• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

حُسْن (مفردات‌قرآن)

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف



دیگر کاربردها: حسن (ابهام‌زدایی).


حُسْن (به ضم حاء و سکون سین) و حَسَن‌ (به فتح حاء و سین) از واژگان قرآن کریم به معنای زیبایی و نیکویی است.
حُسْن به صورت اسم و مصدر و حَسَن به صورت صفت در قرآن کریم آمده‌اند.
مشتقات حُسْن که در آیات قرآن آمده عبارتند از:
حُسْن (به ضم حاء و سکون سین) به معنای زیبایی و نیکویی؛
حَسَن‌ (به فتح حاء و سین) وصف است به معنای زیبا و نیکو؛
اَحْسَن (به فتح همزه، سکون حاء و فتح سین) به معنای همان كسى كه هرچه را آفريد نيكو آفريد؛
الْحُسْنی‌ (به ضم حاء و سکون سین) به معنای نیکو؛
اِحْسان (به کسر همزه و سکون حاء) به معنای نیکی کردن، بخشش؛
حَسَنات (به فتح حاء و سین) شامل نعمت‌های دنیا و آخرت هر دو؛
حَسَنَة (به فتح حاء، سین و نون) به معنای نيكى و پيروزى و هر نعمت خوشآیند و شادکننده‌ای که به انسان می‌رسد؛
مُحْسِن (به ضم میم، سکون حاء و کسر سین) به معنای نیکوکار؛
مُحْسِنِین (به ضم میم، سکون حاء و کسر سین) به معنای نیکوکاران؛
مُحْسِنَات (به ضم میم، سکون حاء و کسر سین) به معنای زنان نیکوکار؛
اَسْماءُ الْحُسْنی‌ (به فتح همزه، سکون سین و ضم حاء) به معنای نام‌های بهتر که متضمن صفات جلال و جمال خداوند؛
حِسان (به کسر حاء) جمع حسناء و حسنة به معنای زنان زیباروی؛
حُسْنَیَیْن (به ضم حاء، سکون سین و فتح نون) به معنای شهادت و پیروزی است.

فهرست مندرجات

۱ - معنای حُسْن
۲ - کاربردها
       ۲.۱ - حُسْنُهُن (آیه ۵۲ سوره احزاب)
       ۲.۲ - حُسْناً (آیه ۸ سوره عنکبوت)
       ۲.۳ - حُسْناً (آیه ۸۶ سوره کهف)
       ۲.۴ - حُسْن (آیه ۱۴ سوره آل عمران)
       ۲.۵ - حُسْن (آیه ۱۹۴ سوره آل عمران)
       ۲.۶ - حَسَنٍ (آیه ۳۷ سوره آل عمران)
       ۲.۷ - حَسَناً (آیه ۲۴۵ سوره بقره)
       ۲.۸ - حَسَنَة (آیه ۲۰۱ سوره بقره)
       ۲.۹ - بِالْحَسَنَةِ (آیه ۱۶۰ سوره انعام)
       ۲.۱۰ - حَسَنَة (آیه ۸۵ سوره نساء)
       ۲.۱۱ - حَسَنَة (آیه ۲۱ سوره احزاب)
       ۲.۱۲ - بِالْحَسَنات (آیه ۱۶۸ سوره اعراف)
       ۲.۱۳ - الْحَسَنَات (آیه ۱۱۴ سوره اعراف)
       ۲.۱۴ - حَسَنَاتٍ (آیه ۷۰ سوره فرقان)
       ۲.۱۵ - اَحْسَن (آیه ۵۰ سوره مائده)
       ۲.۱۶ - الْحُسْنی‌ (آیه ۹۵ سوره نساء)
       ۲.۱۷ - الْحُسْنی‌ (آیه ۱۳۷ سوره اعراف)
       ۲.۱۸ - الْحُسْنی‌ (آیه ۸ سوره طه)
       ۲.۱۹ - اَحْسَن (آیه ۵۵ سوره زمر)
       ۲.۲۰ - اَحْسَن (آیه ۱۶ سوره احقاف)
       ۲.۲۱ - اِحْساناً (آیه ۸۳ سوره بقره)
       ۲.۲۲ - حَسُن (آیه ۶۹ سوره نساء)
       ۲.۲۳ - حَسُنَت (آیه ۳۱ سوره کهف)
       ۲.۲۴ - حَسُنَت (آیه ۷۹ سوره فرقان)
       ۲.۲۵ - مُحْسِن (آیه ۱۲۵ سوره نساء)
       ۲.۲۶ - الْمُحْسِنِین (آیه ۱۹۵ سوره بقره)
       ۲.۲۷ - لِلْمُحْسِنات (آیه ۲۹ سوره احزاب)
       ۲.۲۸ - حَسَنَة (آیه ۷۸ سوره نساء)
              ۲.۲۸.۱ - تفسیر (آیه ۷۸ سوره نساء)
       ۲.۲۹ - الْحُسْنی‌ (آیه ۱۸۰ سوره اعراف)
       ۲.۳۰ - الْحُسْنی‌ (آیه ۱۱۰ سوره اسراء)
       ۲.۳۱ - الْحُسْنی‌ (آیه ۸ سوره طه)
       ۲.۳۲ - الْحُسْنی‌ (آیه ۲۴ سوره حشر)
       ۲.۳۳ - حِسان (آیه ۷۰ سوره رحمن)
       ۲.۳۴ - حِسان (آیه ۷۶ سوره رحمن)
       ۲.۳۵ - الْحُسْنَیَیْن (آیه ۵۲ سوره توبه)
       ۲.۳۶ - الْاِحْسان (آیه ۹۰ سوره نحل)
       ۲.۳۷ - اَحْسَن (آیه ۷ سوره سجده)
              ۲.۳۷.۱ - تفسیر (آیه ۷ سوره سجده)
۳ - حساب خیر و شر
۴ - علت خلقت شر
۵ - پانویس
۶ - منبع


حُسْن به معنی زیبایی و نیکویی است.
در قاموس گوید: «الْحُسْنُ‌: الجَمَال» (زیبایی)
در صحاح گفته: «الْحُسْنُ‌: نقیضُ الْقُبْحِ» (نیکی).
حَسَن‌ (بر وزن فرس) وصف است به معنی زیبا و نیکو.
حَسَنَة هر نعمت خوشآیند و شادکننده است که به انسان می‌رسد و سیّئه ضدّ آن است و شامل نعمت دنیا و آخرت هر دو است‌.
مُحْسِن به معنای نیکوکار است. مُحْسِنِین به معنای نیکوکاران و مُحْسِنَات به معنای زنان نیکوکار است.
به نظر می‌آید که این اسماء فاعل در قرآن به جای صفت مشبهه به کار رفته‌اند و از آن‌ها ثبوت اراده شده است.


