات، بیروت ۱۴۰۸/ ۱۹۸۸.
(۴۸) محمد بن محمدنصیرالدین طوسی، اخلاق محتشمی، چاپ محمدتقی دانش پژوه، تهران ۱۳۶۱ ش.
(۴۹) محمد بن محمدنصیرالدین طوسی، اخلاق ناصری، چاپ مجتبی مینوی و علیرضا حیدری، تهران ۱۳۶۹ ش.
(۵۰) محمدکاظم بن عبدالعظیم یزدی، العروة الوثقی، بیروت ۱۴۰۴/۱۹۸۴، تهران.
دانشنامه جهان اسلام، بنیاد دائرة المعارف اسلامی، برگرفته از مقاله «باه»، شماره۴۰۱.