به مواردی از حُسْن که در قرآن به‌ کار رفته است، اشاره می‌شود:

۲.۱ - حُسْنُهُن (آیه ۵۲ سوره احزاب)

(وَ لا اَنْ تَبَدَّلَ بِهِنَّ مِنْ اَزْواجٍ وَ لَوْ اَعْجَبَکَ‌ حُسْنُهُنَ‌)
«و نه تو راست که آن‌ها را به همسران دیگر عوض کنی گر چه زیبایی ایشان تو را به شگفت آورد.»
هر دو معنی واژه حُسْن در قرآن یافت می‌شود.


۲.۲ - حُسْناً (آیه ۸ سوره عنکبوت)

(وَ وَصَّیْنَا الْاِنْسانَ بِوالِدَیْهِ‌ حُسْناً)
«انسان را نسبت به پدر و مادرش به نیکی سفارش کرده‌ایم.»
حسن در قرآن هم مصدر آمده و هم اسم.
راغب گوید: حُسْن عبارت است از هر چیز سرورآور و خوشآیند. قول راغب جامع هر دو معنای فوق است زیرا خوشآیند شامل هر دو از زیبایی و نکویی است.


۲.۳ - حُسْناً (آیه ۸۶ سوره کهف)

(اِمَّا اَنْ تُعَذِّبَ وَ اِمَّا اَنْ تَتَّخِذَ فِیهِمْ‌ حُسْناً)
(يا آنان را مجازات مى‌كنى، و يا روش نيكويى در مورد آن‌ها انتخاب مى‌نمايى.)
که هر دو مصدرند و می‌شود گفت که اسم هستند.


۲.۴ - حُسْن (آیه ۱۴ سوره آل عمران)

(وَ اللَّهُ عِنْدَهُ‌ حُسْنُ‌ الْمَآبِ‌)
(و سرانجام نيک و زندگى والا و جاويدان، نزد خداست.)


۲.۵ - حُسْن (آیه ۱۹۴ سوره آل عمران)

(وَ اللَّهُ عِنْدَهُ‌ حُسْنُ‌ الثَّوابِ‌)
«برگشت خوشآیند و ثواب دلپسند نزد خداست.»
حُسْنُ‌ که هر دو اسم هستند.


۲.۶ - حَسَنٍ (آیه ۳۷ سوره آل عمران)

(فَتَقَبَّلَها رَبُّها بِقَبُولٍ‌ حَسَنٍ‌)
«پروردگارش او را پذیرفت پذیرشی نیکو.»


۲.۷ - حَسَناً (آیه ۲۴۵ سوره بقره)

(مَنْ ذَا الَّذِی یُقْرِضُ اللَّهَ قَرْضاً حَسَناً)
(كيست كه به خدا قرض نيكويى دهد؟)
موارد استعمال آن: قبول حسن، قرض حسن، متاع حسن، رزق حسن، اجر حسن، بلاء حسن و غیره است.


۲.۸ - حَسَنَة (آیه ۲۰۱ سوره بقره)

(رَبَّنا آتِنا فِی الدُّنْیا حَسَنَةً وَ فِی الْآخِرَةِ حَسَنَةً وَ قِنا عَذابَ النَّارِ)
«پروردگارا به ما در دنیا نعمتی نیکو بخش و در آخرت نعمتی نیک بخش و ما را از عذاب آتش نگاه دار.»
حسنة مجموعا ۲۸ بار در قرآن مجید آمده است و شامل نعمت هر دو جهان است و حتی در طاعت و شفاعت و پیروی نیز به کار رفته است‌.


۲.۹ - بِالْحَسَنَةِ (آیه ۱۶۰ سوره انعام)

(مَنْ جاءَ بِالْحَسَنَةِ فَلَهُ عَشْرُ اَمْثالِها)
(هر كس كار نيكى به جا آورد، ده برابر آن پاداش دارد...)


۲.۱۰ - حَسَنَة (آیه ۸۵ سوره نساء)

(مَنْ یَشْفَعْ شَفاعَةً حَسَنَةً یَکُنْ لَهُ نَصِیبٌ مِنْها)
(كسى كه شفاعت (تشويق و كمک) براى كار نيكى كند، سهمى از آن براى او خواهد بود.)


۲.۱۱ - حَسَنَة (آیه ۲۱ سوره احزاب)

(لَقَدْ کانَ لَکُمْ فِی رَسُولِ اللَّهِ اُسْوَةٌ حَسَنَةٌ)
(به يقين براى شما در زندگى پيامبر خدا سرمشق نيكويى بود.)


۲.۱۲ - بِالْحَسَنات (آیه ۱۶۸ سوره اعراف)

(وَ بَلَوْناهُمْ‌ بِالْحَسَناتِ‌ وَ السَّیِّئاتِ‌)
(و آن‌ها را با نيكى‌ها و بدى‌ها آزموديم، شايد بازگردند.)
حسنات جمع حسنة است و شامل نعمت‌های دنیا و آخرت هر دو می‌باشد.


۲.۱۳ - الْحَسَنَات (آیه ۱۱۴ سوره اعراف)

(إِنَّ الْحَسَنَاتِ يُذْهِبْنَ السَّيِّئَاتِ ذَلِكَ ذِكْرَى لِلذَّاكِرِينَ)
(چرا كه حسنات، سيّئات و آثار آن‌ها را از بين مى‌برند؛ اين تذكّرى است براى كسانى كه اهل تذكّرند.)


۲.۱۴ - حَسَنَاتٍ (آیه ۷۰ سوره فرقان)

(إِلَّا مَن تَابَ وَ آمَنَ وَ عَمِلَ عَمَلًا صَالِحًا فَأُوْلَئِكَ يُبَدِّلُ اللَّهُ سَيِّئَاتِهِمْ حَسَنَاتٍ)
(مگر كسانى كه توبه كنند و ایمان آورند و عمل صالح انجام دهند، كه خداوند سيئات آنان را به حسنات مبدّل مى‌كند.)
و جمعا سه بار در قرآن یافت می‌شود:


۲.۱۵ - اَحْسَن (آیه ۵۰ سوره مائده)

(وَ مَنْ‌ اَحْسَنُ‌ مِنَ اللَّهِ حُکْماً)
«بهتر از خدا در حکم کدام است؟»
احسن اسم تفضیل است‌. مؤنّث آن حسنی است‌. مجموعا ۳۶ بار در قرآن مجید آمده است.


۲.۱۶ - الْحُسْنی‌ (آیه ۹۵ سوره نساء)

(وَ کُلًّا وَعَدَ اللَّهُ‌ الْحُسْنی‌)
«و خدا به همه وعده بهتر داده است»
«حسنی» در این آیه و آیات دیگر باید موصوفی داشته باشد.


۲.۱۷ - الْحُسْنی‌ (آیه ۱۳۷ سوره اعراف)

(وَ تَمَّتْ کَلِمَتُ رَبِّکَ‌ الْحُسْنی‌)
(و وعده نيک پروردگارت بر بنی‌اسرائیل، به خاطر صبر و استقامتى كه به خرج دادند، تحقّق يافت.)


۲.۱۸ - الْحُسْنی‌ (آیه ۸ سوره طه)

(لا اِلهَ اِلَّا هُوَ لَهُ الْاَسْماءُ الْحُسْنی‌.)
(او خداوندى يگانه است كه معبودى جز او نيست؛ و نيكوترين نام‌ها از آن اوست.)
که «کلمة» و «الاسماء» موصوف حسنی است و این کلمه ۱۷ بار در کلام اللَّه مجید تکرار شده است.


۲.۱۹ - اَحْسَن (آیه ۵۵ سوره زمر)

(وَ اتَّبِعُوا اَحْسَنَ‌ ما اُنْزِلَ اِلَیْکُمْ مِنْ رَبِّکُمْ‌)
(و از بهترين دستورهايى كه از سوى پروردگارتان بر شما نازل شده پيروى كنيد.)


۲.۲۰ - اَحْسَن (آیه ۱۶ سوره احقاف)

(نَتَقَبَّلُ عَنْهُمْ‌ اَحْسَنَ‌ ما عَمِلُوا)
(آن‌ها كسانى هستند كه ما بهترين اعمالشان را قبول مى‌كنيم.)
غرض آن نیست که: با حسن تابع شوید و به حسن تابع نشوید یا احسن را قبول می‌کنیم ولی حسن را نه بلکه شاید غرض آن است که ما انزل اللَّه همه احسن است و آن‌چه خدا قبول کند همه احسن است.


۲.۲۱ - اِحْساناً (آیه ۸۳ سوره بقره)

(لا تَعْبُدُونَ اِلَّا اللَّهَ وَ بِالْوالِدَیْنِ‌ اِحْساناً)
(جز خداوند يگانه را پرستش نكنيد و به پدر و مادر نيكى كنيد.)
احسان مصدر باب افعال به معنی نیکی کردن است.


۲.۲۲ - حَسُن (آیه ۶۹ سوره نساء)

(وَ حَسُنَ‌ اُولئِکَ رَفِیقاً)
(و آن‌ها همنشين خوبى هستند. )
افعال این مادّه در قرآن مجید همه از باب افعال آمده مگر در سه موضع که از ثلاثی به کار رفته است و دو مورد دیگر آیه ۳۱ کهف و آیه‌ی ۷۶ فرقان است.


۲.۲۳ - حَسُنَت (آیه ۳۱ سوره کهف)

(نِعْمَ الثَّوَابُ وَ حَسُنَتْ مُرْتَفَقًا)
(چه پاداش خوبى، و چه جمع نيكويى!)


۲.۲۴ - حَسُنَت (آیه ۷۹ سوره فرقان)

(خَالِدِينَ فِيهَا حَسُنَتْ مُسْتَقَرًّا وَمُقَامًا)
(حالى كه جاودانه در آن خواهند ماند؛ چه قرارگاه و محل اقامت نيكويى!)


۲.۲۵ - مُحْسِن (آیه ۱۲۵ سوره نساء)

(اَسْلَمَ وَجْهَهُ لِلَّهِ وَ هُوَ مُحْسِنٌ‌)
(دین و آيين چه كسى بهتر از آن كس است كه خود را تسليم خدا كند و نيكوكار باشد.)


۲.۲۶ - الْمُحْسِنِین (آیه ۱۹۵ سوره بقره)

(اِنَّ اللَّهَ یُحِبُ‌ الْمُحْسِنِینَ‌)
(خداوند، نيكوكاران را دوست مى‌دارد.)


۲.۲۷ - لِلْمُحْسِنات (آیه ۲۹ سوره احزاب)

(فَاِنَّ اللَّهَ اَعَدَّ لِلْمُحْسِناتِ‌ مِنْکُنَّ اَجْراً عَظِیماً)
(خداوند براى نيكوكاران شما پاداش عظيمى آماده ساخته است.)
«محسنات» در قرآن فقط یک‌بار آمده است.


۲.۲۸ - حَسَنَة (آیه ۷۸ سوره نساء)

(وَ اِنْ تُصِبْهُمْ‌ حَسَنَةٌ یَقُولُوا هذِهِ مِنْ عِنْدِ اللَّهِ وَ اِنْ تُصِبْهُمْ سَیِّئَةٌ یَقُولُوا هذِهِ مِنْ عِنْدِکَ • قُلْ کُلٌّ مِنْ عِنْدِ اللَّهِ فَمالِهؤُلاءِ الْقَوْمِ لا یَکادُونَ یَفْقَهُونَ حَدِیثاً • ما اَصابَکَ مِنْ‌ حَسَنَةٍ فَمِنَ اللَّهِ وَ ما اَصابَکَ مِنْ سَیِّئَةٍ فَمِنْ نَفْسِکَ.)
(و اگر به آن‌ها (منافقان‌) نيكى و پيروزى برسد، مى‌گويند: «اين، از ناحيه خدا است» و اگر به آن‌ها بدى و شكستى برسد، مى‌گويند: «اين، از ناحيه تو است» بگو: «همه از ناحيه خدا است» پس چرا اين گروه حاضر نيستند سخنى را درك كنند؟!- آرى، آن‌چه از نيكى به تو مى‌رسد، از طرف خدا است و آن‌چه از بدى به تو مى‌رسد، از سوى خود تو است...)


۲.۲۸.۱ - تفسیر (آیه ۷۸ سوره نساء)

مشرکان به رسول خدا (صلّی‌اللّه‌علیه‌وآله‌وسلّم) خرده گرفته و می‌گفتند: خوبی از جانب خدا و بدی از جانب تو است که به ما می‌رسد! خدا در جواب می‌فرماید: بگو حسنه و سیّئه هر دو از جانب خدا است‌ (قُلْ کُلٌّ مِنْ عِنْدِ اللَّهِ‌) در این‌جا خدا هر دو را از جانب خود می‌گوید و در آیه بعدی فرموده است: حسنه از جانب خدا است (و او است که حسنه می‌دهد و کسی اجبارش نمی‌کند) و سیّئه از جانب ما است یعنی ما سبب می‌شویم که خداوند سیّئه پیش می‌آورد. در قرآن کریم آیات زیادی هست که شرور و بلاها معلول اعمال ناشایست مردم است.
مثل‌: (وَ ما اَصابَکُمْ مِنْ مُصِیبَةٍ فَبِما کَسَبَتْ اَیْدِیکُمْ‌)
(هر مصيبتى به شما رسد به خاطر اعمالى است كه انجام داده‌ايد.)
(ما اَصابَ مِنْ مُصِیبَةٍ اِلَّا بِاِذْنِ اللَّهِ‌) در آیه اوّلی بلا را معلول عمل آدمی و در آیه دوّم از خدا می‌داند.
یعنی شرّ را خدا می‌آورد ولی علّت آن عمل انسان است. اگر گویند: به مقتضای‌ (الَّذِی اَحْسَنَ کُلَّ شَیْ‌ءٍ خَلَقَهُ‌) باید این‌ها شرّ و بد نباشند و حال آن‌که قرآن مجید در شرّ و مصیبت بودن این قبیل چیزها صریح است؟!. گوییم این‌ها از لحاظ تقدیر و موازنه و اثر اعمال و انتقام در مقابل طغیان، عدل و خیرند هر چند نسبت به اشخاص مجرم شرّ و مصیبت باشند.
چنان‌که در سوره الرحمن در چند محلّ پس از ذکر عذاب‌های آخرت آیه‌: فَبِاَیِّ آلاءِ... آمده است زیرا آن عذاب‌ها نسبت به نظام عالم و مقتضای شقاوت مجرمین خیر و از لوازم نظام کلّی عالمند گرچه نسبت به مجرمین شرّند به عبارت اخری: آن‌ها نسبت به خدا و واقع خیرند و خدا خلقت آن‌ها را نکو کرده ولی نسبت به اهل عذاب شرّند و در آن عیبی نیست چنان‌که قرآن مؤمنان را شفا و نسبت به کفّار لا یزید الّا خسارا است. در این‌جا باید حساب مصائبی را که برای امتحان و ترفیع مقام برای بعضی از بندگان پاک خدا پیش می‌آید از این حساب جدا دانست و انشاء اللَّه در کلمه صوب ذیل آیه‌ (ما اَصابَ مِنْ مُصِیبَةٍ فِی الْاَرْضِ وَ لا فِی اَنْفُسِکُمْ) خواهد آمد.
خلاصه سخن آن‌که: شرّ مثل خیر وجودی است، شرّ را خدا به وجود می‌آورد ولی سبب آن عمل آدمی است شرّ را عدمی دانستن مثل عقیده به یزدان و اهریمن هر دو باطل و اشتباه است.


۲.۲۹ - الْحُسْنی‌ (آیه ۱۸۰ سوره اعراف)

(وَ لِلَّهِ الْاَسْماءُ الْحُسْنی‌ فَادْعُوهُ بِها)
(و بهترين نام‌ها براى خداست؛ خدا را به آن نام‌ها بخوانيد.)


۲.۳۰ - الْحُسْنی‌ (آیه ۱۱۰ سوره اسراء)

(قُلِ ادْعُوا اللَّهَ اَوِ ادْعُوا الرَّحْمنَ اَیًّا ما تَدْعُوا فَلَهُ الْاَسْماءُ الْحُسْنی‌)
(بگو: « «اللّه» را بخوانيد يا «رحمان» را، هركدام را بخوانيد، ذات پاكش يكى است و بهترين نام‌ها براى اوست.»)


۲.۱۸ - الْحُسْنی‌ (آیه ۸ سوره طه)

(اللَّهُ لا اِلهَ اِلَّا هُوَ لَهُ الْاَسْماءُ الْحُسْنی‌)
(او خداوندى يگانه است كه معبودى جز او نيست و نيكوترين نام‌ها از آنِ اوست.)


۲.۳۲ - الْحُسْنی‌ (آیه ۲۴ سوره حشر)

(هُوَ اللَّهُ الْخالِقُ الْبارِئُ الْمُصَوِّرُ لَهُ الْاَسْماءُ الْحُسْنی‌)
(او خداوندى است هستى بخش، آفريننده‌اى ابداع‌گر و صورتگر بى‌نظير؛ از آن اوست بهترين نام‌ها...)


۲.۳۳ - حِسان (آیه ۷۰ سوره رحمن)

(فِیهِنَّ خَیْراتٌ‌ حِسانٌ‌)
(و در آن باغ‌هاى بهشتى زنانى نيكو خلق و زيبايند.)
حسان جمع حسناء و حسنة به معنی زنان زیباروی است. هم‌چنین جمع حسنة به معنی نیکو است.


۲.۳۴ - حِسان (آیه ۷۶ سوره رحمن)

(عَبْقَرِیٍ‌ حِسانٍ‌)
(اين در حالى است كه بهشتيان بر تخت‌هايى سبز رنگ بسيار ممتاز و زيبا تكيه زده‌اند.)


۲.۳۵ - الْحُسْنَیَیْن (آیه ۵۲ سوره توبه)

(قُلْ هَلْ تَرَبَّصُونَ بِنا اِلَّا اِحْدَی‌ الْحُسْنَیَیْنِ‌)
(بگو: آيا درباره ما، جز يكى از دو نيكى را انتظار داريد؟!)
مراد از «حسنیینِ» شهادت و پیروزی است مسلمین به کفّار می‌گفتند: ما در پیکار و جهاد خود به یکی از دو چیز نائل می‌شویم که هر دو نیکو است یا شهید می‌شویم و یا فاتح می‌گردیم.


۲.۳۶ - الْاِحْسان (آیه ۹۰ سوره نحل)

(اِنَّ اللَّهَ یَاْمُرُ بِالْعَدْلِ وَ الْاِحْسانِ‌ وَ اِیتاءِ ذِی الْقُرْبی‌.)
(خداوند به عدل و احسان فرمان مى‌دهد و هم‌چنين به بخشش به نزديكان؛)
احسان بالاتر از عدل است، زیرا عدل آن است آن‌چه بر عهده دارد بدهد و آن‌چه برای اوست بگیرد؛ ولی احسان آن است بیشتر از آن‌چه بر عهده دارد بدهد و کمتر از آنچه برای اوست بگیرد. اختیار عدل واجب ولی اختیار احسان مستحبّ است.


۲.۳۷ - اَحْسَن (آیه ۷ سوره سجده)

توجّه‌: (الَّذِی‌ اَحْسَنَ‌ کُلَّ شَیْ‌ءٍ خَلَقَهُ وَ بَدَاَ خَلْقَ الْاِنْسانِ مِنْ طِینٍ‌)
(همان كسى كه هرچه را آفريد نيكو آفريد و آفرينش‌ انسان را از گِل آغاز كرد)


۲.۳۷.۱ - تفسیر (آیه ۷ سوره سجده)

بعضی‌ها «خَلَقَهُ» را به فتح لام و بعضی‌ها به سکون لام و مصدر خوانده‌اند یعنی: همان خدایی که هر چه آفرید نیکو آفرید یا: همان خدایی که خلقت همه چیز را نیکو کرد.
با مقایسه آیات: (وَ خَلَقَ کُلَّ شَیْ‌ءٍ فَقَدَّرَهُ تَقْدِیراً)
(و همه چيز را آفريد و به دقت اندازه‌گيرى نمود.)
(قُلِ اللَّهُ خالِقُ کُلِّ شَیْ‌ءٍ)
(بگو: خدا آفريننده همه چيز است.)
(لا اِلهَ اِلَّا هُوَ خالِقُ کُلِّ شَیْ‌ءٍ)
(هيچ معبودى جز او نيست؛ آفريدگار همه چيز است.)
روشن می‌شود که همه چیز را خدا آفریده و نیکو آفریده و در میان آفریده‌ها بد وجود ندارد.
به نظر نگارنده مراد از آیه (ما نحن فیه) آن است که در این جهان میان موجودات از لحاظ خلقت و تاثیر در یکدیگر، موازنه و عدالت هست و آن سبب اعتدال و نکویی تمام اشیاء است و در آیه فرقان خواندیم‌ (وَ خَلَقَ کُلَّ شَیْ‌ءٍ فَقَدَّرَهُ تَقْدِیراً) همان تقدیر و‌ اندازه‌گیری موجب حسن و نیکوئی گردیده است و اصولا «خلق» در اصل معنی چنان‌که راغب گفته به معنی‌ اندازه‌گیری است. این موجودات بی‌حدّ و حصر با همه اختلاف که دارند مانند آهن آلات خرد و بزرگ یک کارخانه همه مفید و همه خیر و همه در هم دیگر تاثیر دارند. چنان‌که گفته‌اند:
جهان چون چشم و خطّ و خال و ابروست‌که هر چیزش بجای خویش نیکوست‌

در تفسیر منهج الصادقین ذیل آیه‌: (وَالسَّماءَ رَفَعَها وَ وَضَعَ الْمِیزانَ‌)
(و آسمان را برافراشت و ميزان و قانون نهاد.)
از امام (علیه‌السّلام) نقل است: «بِالْعَدْلِ قَامَتِ السَّمَوَاتُ وَ الْاَرْضُ.» آری اگر عدل و موازنه نبود و موجودات در یکدیگر تاثیر نداشتند آسمان‌ها و زمین برپا نمی‌شدند و این است معنی‌ (اَحْسَنَ‌ کُلَّ شَیْ‌ءٍ خَلَقَهُ‌.)



امّا حساب خیر و شرّ؛ ناگفته نماند در عالم خارج نسبت به ذات اشیا به طور قطع می‌شود گفت: که خیر و شرّی وجود ندارد آنچه هست موازنه است و تعدیل و تاثیر. خیر و شرّ عنوان ثانوی است که بر موجودات بار می‌شود. مثلا زهر مار نسبت به ما یا موجودات دیگر که از آن ضرر می‌بینند شرّ ولی نسبت به خود مار که آلت دفاع آن است و آن را در برابر دشمنانش مصون می‌دارد خیر است و قطع نظر از این دو نسبت، زهرمار نه خیر است و نه شرّ. و هکذا پس اشیاء فی حدّ نفس موصوف به خیر و شرّ نیستند و با مقایسه و نسبت به خود یا نسبت به یکدیگر خیر و یا شرّ می‌شوند و یا نسبت به یکی خیر و نسبت به دیگری شرّ می‌گردند.
مثلا قرآن نسبت به مؤمنین شفا و رحمت و نسبت به ستمگران خسران و زیان است‌.
(وَ لا یَزِیدُ الظَّالِمِینَ اِلَّا خَساراً).
(ولى ستمكاران را جز خسران و زيان نمى‌افزايد.)
و چون انسان با موجودات و همچنین موجودات با یکدیگر همواره در تماسند، همواره صفت خیر و شرّ بر آنها بار است و از آنها جدا نیست انسان پیوسته بعضی چیزها را برای خود مفید می‌داند و خیر می‌نامد و بعضی چیزها را که سبب عذاب و ناراحتی اوست شرّ می‌خواند و هر گاه انسان مثل سنگ شکنجه و راحتی احساس نمی‌کرد خیر و شری در جهان نسبت به او وجود نداشت.
قرآن مجید نیز روی این حساب قدم برداشته است و خیر و شرّ را از بشر قابل انفکاک نمی‌داند:
(وَ نَبْلُوکُمْ بِالشَّرِّ وَ الْخَیْرِ فِتْنَةً وَ اِلَیْنا تُرْجَعُونَ‌)
(و شما را با بدی‌ها و خوبی‌ها آزمايش مى‌كنيم؛ و به سوى ما بازگردانده مى‌شويد.)
(وَ اِذا مَسَّهُ الشَّرُّ فَذُو دُعاءٍ عَرِیضٍ‌)
(ولى هرگاه بدى و مختصر ناراحتى به او رسد، تقاضاى فراوان و مستمر براى برطرف شدن آن دارد.)
(اِذا مَسَّهُ الشَّرُّ جَزُوعاً- وَ اِذا مَسَّهُ‌ الْخَیْرُ مَنُوعاً)
(هنگامى كه بدى به او رسد بى‌تابى مى‌كند و هنگامى كه خوبى به او رسد مانع ديگران مى‌شود و بخل مى‌ورزد)
(فَمَنْ یَعْمَلْ مِثْقالَ ذَرَّةٍ خَیْراً یَرَهُ- وَ مَنْ یَعْمَلْ مِثْقالَ ذَرَّةٍ شَرًّا یَرَهُ‌)
(پس هر كس هموزن ذرّه‌اى كار خير انجام دهد آن را مى‌بيند و هر كس هموزن ذرّه‌اى كار بد كرده آن را نيز مى‌بيند.)
ناگفته نماند شرّ و خیر هر دو امر وجودی‌اند چنان‌که صریح آیات فوق است، مثلا در آیه‌: (وَ مَنْ یَعْمَلْ مِثْقالَ ذَرَّةٍ شَرًّا یَرَهُ‌) نمی‌شود گفت: هر که عدم را عمل کند آن را خواهد دید سیل و زلزله و غیره نسبت به انسان شرّ است و وجود است نه عدم چنان‌که مثلا عسل نسبت به انسان خیر و وجود است حکم این هر دو یکسان است. فلاسفه که به عدمی بودن شرّ قائلند مثل قائلین به یزدان و اهریمن هر دو به اشتباه رفته‌اند. گرچه هر دو دسته خواسته‌اند از نسبت دادن شرّ به خدا جلوگیری کنند. ولی دسته اوّل واقعیت را درک نکرده و دسته دوّم سلطنت خدا را ناتمام نموده‌اند.



چرا خدا شرّ می‌آفریند؟ خداوند اوّلا و بالذات، شرّ به وجود نمی‌آورد بلکه مردم در اثر اعمال بد پدیده‌های عالم را نسبت به خود شرّ می‌کنند، به عبارت روشن‌تر مردم از دستور حق و عدالت منحرف می‌شوند و در نتیجه خداوند برای آن‌ها شرّ پیش می‌آورد و آن‌چه می‌بایست خیر و مفید شود شرّ و مضرّ می‌گردد. برای درک این مطلب باید دست به دامن قرآن زد.
قرآن می‌فرماید: (فَاَعْرَضُوا فَاَرْسَلْنا عَلَیْهِمْ سَیْلَ الْعَرِمِ وَ بَدَّلْناهُمْ بِجَنَّتَیْهِمْ جَنَّتَیْنِ ذَواتَیْ اُکُلٍ خَمْطٍ وَ اَثْلٍ وَ شَیْ‌ءٍ مِنْ سِدْرٍ قَلِیلٍ- ذلِکَ جَزَیْناهُمْ بِما کَفَرُوا وَ هَلْ نُجازِی اِلَّا الْکَفُورَ)
(امّا آن‌ها از خدا روى‌گردان شدند، و ما سيل ويران‌گر را بر آنان فرستاديم و دو باغ پر بركتشان را به دو باغ بى‌ارزش با ميوه‌هاى تلخ و درختان «شوره‌گز» و اندكى درخت سدر مبدّل ساختيم. اين كيفر را به خاطر كفرانشان به آن‌ها داديم و آيا ما كسى جز افراد كفران‌كننده را مجازات مى‌كنيم؟!)
آیه صریح است در این‌که آمدن سیل و از بین رفتن وسائل زندگی قوم سباء در اثر اعراض از دستور خداوند بوده است، پس سیل را که نسبت به آن‌ها شرّ بود، خدا فرستاد و خدا این کار را کرد چنان‌که فرمود: فَاَرْسَلْنا ولی چرا خدا این شرّ را به وجود آورد؟ زیرا که آن‌ها کفور شدند و اعراض کردند (وَ هَلْ نُجازِی اِلَّا الْکَفُورَ) چقدر خنده‌آور است بگوییم سیل‌ نسبت به آن‌ها شرّ نبود زیرا شرّ عدمی و سیل وجود است.



۱. قرشی بنابی، علی‌اکبر، قاموس قرآن، ج۲، ص۱۳۴.    
۲. راغب اصفهانی، حسین، المفردات، ط دارالقلم، ص۲۳۵.    
۳. طریحی نجفی، فخر الدین، مجمع البحرین ت-الحسینی، ج۶، ص۲۳۳.    
۴. فیروزآبادی، مجدالدین، قاموس المحیط، ج۴، ص۲۱۳.    
۵. جوهری، ابونصر، الصحاح تاج اللغة وصحاح العربیة، ج۵، ص۲۰۹۹.    
۶. قرشی، سید علی اکبر، قاموس قرآن، ج۲، ص۱۳۵.    
۷. راغب اصفهانی، حسین، المفردات، ط دارالقلم، ص۲۳۶.    
۸. طریحی نجفی، فخرالدین، مجمع البحرین، ت الحسینی، ج۶، ص۲۳۵.    
۹. راغب اصفهانی، حسین، المفردات، ط دارالقلم، ص۲۳۵.    
۱۰. فیروزآبادی، مجدالدین، قاموس المحیط، ج۴، ص۲۱۴.    
۱۱. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۲، ص۵۱.    
۱۲. احزاب/سوره۳۳، آیه۵۲.    
۱۳. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه محمدباقر موسوی، ج۱۶، ص۵۰۵.    
۱۴. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ج۱۶، ص۳۳۶.    
۱۵. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۲۰، ص۱۶۰.    
۱۶. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۸، ص۵۷۵.    
۱۷. عنکبوت/سوره۲۹، آیه۸.    
۱۸. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه محمدباقر موسوی، ج۱۶، ص۱۵۳.    
۱۹. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ج۱۶، ص۱۰۴.    
۲۰. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۱۹، ص۱۵.    
۲۱. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۸، ص۴۳۰.    
۲۲. راغب اصفهانی، حسین، المفردات، ط دارالقلم، ص۲۳۵.    
۲۳. کهف/سوره۱۸، آیه۸۶.    
۲۴. مکارم شیرازی، ناصر، ترجمه قرآن، ص۳۰۳.    
۲۵. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه محمدباقر موسوی، ج۱۳، ص۵۰۰.    
۲۶. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ج۱۳، ص۳۶۱.    
۲۷. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۱۵، ص۱۲۰.    
۲۸. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۶، ص۷۵۷.    
۲۹. آل عمران/سوره۳، آیه۱۴.    
۳۰. مکارم شیرازی، ناصر، ترجمه قرآن‌، ص۵۱.    
۳۱. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه محمدباقر موسوی، ج۳، ص۱۵۲.    
۳۲. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ج۳، ص۹۸.    
۳۳. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۳، ص۲۵۹.    
۳۴. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۲، ص۷۱۲.    
۳۵. آل عمران/سوره۳، آیه۱۹۵.    
۳۶. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه محمدباقر موسوی، ج۴، ص۱۳۸.    
۳۷. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ج۴، ص۸۸.    
۳۸. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۴، ص۳۹۲.    
۳۹. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۲، ص۹۱۴.    
۴۰. آل عمران/سوره۳، آیه۳۷.    
۴۱. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه محمدباقر موسوی، ج۳، ص۲۷۱.    
۴۲. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ج۳، ص۱۷۳.    
۴۳. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۴، ص۵۱.    
۴۴. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۲، ص۷۳۹.    
۴۵. بقره/سوره۲، آیه۲۴۵.    
۴۶. مکارم شیرازی، ناصر، ترجمه قرآن، ص۳۹.    
۴۷. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه محمدباقر موسوی، ج۲، ص۴۳۱.    
۴۸. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ج۲، ص۲۸۴.    
۴۹. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۳، ص۷۲.    
۵۰. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۲، ص۶۰۷.    
۵۱. بقره/سوره۲، آیه۲۰۱.    
۵۲. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه محمدباقر موسوی، ج۲، ص۱۱۹.    
۵۳. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ج۲، ص۸۱.    
۵۴. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۲، ص۲۶۰.    
۵۵. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۲، ص۵۳۰.    
۵۶. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۲، ص۵۱.    
۵۷. انعام/سوره۶، آیه۱۶۰.    
۵۸. مکارم شیرازی، ناصر، ترجمه قرآن، ص۱۵۰.    
۵۹. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه محمدباقر موسوی، ج۷، ص۵۳۸.    
۶۰. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ج۷، ص۳۹۰.    
۶۱. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۹، ص۳۲.    
۶۲. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۴، ص۶۰۲.    
۶۳. نساء/سوره۴، آیه۸۵.    
۶۴. مکارم شیرازی، ناصر، ترجمه قرآن، ص۹۱.    
۶۵. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه محمدباقر موسوی، ج۵، ص۴۳.    
۶۶. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ج۵، ص۲۹.    
۶۷. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۵، ص۲۷۱.    
۶۸. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۳، ص۱۲۹.    
۶۹. احزاب/سوره۳۳، آیه۲۱.    
۷۰. مکارم شیرازی، ناصر، ترجمه قرآن، ص۴۲۰.    
۷۱. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه محمدباقر موسوی، ج۱۶، ص۴۳۲.    
۷۲. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ج۱۶، ص۲۸۸.    
۷۳. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۲۰، ص۷۰.    
۷۴. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۸، ص۵۴۸.    
۷۵. اعراف/سوره۷، آیه۱۶۸.    
۷۶. مکارم شیرازی، ناصر، ترجمه قرآن، ص۱۷۲.    
۷۷. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه محمدباقر موسوی، ج۸، ص۳۸۷.    
۷۸. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ج۸، ص۲۹۷.    
۷۹. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۱۰، ص۱۰۰.    
۸۰. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۴، ص۷۶۰.    
۸۱. هود/سوره۱۱، آیه۱۱۴.    
۸۲. مکارم شیرازی، ناصر، ترجمه قرآن‌، ص۲۳۴.    
۸۳. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه محمدباقر موسوی، ج۱۱، ص۷۸.    
۸۴. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ج۱۱، ص۵۸.    
۸۵. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۱۲، ص۱۴۱.    
۸۶. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۵، ص۳۰۷.    
۸۷. فرقان/سوره۲۵، آیه۷۰.    
۸۸. مکارم شیرازی، ناصر، ترجمه قرآن‌، ص۳۶۶.    
۸۹. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه محمدباقر موسوی، ج۱۵، ص۳۳۵.    
۹۰. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ج۱۵، ص۲۴۲.    
۹۱. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۱۷، ص۲۲۵.    
۹۲. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۷، ص۲۸۱.    
۹۳. هود/سوره۱۱، آیه۱۱۴.    
۹۴. فرقان/سوره۲۵، آیه۷۰.    
۹۵. اعراف/سوره۷، آیه۱۶۸.    
۹۶. مائده/سوره۵، آیه۵۰.    
۹۷. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه محمدباقر موسوی، ج۵، ص۵۸۳.    
۹۸. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ج۵، ص۳۵۶.    
۹۹. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۷، ص۶۸.    
۱۰۰. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۳، ص۳۱۶.    
۱۰۱. نساء/سوره۴، آیه۹۵.    
۱۰۲. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه محمدباقر موسوی، ج۵، ص۷۲.    
۱۰۳. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ج۵، ص۴۶.    
۱۰۴. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۵، ص۳۱۳.    
۱۰۵. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۳، ص۱۴۸.    
۱۰۶. اعراف/سوره۷، آیه۱۳۷.    
۱۰۷. مکارم شیرازی، ناصر، ترجمه قرآن، ص۱۶۶.    
۱۰۸. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه محمدباقر موسوی، ج۸، ص۲۹۳.    
۱۰۹. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ج۸، ص۲۲۸.    
۱۱۰. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۱۰، ص۳۳.    
۱۱۱. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۴، ص۷۲۵.    
۱۱۲. طه/سوره۲۰، آیه۸.    
۱۱۳. مکارم شیرازی، ناصر، ترجمه قرآن، ص۳۱۲.    
۱۱۴. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه محمدباقر موسوی، ج۱۴، ص۱۶۹.    
۱۱۵. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ج۱۴، ص۱۲۳.    
۱۱۶. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۱۶، ص۸.    
۱۱۷. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۷، ص۶.    
۱۱۸. زمر/سوره۳۹، آیه۵۵.    
۱۱۹. مکارم شیرازی، ناصر، ترجمه قرآن، ص۴۶۴.    
۱۲۰. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه محمدباقر موسوی، ج۱۷، ص۴۲۶.    
۱۲۱. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ج۱۷، ص۲۸۱.    
۱۲۲. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۲۱، ص۱۹۸.    
۱۲۳. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۸، ص۷۸۵.    
۱۲۴. احقاف/سوره۴۶، آیه۱۶.    
۱۲۵. مکارم شیرازی، ناصر، ترجمه قرآن، ص۵۰۴.    
۱۲۶. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه محمدباقر موسوی، ج۱۸، ص۳۰۹.    
۱۲۷. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ج۱۸، ص۲۰۳.    
۱۲۸. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۲۲، ص۴۰۰.    
۱۲۹. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۹، ص۱۳۲.    
۱۳۰. بقره/سوره۲، آیه۸۳.    
۱۳۱. مکارم شیرازی، ناصر، ترجمه قرآن، ص۱۲.    
۱۳۲. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه محمدباقر موسوی، ص۳۲۹.    
۱۳۳. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ص۲۱۸.    
۱۳۴. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ص۲۳۸.    
۱۳۵. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ص۲۹۸.    
۱۳۶. نساء/سوره۴، آیه۶۹.    
۱۳۷. مکارم شیرازی، ناصر، ترجمه قرآن، ص۸۹.    
۱۳۸. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه محمدباقر موسوی، ج۴، ص۶۵۱.    
۱۳۹. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ج۴، ص۴۰۷.    
۱۴۰. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۵، ص۲۲۸.    
۱۴۱. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۳، ص۱۱۱.    
۱۴۲. کهف/سوره۱۸، آیه۳۱.    
۱۴۳. مکارم شیرازی، ناصر، ترجمه قرآن‌، ص۲۹۷.    
۱۴۴. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۱۵، ص۵۶.    
۱۴۵. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۶، ص۷۲۱.    
۱۴۶. فرقان/سوره۲۵، آیه۷۶.    
۱۴۷. مکارم شیرازی، ناصر، ترجمه قرآن‌، ص۳۶۶.    
۱۴۸. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه محمدباقر موسوی، ج۱۵، ص۳۳۹.    
۱۴۹. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ج۱۵، ص۲۴۵.    
۱۵۰. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۱۷، ص۲۳۱.    
۱۵۱. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۷، ص۲۸۴.    
۱۵۲. نساء/سوره۴، آیه۱۲۵.    
۱۵۳. مکارم شیرازی، ناصر، ترجمه قرآن، ص۹۸.    
۱۵۴. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه محمدباقر موسوی، ج۵، ص۱۴۳.    
۱۵۵. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ج۵، ص۸۸.    
۱۵۶. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۶، ص۶۷.    
۱۵۷. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۳، ص۱۷۸.    
۱۵۸. بقره/سوره۲، آیه۱۹۵.    
۱۵۹. مکارم شیرازی، ناصر، ترجمه قرآن، ص۳۰.    
۱۶۰. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه محمدباقر موسوی، ج۲، ص۹۳.    
۱۶۱. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ج۲، ص۶۴.    
۱۶۲. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۲، ص۲۳۹.    
۱۶۳. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۲، ص۵۱۶.    
۱۶۴. احزاب/سوره۳۳، آیه۲۹.    
۱۶۵. مکارم شیرازی، ناصر، ترجمه قرآن، ص۴۲۱.    
۱۶۶. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه محمدباقر موسوی، ج۱۶، ص۴۵۹.    
۱۶۷. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ج۱۶، ص۳۰۷.    
۱۶۸. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۲۰، ص۹۷.    
۱۶۹. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۸، ص۵۵۵.    
۱۷۰. نساء/سوره۴، آیه۷۸-۷۹.    
۱۷۱. مکارم شیرازی، ناصر، ترجمه قرآن، ص۹۰.    
۱۷۲. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه محمدباقر موسوی، ج۵، ص۷.    
۱۷۳. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ج۵، ص۷.    
۱۷۴. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۵، ص۲۴۸.    
۱۷۵. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۳، ص۱۲۱.    
۱۷۶. شوری/سوره۴۲، آیه۳۰.    
۱۷۷. مکارم شیرازی، ناصر، ترجمه قرآن، ص۴۸۶.    
۱۷۸. تغابن/سوره۶۴، آیه۱۱.    
۱۷۹. حدید/سوره۵۷، آیه۲۲.    
۱۸۰. اعراف/سوره۷، آیه۱۸۰.    
۱۸۱. مکارم شیرازی، ناصر، ترجمه قرآن، ص۱۷۴.    
۱۸۲. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه محمدباقر موسوی، ج۸، ص۴۴۶.    
۱۸۳. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ج۸، ص۳۴۱.    
۱۸۴. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۱۰، ص۱۲۱.    
۱۸۵. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۴، ص۷۷۳.    
۱۸۶. اسراء/سوره۱۷، آیه۱۱۰.    
۱۸۷. مکارم شیرازی، ناصر، ترجمه قرآن، ص۲۹۳.    
۱۸۸. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه محمدباقر موسوی، ج۱۳، ص۳۰۸.    
۱۸۹. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ج۱۳، ص۲۲۳.    
۱۹۰. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۱۴، ص۲۲۸.    
۱۹۱. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۶، ص۶۸۸.    
۱۹۲. طه/سوره۲۰، آیه۸.    
۱۹۳. مکارم شیرازی، ناصر، ترجمه قرآن، ص۳۱۲.    
۱۹۴. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه محمدباقر موسوی، ج۱۴، ص۱۷۰.    
۱۹۵. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ج۱۴، ص۱۲۳.    
۱۹۶. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۱۶، ص۸.    
۱۹۷. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۷، ص۶.    
۱۹۸. حشر/سوره۵۹، آیه۲۴.    
۱۹۹. مکارم شیرازی، ناصر، ترجمه قرآن، ص۵۴۸.    
۲۰۰. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه محمدباقر موسوی، ج۱۹، ص۳۸۳.    
۲۰۱. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ج۱۹، ص۲۲۳.    
۲۰۲. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۲۴، ص۳۵۰.    
۲۰۳. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۹، ص۴۰۱.    
۲۰۴. رحمن/سوره۵۵، آیه۷۰.    
۲۰۵. مکارم شیرازی، ناصر، ترجمه قرآن، ص۵۳۴.    
۲۰۶. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه محمدباقر موسوی، ج۱۹، ص۱۸۷.    
۲۰۷. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ج۱۹، ص۱۱۱.    
۲۰۸. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۲۴، ص۱۲۱.    
۲۰۹. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۹، ص۳۱۹.    
۲۱۰. رحمن/سوره۵۵، آیه۷۶.    
۲۱۱. مکارم شیرازی، ناصر، ترجمه قرآن، ص۵۳۴.    
۲۱۲. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه محمدباقر موسوی، ج۱۹، ص۱۸۸.    
۲۱۳. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ج۱۹، ص۱۱۱.    
۲۱۴. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۲۴، ص۱۲۴.    
۲۱۵. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۹، ص۳۲۰.    
۲۱۶. توبه/سوره۹، آیه۵۲.    
۲۱۷. مکارم شیرازی، ناصر، ترجمه قرآن، ص۱۹۵.    
۲۱۸. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه محمدباقر موسوی، ج۹، ص۴۱۲.    
۲۱۹. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ج۹، ص۳۰۷.    
۲۲۰. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۱۱، ص۱۱۶.    
۲۲۱. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۵، ص۵۸.    
۲۲۲. نحل/سوره۱۶، آیه۹۰.    
۲۲۳. مکارم شیرازی، ناصر، ترجمه قرآن‌، ص۲۷۷.    
۲۲۴. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه محمدباقر موسوی، ج۱۲، ص۴۷۶.    
۲۲۵. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ج۱۲، ص۳۳۰.    
۲۲۶. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۱۴، ص۳۴.    
۲۲۷. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۶، ص۵۸۶.    
۲۲۸. راغب اصفهانی، حسین، المفردات، ط دارالقلم، ص۲۳۶.    
۲۲۹. سجده/سوره۳۲، آیه۷.    
۲۳۰. مکارم شیرازی، ناصر، ترجمه قرآن، ص۴۱۵.    
۲۳۱. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه محمدباقر موسوی، ج۱۶، ص۳۷۳.    
۲۳۲. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ج۱۶، ص۲۴۹.    
۲۳۳. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۱۹، ص۲۱۲.    
۲۳۴. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۸، ص۵۱۲.    
۲۳۵. فرقان/سوره۲۵، آیه۲.    
۲۳۶. مکارم شیرازی، ناصر، ترجمه قرآن، ص۳۵۹.    
۲۳۷. رعد/سوره۱۳، آیه۱۶.    
۲۳۸. مکارم شیرازی، ناصر، ترجمه قرآن، ص۲۵۱.    
۲۳۹. انعام/سوره۶، آیه۱۰۲.    
۲۴۰. مکارم شیرازی، ناصر، ترجمه قرآن، ص۱۴۱.    
۲۴۱. راغب اصفهانی، حسین، المفردات فی غریب القرآن، ط دار القلم، ص۲۹۶.    
۲۴۲. رحمن/سوره۵۵، آیه۷.    
۲۴۳. مکارم شیرازی، ناصر، ترجمه قرآن، ص۵۳۱.    
۲۴۴. فیض کاشانی، ملامحسن، التفسیر الصافی، ج۷، ص۶۵.    
۲۴۵. کاشانی، ملا فتح‌الله، تفسیر منهج الصادقین فی الزام المخالفین، ج۹، ص۱۱۴.    
۲۴۶. اسراء/سوره۱۷، آیه۸۲.    
۲۴۷. مکارم شیرازی، ناصر، ترجمه قرآن، ص۲۹۰.    
۲۴۸. انبیاء/سوره۲۱، آیه۳۵.    
۲۴۹. مکارم شیرازی، ناصر، ترجمه قرآن، ص۳۲۴.    
۲۵۰. فصلت/سوره۴۱، آیه۵۱.    
۲۵۱. مکارم شیرازی، ناصر، ترجمه قرآن، ص۴۸۲.    
۲۵۲. معارج/سوره۷۰، آیه۲۰-۲۱.    
۲۵۳. مکارم شیرازی، ناصر، ترجمه قرآن، ص۵۶۹.    
۲۵۴. زلزله/سوره۹۹، آیه۷-۸.    
۲۵۵. مکارم شیرازی، ناصر، ترجمه قرآن، ص۵۹۹.    
۲۵۶. سبا/سوره۳۴، آیه۱۶-۱۷.    
۲۵۷. مکارم شیرازی، ناصر، ترجمه قرآن، ص۴۳۰.    



قرشی بنابی، علی‌اکبر، قاموس قرآن، برگرفته از مقاله «حسن»، ج۲، ص۱۳۴-۱۳۵.    






جعبه ابزار